سحر فرازمند*ـ تمدن جيرفت نام مجموعه يافتههای باستانشناسی است که در حدود ۹ سال پيش در دشت خوش آب و هوا و حاصلخيز هليلرود در نتيجه تغيير مسير طبيعی اين رود و گذشتن آن از کنار تپهای که گورستانی کهن در آن قرار داشته، کشف شد. اين تمدن به هفتهزار سال پيش از تمدن بينالنهرين برمیگردد و به اين ترتيب، بهعنوان کهنترين تمدن شرق شناخته میشود.
اشيا به دست آمده از اين تمدن تا به امروز شامل ظروف بسيار نفيس سفالی و سنگی، است که از نظر زيبايی شناسی و تکنيک ساخت در دنيا بینظير هستند. بيشتر اين اشيا از قاچاقچيان که در پی خروج اشيا از ايران به کشورهای حاشيه خليج فارس بودند کشف و ضبط شدهاند.
در نتيجه خشکسالی روستاييان بومی دچار فقر مطلق و گرسنگی تنها راه نجات خود را در فروش اين اشيا با قيمتی ناچيز به دلالان اشيا عتيقه پيدا کردند. کشورهای حاشيه جنوبی خليج فارس از آب گل آلود ماهی گرفته و با ولع شروع به خريدن اين اشيا کردند. در سالهای اخير اين کشورها، پول بادآوردهای را که از برکت فروش نفت عايدشان میشود، صرف فعاليتهای باستانشناختی و احداث موزههای بزرگ و متعدد میکنند. از جمله نتيجه اين فعاليتهای آنان شيطنتهايی مانند تلاش برای واردات قاچاق اشيا فرهنگی متعلق به ايران است.
اکنون بسياری از اين اشيا به عنوان مدرک دروغين تاريخ جعلی اين کشورها در موزهها نگهداری میشوند. ثروتمندان اين شیخنشینها به نمايش اين اشيا در موزه اکتفا نکرده و بسياری از آنها مجموعههای بزرگ از اين اشيا جمعآوری کردهاند.
همسر يکی از اميران کشور امارات متحده عربی مالک يکی از بزرگترين مجموعههای اشيا به دست آمده از جيرفت در دنيا است.
همزمان با دولت اصلاحات مديرانی شايسته در راس امور سازمان ميراث فرهنگی و پژوهشکده باستانشناسی قرار گرفتند. روحی تازه در کالبد بیجان باستانشناسی ايران دميده شد و پژوهشگران به نام ايرانی و بينالمللی که تا آن زمان منزوی بودند بار ديگر فرصت مطالعه و معرفی آثار فرهنگی ايران را پيدا کردند.
در سال ۱۳۸۹ پس از اينکه جيرفت که تبديل به يک آبروريزی بينالمللی برای ايران شد باستانشناس شناخته شده ايرانی يوسف مجيدزاده و گروه بزرگی از کارشناسان توانا کار کاوش و بررسی را در جيرفت آغاز کردند.
هیأت باستانشناسی جيرفت از آغاز، هیأتی ايرانی بود و افتخار کشف و معرفی يافتههای جيرفت بعد از صد سال حيات باستانشناسی در ايران، به نام ايرانيان و نه خارجیها ثبت شد.
اين گروه برای جلوگيری از حفاریهای غير قانونی و گردآوری آثار کشف شده، به مسائل فرهنگی و قومی مردم آنجا متوسل شد. با فرهنگسازی مداوم و ارتباط با مردم بومی بسياری از اشيا به صورت داوطلبانه بازگشت داده شدند. اين گروه بيش از دو کيلومتر مربع از شهر باستانی را کاوش کرده و اعضا گروه مقالات و کتابهای متعددی به زبانها مختلف دنيا منتشر کردند.
اما همزمان با رياست اسفندیار رحيم مشايی بر اين سازمان، مديريت باستانشناسی کشور تصميم گرفت در محوطههای مهمی همچون جيرفت، شهر سوخته، شوش، تخت جمشيد، حسنلو و ... ابتکار عمل را بهدست خارجیها بسپارد و طرفهای ايرانی را از ميان افرادی بدون صلاحيتهای لازم انتخاب کند.
