یکی از حیطههایی که روحانیت شیعه و اسلامگرایان همراه آن در واکنش به ملیگرایی دوران پهلوی به دنبال حذف (و اگر نشد) اسلامی کردن آن بودهاند سنن ملی ایرانیان بوده که از منظر آنان باید جای خود را به سنن دینی و اسلامی (شیعه) میدادند.
توهم قدرت مطلق
وقتی روحانیت شیعه و دیگر اسلامگرایان در سال ۱۳۵۷ قدرت سیاسی را در ایران به دست گرفتند با دیدگاهی تمامیت خواهانه تصور میکردند که با اتکا به قدرت دولت و درآمدهای سرشار و بادآوردهٔ نفتی و قوای سرکوب استخدام شده از میان طبقات فقیر و باورمند هر کاری که بخواهند میتوانند انجام دهند و هیچ مانعی بر سر راه آنها نیست.
همچنین روشنفکران دینی و بخش قابل توجهی از روشنفکران عرفی (مارکسیستها) که به دنبال هویت گم شدهٔ خویش میگشتند تا از انسان غربی متفاوت باشند (معلوم نیست برای چه) و حاضر بودند آزادی و دمکراسی و حقوق بشر را برای آن قربانی کنند با حکومت تازه تاسیس همراهی میکردند.
نیروهای چپ مذهبی و غیر مذهبی چون فرهنگ را روبنا میدانستند دایناسورهای چند صد سال منجمد شده را- با تصور عدالت خواهی آنان- بر نیروهای لیبرال ترجیح میدادند و خیال روحانیون از جهت آنها راحت بود.
مهندسی فرهنگ
علی خامنهای به صراحت از مهندسی فرهنگ به دست دولت یا در واقع نابودی فرهنگ عرفی ایران سخن گفته است: «ما چه میخواهیم بکنیم با اخلاق مردم، با فرهنگ مردم؟ آیا ما به عنوان دولت اسلامى میتوانیم هدایتِ فرهنگى جامعهى خودمان را رها کنیم؟ قطعاً نه، جزو وظائف ماست.... ما وظیفه داریم مردم خودمان را هدایت بکنیم؛ هدایت... ریاست در جامعهى اسلامى، ریاست مادى محض و صرف نیست؛ ادارهى امور زندگى مردم هست، همراه با هدایت. تا آنجائى که میتوانیم، باید راه هدایت مردم را باز کنیم و مردم را هدایت کنیم... باید در جهتى حرکت کنیم که مردم متدین بار بیایند، متدین عمل بکنند، به مبانى دینى معتقد بشوند، عملاً پایبند بشوند.» (توصیههای علی خامنهای به دولت دهم، شهریور ۱۳۸۸، تابناک، ۳ شهریور ۱۳۸۹) آیتالله خمینی هم به زبان عامی خود میگفت که «مملکت اسلامی همه چیزش باید اسلامی باشد.» این همه چیز طبعا اعیاد و جشنها را نیز در بر میگیرد.
سنن شیعی به جای سنن ملی
ابوالقاسم خزعلی یکی از اعضای شورای نگهبان روش این مهندسی فرهنگی را در حیطهٔ اعیاد به صراحت بیان کرده است: «مردم مسلمان ایران باید عید غدیر را به جای عید نوروز به عنوان عید بزرگ خود برگزینند.» (در همایش غدیر، نوآوری و شکوفایی، ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۷) او این طرح خود را چندین بار تکرار کرده و هیچگاه با مخالفت رسمی مراجع شیعه و نهادهای مذهبی شیعه و روحانیون قدرتمند در ایران مواجه نشده است.
سیاست نابود سازی گام به گام
از منظر روحانیت شیعه اعیاد ملی ایرانیان مثل چیزهای دیگری که اسلامی شده، باید اعیاد اسلامی و بالاخص اعیاد شیعه باشد و نه آنچه از ایران باستان برای مردم این سرزمین به یادگار مانده و غیر اسلامی تلقی میشود. از این جهت نسبت به نوروز چهار برنامه مد نظر حکومت قرار گرفت:
۱) کاهش تعطیلات نوروز از ۱۴ روز برای دانش آموزان و دانشجویان به ۷ روز. این طرح در سالهای پایانی دههٔ پنجاه توسط دولت رجایی مطرح شد اما با مقاومت ملی روبهرو شده و هیچگاه دیگر مطرح نشد.
