روزهای پس از وقوع یک فاجعه طبیعی بهترین موقعیت برای اطلاعرسانی، آگاهی و هشدار دادن، نقد سیاستهای جاری و ارائه راه حل بدیل به جامعه است. به همین دلیل طرفداران محیط زیست و منتقدان سیاستهای اتمی کشورهای خود از پوشش خبری فاجعه فوکوشیما بیشترین استفاده را برای ذکر مخاطرات برنامههای اتمی صلحآمیز و غیرصلحآمیز بردهاند.
علیرغم نفوذ مدیران شرکتهای خصوصی و صاحبان فعالیتها در بخش انرژی در رسانههای عمومی و همگانی، مدیران و ویراستاران رسانهها نمیتوانستند به عطش افکار عمومی به دانستن و کسب اطلاع از تأسیسات اتمی و مخاطرات آن پس از فاجعه مزبور پاسخ ندهند.
دروازههای دولتی خبر و گزارش
رسانههای دولتی و شبهدولتی جمهوری اسلامی در یک هفته مابعد زلزله و سونامی در ژاپن اخبار مشکلات و ضایعات این دو بلای طبیعی را پوشش دادهاند و برخی از آنها به درستی به تأثیر مقاوم بودن ساختمانها در برابر زلزله در کاهش آمار تلفات ناشی از زلزلهی ۸.۹ ریشتری اشاره داشتهاند.
اخبار انفجار نیروگاه فوکوشیما نیز تا حدی پوشش داده شده است اما در مورد ضایعات ناشی از انفجار در این نیروگاه اتمی و دیگر نیروگاهها و تأثیرات کوتاه و بلندمدت آن بر انسانها و محیط زیست سکوت کردهاند. مدیران دولتی رسانهها در ایران که اکثر آنها سوابق امنیتی و نظامی دارند با بهکارگیری قدرت دروازهبانی خود، آگاهانه در انتقال هر گونه اطلاعات به جامعه در مورد مخاطرات پیگیری برنامه اتمی حکومت سر باز زدهاند.
چگونگی پوشش اخبار تشعشعات
روزنامه کیهان در روزهای یکشنبه، دوشنبه، چهارشنبه و پنجشنبه پس از زلزله و سونامی در چهار مطلب بسیار کوتاه به موضوع تشعشعات و تخلیه سکنه اطراف نیروگاه اتمی اشاره کرد اما مطلبی در مورد خطرات آنها بر حیات انسانی و محیط زیست ارائه نکرد.
پایگاه خبری تابناک در چهار خبر کوتاه در روزهای ۲۱، ۲۳، ۲۶، ۲۸ اسفند تنها به پوشش رخدادهای فوکوشیما بدون ذکر خطرات انفجارها و تشعشعات برای انسانها و محیط زیست پرداخت.
سایتهای دیگر دولتی و شبه دولتی (مثل فارس، رجا نیوز، الف، ایرنا، ایلنا، ایسنا، جام جم) و رادیو تلویزیون دولتی نیز بر اساس همین روال به پوشش اخبار مربوط به انفجار و تشعشع و تخلیه پرداختند اما به هیچ وجه به خطرات مشخص و ملموس محیط زیستی (آلودگی برای هزاران سال برای آن منطقه و کرهی زمین) و انسانی (مثل سرطان) و شرایط رقتباری صدها هزار آواره ناشی از انفجار راکتورهای فوکوشیما اشارهای نکردند و هیچ گونه پرسشی در برابر دولت جمهوری اسلامی در مورد نیروگاه اتمی بوشهر و دیگر تأسیسات اتمی کشور قرار ندادند.
ظاهراً تأسیسات اتمی ایران به بخشی از مقدسات جمهوری اسلامی مثل ولایت فقیه و مراجع شیعه و باورها و احکام صادره از سوی حکومت تبدیل شدهاند.
اسمشو نبر!
سایت الف به حوزه سیاست گذاری و مشکلات ایمنی نیروگاههای اتمی در ژاپن و ایالات متحده و اروپای غربی می پردازد (نگرانی غرب از امور حفاظتی تأسیسات هستهای، الف، ۲۸ اسفند ۱۳۸۹) اما این موارد را تنها چالشی برای دولتهای غربی به شمار میآورد گویی که تأسیسات اتمی در چین و روسیه (و اسمشو نبر، ایران) در معرض هیچ خطری نیستند.
