«استراتفور کامنتری» که به تحلیل وقایع مهم سیاسی جهان می پردازد روز چهارشنبه در گزارشی به بررسی سناریوهای احتمالی پشت پرده ماجرای شهرام امیری می پردازد که ایران مدعی است از سوی آمریکا ربوده شده بود.
داستان هاى ماجراگونه دانشمند هسته اى ايران كه سال گذشته به هنگام سفر حج در عربستان سعودى ناپديد شد از روز سه شنبه اين هفته وارد مرحله جديد و حساسی شد.
رسانه هاى دولتى ايران صبح روز سه شنبه اعلام كردند كه شهرام اميرى يكى از دانشمندان سازمان انرژى اتمى ايران در تلاش براى بازگشت به ايران توانسته از دست مراقبان خود بگریزد و به دفتر حفاظت از منافع ايران كه در سفارت پاكستان در واشنگتن قرار دارد پناه ببرد.
ايران مى گويد كه دولت آمريكا پس از ربودن شهرام اميرى در عربستان اكنون تحت فشار اقدامات تبليغاتى و مانورهاى سياسى حكومت ايران مجبور شده است وى را آزاد كند.
اواسط صبح همان روز به وقت ساحل شرقى آمريكا، كاخ سفيد در واكنش رسمى خود به اين اخبار اعلام كرد كه شهرام اميرى به تصميم و با تمايل خود به آمريكا آمده و اكنون مى خواهد اين كشور را ترك كند.
اهميت اين موضع گيرى كاخ سفيد در آن است كه دولت آمريكا براى اولين بار رسما پذيرفت كه اين دانشمند هسته اى ايران در خاك آمريكا است.
ماه پيش نيز ويدئوهايى روى وبسایت «يوتيوب» منتشر شد كه مردى كه خود را شهرام اميرى معرفى مى كرد در يكى از اين ويدئوها مى گفت به تصميم خود براى ادامه تحصيل به آمريكا آمده و خوشحال است و در ديگرى باز فردى به نام شهرام اميرى مدعى مى شد كه توسط ماموران آمريكا ربوده شده، تحت تعقيب است و مى خواهد به ايران بازگردد.
براى فهميدن نوع تماس شهرام اميرى با مقامات آمريكايى بسيار مهم است بدانيم كه او به چه شيوه اى به آمريكا آمده است. و مسلما هر دو طرف به هيچ وجه جزييات اين ماجرا را علنى نخواهند كرد. بدون يك چنين اطلاعاتى اين ماجرا بيشتر سئوال برانگيز است تا پاسخگو.
اگر ماموران امنيتى آمريكا شهرام اميرى را ربوده و در كنترل خود داشتند او چطور توانسته فرار كند؟ او چطور توانسته ماه ها از احتمال بازداشت مجدد بگريزد و چطور توانسته ويدئويى ضبط كرده و آن را به راحتى روى يوتيوب بگذارد؟ چرا اين همه مدت طول كشيده تا وى بتواند خود را به دفتر حفاظت از منافع ايران در واشنگتن برساند؟ و اگر او داوطلبانه به آمريكا آمده و اكنون به تصميم خود مى خواهد اين كشور را ترك كند چرا خيلى عادى بليط نگرفت و با هواپيما از اين كشور خارج نشد؟ چرا وى بايد به دفتر حفاظت از منافع ايران پناه ببرد؟
با اطلاعاتى كه تاكنون منتشر شده فقط مى توان فرضيه هاى گوناگونى را متصور شد. پديدار شدن شهرام اميرى، ابتدا روى سايت يوتيوب و اكنون شخصا در دفتر حفاظت از منافع ايران، نشان مى دهد كه احتمالا وى با هدف پناهنده شدن به آمريكا آمده بود. اين موضوع انتشار نوار ويدئويى و چند ماه بى خبرى و سكوت وى را توجيه مى كند.
