در حالی که جان کری وزیر خارجه آمریکا با سفر به منطقه خاورمیانه و شرکت در نشست جده در تلاش برای ایجاد ائتلافی هرچه گستردهتر علیه «خلافت اسلامی» (داعش سابق) است، ترکیه به رغم شرکت در نشست جده از امضای توافقنامه نهایی این نشست خودداری میکند.
در آغاز گفتوگویی با عباس ولی، استاد جامعهشناسی در دانشگاه بوسفوروس استانبول، از سیاست ترکیه در قبال بحران عراق پرسیدهایم:
عباس ولی: در بهترین وضع، سیاست ترکیه در مورد داعش ابهامات زیادی داشته و به نظر من سبب اصلی، خود ضعفهایی است که در سیاست ترکیه در سوریه در عرض دو سال گذشته دیده شده. به نظر میآید محاسباتی که در مراحل اول سیاست استراتژی ترکیه در سوریه روی آنها بنا گذاشته شده بود، زیادی غلط از آب درآمد و سبب شد که سیاست ترکیه در یک حالت سیال بیفتد. در حالتی که به آن شکل اصول اساسی و مبانی اساسی نداشت؛ که بیشتر در حقیقت سیاست لحظهای بود که اجرا میکرد. این سیاست دقیقاً در یک سال گذشته همین جوری بوده.
به طور مشخص، اهداف استراتژیک ترکیه در پیوند با رویدادهای عراق چه میتواند باشد؟
ترکیه به نظر من بسیار علاقهمند است که یک حکومت مرکزی قوی در عراق به وجود بیاید و فرقی با دیگران و مثلاً با عربستان سعودی ندارد. اینها میخواهند با شرایطی که بعد از مالکی و الان با عبادی در عراق به وجود خواهد آمد، کاری کنند و شرایطی باشد که نفوذ ایران به حداقل برسد. در اینجا با عربستان سعودی و اردن همسو است؛ بنابراین در اینجا ترکیه دنبال یک نوع بالانس قدرت است که در این بالانس قدرت، شرایطی که پیش از حمله داعش و سقوط کابینه آقای مالکی وجود داشت، دوباره برقرار نشود. و ایران، [تنها] یکی از پارتنرها باشد.
ترکیه رابطه نزدیکی با کردهای عراق دارد و درعین حال خودش با پکاکا مشکل دارد. چه تحلیلی میشود از رابطه ترکیه با کردها و نقش اینها در مقابل دولت مرکزی عراق داشت؟
ترکیه رابطه بسیار نزدیکی با حکومت کردستان عراق دارد و این بر مبانی اقتصادی است و این رابطه بسیار قوی است و از طرفی ترکیه در سیاستش یک ابهام عمده وجود دارد. البته یک چرخشی در اینجا دیده شده بود وقتی مسعود بارزانی در آنجا احتمال رفراندوم و دولت کردستان را مطرح کرد ترکها در این مورد موضع نرمی پیش گرفتند. به نظر میرسید که چرخشی در سیاست پدید آمده. نه در استراتژی که کلاً عوض نشده؛ ولی چرخشی در سیاست شده بود که شاید بتواند یک چنین چیزی را در شرایط خاصی بپذیرند.
ولی وقتی که داعش به عراق حمله کرد و موصل را گرفت این معادلات عوض شد. به نظر من شرایطی که پیش آمد به خصوص در منطقه سنجار، باعث شد که پکاکا همچنین پیوایبی که قدرت حزب عمده کرد در سوریه است، وارد آن مناطق شوند و در آنجا جنگیدند و جنگشان بسیار تعیینکننده بود و الان جبههای در آن جا هست و گویا صحبت از این است که پیوایدی یک کانتونی [شهرستان] شبیه کانتونهایی که در منطقه خودشان در سوریه برقرار کردند در آنجا برقرار کنند. با وضعی که پیش آمده ترکیه کمی در این مورد عقب نشستهاست.
ترکیه با اینکه در نشست جده شرکت کرد اما از امضای توافقنامه نهایی این نشست خودداری کرد. با توجه به ائتلافی که علیه داعش به رهبری آمریکا الان در حال شکلگیری است، ترکیه چه سیاستی میخواهد در پیش بگیرد؟
با ائتلافی که آقای اوباما خواسته به وجود بیاورد، ترکیه در حملههای هوایی شرکت نمیکند و فقط شاید قبول کرده باشد که کنترل بیشتری روی مرز بگذارد و بعد کمکهای انسانی برساند. به نظر من نوع کنترلی که ترکیه در این دو سال روی مرزهای خودش برقرار کرد، بدون تردید در تقویت داعش بسیار مهم بود. ترکیه از تقویت نیروهای اسلامی دو تا استفاده میکرد. یکی این که یک جبهه علیه اسد را تقویت کند و دوم این که نیروهایی در آنجا باشند در اپوزیسیون که با کردها و تسلط کردها بر منطقه قامشلی و ایالت حسکه مخالف است و با کردها هم میجنگیدند.