سایتهای دولتی و شبه دولتی با سکوت در مورد بوشهر و دیگر تأسیسات اتمی همان سیاست خبری دولت احمدینژاد را پیش میبرند که «تأسیسات نیروگاه اتمی بوشهر از لحاظ امنیتی مدرنتر از نیروگاه اتمی ژاپن است.» (مصاحبه با خبرنگار تلویزیون دولتی اسپانیا، رادیو فردا، ۲۵ اسفند ۱۳۸۹) پس از چرنوبیل که بدون یک بلیه طبیعی از میان رفت چه کسی برتری تکنولوژی روسی بر تکنولوژی ژاپنی-امریکایی را باور میکند؟
رسانههای دولتی و شبه دولتی برای اطمینان بخشی به مردم نیز به مقامات روسی (پیمانکار نیروگاه) پناه آورده و از قول آنان نیروگاه بوشهر را مقاوم در برابر زلزله معرفی کردند: «وزیر امور خارجه روسیه با اشاره به فاجعه هستهای در ژاپن گفت: نیروگاه اتمی بوشهر در ایران در مقابل زمین لرزه مقاوم است... در نیروگاه بوشهر همه نکات ایمنی تا جایی که به مقاومت در مقابل زلزله و فناوری مربوط می شود، رعایت شده است.» (الف، ۲۵ اسفند ۱۳۸۹) رسانههای دولتی و شبه دولتی طرح پرسش در مورد ایمنی نیروگاه بوشهر را نیز جنجال رسانهای بیگانگان خواندند. (بوشهر فوکوشیما نیست، فارس، ۲۵ اسفند ۱۳۸۹)
قدرت رسانههای آزاد و افکار عمومی
در رسانههای جهان آزاد پس از اخبار اولیه در مورد زلزله و سونامی و تلفات آنها، بخش عمدهی مواد رسانهای در مورد سیاستهای انرژی کشورها، ضایعات ناشی از استفاده از برق اتمی، نتایج کار- گروههای تحقیق در مورد تأسیسات اتمی مشکلزا (مثل چرنوبیل، گوندرِمینگِن آلمان، و جزیرهی تری مایل در ایالت پنسیلوانیا) و تشکیل گروههای کاری برای بررسی ایمنی نیروگاههای موجود اتمی بوده است.
فشار افکار عمومی تا حدی بوده است که دولت آلمان تعویق سه ماههای را در تمدید فعالیت نیروگاههای اتمی این کشور اعلام کرد. وزیر انرژی دولت اوباما نیز در مجلس نمایندگان اطمینان داد که مقررات ایمنی نیروگاههای هستهای مورد تجدید نظر قرار خواهد گرفت.
مباحث عمده در برنامههای رادیویی و تلویزیونی و مطبوعات و سایتهای اینترنتی کشورهای دموکراتیک دارای تأسیسات اتمی تولید برق در هفتهی مابعد زلزله و سونامی در ژاپن ایمنی این نیروگاهها، سیاست دولتها در مورد تشویق یا محدود کردن ساخت آنها یا اعمال مقررات سختگیرانه در مورد ایمنی و انرژیهای جایگزین بوده است.
صاحبان صنایع اتمی با قدرت مالی خود همواره گوشهای سیاستمداران را برای پیشبرد برنامههای توسعهای خود در اختیار دارند اما رسانهها و مجامع مدنی در این میان بیکار ننشسته و به آگاهیرسانی در این زمینه مشغول بودهاند.
تشعشعات اتمی، حق مسلم ما
سیاست دولت جمهوری اسلامی پیشبرد برنامهی اتمی خود به هر قیمت است. از همین جهت اصولاً بحث هزینه- فایده از آغاز از مجموعه مباحث مربوط به توسعه نیروگاه اتمی بوشهر و تاسیسات نطنز، اصفهان، اراک و فردو بیرون بوده است.
دولت جمهوری اسلامی در دو دههای که برنامه اتمی خود را به پیش برده حتی یک جزوه کوچک اطلاعرسانی در مورد صنایع اتمی و مخاطراتش در اختیار ساکنان مناطقی که این تأسیسات را در خود جای دادهاند نگذاشته است. حتی یک گفتوگو در رادیو و تلویزیون دولتی در این مورد با حضور موافقان و مخالفان برگزار نشده است. نگه داشتن مردم در بیخبری مطلق نمایانگر این نکته است که از منظر مقامات جمهوری اسلامی نه غنیسازی بلکه تشعشعات اتمی حق مسلم مردم ایران شمرده شده است.