علاقه وى به بازگشت به ايران نشان مى دهد كه احتمالا حوادث به شكلى كه وى مى خواسته است پيش نرفته اند. آمريكايى ها متوجه شدند اطلاعاتى كه او در اختيار آنها مى گذارد از نظر امنيتى ارزش چندانى ندارد و بنابراين اميرى نتوانست به هدف خود كه پناهندگى و حمايت آمريكا است دست يابد. اكنون او تلاش مى كند تا زمينه را براى بازگشت به كشور خود فراهم كند به اين اميد كه در آنجا شانس بيشترى داشته باشد.
اما بازگشت به ايران براى وى مى تواند خطراتى به همراه داشته باشد به خصوص اگر مقامات ايران احساس كنند كه وى به آنها خيانت كرده است.
او و اعضاى خانواده اش ممكن است با زندان و حتى مجازات اعدام روبرو شوند. قاعدتا او بايد از يك چنين احتمالی و سرانجام ناگوارى با خبر باشد و به همين خاطر قاعدتا او نبايد تمايلى به بازگشت به كشور خود داشته باشد.
شهرام امیری در ویدئو دوم خود گفته بود که قصد دارد در آمریکا ادامه تحصیل دهد.
اگر او واقعا مى خواهد به ايران بازگردد براى منافع او و همين طور براى منافع آمريكا – البته اگر اين كشور بخواهد به اميرى كمك بكند- خلق داستان ربودن وى در عربستان ممكن است براى مقامات ايران باور كردنى باشد.
البته يك احتمال ديگر نيز وجود دارد، احتمالى بسيار پيچيده تر و بدبينانه تر و آن اينكه شهرام اميرى ممكن است يك جاسوس دو جانبه باشد كه دولت ايران از فرستادن وى به آمريكا براى كسب اطلاعات در مورد نحوه عملكرد دستگاه هاى امنيتى آمريكا استفاده كرده باشند. در اين صورت اكنون وى در پايان ماموريت و با حفظ پوشش و توجيه خود راهى ايران مى شود.
در اين حالت بايد تصور كرد كه وى توانسته است دستگاه اطلاعاتى آمريكا را فريب دهد. ممكن است باورنكردنى به نظر آيد ولى نمى توان با قطعيت گفت كه نشدنى است.
نمونه بزرگ شبيه به اين مورد، احمد چلبى از شخصيت هاى اپوزيسون عراق بود كه سالها در سطوح مختلف با دستگاه هاى امنيتى آمريكا همكارى مى كرد ولى در نهايت مشخص شد كه وى همزمان با براى دستگاه هاى امنيتى ايران كار مى كرده است.
احمد چلبى حتى اطلاعات نادرست را به خورد دستگاه هاى امنيتى آمريكا مى داد و تمام تلاش خود را به خرج مى داد كه دولت آمريكا تصميم خود براى سرنگون كردن رژيم صدام حسين را تغيير ندهد.
در نهايت ممكن است هيچ گاه اهداف اصلى شهرام اميرى براى آمدن به آمريكا مشخص نشود حتى اگر زمانى مشخص شود كه او دقيقا براى كدام طرف كار مى كرده است. و مثل بسيارى از نمونه هاى قبلى جاسوسان دو جانبه و كسانى كه به دولت يك كشور متخاصم پناه مى برند ماجراهاى مربوط به شهرام اميرى ممكن است بارها و بارها در آينده مورد بحث و جدل قرار بگيرد.
البته ماجراى شهرام اميرى مثل جاسوسان روسى كه اخيرا در آمريكا بازداشت شدند تاكيد ديگرى است بر اهميت اطلاعات و ضد اطلاعات و به خصوص عمليات جاسوسى توسط افراد در شكل دادن به كشمكش هاى ژئوپلتيك بين قدرت هاى رقيب و كشورهاى متخاصم.
در شرايطى كه رقابت بين آمريكا و ايران بر سر اوضاع سياسى عراق تشديد مى شود و در عين حال بحران هسته اى نيز به مرحله حساس ترى نزديك مى شود نبايد مورد شهرام اميرى را يك حادثه موردى و كم اهميت تلقى كرد.
