احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان به تازگی مدعی شد، که ایالات متحده، از طریق سعودیها، یک میلیارد دلار، به «سران فتنه» داده است که با واکنش گسترده اصلاحطلبان مواجه شد.
سعید رضوی فقیه، روزنامه نگار در تهران و عضو سابق شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت ، درباره این اتهام و طرح ادعاهایی مشابه به رادیو فردا میگوید.
سعید رضوی فقیه: من فکر میکنم دستگاه قضايی پيش از هر چيز بايد به شکايت آقای تاجزاده از آقای جنتی که سالها پيش ارائه شده، رسيدگی کند تا نشان دهد نسبت به شاکيان متفاوت بیطرف است.
نکته ديگر اين که اگر واقعاً سندی برای حرفهايشان دارند خوب است به اطلاع افکار عمومی برسد يا مشخص کنند به کدام شعبه از دادگاه انقلاب اين اسناد جهت رسيدگی به پرونده سران جنبش سبز يا سران فتنه ارائه شده است.
من فکر می کنم ادعای آقای جنتی اگر هم مستند به سندی باشد، اين اسناد از آن دسته مستنداتی است که از برخی متهمان دستگير شده تحت شکنجه اخذ شده است.
ما طی يک سال و نيم گذشته شاهد بوديم بسياری از اتهاماتی که به هواداران يا سران جنبش سبز توسط دستگاه قضايی وارد شده فقط اعترافات بعضی از دستگيرشدگان بوده که بعدها ادعا کردند تحت شکنجه از آنها اعتراف گرفته شده است. من فکر نمیکنم تا به حال حتی يک سند محکمه پسند و مستند به افکار عمومی ارائه شده باشد.
- تاثير اين ادعا در فضای سياسی ايران در حال حاضر چيست؟
اين ادعاها نه تنها در دوره يک سال و چند ماه پس از انتخابات رياست جمهوری اخير بلکه در دوران اصلاحات نيز وارد میشد، از جمله اين که اشخاصی با چمدانهای پر از دلار به ايران آمدند و اين دلارها را بين اصلاحطلبان پخش کردند. حتی رهبر جمهوری اسلامی زمانی در يک سخنرانی خود گفت من دست دشمن را در برخی از اين روزنامهها میبينم، اما هرگز نه دستی از دشمن افشا شد و نه کسی که چمدانهای پر از دلار را به ايران آورده و بين اصلاحطلبان توزيع کرده بود شناسايی و دستگير شد.
من فکر نمیکنم اين ادعای آقای جنتی با کمترين سندی که در افکار عمومی قابل توجه و اعتنا باشد منتشر شود. بسياری از رهبران جمهوری اسلامی از اين دست ادعاها بارها و بارها مطرح کردهاند.
ـ چرا آقايان موسوی و کروبی به مراجع تقليد نامه نوشتند و چه اميدی به اين نامهنگاری وجود دارد؟
آنها حتی اگر به دستگاه قضايی هم نامه بنويسند و از آيت الله جنتی شکايت کنند به رغم اين که میدانند دستگاه قضايی به شکايتشان رسيدگی نمیکند، فقط بايد برای ثبت در تاريخ و برای اطلاع افکار عمومی و برای رفع اتهام از پذيرفتن اين اتهام سادهلوحانه میبايستی اين کار را انجام دهند.
در جايی که نمی توانيم اقدام عملی انجام دهيم حداقل میتوانيم صدای خودمان را به اعتراض در مورد اين حرفهای بيهوده بلند کنيم.
سعید رضوی فقیه، روزنامه نگار در تهران و عضو سابق شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت ، درباره این اتهام و طرح ادعاهایی مشابه به رادیو فردا میگوید.
سعید رضوی فقیه: من فکر میکنم دستگاه قضايی پيش از هر چيز بايد به شکايت آقای تاجزاده از آقای جنتی که سالها پيش ارائه شده، رسيدگی کند تا نشان دهد نسبت به شاکيان متفاوت بیطرف است.
نکته ديگر اين که اگر واقعاً سندی برای حرفهايشان دارند خوب است به اطلاع افکار عمومی برسد يا مشخص کنند به کدام شعبه از دادگاه انقلاب اين اسناد جهت رسيدگی به پرونده سران جنبش سبز يا سران فتنه ارائه شده است.
من فکر می کنم ادعای آقای جنتی اگر هم مستند به سندی باشد، اين اسناد از آن دسته مستنداتی است که از برخی متهمان دستگير شده تحت شکنجه اخذ شده است.
ما طی يک سال و نيم گذشته شاهد بوديم بسياری از اتهاماتی که به هواداران يا سران جنبش سبز توسط دستگاه قضايی وارد شده فقط اعترافات بعضی از دستگيرشدگان بوده که بعدها ادعا کردند تحت شکنجه از آنها اعتراف گرفته شده است. من فکر نمیکنم تا به حال حتی يک سند محکمه پسند و مستند به افکار عمومی ارائه شده باشد.
- تاثير اين ادعا در فضای سياسی ايران در حال حاضر چيست؟
اين ادعاها نه تنها در دوره يک سال و چند ماه پس از انتخابات رياست جمهوری اخير بلکه در دوران اصلاحات نيز وارد میشد، از جمله اين که اشخاصی با چمدانهای پر از دلار به ايران آمدند و اين دلارها را بين اصلاحطلبان پخش کردند. حتی رهبر جمهوری اسلامی زمانی در يک سخنرانی خود گفت من دست دشمن را در برخی از اين روزنامهها میبينم، اما هرگز نه دستی از دشمن افشا شد و نه کسی که چمدانهای پر از دلار را به ايران آورده و بين اصلاحطلبان توزيع کرده بود شناسايی و دستگير شد.
من فکر نمیکنم اين ادعای آقای جنتی با کمترين سندی که در افکار عمومی قابل توجه و اعتنا باشد منتشر شود. بسياری از رهبران جمهوری اسلامی از اين دست ادعاها بارها و بارها مطرح کردهاند.
ـ چرا آقايان موسوی و کروبی به مراجع تقليد نامه نوشتند و چه اميدی به اين نامهنگاری وجود دارد؟
آنها حتی اگر به دستگاه قضايی هم نامه بنويسند و از آيت الله جنتی شکايت کنند به رغم اين که میدانند دستگاه قضايی به شکايتشان رسيدگی نمیکند، فقط بايد برای ثبت در تاريخ و برای اطلاع افکار عمومی و برای رفع اتهام از پذيرفتن اين اتهام سادهلوحانه میبايستی اين کار را انجام دهند.
در جايی که نمی توانيم اقدام عملی انجام دهيم حداقل میتوانيم صدای خودمان را به اعتراض در مورد اين حرفهای بيهوده بلند کنيم.