نوروز ۸۹ هم از راه رسید و زمستان ۸۸ به پایان. سال گذشته، سال پر فراز و نشیبی در تاریخ ایران زمین بود. سالی که در آن رخدادهایی بی نظیر بر صفحات تاریخ این سرزمین اضافه شد. مانند هر سال در این نوروز نیز رادیو فردا ویژه برنامه هایی را برای شنوندگان و کاربران خود آماده کرده است. گفت و گو با چهره های سرشناس فرهنگی، هنری، اجتماعی و مدنی ایران از جمله آنهاست.
ابراهیم نبوی، طنزپرداز، در گفت و گوی نوروزی با رادیو فردا:
با درود فراوان خدمت شما آقای ابراهیم نبوی در این نخستین ساعات نوروز ۸۹ سال نو را به شما شادباش عرض می کنم.
من هم شروع سال ۸۹ را به همه کسانی که این برنامه را گوش می کنند تبریک می گویم. و امیدوارم که سال بسیار خوب و زیبایی را آغاز کنند و همان طور که آقای میرحسین موسوی گفتند امسال، سال صبر و استقامت برای رسیدن مردم به مطالباتشان باشد.
با وجود اینکه همه فکر می کنند مهمترین اتفاقات سال گذشته، حوادث سیاسی بود اما به اعتقاد من اتفاقات علمی و کشفیات مهم علمی که در سال گذشته رخ داد مهمتر از مسائل سیاسی بود. جنبش سبز به نظرم در مقابل اینهمه کشفیات علمی مختلفی که رخ داد چیز مهمی نبود.
یکی از کشفیات مهمی که در فروردین ماه اتفاق افتاد این بود که دولت فهمید می تواند از پرتقال و سیب زمینی برای مصارف مختلف سیاسی استفاده کند. این قضیه پیش رفت و در پایان سال دولت فهمید که می تواند این امر را روی ساندیس متمرکز کند که یکی از مهمترین تحولات ضد اجتماعی دولت بود که توانست بفهمد از پرتقال و ساندیس هم می تواند برای کارکردهای سیاسی – اجتماعی استفاده کند. این مهمترین وقایعی بود که در فروردین ماه رخ داد.
در اردیبهشت ماه نماینده ولی فقیه در سپاه کشف مهمی کرد. من خودم که تاریخ طنز ایران را بررسی کرده ام می دانم که کل طنز پردازان تاریخ طنز ایران به ۲۰۰ نفر نمی رسند از آنهایی که به هرحال اسمی دارند. اما آقای مجتبی ذالنون کشف کرد که ۱۹۰ طنزپرداز ایرانی با دریافت پولهای کلان در نظر دارند دولت نهم را تخریب کنند که به نظر من این خودش کشف بزرگی بود.
همین که در ایکی ثانیه ، که یک واحد زمانی بسیار کوتاه است، یک نفر کشف کند که ۱۹۰ طنزپرداز اصلا وجود دارد تا بشود همه اینها را اجیر کرد تا دولت نهم را تخریب کنند . همین که فکر کنند برای تخریب دولت نهم، احتیاج به این تعداد طنز پرداز هست. به اعتقاد من کشف بزرگی بود من واقعا به ایشان و ذهن خلاقشان تبریک می گویم.
در خرداد حوادث زیادی اتفاق افتاد. ولی مهمترینش این بود که آقای احمدی نژاد گفت که ما پنج برابر کل تاریخ ایران، اختراع کرده ایم. که البته ماه خرداد از نظر آماری کلا ماه عجیبی بود. هر کس هر عددی را که می خواست برای هر چیزی استفاده می کرد.
مهمترین اختراع به جز این پنج برابر بودن اختراع ، صندوق هوشمندی بود که آقای محصولی شب های زیادی تا صبح زیر نور شمع برای اختراع آن بیدار ماند. تا توانست آن را به سرانجام برساند و آن هم صندوقی بود که وقتی رای مردم در آن ریخته می شد می توانست برنامه ریزی کند که آن آرا را به شکلی هوشمندانه تغییر دهد و آرایی را که لازم است و دولت می خواهد شکل بدهد.