داستان هاى ماجراگونه دانشمند هسته اى ايران كه سال گذشته به هنگام سفر حج در عربستان سعودى ناپديد شد از روز سه شنبه اين هفته وارد مرحله جديد و حساسی شد.
رسانه هاى دولتى ايران صبح روز سه شنبه اعلام كردند كه شهرام اميرى يكى از دانشمندان سازمان انرژى اتمى ايران در تلاش براى بازگشت به ايران توانسته از دست مراقبان خود بگریزد و به دفتر حفاظت از منافع ايران كه در سفارت پاكستان در واشنگتن قرار دارد پناه ببرد.
ايران مى گويد كه دولت آمريكا پس از ربودن شهرام اميرى در عربستان اكنون تحت فشار اقدامات تبليغاتى و مانورهاى سياسى حكومت ايران مجبور شده است وى را آزاد كند.
اواسط صبح همان روز به وقت ساحل شرقى آمريكا، كاخ سفيد در واكنش رسمى خود به اين اخبار اعلام كرد كه شهرام اميرى به تصميم و با تمايل خود به آمريكا آمده و اكنون مى خواهد اين كشور را ترك كند.
اهميت اين موضع گيرى كاخ سفيد در آن است كه دولت آمريكا براى اولين بار رسما پذيرفت كه اين دانشمند هسته اى ايران در خاك آمريكا است.
ماه پيش نيز ويدئوهايى روى وبسایت «يوتيوب» منتشر شد كه مردى كه خود را شهرام اميرى معرفى مى كرد در يكى از اين ويدئوها مى گفت به تصميم خود براى ادامه تحصيل به آمريكا آمده و خوشحال است و در ديگرى باز فردى به نام شهرام اميرى مدعى مى شد كه توسط ماموران آمريكا ربوده شده، تحت تعقيب است و مى خواهد به ايران بازگردد.
براى فهميدن نوع تماس شهرام اميرى با مقامات آمريكايى بسيار مهم است بدانيم كه او به چه شيوه اى به آمريكا آمده است. و مسلما هر دو طرف به هيچ وجه جزييات اين ماجرا را علنى نخواهند كرد. بدون يك چنين اطلاعاتى اين ماجرا بيشتر سئوال برانگيز است تا پاسخگو.
اگر ماموران امنيتى آمريكا شهرام اميرى را ربوده و در كنترل خود داشتند او چطور توانسته فرار كند؟ او چطور توانسته ماه ها از احتمال بازداشت مجدد بگريزد و چطور توانسته ويدئويى ضبط كرده و آن را به راحتى روى يوتيوب بگذارد؟ چرا اين همه مدت طول كشيده تا وى بتواند خود را به دفتر حفاظت از منافع ايران در واشنگتن برساند؟ و اگر او داوطلبانه به آمريكا آمده و اكنون به تصميم خود مى خواهد اين كشور را ترك كند چرا خيلى عادى بليط نگرفت و با هواپيما از اين كشور خارج نشد؟ چرا وى بايد به دفتر حفاظت از منافع ايران پناه ببرد؟
با اطلاعاتى كه تاكنون منتشر شده فقط مى توان فرضيه هاى گوناگونى را متصور شد. پديدار شدن شهرام اميرى، ابتدا روى سايت يوتيوب و اكنون شخصا در دفتر حفاظت از منافع ايران، نشان مى دهد كه احتمالا وى با هدف پناهنده شدن به آمريكا آمده بود. اين موضوع انتشار نوار ويدئويى و چند ماه بى خبرى و سكوت وى را توجيه مى كند.
