محمود محمدی، صاحب بازوبند پهلوانی بیوزن ایران، از کشور هلند درخواست پناهندگی کرد. او سال ۱۳۷۹ جوانترین قهرمان در تاریخ مسابقات پهلوانی ایران شد و محمد خاتمی، رئیس جمهور وقت، طی مراسمی در مشهد بازوبند را دور بازویش بست.
این قهرمان کرجی عنوان نخست نوجوانان و جوانان ایران، مدال طلای فوق سنگین جام بینالمللی ماراش و عنوان برتر جشنواره کشتی روغنی ترکیه را نیز در کارنامه دارد.
پناهندگی قهرمانانی از رشتههای مختلف ورزشی مانند کشتی آزاد و فرنگی، بوکس، شمشیربازی، قایقرانی، جودو، کاراته، دو و میدانی و غیره خبر تازهای محسوب نمیشود. سالهاست ورزشکارانی از این رشتهها ایران را ترک میکنند و بازنمیگردند، اما نخستین بار است که یک صاحب بازوبند پهلوانی در دسته بیوزن نیز به جرگه پناهندگان پیوسته است.
در جدول رسمی صاحبان بازوبند پهلوانی بیوزن ایران در دوره نوین، فقط نام ۲۳ نفر درج شده است. نفر اول پهلوان مصطفی طوسی است که سال ۱۳۲۳ به عنوان نخست رسید. ششمین نفر غلامرضا تختی است که نخستین بار در سال ۱۳۳۶ اول شد. محمود محمدی هم هفدمین نفر از این فهرست است.
در تاریخ ایران، صاحبان بازوبند دارای موقعیت اجتماعی ممتازی بودهاند، ارج و قرب ملی داشته و در رفع مشکلات محله و شهر خود کوشیدهاند. چرخش زمانه اما به گونهای است که حالا صاحب بازوبند پهلوانی قادر به رفع مشکلات خودش هم نیست. ارج و قربی نمانده و موقعیت اجتماعی هم از میان رفته است.
محمدی با خروج از ایران، یک سال را در ترکیه بوده، شش ماه است که وارد هلند شده و به همسر و فرزندش پیوسته است. او در مصاحبه اختصاصی با رادیوفردا گفت که در هلند به مربیگری میپردازد و تمرینات تیم تاپ یوافسی این کشور را زیر نظر دارد.
محمدی همچنین پاسخگوی سوالاتی درباره علت مهاجرت، وضعیت کنونیاش در هلند و دورنمای زندگیاش در سرزمین جدید بود.
آقای محمدی، شما نخستین نفری هستید که با در اختیار داشتن بازوبند پهلوانی، به یک کشور اروپایی پناهنده شده.
فکر میکنم این موجی که ورزشکاران را در برگرفته، تبعیض و تفکیکی قائل نمیشود بین رشتههای مختلف ورزشی. در ترکیه که بودم خبر تغییر تابعیت سامان طهماسبی را خواندم. الان هم که کادر کامل جمهوری آذربایجان، مربیان ایران هستند. از خواندن خبر تغییر تابعیت امیرعلی اکبری قهرمان سال ۲۰۱۰ جهان هم تعجب نکردم. به هلند و آلمان و سوئد و کشورهای دیگر هم که نگاه میکنید همین طور مربی و ورزشکار و خبرنگاران ورزشی ایرانی را میبینید. فقط مانده کادر اداری فدراسیونهایمان بیایند و به این جمع بپیوندند!
چه دلیلی باعث شد با وجود سوابق قهرمانی و موقعیتهای ورزشی و بازوبند پهلوانی کشور، مهاجرت را به ماندن ترجیح بدهید؟
گرچه بخشی از ماجراهایی که برای من اتفاق افتاد را به خاطر حفظ امنیت خانوادهام در ایران نمیتوانم بازگو کنم، اما همین قدر بگویم که سردار صفارزاده، رئیس سپاهی، کارنابلد و غیرمتخصص پیشین فدراسیون ورزش باستانی، دخالتهای بیجایی در امور این ورزش میکرد و متاسفانه پای من که صاحب بازوبند بودم هم از محیط زورخانه بریده شد. بین ما مسائلی رخ داد که مربوط به حریم شخصی و هویت فردی من بود، اما ایشان عادت داشت به حذف افرادی که مانند خودش نمیاندیشیدند.
پشیمان نشدهای از ترک ایران؟
از نظر اقتصادی، موقعیتی که در ایران داشتم را ندارم. من غیر از موقعیت ورزشی، در استخدام رسمی سازمان قطار شهری بودم. اما از نظر سلامت روان، دیگر هیچ استرسی ندارم. آرامش پیدا کردهام. جنگ اعصابها و تنشهای روزمره که در ایران از هر طرف تو را احاطه میکنند را نمیبینم اینجا.