دراواخر خرداد ماه که می توانیم آن را بخشی از ماه تیر هم حساب کنیم مردم ایران موفق شدند بهترین شعار تاریخ ایران را کشف کنند و آن این بود که مردم می گفتند«رای ما رو دزدیدن/ دارن با اون پز می دن» . که این شعار به اعتقاد من شعار کم نظیری بود.
از سوی دیگر در تیرماه یک اتفاق کم نظیر دیگر نیز رخ داد و آن هم ورود یک مگس بود که معلوم نشد از کجا آمده است و نیروهای اطلاعاتی هنوز دارند این موضوع را دنبال می کنند که این مگس وسط مصاحبه مطبوعاتی آقای احمدی نژاد ازکجا وارد شد؟ و این مگس چون شنیده بود هر کس که می خواهد خودشیرینی کند باید برود پیش آقای احمدی نژاد، ولی هر چه خورد دید که این طرف با وجود اینکه شیرینی نیست اما به هر حال چیز خوبی نصیبش شده است. این مگس در نهایت توانست از صحنه به طور سالم فرار کند و نیروهای اطلاعاتی هم هنوز نتوانسته اند تسویه اش کنند.
یک معترض ایرانی با ماسک محمود احمدی نژاد در جریان یکی از راه‌پیمایی‌های پس از انتخابات در بروکسل، بلژیکدر تیرماه که عرض کردم موضوع این مگس و فعالیت هایش به اعتقاد من مهم بود اما در مرداد ماه یک کشف بزرگی صورت گرفت که جزو کشفیات عالم پزشکی جهان بود و دولت در این پیشرفت نقش مهمی را بر عهده داشت. و آن هم این بود که شکل جدیدی از مننژیت کشف شد و دولت اعلام کرد که عامل مرگ محسن روح الامینی – از شهدای جنبش سبز- یک نوع مننژیت بود که با علائم شکستگی استخوان و این قبیل چیزها بروز می کند. معمولا مننژیت به اشکال مختلفی و با علائم مختلفی بروز می کرد اما این کشف جدید دولت نهم بود.
کشف دیگر این ماه دستیابی به روش جدیدی برای لاغری بود . با این روش آقای ابطحی توانست در طول ۴۰ روز زندان بیش از ۱۵ کیلو وزن کم کند . خیلی ها که کاشف این شیوه بودند گفتند که بسیاری از زندانیان سیاسی وزنشان به صفر رسیده است و اگر این رژیم ادامه پیدا کند ممکن است کلا وزن همه مردم ایران به صفر برسد.
البته ایشان در اواخر شهریور اعلام کردند ک من با مرتاض زرتشتی در هند دیدار نکردم بلکه با یک رمال یزدی ملاقات کردم. گویا ایشان از این مرتاض پرسیده بودند که آینده ما چه خواهد شد؟ و آن مرتاض یا رمال (که هنوز ماهیتش معلوم نیست) توانسته بودند آینده ایران را حدس بزنند که این امر از وقایع مهم شهریور ماه بود.
بله . احتمالا منظور شما آقای کردان است. که در حقیقت این کشف علمی از ایشان آغاز شد و آن این بود که ایشان توانسته بود از طریق حضور در دو مکان متفاوت در یک زمان – که از علوم نامکشوف تاریخ است- طی الارض کند و در دانشگاه کمبریج دکترا بگیرد.
البته برخی از آدم ها که بدجنس بودند و خودشان دکترا نداشتند و چشمشان از حسودی داشت در می آمد گفتند که این دکترا تقلبی است . پس از آن بود که کشفیات دیگری هم صورت گرفت و معلوم شد که بسیاری از دکترها و مهندس های دولت تقلبی است.
موضوعی که در مهرماه کشف شد به قول علما «مغفول» ماند. اصولا این کلمه مغفول، لفظ بسیار مهمی است. و خیلی ها به آن توجه نکردند و آن این بود که تعدادی شلوار در تهران کشف شد که رجانیوز درباره آن نوشت «شلوارهای موهن چینی» . یعنی شلوارهایی که اهانت می کنند! تعدادی از این شلوارها کشف شدند و وادار به اعتراف شدند که بگویند شلوار نیستند بلکه شلوارک هستند.