۲) افزایش تعطیلات مربوط به اعیاد اسلامی و شیعی مثل عید فطر و عید غدیر تا با توجه به زیاد بودن تعطیلات در تقویم رسمی، اعضای دولت و مجلس در نهایت به کاهش تعطیلات نوروز تن دردهند. روحانیون با همین سیاست بسیاری از روزهای عزای مذهبی را به تقویم افزودند و در نهایت از تعطیلات مربوط به روزهای ملی کاسته شد. دولت احمدینژاد در هشت سال گذشته تعطیلات عید فطر را بدون تصویب در مجلس به دو تا سه روز افزایش میداد.
۳) اسلامی کردن نوروز با پخش برنامههای دعا خوانی و پیامهای ولی فقیه و رئیس دولت پس از سال تحویل از رادیو و تلویزیون، پر کردن سفرههای هفت سین دولتی از نمادهای مذهبی و اخذ جنبههای ملی و باستانی از آن. بخش اسلامی شدهٔ نوروز چنان معرفی میشود که گویی ائمهٔ شیعه و خود پیامبر اسلام عید نوروز را گرامی میداشتهاند.
۴) مبارزهٔ بیامان با جشنها و مراسم قبل و بعد از نوروز یعنی چهار شنبه سوری و سیزده بدر، هر دو تحت عناوینی مثل خرافی بودن یا مخرب بودن برای امنیت جامعه و طبیعت.
حذف حواشی برای حذف اصل
حکومت در سی و پنج سال گذشته مبارزهٔ بیامان خود را علیه سنن ملی ادامه داده و البته موفقیت اندکی در این زمینه کسب کرده است. به همین علت در سالهای اخیر تمرکز مقابله بر چهارشنبه سوری و سیزده به در است تا با حذف این دو آسانتر بتوان به سراغ نوروز رفت.
روز سه شنبهٔ آخر سال، حکومت همهٔ قوای انتظامی و شبه نظامی و لباس شخصی خود را علیه جوانانی که میخواهند مراسم چهار شنبه سوری را جشن بگیرند بسیج میکند.
در سیزده نوروز نیز حکومت هیچ گونه تمهیداتی را فراهم نمیکند و کار خاصی انجام نمیدهد تا افراد از ترافیک حاشیهٔ شهرها ذله شوند و خود دست از این کار بردارند. این در حالی است که حکومت برای مراسم دولتی و مذهبی انواع خدمات مجانی مثل مترو و اتوبوس مجانی و حفظ امنیت همه جانبه برای شرکت کنندگان را فراهم میکند و به شرکتکنندگان غذا و نوشیدنی مجانی نیز داده میشود.
--------------------------------------
یادداشتها بیانگر نظر نویسدگان آنهاست و نه بازتاب دیدگاههای رادیو فردا.
توهم قدرت مطلق
وقتی روحانیت شیعه و دیگر اسلامگرایان در سال ۱۳۵۷ قدرت سیاسی را در ایران به دست گرفتند با دیدگاهی تمامیت خواهانه تصور میکردند که با اتکا به قدرت دولت و درآمدهای سرشار و بادآوردهٔ نفتی و قوای سرکوب استخدام شده از میان طبقات فقیر و باورمند هر کاری که بخواهند میتوانند انجام دهند و هیچ مانعی بر سر راه آنها نیست.
همچنین روشنفکران دینی و بخش قابل توجهی از روشنفکران عرفی (مارکسیستها) که به دنبال هویت گم شدهٔ خویش میگشتند تا از انسان غربی متفاوت باشند (معلوم نیست برای چه) و حاضر بودند آزادی و دمکراسی و حقوق بشر را برای آن قربانی کنند با حکومت تازه تاسیس همراهی میکردند.
نیروهای چپ مذهبی و غیر مذهبی چون فرهنگ را روبنا میدانستند دایناسورهای چند صد سال منجمد شده را- با تصور عدالت خواهی آنان- بر نیروهای لیبرال ترجیح میدادند و خیال روحانیون از جهت آنها راحت بود.
مهندسی فرهنگ
علی خامنهای به صراحت از مهندسی فرهنگ به دست دولت یا در واقع نابودی فرهنگ عرفی ایران سخن گفته است: «ما چه میخواهیم بکنیم با اخلاق مردم، با فرهنگ مردم؟ آیا ما به عنوان دولت اسلامى میتوانیم هدایتِ فرهنگى جامعهى خودمان را رها کنیم؟ قطعاً نه، جزو وظائف ماست.... ما وظیفه داریم مردم خودمان را هدایت بکنیم؛ هدایت... ریاست در جامعهى اسلامى، ریاست مادى محض و صرف نیست؛ ادارهى امور زندگى مردم هست، همراه با هدایت. تا آنجائى که میتوانیم، باید راه هدایت مردم را باز کنیم و مردم را هدایت کنیم... باید در جهتى حرکت کنیم که مردم متدین بار بیایند، متدین عمل بکنند، به مبانى دینى معتقد بشوند، عملاً پایبند بشوند.» (توصیههای علی خامنهای به دولت دهم، شهریور ۱۳۸۸، تابناک، ۳ شهریور ۱۳۸۹) آیتالله خمینی هم به زبان عامی خود میگفت که «مملکت اسلامی همه چیزش باید اسلامی باشد.» این همه چیز طبعا اعیاد و جشنها را نیز در بر میگیرد.
