مهدی کروبی، نامزد معترض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری، گفته است که با وجود آنکه از نظر وی انتخابات اخیر شبههدار و فضای تقلب بر آن حاکم بوده است، به خاطر تنفیذ رهبری، محمود احمدینژاد را به عنوان رئیس دولت قبول میکند.
آقای کروبی طی هفت ماه گذشته و پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، از به رسمیت شناختن دولت محمود احمدینژاد سر باز زده بود.
از تحلیلگران سیاسی خواستهایم تا در مورد تازهترین سخنان مهدی کروبی و دلایل مطرح شدن آن و یا تاثیرش بر بحران برآمده از انتخابات ایران، نظرشان را بگویند.
سراجالدین میردامادی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی در پاریس: اگر در دنيای سياست روش تعامل و راههای عمل گرايانه پراگماتيسمی را برای رسيدن به يک نقطه مشترک انتخاب کنيم، میتوان تصور کرد که سياستمداران در پوزيسيون يا اپوزيسيون دست به عقبنشينی هم بزنند و اين مسئله فی نفسه چيز مذمومی نيست. اگر عقب نشينی همراه با گرفتن امتياز از طرف مقابل باشد به طوری که مغبون از ميدان خارج نشد، در دنيای سياست حتی آن را تحسين میکنند.
به نظر من تعبير آقای کروبی عقبنشينی محسوب نمیشود، چون او واقعيت وجود يک دولت را پذيرفته که به تنفيذ آيت الله خامنه ای کار خود را انجام می دهد، درعرصه بينالمللی فعاليت دارد و حتی دولتهايی که به شدت مخالف هستند آن را به عنوان يک دولت مستقر در ايران به رسميت میشناسند.
آقای کروبی بر اين واقعيت تاکيد کرده و گفته ما معتقد هستيم تقلب انجام شده و با دخالت در شمارش آرا انتخابات شبهه انگيز بوده، اما بر اساس تنفيذ آقای خامنه ای آقای احمدی نژاد رئيس دولت اين نظام است. اين تعبير عقبنشينی محسوب نمیشود.
آيا می توان اين سخنان آقای کروبی را در راستای صحبتهای آقای خاتمی و بند اول بيانيه آقای موسوی دانست؟
بيانيه آقای موسوی و آن چه آقای رفسنجانی در خطبههای نماز جمعه گفت و آن چه اصولگرايان ميانه رو مانند علی مطهری و محسن رضايی در نامه هايی که به رهبری نوشتند و پيشنهادهای برون رفت از بحران را مطرح کردند، پيششرطهايی نيز دارد.
«آقايان موسوی و کروبی بسيار عاقل تر از اين هستند که جنبشی با اين پشتوانه عظيم مردمی و خونهايی که ريخته شد را فدای تعاملی بی حاصل کنند، چون تجربه نشان داده که نمیتوان به حرفها و قول طرف مقابل اعتماد کرد.»
اگر قرار باشد تعاملی صورت گيرد بايد تضمينی وجود داشته باشد که امتيازات و انتظارات به حقی که مردم و رهبران معترضان دارند برآورده شود، ولی اگر رهبران اعتراضات بخواهند يک طرفه مشروعيت دولت را به رسميت بشناسند و هيچ امتيازی به جنبش اعتراضی مردم داده نشود، اين ضرر بزرگی است.
البته من فکر میکنم آقايان موسوی و کروبی بسيار عاقل تر از اين هستند که جنبشی با اين پشتوانه عظيم مردمی و خونهايی که ريخته شد را فدای تعاملی بی حاصل کنند، چون تجربه نشان داده که نمیتوان به حرفها و قول طرف مقابل اعتماد کرد.
آيا میتوانيم سخنان آقای کروبی را پاسخی بدانيم به صحبتهای چند روز پيش آيت الله خامنه ای که گفته بود خواص موضع خود را مشخص کنند؟
من نظر خاصی در مورد اظهارات آقای کروبی و توضيحات تکميلی فرزند ايشان ندارم و نمیدانم واقعاً چه گذشته و آيا در پشت اين اظهارات هم نامهنگاریها و گفتوگوهايی وجود داشته يا نه، ولی میتوان گفت منظور رهبری از شفاف سازی مواضع اين است که آقايان بيايند پشت سر ما و از موضع حاکميت دفاع کنند، در حالی که آقای کروبی در سخنان خود از موضع حاکميت دفاع نکرده و همچنان بر تقلب درانتخابات پافشاری دارد.