بنا به دستورات مستقیم شورای امنیت ملی رسانههای دولتی و شبه دولتی و نیمه مستقل از هرگونه بحث در مورد سیاست اتمی کشور منع شدهاند و آنها که تبعیت نکردهاند هزینه آن را نیز پرداختهاند. مردم ایران و کارشناسان ایرانی از منظر حکومت حق هیچ اظهار نظری در مورد برنامهی اتمی کشور و هزینهها و پیامدهای آن ندارند.
برنامهی اتمی جمهوری اسلامی برنامهی اتمی ولی فقیه است که گویی از آسمان به او نازل شده و هیچ کس به جز وفاداران به وی حق اظهار نظر مخالف و منتقدانه در مورد آن ندارند، آن هم موضوعی که در کشوری زلزلهخیز و با ظرفیت فنی پایین و مقامات پر مدعا و متوهم میتواند برای جان صدها هزار نفر از مردم مخاطره داشته باشد.
اصلاحطلبان مذهبی و سیاست اتمی
سیاست اصلاحطلبان مذهبی و حکومتی (غیر از احمد شیرزاد نماینده مجلس ششم که دارای دکترای فیزیک از دانشگاه شریف است) تأیید همیشگی رفتار دولت یا سکوت در برابر سیاست هستهای آن بوده است.اصلاحطلبانی که با این پروژه آشنایی داشتند اما در رقابتها و داد و ستدهای سیاسی نقشی نداشتند (مثل مسعود علیمحمدی) از سر راه برداشته شدند.
اصلاحطلبان طرح پرسش در باب غنیسازی و انرژی اتمی را که دولت به صورت بخشی از غرور ملی جلوه داده و خود نیز در دورهای آن را به پیش بردهاند برای خود بسیار پر هزینه میدانند. شاهد این سیاست را در مواجهه رسانههای اصلاح طلب مذهبی و سابقاً حکومتی نیز میتوان مشاهده کرد.
(در دوره یک هفتهای پس از وقوع حادثه) در سایتهای «ندای سبز آزادی» و «امروز» حتی یک خط خبر در مورد فاجعه فوکوشیما به چشم نمیخورد. تلویزیون رسا در بخشهای خبری و نیز در مصاحبهها و تفسیرهای خبری خود اصولاً به این موضوع نپرداخت. در سایت «تحول سبز» تنها سه خط خبر در مورد انفجار و تشعشعات به چشم میخورد. اما سایت خبری جرس در این حوزه به انعکاس نظرات کارشناسان و اخبار مرتبط با نگرانیهای کارشناسان و فعالان سیاسی پرداخت.
---------------------------------------------------------------------------------------
نظرات طرحشده در این مطلب الزاماً بازتاب دیدگاه رادیو فردا نیست.
علیرغم نفوذ مدیران شرکتهای خصوصی و صاحبان فعالیتها در بخش انرژی در رسانههای عمومی و همگانی، مدیران و ویراستاران رسانهها نمیتوانستند به عطش افکار عمومی به دانستن و کسب اطلاع از تأسیسات اتمی و مخاطرات آن پس از فاجعه مزبور پاسخ ندهند.
دروازههای دولتی خبر و گزارش
رسانههای دولتی و شبهدولتی جمهوری اسلامی در یک هفته مابعد زلزله و سونامی در ژاپن اخبار مشکلات و ضایعات این دو بلای طبیعی را پوشش دادهاند و برخی از آنها به درستی به تأثیر مقاوم بودن ساختمانها در برابر زلزله در کاهش آمار تلفات ناشی از زلزلهی ۸.۹ ریشتری اشاره داشتهاند.
اخبار انفجار نیروگاه فوکوشیما نیز تا حدی پوشش داده شده است اما در مورد ضایعات ناشی از انفجار در این نیروگاه اتمی و دیگر نیروگاهها و تأثیرات کوتاه و بلندمدت آن بر انسانها و محیط زیست سکوت کردهاند. مدیران دولتی رسانهها در ایران که اکثر آنها سوابق امنیتی و نظامی دارند با بهکارگیری قدرت دروازهبانی خود، آگاهانه در انتقال هر گونه اطلاعات به جامعه در مورد مخاطرات پیگیری برنامه اتمی حکومت سر باز زدهاند.
چگونگی پوشش اخبار تشعشعات
روزنامه کیهان در روزهای یکشنبه، دوشنبه، چهارشنبه و پنجشنبه پس از زلزله و سونامی در چهار مطلب بسیار کوتاه به موضوع تشعشعات و تخلیه سکنه اطراف نیروگاه اتمی اشاره کرد اما مطلبی در مورد خطرات آنها بر حیات انسانی و محیط زیست ارائه نکرد.
