با توجه به تحولاتی که پس از آغاز ریاست جمهوری دونالد ترامپ در روابط تهران – واشینگتن به وقوع پیوسته است، رادیو فردا قصد دارد در رشته گفتوگوهایی با تحلیلگران و کارشناسان سیاسی از جناح ها و طرز فکر های متفاوت در آمریکا در این باره مصاحبه کند.
در مصاحبه پیش رو رادیوفردا با گری سیک استاد دانشگاه کلمبیا در آمریکا و تحلیلگری که مسایل پیرامون ایران را دهههاست که دنبال میکند گفتگو کرده است. آقای سیک در دولت آمریکا از جمله مشاور ارشد کاخ سفید در زمان انقلاب بهمن ۵۷ و گرونگاگیری در سفارت آمریکا بود. گری سیک از جمله تحلیلگران آمریکاییای است که از دستیابی ایران و گروه پنج به علاوه یک به توافق اتمی استقبال کرده اما در عین معتقد است برجام، یافتن راه حل برای مشکلات در زمینه ایران را تسهیل یا تضمین نمیکند، اما یک مانع بزرگ را برای یافتن راه حل از سر راه برداشت.
در یکی دو هفته اخیر، صحبتهای بیشتری درباره ایران از سوی مقامهای آمریکایی در دولت جدید این کشور مطرح شده است. چه خود دونالد ترامپ رییس جمهوری و چه معاونان و مشاورانش خصوصا درباره توافق اتمی ابراز نظر کرده و آنرا بار دیگر توافقی بد خواندهاند. نظرتان درباره آینده این توافق چیست؟
آنها این توافق را بد خوانده اند و پرزیدنت ترامپ این موضوع رو در کارزار انتخاباتی هم گفته بود و کلا در جناح جمهوری خواه، همگی بر سر این موضوع اتفاق نظر دارند و از روز اول با این توافق مخالفت کردهاند. در نتیجه چیز عجیبی نیست اما سوال این است که آیا می خواهند آن را پاره کنند ؟ برخی در دوران کارزار انتخاباتی میگفتند توافق در روز اول پاره خواهد شد اما به نظرم این بسیار مهم است که پرزیدنت ترامپ این کار را نکرده است.
او همچنان آن را یک توافق بد میخواند اما به خوبی میفهمد که اگر آمریکا در این زمینه اقدام کند، ما تنها خواهیم بود و اروپاییها و دیگر از کشورها، روسیه و چین، این توافق را امضا کردهاند، به آن متعهد هستند و ایران نیز به تمام جزییات آن پایبند است. اینکه این توافق را دوست نداشته باشید – که به نظرم آنها دوست ندارند- موضوعی جدا از این است که به خود ضرر بزنید. از همه شواهد ، از وزیر دفاع و وزیر خارجه، اینگونه بر میآید که آنها نمی خواهند به صورت یکجانبه از توافق کنار بروند . آنچه آنها می گویند این است که می خواهند خیلی سختگیرانه آن را اجرا کنند ، تحریمهای بیشتری بر ایران اعمال کنند که البته تهران آن را در تناقض با توافق میبیند. در نتیجه موضوع هنوز حل نشده، اما باز باید ببینیم که در طول زمان چگونه پیش می رود.
در این روزها این را هم شنیدیم که این توافق مورد بررسی قرار می گیرد. توافقی که لایهها و جزییات بسیاری دارد. اگر هدف مذاکره مجدد بر سر برخی موارد آن باشد یا آنطور که صحبت شده، مقامهای آمریکایی خواستار مثلا بازرسی بیشتر، دسترسی به پایگاههای نظامی ایران یا حذف آنچه که به عنوان گزینه غروب یا پایان توافق خوانده میشود، شوند،آنوقت چه وضعیتی خواهد بود؟ آیا می توان دوباره مذاکره کرد؟
در این مقطع اصلا مشخص نیست که این اتفاق بیفتد. اگر دولت جدید در واشنگتن بخواهد، میتواند موضوع مذاکره مجدد را با سایر متحدان مطرح کند اما باید آنها را قانع کند که درباره برخی موارد مذاکره مجدد انجام شود. شما به مواردی اشاره کردید که به احتمال زیاد برای دولت مسالهدار هستند، آنچه برای دولت ترامپ خوشایند است، گسترش محدودیتهاست خصوصا وقتی برخی از این محدودیتها که ایران آنها را قبول کرده، بعد از ده یا پانزده قرار است برطرف شوند.