میتوانی بخشی از این تنشها را شرح بدهی؟
هر کسی با هر موقعیتی در هر کجایی زندگی کند، به نوعی با این مصیبتها سر و کار دارد. فرقی ندارد قهرمان باشی یا غیر ورزشکار. اما از بعد ورزشی اگر بخواهم عرض کنم، در ایران کسی که متخصص جادهسازی است را در ورزش میگمارند و کسی که فارغالتحصیل ورزش است را در امور جادهسازی منصوب میکنند. کسی سر جای خودش نیست و حاصل آن هرج و مرج و بینظمی اجتماعی است.
آقای خاتمی، رئیس جمهور وقت، بازوبند پهلوانی ایران را دور بازویت بست. اصولاً چه پاداش یا امکاناتی به پهلوان ایران تعلق میگیرد؟
بازوبند پهلوانی من برایم قیمت ندارد. این بازوبند را پوریای ولی بسته. دور بازوی پهلوان یزدی، پهلوان سیدحسن رزاز و پهلوان حسین گلزار کرمانشاهی بسته شده. جهان پهلوان تختی صاحب این بازوبند بوده. این بازوبند، نماد انحصاری مملکت من است. وزنش پنجاه گرم هم نیست، اما بار سنگین مسئولیت اجتماعی که روی شانههایت قرار میدهد، از کشتی گرفتن با هر حریفی دشوارتر است.
با این وجود، به کشوری آمدهای که گود زورخانه، ضرب و زنگ ورزش باستانی و نوای مرشد در آن مفهومی ندارد.
خیلی تلخ است مسیر این ماجرا. تنومند باشی و قهرمان فوق سنگین کشتی، همچنین صاحب بازوبند و لقب پهلوان را هم یدک بکشی، طبیعی است همه روزه در محله و خیابان، بسیاری به حق از تو انتظار دادرسی و دستگیری دارند. اما نمیدانند نه تنها یک ریال هم پاداشی به تو داده نشده، بلکه وقتی زانویت مصدوم شد، هیچ سراغی از تو نگرفتند و تلاشی برای بهبودیات انجام ندادند.
پهلوان بیوزن ایران که حالا مقیم هلند است، چه برنامهای برای آیندهاش دارد؟
همچنان میتوانم کشتی بگیرم. مربیگری را هم آغاز کردهام و هدایت تیم تاپ یوافسی هلند را برعهده دارم. پیشنهاداتی از آلمان و بلژیک هم به دستم رسیده که پس از اتمام مراحل قانونی پرونده اقامتم بررسی خواهم کرد.
فهرست صاحبان بازوبند پهلوانی معاصر
۱- پهلوان مصطفی طوسی (۲۵، ۲۴، ۱۳۲۳)
۲- ضیاالدین میرقوامی (۱۳۲۶)
۳- ابوالقاسم سخدری (۱۳۲۷)
۴- عباس زندی (۳۴،۳۳، ۳۲، ۱۳۲۸)
۵- احمد وفادار (۱۳۲۹، ۳۰، ۳۱)
۶- غلامرضا تختی (۱۳۳۶، ۳۷ و ۳۸)
۷- یعقوب علی شورورزی (۱۳۴۰)
۸- منصور مهدیزاده (۱۳۴۱ و ۴۴)
۹- رضا سوختهسرایی (۱۳۵۴)
۱۰- علیرضا سلیمانی (۵۸، ۶۱، ۶۲، ۶۴، ۶۵، ۶۹)
۱۱- محمدحسن محبی (۱۳۶۳و ۶۷)
۱۲- محمدرضا توپچی (۱۳۶۶و ۶۸)
۱۳- مجید انصاری (۱۳۷۰)
۱۴- ایوب بنی نصرت (۱۳۷۱و ۷۲)
۱۵- محمود میران (۱۳۷۳تا ۷۶)
۱۶- حمید قشنگ (۱۳۷۷، ۷۸، ۸۱)
۱۷- محمود محمدی (۱۳۷۹)
۱۸- امین رشید لمیر (۱۳۸۰ و ۸۷)
۱۹- عبدالرضا کارگر (۱۳۸۲و ۸۳)
۲۰- شاهرخ صداقتیزاده (۱۳۸۵)
۲۱- فردین معصومی (۱۳۸۶)
۲۲- آرش مردانی (۱۳۸۸ تا ۹۰)
۲۳- جابر صادقزاده (۱۳۹۱)
بازوبندها را نیز مقامات سیاسی دور بازوی پهلوانان بستهاند. از محمدرضا شاه پهلوی تا آیتالله خامنهای، اکبر هاشمی رفسنجانی، اکبر ناطق نوری، سید محمد خاتمی و محمود احمدینژاد، بازوبندهای این پهلوانان را دور بازویشان نصب کردهاند.