پایگاه خبری تابناک در چهار خبر کوتاه در روزهای ۲۱، ۲۳، ۲۶، ۲۸ اسفند تنها به پوشش رخدادهای فوکوشیما بدون ذکر خطرات انفجارها و تشعشعات برای انسانها و محیط زیست پرداخت.
سایتهای دیگر دولتی و شبه دولتی (مثل فارس، رجا نیوز، الف، ایرنا، ایلنا، ایسنا، جام جم) و رادیو تلویزیون دولتی نیز بر اساس همین روال به پوشش اخبار مربوط به انفجار و تشعشع و تخلیه پرداختند اما به هیچ وجه به خطرات مشخص و ملموس محیط زیستی (آلودگی برای هزاران سال برای آن منطقه و کرهی زمین) و انسانی (مثل سرطان) و شرایط رقتباری صدها هزار آواره ناشی از انفجار راکتورهای فوکوشیما اشارهای نکردند و هیچ گونه پرسشی در برابر دولت جمهوری اسلامی در مورد نیروگاه اتمی بوشهر و دیگر تأسیسات اتمی کشور قرار ندادند.
ظاهراً تأسیسات اتمی ایران به بخشی از مقدسات جمهوری اسلامی مثل ولایت فقیه و مراجع شیعه و باورها و احکام صادره از سوی حکومت تبدیل شدهاند.
اسمشو نبر!
سایت الف به حوزه سیاست گذاری و مشکلات ایمنی نیروگاههای اتمی در ژاپن و ایالات متحده و اروپای غربی می پردازد (نگرانی غرب از امور حفاظتی تأسیسات هستهای، الف، ۲۸ اسفند ۱۳۸۹) اما این موارد را تنها چالشی برای دولتهای غربی به شمار میآورد گویی که تأسیسات اتمی در چین و روسیه (و اسمشو نبر، ایران) در معرض هیچ خطری نیستند.
سایتهای دولتی و شبه دولتی با سکوت در مورد بوشهر و دیگر تأسیسات اتمی همان سیاست خبری دولت احمدینژاد را پیش میبرند که «تأسیسات نیروگاه اتمی بوشهر از لحاظ امنیتی مدرنتر از نیروگاه اتمی ژاپن است.» (مصاحبه با خبرنگار تلویزیون دولتی اسپانیا، رادیو فردا، ۲۵ اسفند ۱۳۸۹) پس از چرنوبیل که بدون یک بلیه طبیعی از میان رفت چه کسی برتری تکنولوژی روسی بر تکنولوژی ژاپنی-امریکایی را باور میکند؟
رسانههای دولتی و شبه دولتی برای اطمینان بخشی به مردم نیز به مقامات روسی (پیمانکار نیروگاه) پناه آورده و از قول آنان نیروگاه بوشهر را مقاوم در برابر زلزله معرفی کردند: «وزیر امور خارجه روسیه با اشاره به فاجعه هستهای در ژاپن گفت: نیروگاه اتمی بوشهر در ایران در مقابل زمین لرزه مقاوم است... در نیروگاه بوشهر همه نکات ایمنی تا جایی که به مقاومت در مقابل زلزله و فناوری مربوط می شود، رعایت شده است.» (الف، ۲۵ اسفند ۱۳۸۹) رسانههای دولتی و شبه دولتی طرح پرسش در مورد ایمنی نیروگاه بوشهر را نیز جنجال رسانهای بیگانگان خواندند. (بوشهر فوکوشیما نیست، فارس، ۲۵ اسفند ۱۳۸۹)
قدرت رسانههای آزاد و افکار عمومی
در رسانههای جهان آزاد پس از اخبار اولیه در مورد زلزله و سونامی و تلفات آنها، بخش عمدهی مواد رسانهای در مورد سیاستهای انرژی کشورها، ضایعات ناشی از استفاده از برق اتمی، نتایج کار- گروههای تحقیق در مورد تأسیسات اتمی مشکلزا (مثل چرنوبیل، گوندرِمینگِن آلمان، و جزیرهی تری مایل در ایالت پنسیلوانیا) و تشکیل گروههای کاری برای بررسی ایمنی نیروگاههای موجود اتمی بوده است.
فشار افکار عمومی تا حدی بوده است که دولت آلمان تعویق سه ماههای را در تمدید فعالیت نیروگاههای اتمی این کشور اعلام کرد. وزیر انرژی دولت اوباما نیز در مجلس نمایندگان اطمینان داد که مقررات ایمنی نیروگاههای هستهای مورد تجدید نظر قرار خواهد گرفت.