سنن شیعی به جای سنن ملی
ابوالقاسم خزعلی یکی از اعضای شورای نگهبان روش این مهندسی فرهنگی را در حیطهٔ اعیاد به صراحت بیان کرده است: «مردم مسلمان ایران باید عید غدیر را به جای عید نوروز به عنوان عید بزرگ خود برگزینند.» (در همایش غدیر، نوآوری و شکوفایی، ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۷) او این طرح خود را چندین بار تکرار کرده و هیچگاه با مخالفت رسمی مراجع شیعه و نهادهای مذهبی شیعه و روحانیون قدرتمند در ایران مواجه نشده است.
سیاست نابود سازی گام به گام
از منظر روحانیت شیعه اعیاد ملی ایرانیان مثل چیزهای دیگری که اسلامی شده، باید اعیاد اسلامی و بالاخص اعیاد شیعه باشد و نه آنچه از ایران باستان برای مردم این سرزمین به یادگار مانده و غیر اسلامی تلقی میشود. از این جهت نسبت به نوروز چهار برنامه مد نظر حکومت قرار گرفت:
۱) کاهش تعطیلات نوروز از ۱۴ روز برای دانش آموزان و دانشجویان به ۷ روز. این طرح در سالهای پایانی دههٔ پنجاه توسط دولت رجایی مطرح شد اما با مقاومت ملی روبهرو شده و هیچگاه دیگر مطرح نشد.
۲) افزایش تعطیلات مربوط به اعیاد اسلامی و شیعی مثل عید فطر و عید غدیر تا با توجه به زیاد بودن تعطیلات در تقویم رسمی، اعضای دولت و مجلس در نهایت به کاهش تعطیلات نوروز تن دردهند. روحانیون با همین سیاست بسیاری از روزهای عزای مذهبی را به تقویم افزودند و در نهایت از تعطیلات مربوط به روزهای ملی کاسته شد. دولت احمدینژاد در هشت سال گذشته تعطیلات عید فطر را بدون تصویب در مجلس به دو تا سه روز افزایش میداد.
۳) اسلامی کردن نوروز با پخش برنامههای دعا خوانی و پیامهای ولی فقیه و رئیس دولت پس از سال تحویل از رادیو و تلویزیون، پر کردن سفرههای هفت سین دولتی از نمادهای مذهبی و اخذ جنبههای ملی و باستانی از آن. بخش اسلامی شدهٔ نوروز چنان معرفی میشود که گویی ائمهٔ شیعه و خود پیامبر اسلام عید نوروز را گرامی میداشتهاند.
۴) مبارزهٔ بیامان با جشنها و مراسم قبل و بعد از نوروز یعنی چهار شنبه سوری و سیزده بدر، هر دو تحت عناوینی مثل خرافی بودن یا مخرب بودن برای امنیت جامعه و طبیعت.
حذف حواشی برای حذف اصل
حکومت در سی و پنج سال گذشته مبارزهٔ بیامان خود را علیه سنن ملی ادامه داده و البته موفقیت اندکی در این زمینه کسب کرده است. به همین علت در سالهای اخیر تمرکز مقابله بر چهارشنبه سوری و سیزده به در است تا با حذف این دو آسانتر بتوان به سراغ نوروز رفت.
روز سه شنبهٔ آخر سال، حکومت همهٔ قوای انتظامی و شبه نظامی و لباس شخصی خود را علیه جوانانی که میخواهند مراسم چهار شنبه سوری را جشن بگیرند بسیج میکند.
در سیزده نوروز نیز حکومت هیچ گونه تمهیداتی را فراهم نمیکند و کار خاصی انجام نمیدهد تا افراد از ترافیک حاشیهٔ شهرها ذله شوند و خود دست از این کار بردارند. این در حالی است که حکومت برای مراسم دولتی و مذهبی انواع خدمات مجانی مثل مترو و اتوبوس مجانی و حفظ امنیت همه جانبه برای شرکت کنندگان را فراهم میکند و به شرکتکنندگان غذا و نوشیدنی مجانی نیز داده میشود.
--------------------------------------
یادداشتها بیانگر نظر نویسدگان آنهاست و نه بازتاب دیدگاههای رادیو فردا.