در عمل اين پروژهها غير از اتلاف بودجههای ميلياردی، تخريب بيشتر محوطهها و دعوت از باستانشناسان فرصتطلب خارجی خصوصا باستانشناسان انگليسی همچون راجر ماتيوس که به کرات از نامی جعلی برای اشاره به خلیج فارس در نوشتههایشان استفاده کردهاند، نتيجهای نداشت. با اين سياست باستانشناسان لايق و با سابقه ايرانی مورد بیحرمتی قرار گرفته و بار ديگر به اجبار گوشه نشين شدند.
در نهايت در سال گذشته نيز تمامی بودجههای مربوط به کاوش در جيرفت قطع شد. به اين ترتيب قديمیترين تمدن شرق باستان و محل احتمالی پيدايش قديمیترين خط در جهان دوباره به دست قاچاقچيان سپرده شد تا با کندن گودالهای بيشتر آثار بيشتری را تخريب کرده و اشيا بيشتری را از ايران خارج کنند. با اين روند نهال پژوهشها در اين محوطه مهم از ريشه خشکانيده شد.
طی يک ماه گذشته نيز ضربه آخر و مهلک بر بدنه باستانشناسی ايران زده شد و با تبعيد کل مجموعه باستانشناسی به شهرستانی دور دست پيکر نيمهجان باستانشناسی ايران مرد تا محوطههای باستانی بيشتر تخريب شوند و اشيا بيشتری از مرزها خارج شوند.
اين تصميمات نادرست نهتنها درکوتاه مدت باستانشناسی ايران را نابود کرده بلکه در دراز مدت تماميت ارضی و هويت ملی را تهديد میکند. در حقيقت دولت دعوتنامهای به دور و نزديک فرستاده تا بيايند و با فراغت خاطر، بدون حضور باستانشناسان و ديگر کارشناسان، ميراث فرهنگی ما را ـ از آثار باستانی گرفته تا ميراث معنوی ـ تاراج کنند، در موزههایشان به نام خود بهنمايش بگذارند و در کتابهایشان با عناوين مندرآوردی منتشر کنند.
*کارشناس باستانشناسی
...............................................................................................................................................................................................
دیدگاههای نویسنده، منعکسکننده نظر رادیو فردا نیست.
بیشتر بخوانید:
در نتيجه خشکسالی روستاييان بومی دچار فقر مطلق و گرسنگی تنها راه نجات خود را در فروش اين اشيا با قيمتی ناچيز به دلالان اشيا عتيقه پيدا کردند. کشورهای حاشيه جنوبی خليج فارس از آب گل آلود ماهی گرفته و با ولع شروع به خريدن اين اشيا کردند. در سالهای اخير اين کشورها، پول بادآوردهای را که از برکت فروش نفت عايدشان میشود، صرف فعاليتهای باستانشناختی و احداث موزههای بزرگ و متعدد میکنند. از جمله نتيجه اين فعاليتهای آنان شيطنتهايی مانند تلاش برای واردات قاچاق اشيا فرهنگی متعلق به ايران است.
اکنون بسياری از اين اشيا به عنوان مدرک دروغين تاريخ جعلی اين کشورها در موزهها نگهداری میشوند. ثروتمندان اين شیخنشینها به نمايش اين اشيا در موزه اکتفا نکرده و بسياری از آنها مجموعههای بزرگ از اين اشيا جمعآوری کردهاند.
همسر يکی از اميران کشور امارات متحده عربی مالک يکی از بزرگترين مجموعههای اشيا به دست آمده از جيرفت در دنيا است.
همزمان با دولت اصلاحات مديرانی شايسته در راس امور سازمان ميراث فرهنگی و پژوهشکده باستانشناسی قرار گرفتند. روحی تازه در کالبد بیجان باستانشناسی ايران دميده شد و پژوهشگران به نام ايرانی و بينالمللی که تا آن زمان منزوی بودند بار ديگر فرصت مطالعه و معرفی آثار فرهنگی ايران را پيدا کردند.
