سهشنبه هفته گذشته پنجمین وزیر دولت حسن روحانی رئیس جمهوری ایران هم از مجلس کارت زرد گرفت. علت اخطار اکثریت مجلس به عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور کاستیهای اقدامات وزارت کشور در زمینه قانون حجاب و عفاف از نظر نمایندگان مخالف او بود.
قبل از وزیر کشور هم وزیران آموزش و پرورش، اقتصاد، فرهنگ و ارشاد و علوم از مجلس کارت زرد گرفته بودند. علیاصغر فانی وزیر آموزش و پرورش از جمله به علت به کارگیری مجدد بازنشستهها، علی طیبنیا وزیر اقتصاد به علت مخالفت با کاهش قیمت ارز و افزایش ارزش ریال، علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد به علت آنچه «تسامح و تساهل در برابر توهین به مقدسات و ترویج اباحهگری» نامیده شد و رضا فرجیدانا وزیر علوم به علت عدم پایبندی به آنچه «عنصر تعهد در انتصاب مدیران» توصیف شد.
جدا از وزیر علوم اولین وزیر صاحب کارت زرد که دو کارت زرد و رای مخالف ۱۴۹ نماینده مجلس را در کارنامه دارد، آقای رحمانی فضلی با ۱۳۵ رای مخالف مقام دوم کارت زردیها را به خود اختصاص داده و در رده آخر و پنجم آقای جنتی با ۱۰۵ رای مخالف جای گرفتهاست.
مجلس میتواند هر وزیری را که سه کارت زرد بگیرد مورد استیضاح قرار دهد. جدا از این با این که در اسفندماه همزمان با کارت زرد گرفتن آقای جنتی محمود علوی وزیر اطلاعات هم در ارتباط با دیدار هیئت پارلمانی اتحادیه اروپا با دو زندانی سابق، نسرین ستوده، حقوقدان منتقد و جعفر پناهی، کارگردان سینما به کمیسیون امنیت ملی فراخوانده شد اما کارت زردی دریافت نکرد.
همچنین به رغم مخالفتهای نمایندگان حامی جبهه پایداری با مواضع جواد ظریف وزیر خارجه و فراخواندن او برای دادن پاسخ به ۹۹ پرسش، مجلس به جواد ظریف وزیر خارجه کارت زردی ندادهاست. میماند فراخواندن ۱۲ وزیر از ۱۸ وزیر دولت حسن روحانی به مجلس برای پاسخ دادن به سؤالات در دیماه سال گذشته.
این گونه برخوردهای اکثریت نهمین دوره مجلس شورای اسلامی با دولت یازدهم، جناحی است یا ساختاری؟ با این گونه مخالفتها چشمانداز صفآراییهای جناحی پیشاپیش انتخابات مجلس دهم در اسفند سال آینده چگونه است؟
سه میهمان برنامه این هفته دیدگاهها از جمله به این پرسشها پاسخ میگویند: عیسی سحرخیز مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوران دولت محمد خاتمی در تهران، اسماعیل گرامی مقدم، نماینده سابق بجنورد در مجلس در کوالالامپور و تقی رحمانی، فعال و تحلیلگر طیف ملی مذهبی در پاریس.
آقای سحرخیز، سمتگیریهای فراکسیونهای مختلف مجلس در برابر دولت حسن روحانی تاکنون چگونه بوده؟
عیسی سحرخیز: خب طبیعی است که مجلس که اکثریتش در اختیار اقتدارگراها است رویکرد مثبتی نسبت به پیروزی آقای روحانی نداشتهباشد، اما بازی دوگانهای را ما در مجلس شاهد بودیم که با رفتار سیاسی رهبری تکمیل میشد. به گونهای که وقتی که دولت کابینه را میچید و آقای روحانی سعی میکرد که دولت را تشکیل دهد، از یکسو آیتالله خامنهای خودش بر روی تعدادی از وزرا انگشت گذاشته بود که این افراد را نباید انتخاب کنی یا برعکس این افراد را باید انتخاب کنی.
