یک جمله و دهها انتقاد: این گویاترین توصیفی است که از سخنرانی عطاءالله مهاجرانی و بازتاب آن میتوان کرد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوران ریاست جمهوری خاتمی در یک سخنرانی در لندن به بررسی کنشها و چالشهای پیش روی جنبش سبز پرداخت، اما یک جمله او در مورد سلامت اقتصادی رهبر جمهوری اسلامی ایران موجی از انتقاد را علیه او به راه انداخت.
عطاءالله مهاجرانی: لااقل خود من که از آغاز انقلاب در مجلس بودم و در دولت بودم و آیتالله خامنهای را میشناسم، به عنوان منتقد ایشان، اقرار میکنم که یک نقطه خاکستری، نه حتی تاریک، در زندگی اقتصادی ایشان و خاندانش نمیشود پیدا کرد.
اما مجید محمدی، تحلیلگر مسائل سیاسی ایران، از مخالفین جدی این گفتههای عطاءالله مهاجرانی است، زیرا او معتقد است وقتی که جمهوری اسلامی راه کشف میزان مالی و فساد مقامات را بسته است، این خود دلیلی بر فساد آنان است.
مجید محمدی: من معتقدم که ما سلامت یک نظام سیاسی را با سلامت یک فرد نمیتوانیم بسنجیم. سلامت نظام سیاسی در جمهوری اسلامی وابسته است به شفافیت و ارائه بیلان دخل و خرج نهادهای مختلف حکومتی که تحت نظر آقای خامنهای فعالیت میکنند.
اگر این سلامت وجود نداشته باشد که بر اساس آمارهای موجود و بر اساس شاخصهای بینالمللی و اطلاعاتی که از داخل کشور به دست ما میرسد، اصولا چنین سلامتی در نظام سیاسی جمهوری اسلامی وجود ندارد.
در اینجا اگر از این هم بگذریم که آقای خامنهای در سفرهای استانیاش میلیاردها تومان هزینه میکند و حسابهای خودش و فرزندانش اصولا شفاف نیست و آقای خامنهای سالانه چقدر از دولت حقوق دریافت میکند. نهادهای تحت نظر او، تحت نظر مجلس یا هیچ نهاد نظارتی دیگری نیستند و مالیات نمیپردازند.
همه این ابهامات را که ما کنار هم بگذاریم، مجموعا چون نظام سیاسی در ایران شفاف نیست، بنابراین به راحتی میشود نتیجه گرفت که این نظام سرتاسر فاسد است.
اما در مقابل چنین نقدهایی، برخی هم بر منتقدین آقای مهاجرانی ایراد میگیرند. برای مثال، یکی از روزنامهنگاران اصلاحطلب در صفحه فیسبوک خود نوشته است: «مشکل اساسی در مملکت ما این است که اگر کسی حرفی در راستای خواسته ما بزند، با ماست. اما اگر کسی حرفی چپتر یا راستتر از خواسته ما بزند، خائن است.»
روحالله شهسوار، سخنگوی کانون دانشجویی شریعتی در پاریس، در زمره این دسته از افراد است که همانند این روزنامهنگار اصلاحطلب فکر میکند.
روحالله شهسوار: آقای مهاجرانی مدعایی را مطرح کردند که همان طور که تاکید داشتند، مبتنی بر مشاهدات و ارتباطاتی بوده است که داشتهاند.
من اما فکر میکنم با آقای مهاجرانی و صحبتهایی که مطرح کردهاند از این جهت موافقم و منتقدم نسبت به کسانی که سخنان ایشان را نقد میکنند که فکر نمیکنم اگر کسی را قبول نداریم یا حتی فکر میکنیم کسی مخالف ما یا حتی دشمن ماست، مجموع جمیع تمام رذایل است.
در این میان افرادی هستند که هم به گفتار آقای مهاجرانی انتقاد دارند و هم بر شیوه گفتار برخی از منتقدین گله میکنند.
محمد جواد اکبرین، فعال سیاسی ساکن پاریس: سخنان اخیر آقای مهاجرانی حاوی نکات ارزشمندی بود که متاسفانه به علت بیان دو گزاره نادرست به محاق رفت: یکی انکار فساد مالی رهبر جمهوری اسلامی که لااقل به اعتقاد بسیاری از فعالین سیاسی، این فساد واضح و مبرهن است، مشخصا به این دلیل که نظارتی بر سرمایه تحت نظر ولی فقیه وجود ندارد. و دیگری روایتی از جنبش سبز که حتی با بیانیههای آقای موسوی هم سازگار نیست، و از آن بسیار عقبتر است.
اما وقتی مودب به آداب گفتوگو نیستیم و رفتار دموکراتیک نداریم، در نقد سخنان دکتر مهاجرانی همچنان هجوم میبریم و به جای نقد کار را به توهین میرسانیم و نکات ارزشمند آن گفتوگو را نه تنها نمیشنویم، بلکه در نقدهایمان هم ناکام میمانیم و نقدهای درستمان در آوار توهینها گم میشود.