مباحث عمده در برنامههای رادیویی و تلویزیونی و مطبوعات و سایتهای اینترنتی کشورهای دموکراتیک دارای تأسیسات اتمی تولید برق در هفتهی مابعد زلزله و سونامی در ژاپن ایمنی این نیروگاهها، سیاست دولتها در مورد تشویق یا محدود کردن ساخت آنها یا اعمال مقررات سختگیرانه در مورد ایمنی و انرژیهای جایگزین بوده است.
صاحبان صنایع اتمی با قدرت مالی خود همواره گوشهای سیاستمداران را برای پیشبرد برنامههای توسعهای خود در اختیار دارند اما رسانهها و مجامع مدنی در این میان بیکار ننشسته و به آگاهیرسانی در این زمینه مشغول بودهاند.
تشعشعات اتمی، حق مسلم ما
سیاست دولت جمهوری اسلامی پیشبرد برنامهی اتمی خود به هر قیمت است. از همین جهت اصولاً بحث هزینه- فایده از آغاز از مجموعه مباحث مربوط به توسعه نیروگاه اتمی بوشهر و تاسیسات نطنز، اصفهان، اراک و فردو بیرون بوده است.
دولت جمهوری اسلامی در دو دههای که برنامه اتمی خود را به پیش برده حتی یک جزوه کوچک اطلاعرسانی در مورد صنایع اتمی و مخاطراتش در اختیار ساکنان مناطقی که این تأسیسات را در خود جای دادهاند نگذاشته است. حتی یک گفتوگو در رادیو و تلویزیون دولتی در این مورد با حضور موافقان و مخالفان برگزار نشده است. نگه داشتن مردم در بیخبری مطلق نمایانگر این نکته است که از منظر مقامات جمهوری اسلامی نه غنیسازی بلکه تشعشعات اتمی حق مسلم مردم ایران شمرده شده است.
بنا به دستورات مستقیم شورای امنیت ملی رسانههای دولتی و شبه دولتی و نیمه مستقل از هرگونه بحث در مورد سیاست اتمی کشور منع شدهاند و آنها که تبعیت نکردهاند هزینه آن را نیز پرداختهاند. مردم ایران و کارشناسان ایرانی از منظر حکومت حق هیچ اظهار نظری در مورد برنامهی اتمی کشور و هزینهها و پیامدهای آن ندارند.
برنامهی اتمی جمهوری اسلامی برنامهی اتمی ولی فقیه است که گویی از آسمان به او نازل شده و هیچ کس به جز وفاداران به وی حق اظهار نظر مخالف و منتقدانه در مورد آن ندارند، آن هم موضوعی که در کشوری زلزلهخیز و با ظرفیت فنی پایین و مقامات پر مدعا و متوهم میتواند برای جان صدها هزار نفر از مردم مخاطره داشته باشد.
اصلاحطلبان مذهبی و سیاست اتمی
سیاست اصلاحطلبان مذهبی و حکومتی (غیر از احمد شیرزاد نماینده مجلس ششم که دارای دکترای فیزیک از دانشگاه شریف است) تأیید همیشگی رفتار دولت یا سکوت در برابر سیاست هستهای آن بوده است.اصلاحطلبانی که با این پروژه آشنایی داشتند اما در رقابتها و داد و ستدهای سیاسی نقشی نداشتند (مثل مسعود علیمحمدی) از سر راه برداشته شدند.
اصلاحطلبان طرح پرسش در باب غنیسازی و انرژی اتمی را که دولت به صورت بخشی از غرور ملی جلوه داده و خود نیز در دورهای آن را به پیش بردهاند برای خود بسیار پر هزینه میدانند. شاهد این سیاست را در مواجهه رسانههای اصلاح طلب مذهبی و سابقاً حکومتی نیز میتوان مشاهده کرد.
(در دوره یک هفتهای پس از وقوع حادثه) در سایتهای «ندای سبز آزادی» و «امروز» حتی یک خط خبر در مورد فاجعه فوکوشیما به چشم نمیخورد. تلویزیون رسا در بخشهای خبری و نیز در مصاحبهها و تفسیرهای خبری خود اصولاً به این موضوع نپرداخت. در سایت «تحول سبز» تنها سه خط خبر در مورد انفجار و تشعشعات به چشم میخورد. اما سایت خبری جرس در این حوزه به انعکاس نظرات کارشناسان و اخبار مرتبط با نگرانیهای کارشناسان و فعالان سیاسی پرداخت.
---------------------------------------------------------------------------------------
نظرات طرحشده در این مطلب الزاماً بازتاب دیدگاه رادیو فردا نیست.