در سال ۱۳۸۹ پس از اينکه جيرفت که تبديل به يک آبروريزی بينالمللی برای ايران شد باستانشناس شناخته شده ايرانی يوسف مجيدزاده و گروه بزرگی از کارشناسان توانا کار کاوش و بررسی را در جيرفت آغاز کردند.
هیأت باستانشناسی جيرفت از آغاز، هیأتی ايرانی بود و افتخار کشف و معرفی يافتههای جيرفت بعد از صد سال حيات باستانشناسی در ايران، به نام ايرانيان و نه خارجیها ثبت شد.
اين گروه برای جلوگيری از حفاریهای غير قانونی و گردآوری آثار کشف شده، به مسائل فرهنگی و قومی مردم آنجا متوسل شد. با فرهنگسازی مداوم و ارتباط با مردم بومی بسياری از اشيا به صورت داوطلبانه بازگشت داده شدند. اين گروه بيش از دو کيلومتر مربع از شهر باستانی را کاوش کرده و اعضا گروه مقالات و کتابهای متعددی به زبانها مختلف دنيا منتشر کردند.
اما همزمان با رياست اسفندیار رحيم مشايی بر اين سازمان، مديريت باستانشناسی کشور تصميم گرفت در محوطههای مهمی همچون جيرفت، شهر سوخته، شوش، تخت جمشيد، حسنلو و ... ابتکار عمل را بهدست خارجیها بسپارد و طرفهای ايرانی را از ميان افرادی بدون صلاحيتهای لازم انتخاب کند.
در عمل اين پروژهها غير از اتلاف بودجههای ميلياردی، تخريب بيشتر محوطهها و دعوت از باستانشناسان فرصتطلب خارجی خصوصا باستانشناسان انگليسی همچون راجر ماتيوس که به کرات از نامی جعلی برای اشاره به خلیج فارس در نوشتههایشان استفاده کردهاند، نتيجهای نداشت. با اين سياست باستانشناسان لايق و با سابقه ايرانی مورد بیحرمتی قرار گرفته و بار ديگر به اجبار گوشه نشين شدند.
در نهايت در سال گذشته نيز تمامی بودجههای مربوط به کاوش در جيرفت قطع شد. به اين ترتيب قديمیترين تمدن شرق باستان و محل احتمالی پيدايش قديمیترين خط در جهان دوباره به دست قاچاقچيان سپرده شد تا با کندن گودالهای بيشتر آثار بيشتری را تخريب کرده و اشيا بيشتری را از ايران خارج کنند. با اين روند نهال پژوهشها در اين محوطه مهم از ريشه خشکانيده شد.
طی يک ماه گذشته نيز ضربه آخر و مهلک بر بدنه باستانشناسی ايران زده شد و با تبعيد کل مجموعه باستانشناسی به شهرستانی دور دست پيکر نيمهجان باستانشناسی ايران مرد تا محوطههای باستانی بيشتر تخريب شوند و اشيا بيشتری از مرزها خارج شوند.
اين تصميمات نادرست نهتنها درکوتاه مدت باستانشناسی ايران را نابود کرده بلکه در دراز مدت تماميت ارضی و هويت ملی را تهديد میکند. در حقيقت دولت دعوتنامهای به دور و نزديک فرستاده تا بيايند و با فراغت خاطر، بدون حضور باستانشناسان و ديگر کارشناسان، ميراث فرهنگی ما را ـ از آثار باستانی گرفته تا ميراث معنوی ـ تاراج کنند، در موزههایشان به نام خود بهنمايش بگذارند و در کتابهایشان با عناوين مندرآوردی منتشر کنند.
*کارشناس باستانشناسی
...............................................................................................................................................................................................
دیدگاههای نویسنده، منعکسکننده نظر رادیو فردا نیست.