اما در کنار این موضوع که رسانههای حکومتی جمهوری اسلامی از این گفتههای آقای مهاجرانی استقبال کردند، همچنان منتقدین در فضای مجازی انتقاد می کنند که وقتی شما بسیار کم درباره وضعیت اقتصادی رهبر و اطرافیان او میدانید و بیشترشان سابقه شفافی ندارند، این یعنی ناپاکی.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوران ریاست جمهوری خاتمی در یک سخنرانی در لندن به بررسی کنشها و چالشهای پیش روی جنبش سبز پرداخت، اما یک جمله او در مورد سلامت اقتصادی رهبر جمهوری اسلامی ایران موجی از انتقاد را علیه او به راه انداخت.
عطاءالله مهاجرانی: لااقل خود من که از آغاز انقلاب در مجلس بودم و در دولت بودم و آیتالله خامنهای را میشناسم، به عنوان منتقد ایشان، اقرار میکنم که یک نقطه خاکستری، نه حتی تاریک، در زندگی اقتصادی ایشان و خاندانش نمیشود پیدا کرد.
اما مجید محمدی، تحلیلگر مسائل سیاسی ایران، از مخالفین جدی این گفتههای عطاءالله مهاجرانی است، زیرا او معتقد است وقتی که جمهوری اسلامی راه کشف میزان مالی و فساد مقامات را بسته است، این خود دلیلی بر فساد آنان است.
مجید محمدی: من معتقدم که ما سلامت یک نظام سیاسی را با سلامت یک فرد نمیتوانیم بسنجیم. سلامت نظام سیاسی در جمهوری اسلامی وابسته است به شفافیت و ارائه بیلان دخل و خرج نهادهای مختلف حکومتی که تحت نظر آقای خامنهای فعالیت میکنند.
اگر این سلامت وجود نداشته باشد که بر اساس آمارهای موجود و بر اساس شاخصهای بینالمللی و اطلاعاتی که از داخل کشور به دست ما میرسد، اصولا چنین سلامتی در نظام سیاسی جمهوری اسلامی وجود ندارد.
در اینجا اگر از این هم بگذریم که آقای خامنهای در سفرهای استانیاش میلیاردها تومان هزینه میکند و حسابهای خودش و فرزندانش اصولا شفاف نیست و آقای خامنهای سالانه چقدر از دولت حقوق دریافت میکند. نهادهای تحت نظر او، تحت نظر مجلس یا هیچ نهاد نظارتی دیگری نیستند و مالیات نمیپردازند.
همه این ابهامات را که ما کنار هم بگذاریم، مجموعا چون نظام سیاسی در ایران شفاف نیست، بنابراین به راحتی میشود نتیجه گرفت که این نظام سرتاسر فاسد است.
اما در مقابل چنین نقدهایی، برخی هم بر منتقدین آقای مهاجرانی ایراد میگیرند. برای مثال، یکی از روزنامهنگاران اصلاحطلب در صفحه فیسبوک خود نوشته است: «مشکل اساسی در مملکت ما این است که اگر کسی حرفی در راستای خواسته ما بزند، با ماست. اما اگر کسی حرفی چپتر یا راستتر از خواسته ما بزند، خائن است.»
روحالله شهسوار، سخنگوی کانون دانشجویی شریعتی در پاریس، در زمره این دسته از افراد است که همانند این روزنامهنگار اصلاحطلب فکر میکند.
روحالله شهسوار: آقای مهاجرانی مدعایی را مطرح کردند که همان طور که تاکید داشتند، مبتنی بر مشاهدات و ارتباطاتی بوده است که داشتهاند.
من اما فکر میکنم با آقای مهاجرانی و صحبتهایی که مطرح کردهاند از این جهت موافقم و منتقدم نسبت به کسانی که سخنان ایشان را نقد میکنند که فکر نمیکنم اگر کسی را قبول نداریم یا حتی فکر میکنیم کسی مخالف ما یا حتی دشمن ماست، مجموع جمیع تمام رذایل است.
در این میان افرادی هستند که هم به گفتار آقای مهاجرانی انتقاد دارند و هم بر شیوه گفتار برخی از منتقدین گله میکنند.
محمد جواد اکبرین، فعال سیاسی ساکن پاریس: سخنان اخیر آقای مهاجرانی حاوی نکات ارزشمندی بود که متاسفانه به علت بیان دو گزاره نادرست به محاق رفت: یکی انکار فساد مالی رهبر جمهوری اسلامی که لااقل به اعتقاد بسیاری از فعالین سیاسی، این فساد واضح و مبرهن است، مشخصا به این دلیل که نظارتی بر سرمایه تحت نظر ولی فقیه وجود ندارد. و دیگری روایتی از جنبش سبز که حتی با بیانیههای آقای موسوی هم سازگار نیست، و از آن بسیار عقبتر است.
اما وقتی مودب به آداب گفتوگو نیستیم و رفتار دموکراتیک نداریم، در نقد سخنان دکتر مهاجرانی همچنان هجوم میبریم و به جای نقد کار را به توهین میرسانیم و نکات ارزشمند آن گفتوگو را نه تنها نمیشنویم، بلکه در نقدهایمان هم ناکام میمانیم و نقدهای درستمان در آوار توهینها گم میشود.
اما در کنار این موضوع که رسانههای حکومتی جمهوری اسلامی از این گفتههای آقای مهاجرانی استقبال کردند، همچنان منتقدین در فضای مجازی انتقاد می کنند که وقتی شما بسیار کم درباره وضعیت اقتصادی رهبر و اطرافیان او میدانید و بیشترشان سابقه شفافی ندارند، این یعنی ناپاکی.