اما همزمان که باید حمایت جلب شود، پرزیدنت ترامپ مشغول دعوا با برخی از این گروههاست. میگوید اتحادیه اروپا در حال از هم شکستن است و رابطه سختی با برخی دیگر از جمله چین دارد. در نتیجه جلب حمایت برای مذاکره مجدد سخت است اما این را هم می فهمم که چرا چنین استراتژیای احتمالا در دولت آمریکا وجود دارد.
شما به متحدان اشاره کردید. برخی وضعیت را با بیش از یک دهه پیش و زمان مذاکره ترویکای اروپایی مقایسه میکنند. اما وضعیت امروز به گونه دیگریست. بریتانیا در حال خروج از اتحادیه است. انتخاباتی در فرانسه و آلمان قرار است برگزار شود که نتیجه آن مشخص نیست. در نتیجه این احتمال هم هست که در ماههای پیش رو دولتهایی بر سر کار باشند که تمایل بیشتری به همکاری با دولت آمریکا در این زمینه داشته باشند.
این ممکن است. به نظرم همه باید در زمینه پیش بینی انتخابات فروتن باشند. واضح است که بسیاری از نتیجه انتخابات آمریکا شگفت زده شدند و در اتحادیه اروپا هم نتیجه انتخابات ممکن است به سمتی برود که ترکیب را تغییر دهد و برخی کشورها همراه با پیشنهادهای دولت ترامپ بشوند. و راستش فکر می کنم ریاست جمهوری ِ ترامپ بر روی این موضوع حساب می کند. اما این اتفاق هنوز رخ نداده است. اما به نظرم این اشتباه است که استراتژی را بر مبنای با پیشبینی انتخابات سایر کشورها تنظیم کنیم چرا که نتیجه اصلا مشخص نیست.
آقای سیک، مقامهای روس از نتیجه انتخابات آمریکا، راضی به نظر می رسند . از سوی دولت تازه آمریکا هم نشانههایی در زمینه تمایل به بهبود روابط با مسکو دیده شده است. در روزهای گذشته برخی گمانه زنیها از تلاش دولت آمریکا، برای فاصله انداختن میان تهران و مسکو خبر میداد. با توجه به اینکه شکل اتحاد تهران و مسکو هم مشخص نیست، به نظرتان دولت آمریکا، چه رویهای در این زمینه پیش خواهد گرفت؟
درست است. ما نمی دانیم این رابطه چگونه است. آنچه میدانیم این است که روسیه و ایران در موضوع سوریه با هم هماهنگ شدهاند و این رابطه تا آنجا پیش رفته که علیرغم اظهارات اولیه، ایران برخی امکانات نظامی خود را در اختیار روسیه گذاشت. در نتیجه یک رابطه وجود دارد، اما اینکه در طول زمان دوام بیاورد ، باید صبر کرد و دید. به نظر من ایرانیها کمی در رابطه با روسیه راحت نیستند و اعتماد کافی به مسکو ندارند اما هماکنون به نوعی یک ازدواج مصلحتی برقرار است و از یک ایده مشترک حمایت میکنند. تا آنجا که من میدانم، روسیه حتی زمانی که در زمینه کریمه و اوکراین مورد تحریم قرار گرفت، میز مذاکره اتمی با ایران را ترک نکرد.
آنها از توافق حمایت کردند و هنوز هم این کار را فعالانه انجام میدهند و واشنگتن برای تغییر این رویکرد احتیاج به ترغیب زیاد دارد. اما ما از چشم انداز روابط واشنگتن و مسکو فعلا چیزی نمیدانیم. چرا که دو بازیگر نسبتا غیرقابل پیش بینی در دو سو داریم. آمریکا و روسیه عادت ندارند که در کنار هم و به صورت متحد با هم کار کنند و هم اکنون در یک فضای تازه هستیم که پیشتر آزموده نشده است. رابطه بین روسیه و ایران هم در چنین فضای ناشناختهای در جریان است و با گذشته تفاوت دارد. در نتیجه به نظرم سوالات خیلی خوب است، اما هم اکنون پاسخی به آنها وجود ندارد.
در روزهای گذشته ما شاهد اقداماتی از جمله آزمایش موشکی از سوی ایران بودیم که با پاسخ آمریکا در قالب افزودن نامهای تازه به فهرست تحریمها مواجه شد. ارزیابی شما از رفتار ایران در این روزها چیست؟
ایرانیها این کار را پیشتر هم به صورت مداوم انجام دادهاند و حتی زمانی که ممنوعیت و تحریم مستقیم از سوی شورای امنیت در زمینه آزمایش موشکی وجود داشت این کار را انجام دادهاند. میتوانیم بگوییم که ایران دست به یک اقدام تحریکآمیز زده است. اما من واقعا به این اعتقاد ندارم.