در محل پشت این شلوارها – جایی که نمی توانیم از آن اسم ببریم- کلمات مقدس قرآن نوشته شده بود. ظاهرا چینی ها می دانسته اند که باید خودشان را لوس کنند. اما نمی دانسته اند که چطور باید این کار را بکنند. این شلوارها کشف و به طور کلی باز بازار ایران بیرون انداخته شد.
اتفاقات مهمی در دی و بهمن ماه رخ داد. یکی از مهمترین آنها این بود که جنبش سبز علوی که در حقیقت در اواخر پاییز کشف شد و در همان اواخر پاییز هم ازبین رفت، جنبش عمیق، پایدار، ماندگار، مهم و چیزهای دیگری بود که دولت کشف کرد. این جنبش روز شنبه کشف شد و کشف بسیار عظیمی بود و روز یکشنبه به کلی ازبین رفت و بعد از آن تاریخ هم دیگر از آن خبری نشد.
اما واقعه بسیار مهم دیگری که در پاییز گذشته رخ داد حضور آقای صفارهرندی در دانشگاه های مختلف کشور بود که ایشان در چند جای مختلف فحش های متفاوتی میل کردند که مسائل سیاسی اش در مایه «مرگ بر دیکتاتور» بود و چون در دانشگاه گیلان با لنگه کفش مواج شدند، با تمام وجود ایستادند و بعد از آن به دانشگاه های دیگر کشورهم رفتند تا اصلا لنگه کفش بخورند. بعد ایشان به سراغ پزشک رفتند و پزشک گفتند که ایشان دچار یک نوع بیماری شده است و باید مرتب لنگه کفش بخورند و این جور شد که قرار شد خانمشان هر روز با دمپایی چند ضربه به ایشان بزند تا حالشان بهتر شود.
در اسفندماه وقایع مهم دیگری اتفاق افتاد. یکی از وقایعی که رخ داد این بود که آقای علم الهدی، امام جمعه مشهد کشف کردند که مردم ایران بزغاله و گوساله اند. البته دقیقا مشخص نشد که حالا بزغاله اند یا گوساله؟ اما کشف مهم دیگری که در این ماه اتفاق افتاد ماجرای «وحدت کلمه » بود.
این ماجرای وحدت کلمه مردم جهان را مبهوت کرد. ده ها نفر از مسئولان کشور در یک زمان همین جمله را به کار بردند . یکی از ائمه جماعات هم گفته بود که انتخابات خرداد ماه مردم را مبهوت کرد. احمدی نژاد هم گفت که حضور مردم ایران، جهانیان را مبهوت کرد و این جمله توسط ۳۸ نفر متفاوت به تعداد ۳۸ بار و برای ۳۸ مورد مختلف به کار گرفته شد که در گوگل هم قابل سرچ است.
اما آخرین اتفاق که به نظر من یکی از کشفیات مهم سال گذشته بود این بود که آقای حسن عباسی، دیپلم بیکار و از مسئولان یک موسسه استراتژیک در ایران سریال لاست و ۲۴ را بررسی کرد و دید که سریال لاست نشان می دهد که این آمریکاست که دارد جهان را اداره می کند.
کشف ایشان این بود که شخصیتی در سریال لاست به نام «جان لایت» جمله ای گفته است با این مضمون که «این تو نیستی که می توانی به من بگویی چه کار کنم» . ایشان روی این جمله بسیار فکر کرده بود. تمام زمستان مشغول این کشف بود و چندین بار ویدیو را عقب و جلو برده بود و بررسی کرده بود و به نتیجه رسیده بود که این آمریکایی ها هستند که دارند جهان را اداره می کنند.
به هر حا ل وقایع سال گذشته وقایع مهم و جالبی بود و به نظر من نشان می دهد که از نظر علمی، دولت نقش مهمی در پیشرفت جامعه داشت.
به همه کسانی که صدای مرا می شنوند، به همه ایرانیان، خانواده زندانیان سیاسی و کسانی که در زندان به سر می برند وبرای تمام کسانی که در سال گذشته رنج های بزرگ و شادی های بزرگ ناشی از آگاهی را تجربه کردند نوروز را تبریک می گویم و امیدوارم سال خوبی برای مردم ایران باشد.