این قهرمان کرجی عنوان نخست نوجوانان و جوانان ایران، مدال طلای فوق سنگین جام بینالمللی ماراش و عنوان برتر جشنواره کشتی روغنی ترکیه را نیز در کارنامه دارد.
پناهندگی قهرمانانی از رشتههای مختلف ورزشی مانند کشتی آزاد و فرنگی، بوکس، شمشیربازی، قایقرانی، جودو، کاراته، دو و میدانی و غیره خبر تازهای محسوب نمیشود. سالهاست ورزشکارانی از این رشتهها ایران را ترک میکنند و بازنمیگردند، اما نخستین بار است که یک صاحب بازوبند پهلوانی در دسته بیوزن نیز به جرگه پناهندگان پیوسته است.
در جدول رسمی صاحبان بازوبند پهلوانی بیوزن ایران در دوره نوین، فقط نام ۲۳ نفر درج شده است. نفر اول پهلوان مصطفی طوسی است که سال ۱۳۲۳ به عنوان نخست رسید. ششمین نفر غلامرضا تختی است که نخستین بار در سال ۱۳۳۶ اول شد. محمود محمدی هم هفدمین نفر از این فهرست است.
در تاریخ ایران، صاحبان بازوبند دارای موقعیت اجتماعی ممتازی بودهاند، ارج و قرب ملی داشته و در رفع مشکلات محله و شهر خود کوشیدهاند. چرخش زمانه اما به گونهای است که حالا صاحب بازوبند پهلوانی قادر به رفع مشکلات خودش هم نیست. ارج و قربی نمانده و موقعیت اجتماعی هم از میان رفته است.
محمدی با خروج از ایران، یک سال را در ترکیه بوده، شش ماه است که وارد هلند شده و به همسر و فرزندش پیوسته است. او در مصاحبه اختصاصی با رادیوفردا گفت که در هلند به مربیگری میپردازد و تمرینات تیم تاپ یوافسی این کشور را زیر نظر دارد.
محمدی همچنین پاسخگوی سوالاتی درباره علت مهاجرت، وضعیت کنونیاش در هلند و دورنمای زندگیاش در سرزمین جدید بود.
آقای محمدی، شما نخستین نفری هستید که با در اختیار داشتن بازوبند پهلوانی، به یک کشور اروپایی پناهنده شده.
فکر میکنم این موجی که ورزشکاران را در برگرفته، تبعیض و تفکیکی قائل نمیشود بین رشتههای مختلف ورزشی. در ترکیه که بودم خبر تغییر تابعیت سامان طهماسبی را خواندم. الان هم که کادر کامل جمهوری آذربایجان، مربیان ایران هستند. از خواندن خبر تغییر تابعیت امیرعلی اکبری قهرمان سال ۲۰۱۰ جهان هم تعجب نکردم. به هلند و آلمان و سوئد و کشورهای دیگر هم که نگاه میکنید همین طور مربی و ورزشکار و خبرنگاران ورزشی ایرانی را میبینید. فقط مانده کادر اداری فدراسیونهایمان بیایند و به این جمع بپیوندند!
چه دلیلی باعث شد با وجود سوابق قهرمانی و موقعیتهای ورزشی و بازوبند پهلوانی کشور، مهاجرت را به ماندن ترجیح بدهید؟
گرچه بخشی از ماجراهایی که برای من اتفاق افتاد را به خاطر حفظ امنیت خانوادهام در ایران نمیتوانم بازگو کنم، اما همین قدر بگویم که سردار صفارزاده، رئیس سپاهی، کارنابلد و غیرمتخصص پیشین فدراسیون ورزش باستانی، دخالتهای بیجایی در امور این ورزش میکرد و متاسفانه پای من که صاحب بازوبند بودم هم از محیط زورخانه بریده شد. بین ما مسائلی رخ داد که مربوط به حریم شخصی و هویت فردی من بود، اما ایشان عادت داشت به حذف افرادی که مانند خودش نمیاندیشیدند.
پشیمان نشدهای از ترک ایران؟
از نظر اقتصادی، موقعیتی که در ایران داشتم را ندارم. من غیر از موقعیت ورزشی، در استخدام رسمی سازمان قطار شهری بودم. اما از نظر سلامت روان، دیگر هیچ استرسی ندارم. آرامش پیدا کردهام. جنگ اعصابها و تنشهای روزمره که در ایران از هر طرف تو را احاطه میکنند را نمیبینم اینجا.