علاقه وى به بازگشت به ايران نشان مى دهد كه احتمالا حوادث به شكلى كه وى مى خواسته است پيش نرفته اند. آمريكايى ها متوجه شدند اطلاعاتى كه او در اختيار آنها مى گذارد از نظر امنيتى ارزش چندانى ندارد و بنابراين اميرى نتوانست به هدف خود كه پناهندگى و حمايت آمريكا است دست يابد. اكنون او تلاش مى كند تا زمينه را براى بازگشت به كشور خود فراهم كند به اين اميد كه در آنجا شانس بيشترى داشته باشد.
اما بازگشت به ايران براى وى مى تواند خطراتى به همراه داشته باشد به خصوص اگر مقامات ايران احساس كنند كه وى به آنها خيانت كرده است.
او و اعضاى خانواده اش ممكن است با زندان و حتى مجازات اعدام روبرو شوند. قاعدتا او بايد از يك چنين احتمالی و سرانجام ناگوارى با خبر باشد و به همين خاطر قاعدتا او نبايد تمايلى به بازگشت به كشور خود داشته باشد.
شهرام امیری در ویدئو دوم خود گفته بود که قصد دارد در آمریکا ادامه تحصیل دهد.
اگر او واقعا مى خواهد به ايران بازگردد براى منافع او و همين طور براى منافع آمريكا – البته اگر اين كشور بخواهد به اميرى كمك بكند- خلق داستان ربودن وى در عربستان ممكن است براى مقامات ايران باور كردنى باشد.
البته يك احتمال ديگر نيز وجود دارد، احتمالى بسيار پيچيده تر و بدبينانه تر و آن اينكه شهرام اميرى ممكن است يك جاسوس دو جانبه باشد كه دولت ايران از فرستادن وى به آمريكا براى كسب اطلاعات در مورد نحوه عملكرد دستگاه هاى امنيتى آمريكا استفاده كرده باشند. در اين صورت اكنون وى در پايان ماموريت و با حفظ پوشش و توجيه خود راهى ايران مى شود.
در اين حالت بايد تصور كرد كه وى توانسته است دستگاه اطلاعاتى آمريكا را فريب دهد. ممكن است باورنكردنى به نظر آيد ولى نمى توان با قطعيت گفت كه نشدنى است.
نمونه بزرگ شبيه به اين مورد، احمد چلبى از شخصيت هاى اپوزيسون عراق بود كه سالها در سطوح مختلف با دستگاه هاى امنيتى آمريكا همكارى مى كرد ولى در نهايت مشخص شد كه وى همزمان با براى دستگاه هاى امنيتى ايران كار مى كرده است.
احمد چلبى حتى اطلاعات نادرست را به خورد دستگاه هاى امنيتى آمريكا مى داد و تمام تلاش خود را به خرج مى داد كه دولت آمريكا تصميم خود براى سرنگون كردن رژيم صدام حسين را تغيير ندهد.
در نهايت ممكن است هيچ گاه اهداف اصلى شهرام اميرى براى آمدن به آمريكا مشخص نشود حتى اگر زمانى مشخص شود كه او دقيقا براى كدام طرف كار مى كرده است. و مثل بسيارى از نمونه هاى قبلى جاسوسان دو جانبه و كسانى كه به دولت يك كشور متخاصم پناه مى برند ماجراهاى مربوط به شهرام اميرى ممكن است بارها و بارها در آينده مورد بحث و جدل قرار بگيرد.
البته ماجراى شهرام اميرى مثل جاسوسان روسى كه اخيرا در آمريكا بازداشت شدند تاكيد ديگرى است بر اهميت اطلاعات و ضد اطلاعات و به خصوص عمليات جاسوسى توسط افراد در شكل دادن به كشمكش هاى ژئوپلتيك بين قدرت هاى رقيب و كشورهاى متخاصم.
در شرايطى كه رقابت بين آمريكا و ايران بر سر اوضاع سياسى عراق تشديد مى شود و در عين حال بحران هسته اى نيز به مرحله حساس ترى نزديك مى شود نبايد مورد شهرام اميرى را يك حادثه موردى و كم اهميت تلقى كرد.