در نهایت آنها دنبال این هستند که دولت، دولت ناموفقی باشد ... و امید از دل مردم پر بکشد.عیسی سحرخیز
ماموریت دوم یا فاز دوم این کار را به مجلس سپرده بود که در درون مجلس تعدادی از وزرا را هم مجلس تصفیه کند که خب ما شاهد این مسئله هم بودیم. در دیگر امور هم من فکر میکنم این سیاست دارد اعمال میشود با توجه به این که در درون مجلس هم اقتدارگراها یک جریان رادیکال و تند را به نمایش میگذارند. یک جریان آرامتر است و سعی میکند جای بحث و گفتگو را باز کند. ولی در نهایت آنها دنبال این هستند که دولت، دولت ناموفقی باشد و به بیتدبیری معروف شود و امید از دل مردم پر بکشد. به ویژه جوانان که دنبال صندوقهای رای نباشند و تغییر در قدرت و حاکمیت از طریق صندوق و انتخابات.
طبیعی است که دو انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی که در پیش است به گونهای این فشارها را بر دولت بیشتر میکند و ما شاهد مسائلی هستیم که بعضی وقتها بسیار خندهدار و مسخره است. از همین مورد باروری گرفته و مسائلی شبیه آنها که اینها همه میخواهد در دنیا این صحبت را مطرح کند و در داخل که در ایران هیچ تحولی ایجاد نشده و دولت کارهای نیست و نمیتواند کاری را انجام دهد و اینها همهاش نوعی بازی سیاسی در درون حاکمیت ایران با روشهای خاص اسلامی است.
آقای گرامی مقدم، اما مقایسه میزان انتقادات اکثریت مجلس در برخورد با دولت دهم و یازدهم چه نتیجهای را به ما نشان میدهد؟ به خاطر این که آن زمان هم دولت محمود احمدینژاد در برابر موجی از انتقادات قرار گرفته بود.
اسماعیل گرامی مقدم: تحلیل جناب آقای سحرخیز تحلیل درستی است درباره آنچه که جریان اصولگرا و اقتدارگرا در مجلس میخواهد پیش ببرد نسبت به دولت. اما واقعیتش این است که حالا ما اگر ریشهای به این مسئله نگاه کنیم که آیا در مجالس گذشته یا مجالس آینده این روابط مجلس و دولت چگونه رقم خورده و خواهد خورد... دو تا اشکال جدی از لحاظ شکلی و از لحاظ ماهوی در کل روابط مجلس و دولت حاکم است. که روابط شکلش این است که این مجلس و مجالسی که در ایران بر سر کار میآیند، برآمده از نهادهای مدنی مثل احزاب نیستند.
این مشکل اصلی شکلی آن است. مشکل محتوایی دیگرش هم این است که در دو مرحله نمایندگان انتخاب میشوند. در یک مرحله به وسیله رد صلاحیتهای استصوابی که خب معمولا اگر از مجلس ششم صرفنظر کنیم، از مجلس سوم به بعد بیشر میشود این خط را رفت... میبینیم که تا مجلس نهم یک جریان سیاسی کاملاً قبل از اینکه اصلاً رایگیری شود از صحنه انتخابات حذف میشود. بنابراین با این دو اشکال شکلی و ماهوی مجلسی که تشکیل میشود این خروجیاش میشود که آقای سحرخیز از آن یاد کردند.
