پزشکان بدون مرز در اطلاعيه ای اعلام کرد که مقام های جمهوری اسلامی ايران از این نهاد بين المللی خواسته اند تا فعاليت های خود را در زاهدان، مرکز استان سيستان و بلوچستان، تعطيل کند.
در اين بيانيه آمده است: کارکنان نهاد بين المللی و غيردولتی « پزشکان بدون مرز» از مدت ها پيش در شهر زاهدان خدمات پزشکی را در اختيار مهاجران افغان و ايرانيانی قرار می دادند که از اين امکانات بهره مند نيستند.
اکنون اين نهاد در بيانيه ای اعلام کرده که به دستور مقام های دولت ايران « پزشکان بدون مرز» فعاليت های خود را در زاهدان، مرکز استان سيستان و بلوچستان ، تعطيل خواهد کرد.
طبق بيانيه « پزشکان بدون مرز»، کارکنان اين نهاد از سال ۲۰۰۱ علاوه بر مهاجرين و پناهجويان افغان ساکن اين منطقه کمک های پزشکی خود را در اختيار ايرانيان ساکن محله های فقيرنشين زاهدان مثل شيرآباد و کريم آباد قرار می داده اند.
طی چند سال اخير دولت ايران حدود ۷۵ هزار تن از مهاجران افغان ساکن اين مناطق را به کشورشان بازگردانده است. در سال ۲۰۰۷ نيز سکونت اتباع خارجی در استان سيستان و بلوچستان به خاطر آنچه که دولت ايران آن را ضرورت های « امنيت ملی » اعلام کرد، ممنوع شد.
سازمان پزشکان بدون مرز به خاطر داشتن کادر بومی تونست حتی پس از اعلام اين مقررات نيز به کار خود در زاهدان ادامه دهد و تنها نهاد بين المللی بود که تاکنون حضور و فعاليت آن در اين منطقه تحمل می شد.
کارينه گيلانی، مسوول دفتر پزشکان بدون مرز در تهران، گفت:« ما قبل از اين نيز چندين بار ضرب الاجل هايی از سوی مقامات ايرانی برای ترک منطقه دريافت کرده بوديم. هر بار با آنها مذاکره کرده و موفق می شديم که تعطيل کردن مراکز بهداشتی خود را چند ماه به تعويق بياندازيم . اما هفته گذشته ما هيچ راه ديگری نداشتيم و مجبور شديم به فعاليت های خود خاتمه دهيم.»
پزشکان، پرستاران و ماماهای سازمان پزشکان بدون مرز هر ماه در دو درمانگاه خود که تا همين اواخر فعال بود پنج هزار مورد مداوا در اختيار مراجعه کنندگان قرار می دادند. اکثر مراجعه کنندگان به اين دو مرکز که يکی از آنها مخصوص بهداشت مادران و نوزدان بود، از اقشار بسيار فقير بودند.
کارينه گيلانی افزود:« ما اميدواريم که سازمان های تابع وزارت بهداشت ايران از اين پس بيمارانی را که به ما مراجعه می کردند تحت پوشش خود قرار دهند. تاکنون نيز ما موارد اضطراری را برای مداوا به بيمارستان های دولتی اعزام می کرديم. با اين همه ما نگران آن هستيم که بيماران بی بضاعت پول کافی برای درمان را نداشته باشند و يا بخشی از آنها از مراجعه به بيمارستانهای دولتی بترسند.»
در اين بيانيه آمده است: کارکنان نهاد بين المللی و غيردولتی « پزشکان بدون مرز» از مدت ها پيش در شهر زاهدان خدمات پزشکی را در اختيار مهاجران افغان و ايرانيانی قرار می دادند که از اين امکانات بهره مند نيستند.
اکنون اين نهاد در بيانيه ای اعلام کرده که به دستور مقام های دولت ايران « پزشکان بدون مرز» فعاليت های خود را در زاهدان، مرکز استان سيستان و بلوچستان ، تعطيل خواهد کرد.
طبق بيانيه « پزشکان بدون مرز»، کارکنان اين نهاد از سال ۲۰۰۱ علاوه بر مهاجرين و پناهجويان افغان ساکن اين منطقه کمک های پزشکی خود را در اختيار ايرانيان ساکن محله های فقيرنشين زاهدان مثل شيرآباد و کريم آباد قرار می داده اند.
طی چند سال اخير دولت ايران حدود ۷۵ هزار تن از مهاجران افغان ساکن اين مناطق را به کشورشان بازگردانده است. در سال ۲۰۰۷ نيز سکونت اتباع خارجی در استان سيستان و بلوچستان به خاطر آنچه که دولت ايران آن را ضرورت های « امنيت ملی » اعلام کرد، ممنوع شد.
سازمان پزشکان بدون مرز به خاطر داشتن کادر بومی تونست حتی پس از اعلام اين مقررات نيز به کار خود در زاهدان ادامه دهد و تنها نهاد بين المللی بود که تاکنون حضور و فعاليت آن در اين منطقه تحمل می شد.
کارينه گيلانی، مسوول دفتر پزشکان بدون مرز در تهران، گفت:« ما قبل از اين نيز چندين بار ضرب الاجل هايی از سوی مقامات ايرانی برای ترک منطقه دريافت کرده بوديم. هر بار با آنها مذاکره کرده و موفق می شديم که تعطيل کردن مراکز بهداشتی خود را چند ماه به تعويق بياندازيم . اما هفته گذشته ما هيچ راه ديگری نداشتيم و مجبور شديم به فعاليت های خود خاتمه دهيم.»
پزشکان، پرستاران و ماماهای سازمان پزشکان بدون مرز هر ماه در دو درمانگاه خود که تا همين اواخر فعال بود پنج هزار مورد مداوا در اختيار مراجعه کنندگان قرار می دادند. اکثر مراجعه کنندگان به اين دو مرکز که يکی از آنها مخصوص بهداشت مادران و نوزدان بود، از اقشار بسيار فقير بودند.
کارينه گيلانی افزود:« ما اميدواريم که سازمان های تابع وزارت بهداشت ايران از اين پس بيمارانی را که به ما مراجعه می کردند تحت پوشش خود قرار دهند. تاکنون نيز ما موارد اضطراری را برای مداوا به بيمارستان های دولتی اعزام می کرديم. با اين همه ما نگران آن هستيم که بيماران بی بضاعت پول کافی برای درمان را نداشته باشند و يا بخشی از آنها از مراجعه به بيمارستانهای دولتی بترسند.»