ابراهیم نبوی، طنزپرداز، در گفت و گوی نوروزی با رادیو فردا:
با درود فراوان خدمت شما آقای ابراهیم نبوی در این نخستین ساعات نوروز ۸۹ سال نو را به شما شادباش عرض می کنم.
من هم شروع سال ۸۹ را به همه کسانی که این برنامه را گوش می کنند تبریک می گویم. و امیدوارم که سال بسیار خوب و زیبایی را آغاز کنند و همان طور که آقای میرحسین موسوی گفتند امسال، سال صبر و استقامت برای رسیدن مردم به مطالباتشان باشد.
- اگر موافق باشد اول از فروردین ماه شروع کنیم، در این ماه چه موضوعی توجه شما را به خود جلب کرد؟
با وجود اینکه همه فکر می کنند مهمترین اتفاقات سال گذشته، حوادث سیاسی بود اما به اعتقاد من اتفاقات علمی و کشفیات مهم علمی که در سال گذشته رخ داد مهمتر از مسائل سیاسی بود. جنبش سبز به نظرم در مقابل اینهمه کشفیات علمی مختلفی که رخ داد چیز مهمی نبود.
یکی از کشفیات مهمی که در فروردین ماه اتفاق افتاد این بود که دولت فهمید می تواند از پرتقال و سیب زمینی برای مصارف مختلف سیاسی استفاده کند. این قضیه پیش رفت و در پایان سال دولت فهمید که می تواند این امر را روی ساندیس متمرکز کند که یکی از مهمترین تحولات ضد اجتماعی دولت بود که توانست بفهمد از پرتقال و ساندیس هم می تواند برای کارکردهای سیاسی – اجتماعی استفاده کند. این مهمترین وقایعی بود که در فروردین ماه رخ داد.
- در ماه اردیبهشت چه موضوعی مورد توجهتان بود؟
در اردیبهشت ماه نماینده ولی فقیه در سپاه کشف مهمی کرد. من خودم که تاریخ طنز ایران را بررسی کرده ام می دانم که کل طنز پردازان تاریخ طنز ایران به ۲۰۰ نفر نمی رسند از آنهایی که به هرحال اسمی دارند. اما آقای مجتبی ذالنون کشف کرد که ۱۹۰ طنزپرداز ایرانی با دریافت پولهای کلان در نظر دارند دولت نهم را تخریب کنند که به نظر من این خودش کشف بزرگی بود.
همین که در ایکی ثانیه ، که یک واحد زمانی بسیار کوتاه است، یک نفر کشف کند که ۱۹۰ طنزپرداز اصلا وجود دارد تا بشود همه اینها را اجیر کرد تا دولت نهم را تخریب کنند . همین که فکر کنند برای تخریب دولت نهم، احتیاج به این تعداد طنز پرداز هست. به اعتقاد من کشف بزرگی بود من واقعا به ایشان و ذهن خلاقشان تبریک می گویم.
- با سه سوت برویم به سراغ سومین ماه سال، یعنی خرداد ماه.
در خرداد حوادث زیادی اتفاق افتاد. ولی مهمترینش این بود که آقای احمدی نژاد گفت که ما پنج برابر کل تاریخ ایران، اختراع کرده ایم. که البته ماه خرداد از نظر آماری کلا ماه عجیبی بود. هر کس هر عددی را که می خواست برای هر چیزی استفاده می کرد.
مهمترین اختراع به جز این پنج برابر بودن اختراع ، صندوق هوشمندی بود که آقای محصولی شب های زیادی تا صبح زیر نور شمع برای اختراع آن بیدار ماند. تا توانست آن را به سرانجام برساند و آن هم صندوقی بود که وقتی رای مردم در آن ریخته می شد می توانست برنامه ریزی کند که آن آرا را به شکلی هوشمندانه تغییر دهد و آرایی را که لازم است و دولت می خواهد شکل بدهد.
- پس از ماه جنجال برانگیز و تاریخی خرداد ماه به تیر ماه می رسیم. که تیرماه هم چندان بی سر و صدا نبود.
دراواخر خرداد ماه که می توانیم آن را بخشی از ماه تیر هم حساب کنیم مردم ایران موفق شدند بهترین شعار تاریخ ایران را کشف کنند و آن این بود که مردم می گفتند«رای ما رو دزدیدن/ دارن با اون پز می دن» . که این شعار به اعتقاد من شعار کم نظیری بود.