از روز اول تا الان سالها است تذکراتی که هیچگونه منافع ملی هم در آن دیده نمیشود به وفور مطرح میشود.اسماعیل گرامی مقدم
اما در مجالس دیگر هم یک اشکال دیگر که به وجود میآید بازهم چون دولت برآمده از مجلس نیست این است که این اختلاف و تعارض به وجود میآید. یعنی در مجلس ششم هم که من به عنوان نماینده پارلمانی آنجا کار میکردم این بود که همیشه این تعارض بین مجلس ششم و حتی دولت آقای خاتمی هم بود. اما از این جنسی که الان اتفاق افتاده نیست. یعنی آنجا بیشتر بر سر منافع ملی دعوا بود، بر سر مسائل کارشناسی مثل سرمایهگذاری و مسائل دیگر، یا بهداشت و درمان و آموزش و پرورش و سیاستگذاری. ولی الان اینکه دولت عوض شد خب مجلسی بر سر کار بود که ناخرسند بود از انتخاب این دولت.
به همین دلیل میبینید که از روز اول تا الان سالها است تذکراتی که هیچگونه منافع ملی هم در آن دیده نمیشود به وفور مطرح میشود. از تذکرها گرفته تا مثلاً نطقهایی که برخی از همین پیروان جریان پایداری انجام میدهند واقعاً خیلی مضحک است که مثلاً چون آقای روحانی گفتند که مسئله بیاعتبار بودن پاسپورتها و برگرداندن اعتبار به مردم ایران یا پاسپورت ایرانی و یا مثلاً کاهش گرانی و آوردن پایین نرخ تورم و افزایش رشد اقتصادی... هنوز اتفاقی نیافتاده که همه اینها مسلما یک نماینده مجلس باید تشخیصاش در این سطح باشد که همه اینها اولاً خرابیها است که در دولت منصوب آنها به ویژه در این هشت ساله به وجود آمده، ضمن اینکه اینها یک شبه قابل حل نیست.
مضاف بر اینکه همه اینها باعث سیاستهای کلانی است که الان دولت در صدد حل آنها است و در آنها هم میبینیم که موانع جدی وجود دارد. یعنی تا مسئله تحریمها حل نشود خب قاعدتاً مسائل دیگر از قبیل صادراتمان، وارداتمان، تولیدمان... همه اینها وابسته به آن است.
خلاصه میکنید، آقای گرامی مقدم؟
عرضم تمام است. بیشتر الان با توجه به دلایلی که عرض کردم روابط مجلس و دولت بیشتر بهانهجویی و مانعتراشی برای دولت آقای روحانی است برای عدم پیشبرد وعدههایی که دادند.
آقای رحمانی، شما چه فکر میکنید؟ انتقادات نمایندگان مجلس، جناح اکثریتشان اعم از فرهنگی و هستهای و مابقی، کارت زرد گرفتن ۵ وزیر دولت حسن روحانی از این نمایندگان از مجلس تا چه حد بازتاب مناسبات جناحی است و تا چه حد بازتاب کشمکش دو نهاد مجلس و دولت؟ بازتاب کشمکش ساختاری؟
تقی رحمانی: جدا از مشکل ساختاری که وجود دارد و از اول هم وجود داشته الان یک مسئله مهمتری که وجود دارد همین منافع جناحی است. یعنی منافع جناحها، مجلسی که الان وجود دارد مرکب از نگاه نظامیان و راست سنتی است. یعنی راست افراطی و راست سنتی. اینها با نگاه بوروکرات آقای روحانی که به نوعی به سمت فضای باز تدریجی میرود، مخالف اند. باید جلوی این را بگیرند.
از یک طرف دیگر باید یک مواجهه حقوقی بکنند. این مواجهه حقوقی یک سیاست حساب شدهاست. این سیاست حساب شده به نظر من از یک جای دیگر رهبری میشود و در حقیقت حرف نهایی را بیت رهبری و آقای خامنهای میزند در این مورد. بازیهایی که راست سنتی در مجلس دارد میکند نشان میدهد که اصلاً اعتقاد ندارد که در انتخابات بعد بدون کمک شورای نگهبان میگذارند انتخاب شوند. به این خاطر کاملاً در اختیار سیاستهایی که از بیرون به آنها دیکته میشود عمل میکنند مطابق با بینش خودشان. راست افراطی هم برنامهاش کاملاً مشخص است. یکی دولت روحانی را باید بیکفایت نشان دهد.