به نظرم ایران مصمم است که موشکها را برای بازدارندگی داشته باشد و آزمایش آن باید انجام میشدهاست. آنها پس از دستیابی به توافق اتمی هم این آزمایشها را انجام دادند. در همان زمان هم پرزیدنت اوباما معتقد بود که این به وضعیت کمک نمیکند و برخی تحریمها را اعمال کرد و فهرستی تهیه شد که چه اقدامات تحریمی دیگری می توان انجام داد. این فهرست هم اکنون توسط دولت ترامپ استفاده میشود. دولت ترامپ در عرصه عمومی موضع گیریهای پرسروصداتری کرده اما در واقع همان اقدامات دولت اوباما را درباره تحریم ادامه داده است. این موضوعی جدای از برجام است و به آن ارتباط ندارد.
اما موضوعیست که بدون شک مزاحمت ایجاد خواهد کرد و به نظرم ایران به آزمایشهایش ادامه میدهد؛ این اجتنابناپذیر است. آنها این برنامه موشکی را نقطه ثقل دفاع ملیشان میبینند وما آنرا به عنوان تحریک و تهدید میبینیم. اگر کسی بخواهد به یک مکانیزم کارکردی در این زمینه دست یابد، باید ارتباطات بیشتری بین ایران و آمریکا برقرار باشد تا هر دو طرف از اقدامات طرف مقابل اطلاع داشته باشد، مثل یک «تلفن قرمز» که در دولت اوباما امکان برقراری آن داشت فراهم میشد، اما تا آنجا که من میدانم چنین مسیری وجود ندارد، حداقل میان وزرای خارجه وجود ندارد. می توان اقداماتی برای تلطیف جنبه تحریک آمیز این موضوع پیدا کرد ، اما در این مقطع اثری از اقدام در این زمینه نیست.
به وزرای خارجه اشاره کردید . آیا به نظرتان رکس تیلرسون می تواند آن رابطه کاریای که جان کری با همتای ایرانی خود محمد جواد ظریف برقرار کرده بود، ادامه دهد؟
در این مقطع من میتوانم امکان هر چیزی را تصور کنم. در فضایی ناشناخته هستیم که قواعد پیشین بیرون انداخته شده است. رابطه جان کری و جواد ظریف در طول سالها مذاکره و مجادله شکل گرفته بود و آنها در ارتباط مداوم از طریق تلفن و ایمیل و غیره بودند. آشکار است که این ارتباط از بین رفته است. این امکان ندارد که آقای تیلرسون به سرعت بتواند چنین شکلی از رابطه را از سر گیرد. اگر بخواهد رابطه را برقرار کند، امکانپذیر است و فکر می کنم جان کری و بقیه افراد آگاه و خبره در این زمینه هم خوشحال خواهند شد در این زمینه کمک کنند.
اما فعلا که دیگر مذاکره اتمیای در جریان نیست. چه حوزههای دیگری میتواند زمینه این ارتباط را فراهم کند؟
وضعیت افغانستان و تهدیدی اگر متوجه نیروهای آمریکایی باشد، میتواند یکی از این حوزهها باشد، چه بسا که پیشتر هم در این زمینه همکاری صورت گرفته است. حوزه دیگر، سطحی از همکاری در زمینه مبارزه با داعش است که هر دو طرف اگر چه متفاوت اقدام می کنند، اما در مبارزه با این گروه، همنظر هستند. همچنین میتوانند در زمینه سوریه، اگرچه اختلاف نظر وجود دارد، اما میتوان زمینه گفتگو را پیدا کرد. در نتیجه حوزههای زیادی وجود دارد و آزمایش موشکی هم میتواند یکی از آنها باشد که پیش از انجام به یکدیگر اطلاع داده شود. این کار پیشتر با روسها هم انجام میشد. مسایلی هستند که ما الزاما تفاهم نظر نداریم اما ارتباط میتواند اقدامات را تسهیل کند. اما برای من روشن نیست که واشنگتن و تهران هم اکنون خواستار چنین ارتباطی باشند و الان موضوع این نیست که آیا این دو امکان ارتباط دارند، سوال اینجاست که آیا تمایل به آن دارند یا خیر.