میتوانی بخشی از این تنشها را شرح بدهی؟
هر کسی با هر موقعیتی در هر کجایی زندگی کند، به نوعی با این مصیبتها سر و کار دارد. فرقی ندارد قهرمان باشی یا غیر ورزشکار. اما از بعد ورزشی اگر بخواهم عرض کنم، در ایران کسی که متخصص جادهسازی است را در ورزش میگمارند و کسی که فارغالتحصیل ورزش است را در امور جادهسازی منصوب میکنند. کسی سر جای خودش نیست و حاصل آن هرج و مرج و بینظمی اجتماعی است.
آقای خاتمی، رئیس جمهور وقت، بازوبند پهلوانی ایران را دور بازویت بست. اصولاً چه پاداش یا امکاناتی به پهلوان ایران تعلق میگیرد؟
بازوبند پهلوانی من برایم قیمت ندارد. این بازوبند را پوریای ولی بسته. دور بازوی پهلوان یزدی، پهلوان سیدحسن رزاز و پهلوان حسین گلزار کرمانشاهی بسته شده. جهان پهلوان تختی صاحب این بازوبند بوده. این بازوبند، نماد انحصاری مملکت من است. وزنش پنجاه گرم هم نیست، اما بار سنگین مسئولیت اجتماعی که روی شانههایت قرار میدهد، از کشتی گرفتن با هر حریفی دشوارتر است.
با این وجود، به کشوری آمدهای که گود زورخانه، ضرب و زنگ ورزش باستانی و نوای مرشد در آن مفهومی ندارد.
خیلی تلخ است مسیر این ماجرا. تنومند باشی و قهرمان فوق سنگین کشتی، همچنین صاحب بازوبند و لقب پهلوان را هم یدک بکشی، طبیعی است همه روزه در محله و خیابان، بسیاری به حق از تو انتظار دادرسی و دستگیری دارند. اما نمیدانند نه تنها یک ریال هم پاداشی به تو داده نشده، بلکه وقتی زانویت مصدوم شد، هیچ سراغی از تو نگرفتند و تلاشی برای بهبودیات انجام ندادند.
پهلوان بیوزن ایران که حالا مقیم هلند است، چه برنامهای برای آیندهاش دارد؟
همچنان میتوانم کشتی بگیرم. مربیگری را هم آغاز کردهام و هدایت تیم تاپ یوافسی هلند را برعهده دارم. پیشنهاداتی از آلمان و بلژیک هم به دستم رسیده که پس از اتمام مراحل قانونی پرونده اقامتم بررسی خواهم کرد.
فهرست صاحبان بازوبند پهلوانی معاصر
۱- پهلوان مصطفی طوسی (۲۵، ۲۴، ۱۳۲۳)
۲- ضیاالدین میرقوامی (۱۳۲۶)
۳- ابوالقاسم سخدری (۱۳۲۷)
۴- عباس زندی (۳۴،۳۳، ۳۲، ۱۳۲۸)
۵- احمد وفادار (۱۳۲۹، ۳۰، ۳۱)
۶- غلامرضا تختی (۱۳۳۶، ۳۷ و ۳۸)
۷- یعقوب علی شورورزی (۱۳۴۰)
۸- منصور مهدیزاده (۱۳۴۱ و ۴۴)
۹- رضا سوختهسرایی (۱۳۵۴)
۱۰- علیرضا سلیمانی (۵۸، ۶۱، ۶۲، ۶۴، ۶۵، ۶۹)
۱۱- محمدحسن محبی (۱۳۶۳و ۶۷)
۱۲- محمدرضا توپچی (۱۳۶۶و ۶۸)
۱۳- مجید انصاری (۱۳۷۰)
۱۴- ایوب بنی نصرت (۱۳۷۱و ۷۲)
۱۵- محمود میران (۱۳۷۳تا ۷۶)
۱۶- حمید قشنگ (۱۳۷۷، ۷۸، ۸۱)
۱۷- محمود محمدی (۱۳۷۹)
۱۸- امین رشید لمیر (۱۳۸۰ و ۸۷)
۱۹- عبدالرضا کارگر (۱۳۸۲و ۸۳)
۲۰- شاهرخ صداقتیزاده (۱۳۸۵)
۲۱- فردین معصومی (۱۳۸۶)
۲۲- آرش مردانی (۱۳۸۸ تا ۹۰)
۲۳- جابر صادقزاده (۱۳۹۱)
بازوبندها را نیز مقامات سیاسی دور بازوی پهلوانان بستهاند. از محمدرضا شاه پهلوی تا آیتالله خامنهای، اکبر هاشمی رفسنجانی، اکبر ناطق نوری، سید محمد خاتمی و محمود احمدینژاد، بازوبندهای این پهلوانان را دور بازویشان نصب کردهاند.