بازیهایی که راست سنتی در مجلس دارد میکند نشان میدهد که اصلاً اعتقاد ندارد که در انتخابات بعد بدون کمک شورای نگهبان میگذارند انتخاب شوند.تقی رحمانی
ولی یک مسئله هست. دستاوردهای اقتصادی روحانی هم اگر به دست بیاورد اگر فضای فرهنگی باز نشود و فضای سیاسی باز نشود آن ناامیدی باعث میشود که توی انتخابات بعد آقای روحانی نتواند مجلس همسو با خودش داشته باشد. این یک مواجهه جدی است. به نظر من آنها دارند حساب شده میآیند جلو. دولت روحانی هم باید بتواند حساب شده بیاید جلو تا بتواند بر این فضا غلبه کند. به نظر من این کشمکش اصلش جناحی است و بسیار هم مهم است و میدان بازی اصلی سیاست در ایران کشمکشی است که بین بوروکراتها و جناح نظامیان و راست سنتی در جریان است و جامعه مدنی در این شرایط... دموکراسیخواهان با نسبتی که با این بازی پیدا میکنند میتوانند به دموکراسی و روندش در ایران کمک کنند و این کشمکش به نظر من بسیار جدی است.
آقای سحرخیز، نوع واکنش نماینده پارلمانی دولت چقدر در مناسبات دولت و مجلس موثر است؟ نوع واکنش و عملکرد مجید انصاری تاثیری بر رای اکثریت مجلس داشته یا واکنش او تغییر چندانی در شیوه برخورد اکثریت مجلس به دولت ندارد؟
من با نظر آخر شما بیشتر موافق هستم. گمان میکنم که مجلس یک برنامه از پیش طراحی شده را دنبال میکند و قرارش این است که دولت موفق نباشد. شرح هم دادم که چرا. و سعی میکند که در همه امور، در هر جایی که فرصت مناسبی هست زیر پای دولت یک پوست خربزه لغزندهای را قرار دهد. آنها به این دولت باور ندارند به ویژه که حس میکنند که تحولخواهان و اصلاحطلبان در درون آن حضور دارند. سعی میکنند که دولت را جذب کنند و بخش محافظهکارش را تقویت کنند ولی خب میدانند که دولت روحانی اگرچه اصلاحطلب نیست در پی تغییر است. اگرچه تغییر بنیانی را نمیخواهد ولی میخواهد کارهایی را بکند که به مذاق آنها سازگار نیست.
باید توجه کنیم که مجلس در واقع دنباله یک جریان است و خودش نمیتواند به عنوان یک هویت مستقل عمل کند و فرمان از بالا را دنبال میکند. ما حتی در مجلسهایی که به اصلاحطلبی منتسب بودند دیدیم که حکم حکومتی حرف اول و آخر را میزند. حالا در شرایط کنونی مسلم این امر بسیار بالاتر است و شخصی مثل آقای انصاری که به هر حال منتسب هست به مجمع روحانیون مبارز، به اصلاحطلبان و شخص آقای خاتمی و آقای خوئینیها... خب نمیتواند چهره مطلوبی برای آنها باشد و مسلما اگر در شرایطی بود که میرفت و در مجلس رای اعتماد میگرفت، احتمال اینکه رای بیاورد هم کم بود. چنین فردی میتواند بسیار جزیی اثرگذار باشد.