از سوی دیگر در تیرماه یک اتفاق کم نظیر دیگر نیز رخ داد و آن هم ورود یک مگس بود که معلوم نشد از کجا آمده است و نیروهای اطلاعاتی هنوز دارند این موضوع را دنبال می کنند که این مگس وسط مصاحبه مطبوعاتی آقای احمدی نژاد ازکجا وارد شد؟ و این مگس چون شنیده بود هر کس که می خواهد خودشیرینی کند باید برود پیش آقای احمدی نژاد، ولی هر چه خورد دید که این طرف با وجود اینکه شیرینی نیست اما به هر حال چیز خوبی نصیبش شده است. این مگس در نهایت توانست از صحنه به طور سالم فرار کند و نیروهای اطلاعاتی هم هنوز نتوانسته اند تسویه اش کنند.
- در خود تیرماه چه موضوعی بیشتر مورد توجه شما بود؟
کشف دیگر این ماه دستیابی به روش جدیدی برای لاغری بود . با این روش آقای ابطحی توانست در طول ۴۰ روز زندان بیش از ۱۵ کیلو وزن کم کند . خیلی ها که کاشف این شیوه بودند گفتند که بسیاری از زندانیان سیاسی وزنشان به صفر رسیده است و اگر این رژیم ادامه پیدا کند ممکن است کلا وزن همه مردم ایران به صفر برسد.
- به شهریور ماه می رسیم. در ماه شهریور به اعتقاد شما چه اتفاق جالبی در ایران رخ داد؟ شهریور هم مثل همه ماه های سال گذشته، ماه جالبی بود. یکی از اتفاقات مهم این بود که دولت تلاش کرد و موفق شد یک آینده نگری در مورد کشور اعمال کند. ظاهرا این آینده نگری مشخص و علمی که به خاطر دستیابی به آن سفرهای مختلفی هم صورت گرفت این بود که آقای رحیم مشایی به اصطلاح رفته بودند با یک مرتاض زرتشتی در هند دیدار کنند.
البته ایشان در اواخر شهریور اعلام کردند ک من با مرتاض زرتشتی در هند دیدار نکردم بلکه با یک رمال یزدی ملاقات کردم. گویا ایشان از این مرتاض پرسیده بودند که آینده ما چه خواهد شد؟ و آن مرتاض یا رمال (که هنوز ماهیتش معلوم نیست) توانسته بودند آینده ایران را حدس بزنند که این امر از وقایع مهم شهریور ماه بود.
- آقای نبوی در همین ماه یک واقعه دیگر هم درباره یکی از دولتمردان ایرانی رخ داد.
بله . احتمالا منظور شما آقای کردان است. که در حقیقت این کشف علمی از ایشان آغاز شد و آن این بود که ایشان توانسته بود از طریق حضور در دو مکان متفاوت در یک زمان – که از علوم نامکشوف تاریخ است- طی الارض کند و در دانشگاه کمبریج دکترا بگیرد.
البته برخی از آدم ها که بدجنس بودند و خودشان دکترا نداشتند و چشمشان از حسودی داشت در می آمد گفتند که این دکترا تقلبی است . پس از آن بود که کشفیات دیگری هم صورت گرفت و معلوم شد که بسیاری از دکترها و مهندس های دولت تقلبی است.
- در مورد مهرماه بگویید؟
موضوعی که در مهرماه کشف شد به قول علما «مغفول» ماند. اصولا این کلمه مغفول، لفظ بسیار مهمی است. و خیلی ها به آن توجه نکردند و آن این بود که تعدادی شلوار در تهران کشف شد که رجانیوز درباره آن نوشت «شلوارهای موهن چینی» . یعنی شلوارهایی که اهانت می کنند! تعدادی از این شلوارها کشف شدند و وادار به اعتراف شدند که بگویند شلوار نیستند بلکه شلوارک هستند.
در محل پشت این شلوارها – جایی که نمی توانیم از آن اسم ببریم- کلمات مقدس قرآن نوشته شده بود. ظاهرا چینی ها می دانسته اند که باید خودشان را لوس کنند. اما نمی دانسته اند که چطور باید این کار را بکنند. این شلوارها کشف و به طور کلی باز بازار ایران بیرون انداخته شد.
