پس از اعلام توافق هستهای میان ایران و کشورهای گروه ۱+۵ مسأله مقدار دقیق داراییهای مسدود شده ایران به گمانهزنیهای زیادی در داخل و خارج کشور انجامیده است.
جان کری وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا در جلسه شورای روابط خارجی آمریکا تصریح کرده که پس از آزادسازی داراییهای ایران، پولی که تهران به آن دسترسی خواهد داشت چیزی در حد ۵۰ میلیارد دلار است.
این در حالی است که پیشتر باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، این مبلغ را ۱۵۰ میلیارد دلار اعلام کرده بود و در داخل ایران هم مقامهای مختلف کشوری از ولیالله سیف رئیس بانک مرکزی تا علی طیبنیا وزیر امور اقتصاد و دارایی و برخی از نمایندگان مجلس با تفاوتهایی فاحش رقمهایی از ۲۳ تا ۱۵۰ میلیارد دلار را برای داراییهای مسدود شده ایران در خارج از کشور اعلام کرده بودند.
حسن منصور اقتصاددان ساکن بریتانیا میگوید تا زمانی که وزارتخانههای اقتصاد و دارایی و نفت ایران دقیقاً این ارقام را به طور رسمی منتشر نکنند نمیتوان به هیچکدام از اظهارنظرهای کنونی اعتماد کرد.
حسن منصور: «مسئله این است که در این زمینه واقعیت مجهول است. یعنی این اطلاعی است که وزارت نفت ایران و وزارت دارایی باید بتوانند بهدست بدهند و بعد از آن این در تحلیل است که اقتصاددان میتواند کاری کند. منابع اصلی ایران که صادرکننده نفت ایران هستند باید آمار دقیق فروش و کجا به چه کسی فروخته شده، چه مقدار وصول شده و چه مقدار وصول نشده را به صورت دقیق تا پنی آن داشته باشند. این سردرگمی در این زمینه مایه حیرت است. از رقم ۲۲ میلیارد دلار از زبان آقای سیف رئیس بانک مرکزی تا رقم ۱۵۰ میلیارد دلار و از سوی افرادی که در این زمینه مسئولیتی ندارند نظیر مثلاً استاندار تهران ۱۸۰ میلیارد دلار بیان شده. این بیان اخیر آقای کری هم در این زمینه متاسفانه هیچ روشنایی به آن اضافه نمیکند. یعنی اولاً بیان آقای کری با بیان آقای اوباما متفاوت است. بیانات از نظر ایشان نمیتواند دقیق باشد. برای اینکه معلوم نیست منظور ایشان پولهایی است که در حوزه ایالات متحده قرار دارد که به این حد نباید برسد یا در کل سیستم دلاری جهانی؟ که در آن زمینه هم آنها نمیتوانند اطلاع خیلی دقیقی داشته باشند. به این ترتیب هرچه میگذرد به جای روشنتر شدن، به ابهام مسئله افزوده میشود و حتی به ارقامی که معلوم هستند. یعنی مثلاً وقتی گفته میشود ۳۵ میلیارد دلار در شرکت نیکوی وزارت نفت سرمایهگذاری شده معلوم نیست که این پول چه شده یعنی کجاست؟ یعنی صرف پروژهها شده، مصرف شده؟ یا به صورت پول وجود دارد؟ یا در اختیار این شرکت است که در آینده سرمایهگذاری شود. یا وقتی گفته میشود که ۲۲ میلیارد دلار در چین که آقای مظاهری تصحیح کردند به ۲۵ میلیارد دلار در واقع وثیقه فایننس چینیها است؟ معلوم نیست که چه شده. یعنی این پول را چینیها نگاه داشتهاند در برابر این فایننس یعنی امور مالیه پروژههای ایرانی را تامین کنند و این را به عنوان وثیقه نگاه داشتهاند؟ یا اینکه مصرف شده و بعد به چه دردی رسیده؟ به این ترتیب متاسفانه هر روز که میگذرد به جای نزدیکتر شدن به قضیه، به رقم درستتر، به ابهام مسئله افزوده میشود. به این توجه داشته باشید که برخی از اطلاعاتی که گفته میشود جانبدارانه است.»
آقای منصور، خبرگزاری دولتی ایرنا امروز شنبه سوم مرداد ماه در اشارهای گذرا نوشته که اگر مبلغ ۱۵۰ میلیارد دلار اعلامی باراک اوباما را مبنای محاسبه قرار دهیم مابهالتفاوت ارقام مربوط به اموال ایران در آمریکا است که با وقوع انقلاب سال ۵۷ بلوکه شد. چقدر میشود به این حرف اعتماد کرد؟
اینها همه به نظر بنده حدس و گمان و رها کردن تیر در تاریکی است. ارقامی که ایران در آمریکا داشت ارقام بسیار پایینتری بود و بعد از آن صد بلا سر این ارقام آمده. یعنی بارها دادگاههای آمریکایی ایران را به بهانههای تروریسم محکوم کردهاند و صدمهدیدگان جریمههایی خواستار شدند. خزانهداری دولت آمریکا از این مبالغ برداشته. هزینه آنها کرده. در نتیجه معلوم نیست که ایران از این رهگذر چه مقدار در آمریکا دارد. وانگهی آمریکا وارد کننده نفت ایران نبوده و هرچه بوده در زمینه پول بلوکه شده در آمریکا مربوط به قبل از انقلاب است و بعد از آن، پولها در ژاپن، کره جنوبی، امارات متحده عربی و در چین و هند و کشورهایی از این دسته که نفت ایران را وارد کردند نتوانستند به علت تحریم نظام بانکی پول را واریز کنند.