جریان مقابل یک جریان ایدئولوژیک است و ما شاهد رقابتهای مرسوم در دنیا مثلاً در آمریکا بین جمهوریخواهان و دموکراتها، بین محافظهکاران و حزب کارگر در انگلیس نیستیم. اینها جریانی هستند که طرف خودشان را فتنهگر میدانند. طرف خودشان را مرتد میدانند. طرف خودشان را مستحیل شده معرفی میکنند و اگر دستشان برسد آنها را به زندان میاندازند. همین فردای دولت کنونی. همانطور که در دولت خاتمی هم همین نگاه را داشتند. وقتی آقای شجونی میآید آقای هاشمی را به آن صورت مطرح میکند یا برخوردش با آقای روحانی این است که باید این دولت عوض شود و دولت دیگری بیاید و احیاناً خودشان را مطلوب میداند برای ریاست جمهوری، این جریان با نوعی سازوکارهای دموکراتیک به نظر من همخوانی ندارد و افرادی مثل آقای مجید انصاری کاری نمیتوانند بکنند.
آقای گرامی مقدم، بپردازیم به یک عامل دیگر در این گونه مناسبات. بررسی نوع رفتار و گفتار نمایندگان اصلاحطلب در جناح اقلیت مجلس چه چیزی را نشان میدهد؟ برخورد نمایندگان اصلاحطلب مجلس تا آنجا که به مناسبات مجلس با دولت مربوط میشود چه ویژگیهایی داشته؟
عکسالعمل جریانات دیگر یا موافق دولت یا فراکسیون اقلیت را هموزن جناح تندرو و جناحی که علیه دولت هست نمیدانم. که البته این برآمده از همان ساختاری است که مسئله اصلی است. به خصوص محتوایی که رد صلاحیتهای استصوابی است. الان ما اگر با عدد بخواهیم نمایندگان را ارزیابی کنیم تعداد نمایندگان جبهه پایداری آنچنان نیست که مثلاً ما فکر کنیم که بین مجلس پنجم ۱۱۰ نفر جریان اقلیت قوی کارکشته، وزیر و وکیل از دورههای قبلی که جریان اصلاحطلب بودند تشکیل دادند... نه. معلوم است. دو سه تا چهره شناخته شده دارد و بقیهشان هم آن سی چهلتاشان که با آنها همراه هستند بیشتر سازمانی که از نهادها آمدهاند با هم ارتباط دارند.
اما چه اتفاقی افتاده که اینها اینقدر صدایشان قوی و غلیظ است؟ آیا این فراکسیون اقلیت خیلی ضعیف است، تعدادشان کم است؟ نه اینها هم اگر تعدادشان را با عدد بشماریم تقریبا به همین تعداد است. اما آن ملاحظات آینده انتخابات که بر اصل انتخابات سایه افکنده، رد صلاحیت استصوابی... عملاً ملاحظهای است که نمایندگان فراکسیون اقلیت به نظر من آن را مورد توجه قرار میدهند و آنچنان که باید و شایسته در مقابل این جریان تندرو ایستادگی کنند... ما آن را کمتر میبینیم یا در بعضی از مواقع اصلاً نمیبینیم.
شما ملاحظه بفرمایید آقای موحدی کرمانی در مجلس میآید درمورد دوره اصلاحات میگوید به لحاظ اخلاقی انحطاط و انحرافی بودند حتی حاضر نمیشوند یک نفر از اصلاحطلبان حتی از وزرای دولت آقای خاتمی نیامدند پاسخ ندادند. که من فکر میکنم البته این یک استراتژی است که اصلاحطلبان میخواهند چراغ خاموش تا انتخابات بروند و حساسیتی را برنیانگیزند تا بتوانند از آن مانع اصلی که در حقیقت مسئله ساختاری است و به نظر من بسیار مهم است عبور کنند.
و الا ما با این دولتی که داریم و با این مسائلی که آقای سحرخیز و آقای رحمانی عزیز اشاره کردند، بله. قطعاً این مجلس با برنامه در مقابل هر فعالیتی که دولت و هر اقدامی که بخواهد بکند چه در مسئله اصلی که موفق است و چه در مسائلی که گشایش فضای باز داخلی بخواهد اقدام کند مقابله خواهند کرد برای این که آن را ناکام کنند و در انتخابات مجلس آتی دولت را دست خالی داشته باشند به لحاظ عملکردشان.
