آخرين باری را که با خود خلوت کرديد و اعتقادتان به خدا را مورد پرسش قرار داديد، به ياد داريد؟ برپايه يک پژوهش تازه چنين کاری میتواند باورهای دينی شما را هرقدر هم نيرومند باشد متزلزل کند.
در گزارش اين بررسی که در هفته نامه «ساينس» منتشر شده،نوشته شده است «پژوهشگران دانشگاه بريتيش کلمبيای کانادا، با به کار گرفتن انگيختارهای دقيق، افراد مورد آزمايش را به تفکر منطقی تشويق کردند. نتايج به دست آمده از اين بررسیها تاييد میکند که تفکر استدلالی میتواند باورهای مذهبی را متزلزل کند.»
آرا نورنزيان يکی از مديران اين بررسی میگويد: «باورهای دينی حسی و ذاتی اند در حالی که تفکر استدلالی میتواند اثر اين تفکر حسی و ذاتی را کمرنگ کند. به همين دليل وقتی افراد تشويق به تفکر استدلالی میشوند، راه تفکر حسی و ذاتی بسته میشود.»
بيش از ۶۵۰ کانادايی و آمريکايی در اين بررسی شرکت کردند و به شماری از آنها کارهای هنری نشان داده شد که تفکر استدلالی را در فرد بيدار میکند. به دسته ديگر نقشها و تصويرهايی نشان داده شد که در آن از استدلال خبری نبود. از تصويرهايی که برای تشويق به استدلال پردازی به کار برده شده بود تصوير مجسمه «متفکر» رودن بود. آزمايشهای پيشين نشان داد بود که چنين تصويرهايی تفکر استدلالی را در فرد بر میانگيزد.
در پايان اين آزمايشها پژوهشگران ميزان باورهای دينی شرکت کنندگان را با استفاده از پرسشهايی اندازه گرفتند. افرادی که در معرض آثار استدلال پردازانه قرار گرفته بودند در باورهای دينی خود متزلزل تر از افراد گروه دوم شده بودند. در ميان اين گروه افرادی هم بودند که در آغاز باورهای دينی ژرفی داشتند.
نورنزايان گفت باورهای مذهبی بيش از آنچه که ما فکر میکنيم متزلزل است. به گفته او شرايط زندگی افراد و تجربههای فردی آنها از آسيبها گرفته تا شادیها میتواند در ميزان باور مذهبی آنها موثر باشد. او اظهار داشت دين چه بخواهيم چه نخواهيم بخش عمدهای از زندگی مردم جهان شده است و ضرورت دارد آن را خوب بشناسيم.
نورنزايان اين نکته را هم افزود که اين آزمايشها افراد بسيار مومن را کاملا به افراد بیخدا تبديل نکرد اما نشان داد که اگر مردم به صورت مرتب، مانند دانشمندان يا حقوقدانها، به تفکر استدلالی بپردازند در دراز مدت شمار افراد مذهبی در جهان کمتر و کمتر میشود.
رابرت مک کاولی مدير مرکز مغز و اعصاب دانشگاه «اموری» و مولف کتاب «دين طبيعی است و علم نيست» اين بررسی را جالب خواند زيرا وی بر اين باور بود که نمیتوان کوچکترين تغييری در باورهای دينی ايجاد کرد.
نورنزيان همچنين بر اين نکته تاکيد کرد که تفکر استدلالی لزوما به شک درباره مذهب نمیانجامد و عوامل بسياری در مذهبی بودن يا نبودن آنها موثر است. او گفت: «اين فقط يکی از آن هزارهاست.» مک کاولی در واکنش به اين بررسی همچنين گفت: «اين پژوهش کار ما را در مورد مذهب سخت تر و پيچيدهتر میکند، ما را وادار میکند پرسشهای تازهای بکنيم. خوبی علم هم در همين است.»