- به دی و بهمن ماه از چه منظری نگاه می کنید؟
اتفاقات مهمی در دی و بهمن ماه رخ داد. یکی از مهمترین آنها این بود که جنبش سبز علوی که در حقیقت در اواخر پاییز کشف شد و در همان اواخر پاییز هم ازبین رفت، جنبش عمیق، پایدار، ماندگار، مهم و چیزهای دیگری بود که دولت کشف کرد. این جنبش روز شنبه کشف شد و کشف بسیار عظیمی بود و روز یکشنبه به کلی ازبین رفت و بعد از آن تاریخ هم دیگر از آن خبری نشد.
اما واقعه بسیار مهم دیگری که در پاییز گذشته رخ داد حضور آقای صفارهرندی در دانشگاه های مختلف کشور بود که ایشان در چند جای مختلف فحش های متفاوتی میل کردند که مسائل سیاسی اش در مایه «مرگ بر دیکتاتور» بود و چون در دانشگاه گیلان با لنگه کفش مواج شدند، با تمام وجود ایستادند و بعد از آن به دانشگاه های دیگر کشورهم رفتند تا اصلا لنگه کفش بخورند. بعد ایشان به سراغ پزشک رفتند و پزشک گفتند که ایشان دچار یک نوع بیماری شده است و باید مرتب لنگه کفش بخورند و این جور شد که قرار شد خانمشان هر روز با دمپایی چند ضربه به ایشان بزند تا حالشان بهتر شود.
- اسفند ماه را چطور دیدید؟
در اسفندماه وقایع مهم دیگری اتفاق افتاد. یکی از وقایعی که رخ داد این بود که آقای علم الهدی، امام جمعه مشهد کشف کردند که مردم ایران بزغاله و گوساله اند. البته دقیقا مشخص نشد که حالا بزغاله اند یا گوساله؟ اما کشف مهم دیگری که در این ماه اتفاق افتاد ماجرای «وحدت کلمه » بود.
این ماجرای وحدت کلمه مردم جهان را مبهوت کرد. ده ها نفر از مسئولان کشور در یک زمان همین جمله را به کار بردند . یکی از ائمه جماعات هم گفته بود که انتخابات خرداد ماه مردم را مبهوت کرد. احمدی نژاد هم گفت که حضور مردم ایران، جهانیان را مبهوت کرد و این جمله توسط ۳۸ نفر متفاوت به تعداد ۳۸ بار و برای ۳۸ مورد مختلف به کار گرفته شد که در گوگل هم قابل سرچ است.
اما آخرین اتفاق که به نظر من یکی از کشفیات مهم سال گذشته بود این بود که آقای حسن عباسی، دیپلم بیکار و از مسئولان یک موسسه استراتژیک در ایران سریال لاست و ۲۴ را بررسی کرد و دید که سریال لاست نشان می دهد که این آمریکاست که دارد جهان را اداره می کند.
کشف ایشان این بود که شخصیتی در سریال لاست به نام «جان لایت» جمله ای گفته است با این مضمون که «این تو نیستی که می توانی به من بگویی چه کار کنم» . ایشان روی این جمله بسیار فکر کرده بود. تمام زمستان مشغول این کشف بود و چندین بار ویدیو را عقب و جلو برده بود و بررسی کرده بود و به نتیجه رسیده بود که این آمریکایی ها هستند که دارند جهان را اداره می کنند.
به هر حا ل وقایع سال گذشته وقایع مهم و جالبی بود و به نظر من نشان می دهد که از نظر علمی، دولت نقش مهمی در پیشرفت جامعه داشت.
- با سپاس و عرض دوباره شادباش نوروزی به شما.
به همه کسانی که صدای مرا می شنوند، به همه ایرانیان، خانواده زندانیان سیاسی و کسانی که در زندان به سر می برند وبرای تمام کسانی که در سال گذشته رنج های بزرگ و شادی های بزرگ ناشی از آگاهی را تجربه کردند نوروز را تبریک می گویم و امیدوارم سال خوبی برای مردم ایران باشد.