آقای رحمانی، در چه صورتی جناح اقلیت مجلس، جناح اصلاحطلب در انتخابات مجلس آینده میتواند تقویت شود؟ تعداد نمایندگان اضافه شود به انضمام این که یک وضعیتی ایجاد شود که مداخله موثر کنند برای تغییر توازن قوا میان جناح اصولگرا و جناح اعتدالی و اصلاحی؟
این بستگی دارد به دو عامل. یکی این که دولت دستاوردهای مشخصی در امور اقتصادی لااقل در نیم سال دوم یک سری گشایشی در کار ایجاد میشود، به دست بیاورد... نهادهای دولتی که گاهی همراهی نمیکنند، نهادهای صنفی و مدنی وزارتخانهها را اجازه بدهند و در موارد مشخصی وزرا و آقای روحانی در مقابل برخی از تصمیمات راست افراطی برای ناامید کردن مردم بایستند.
مجموعه اینها با عوامل بینالمللی میتواند شورای نگهبان را یک قدم عقب ببرد. چون از همین الان اعلام کردند که مجلس آینده و مجلس خبرگان آینده را مخالفین میخواهند بگیرند و مخالفین هم که میگویند مشخصاً به قول معروف نهضت آزادی یا ملی مذهبی نیست. منظورشان همین جبهه مشارکت البته به این شکل آقای خاتمی یا آقای هاشمی است. یعنی کاملاً مشخص است. برای این اگر این سه عامل دست به دست هم بدهند... توفیق اقتصادی نسبی، فضایی که وزرا متاسفانه نمیروند در وزارتخانهها به نهادهای صنفی خودشان و جلوی آنها ایستادن نه فقط ایستادن کلامی. ایستادن قانونی و حتی توضیح برای مردم توسط آقای روحانی و وزرا. یکی اش این فساد دولت گذشته. که وحشتناک است و به نظر من مسامحه میکنند در این مورد و باید بیان کنند. این سه عامل میتواند انگیزه ایجاد کند.
شما یک اقلیت بهتری یک جریان قویتری در مجلس داشته باشید. اقلیت اصلاحطلب در حقیقت هیچ حرفی نمیزند. این تاسفبار است که فقط آقای مطهری حرف میزند. شما یک اقلیتی در مجلس دارید که به نظر من حتی با نماینده رییس جمهور و دولت در پارلمان زیاد هماهنگ نیست. شما هیچ نقش خاصی از اینها نمیبینید. هیچ مقاومت خاصی از آنها نمیبینید.
نمونهاش بند ۳۵۰ را پیگیری نکردند. یک نماینده افراطی آمد و اصلاً دیدار با خانوادهها را به هم زد. اینها نشاندهنده این است که این اقلیت یک اقلیت امیدوارکنندهای نیست. مجلس آینده اگر بخواهد به آن سمت برود و مردم انگیزه شرکت داشته باشند و شورای نگهبان قدمی عقب برود نیاز به این سه کار هماهنگ دارد. از جمله این که جامعه مدنی الان به شکل پراکنده خواستههایش را مطرح میکند همچنان امیدوار بماند. شبکههای مجازی، چیزهایی مثل حرکت زنان، مسئله محیط زیست...
از یک طرف دیگر دستاوردهای دولت خوب توضیح و تبلیغ شود. اگر اینها در کنار هم قرار گیرد میشود به انتخابات بعد به شکلی نگاه کرد که البته هنوز دور است. این را هم بدانید که جناح مقابل هم دقیقاً برای انتخابات مجلس بعد برنامه دارد. ولی این جوری نیست که هرچه آنها بخواهند بشود. همانطور که در انتخابات ریاست جمهوری قبلی نشد و جنبش سبز اینجا یک بخشیاش نتیجه داد. در سال ۸۸... ۹۱ نتیجه داد. با توجه به هزینه که مردم کردند. به این خاطر باید به این شکل نگاه کرد.
این اقلیتی که الان به نام اصلاحطلب در مجلس حضور دارد اصلاً نه الگو و نه ملاک خوبی است. شما الان نقش آقای مطهری را مقایسه کنید با کل این اقلیت اصلاحطلب. حالا با توجه به دیدگاههایی که ایشان دارد خیلی شجاعانه حرف میزند. حالا چون پسر آقای مطهری است و مصونیت دارد... خیلیها هستند. پسر آقای بهشتی هم هست در ایران. ولی یک حرف میزند و حاضر است هزینه بدهد. این هزینه هم برایش مهم نیست و نمایندگی مجلس یک نوع پرداخت هزینه هم هست. فقط امکانات نیست. ما اصلاً چیز خاصی از این اقلیت مجلس ندیدیم. حتی در مورد بند ۳۵۰ اینها سکوت کردند.
آقای سحرخیز از مناسبات میان اکثریت و اقلیت مجلس و مجلس و دولت و جناحهای حکومتی کمی فراتر برویم. مناسبات مجلس و دولت در چه صورت ممکن است به فرصتی برای تقویت مخالفان ومنتقدان به حاشیه رانده شده و سرکوب شده بدل شود که شما در پاسخ به پرسش قبلی به آن اشاره کردید؟
من فکر میکنم که دولت باید به سمت وعدههایی که آقای روحانی در زمان انتخابات داده با سرعت بیشتری پیش برود. در چند ماه اخیر این نوع چرخش را تا حدودی مشاهده میکنیم. یعنی این گونه نباید باشد که مسائل داخلی تحتالشعاع مسائل بینالمللی و به ویژه حل بحران هستهای بکند. دولت باید خواستهها و مطالبات مردم را مطرح کند. حتی اگر این توانایی را داشته باشد و بتواند سازماندهی کند میتواند مردم را به صحنه بیاورد.
میتواند بهشان اجازه بدهد همینطور که سر سالگرد پیروزی آقای روحانی به هر حال در بعضی از شهرستانها شاهد تجمعهای خاصی بودیم. من فکر میکنم دولت خیلی از مسائل را مجوز بدهد. مردم باید در صحنه باشند. چه در بعد این که از خواستهها و مطالبات خودشان حرف بزنند و چه این که از دستاوردهای محدود دولت روحانی حمایت کنند.
دولت باید مجلس را به چالش بکشد و دست جریان اقتدارگرا را در درون مجلس رو کند. نمایندگان مجلس الان حضور دارند شاید امید داشته باشند که نظارت استصوابی چیزی نیست که آنها را از غربال رد نکند ولی به هر حال به خواستهها و مطالبات مردم هم مجبورند پاسخ بدهند. آنها به هر حال نیاز دارند که از مردم رای بگیرند. اگر دولت بتواند مواضع رادیکالی بگیرد و مباحث جدی مطرح کند جریان اقتدارگرا خود به خود دست خودش را رو میکند و رای خودش را از کف میدهد.
در این شرایط خود جریان اقتدارگرا و نمایندگان مجلس به گونهای عمل خواهند کرد که جریان مقابل حتی اگر معتقد باشد، حتی اگر معروف به اصلاحطلبی نباشد شانس پیروزیشان بالا خواهد رفت. اما اگر بخواهد مسائل پشت پرده حل شود، حرفها به میان مردم کشیده نشود و نهادهای مدنی ایفای نقش نکنند، فضای مجازی کسانی که درش حضور دارند لب به سکوت ببنندند و یا مطلع نباشند که چه جوری میگذرد، آن موقع دولت شکست خواهد خورد و همراه با خودش اصلاحطلبان و تحولخواهان را هم به قهقرا خواهد برد.