آلن اير، سخنگوی وزارت امور خارجه آمريکا، در گفت وگوی اختصاصی با راديو فردا به پرسش هايی در خصوص نقض حقوق بشر در ايران، وضعيت زندانيان سياسی به ويژه ميرحسين موسوی و مهدی کروبی، تلفن قرمز، تحريم های بین المللی عليه جمهوری اسلامی و همچنين وضعيت سازمان مجاهدين خلق در فهرست «گروه های تروريستی آمريکا» پاسخ داده است.
سخنگوی وزارت امور خارجه آمريکا می گويد، واشينگتن کوشيده است تا اعمال تحريم ها عليه ايران فعاليت های غير قانونی و نا مشروع جمهوری اسلامی را هدف قرار دهد نه مردم را. اما آمريکا صد درصد در اين زمينه موفق نبوده است و به همين دليل تلاش خواهد کرد که مردم ايران از اين تحريم ها آسيب نبينند.
آلن اير می گويد، دولت آمريکا نگران نقض جدی حقوق بشر در ايران است و تلاش کرده است تا اين مساله درعرصه بين المللی مورد توجه قرار گيرد.
وی همچنين گفته است: آمريکا نه تنها نگران وضعيت اشخاص خاصی چون مير حسين موسوی و مهدی کروبی است، بلکه نگران همه زندانيان سياسی و همه کسانی است که نمی توانند از حقوق حقه خودشان برخوردار باشند.
آلن ایر همچنین می گوید که بررسی وضعیت مجاهدین خلق در فهرست گروه های تروریستی آمریکا هنوز به پایان نرسیده است و «مجاهدين يک گروه تروريستی است. به طور رسمی الان ما مجاهدين را يک گروه تروريستی می دانيم .»
متن کامل مصاحبه را در ادامه می خوانید:
مصاحبه را با سوالی درباره تحريم ها عليه ايران به علت فعاليت های حساس هسته ای اش شروع می کنم. بسياری از کارشناسان معتقدند که اين تحريم ها دارد به دولت جمهوری اسلامی فشار وارد می کند. ولی در عين حال ما نشانه ای از تغيير روش و محاسبات دولت ايران پس از اعمال تحريم ها نمی بينيم. اين در حالی است که تغيير روش و سياست های جمهوری اسلامی، يکی از مهمترين اهداف تحريم های اعمال شده است. تا چه زمانی آمريکا به ادامه اين تحريم ها بر عليه جمهوری اسلامی ايران اميدوار است؟
نخست؛ از اين فرصتی که به من داديد سپاسگزارم. خيلی لطف داريد. همان طور که قبلا هم عرض کردم، اعمال اين تحريم ها، بخشی از سياست دو مسیره آمريکا و نيز بخشی از تلاش های جامعه بين المللی است تا ايران را ترغيب کنيم تا محاسبات راهبردی خود را تغيير دهد.
هدف از تحريم ها اين است که ايران به پای ميز مذاکرات برگردد تا بتوانيم با همديگر با جديت و حسن نيت و احترام متقابل در مورد موضوعات مهم، از جمله برنامه هسته ای و نه تنها برنامه هسته ای صحبت و مذاکره کنيم.
ولی شما شاهد بوده ايد که مذاکرات با ايران چندان هم نتيجه بخش نبوده است و الان آمريکا و جامعه بين المللی در حال تشديد فشارها عليه جمهوری اسلامی هستند.
در حالی که هيچ تمايلی از سوی ايران برای بازگشت به سوی ميز مذاکرات با جامعه بين المللی ديده نمی شود، اين روند تا کی ادامه خواهد داشت؟
بله. اين کار خم رنگرزی نيست. قطعا زمان بر است. ولی از ديدگاه اصولی اين روش و اين سياست، سياست دسته جمعی همه ما، يعنی آمريکا و جامعه بين المللی است و ما اثرات و نشانه های آن را از داخل ايران می بينيم.
ناگفته پيداست تحريم ها که شدت گرفته است، اثر خودش را دارد. و انشاالله اميدوارم که حکومت جمهوری اسلامی ايران تصميم بگيرد اين خط مشی را عوض کند و نقش مثبت تری را در عرصه جهانی ايفا کند.
اگر در نهايت خط مشی جمهوری اسلامی ايران و محاسبات اش تغيير نکند، و همين طور که شاهديم هر روز مواضع آن تندتر از گذشته شود، آيا آمريکا حاضر می شود که با يک جمهوری اسلامی هسته ای کنار بيايد و زندگی کند؟
اگر را با مگر تزويج کردند، از ايشان کودکی شد کاشکی نام...
من مايل نيستم درباره فرضيات و اينکه اگر اين بشود يا اگر آن نشود، گمانه زنی کنم. موضع ما يک موضع اصولی و در همراهی با سياست های بين المللی است و ما اميدواريم که سياست های مان خوب از کار در بيايد و در نهايت به نتيجه برسد.
ولی خب! خودتان هم شاهد هستيد که اين سياست ها موثر بوده است. يعنی اين تحريم ها به ايران فشار وارد می کند. ولی ما شاهد نيستيم که ايران بپذيرد به سر ميز مذاکره برگردد يا اينکه غنی سازی اورانيوم را متوقف کند.
شما قطعا اظهارات ضد و نقيض زيادی در مورد غنی سازی اورانيوم و ادامه روند مذاکرات در ايران می خوانيد. اينکه کسی اين را می گويد و آن يکی آن را می گويد. همان طور که خدمت تان عرض کردم ما اميدواريم که سياست مان کارايی داشته باشد.
ما مصمم هستيم و شکی نيست که می خواهيم اين سياست دو مسيره را ادامه بدهيم تا در نهايت ايران تصميم بگيرد که سياست خود را عوض کند.
اين مسئله- يعنی تغيير موضع جمهوری اسلامی ايران- هم به نفع آمريکا، هم به نفع جامعه بين المللی و هم به نفع مردم ايران است.
مقامات آمريکايی و از جمله خانم کلينتون گفته اند که هدف تحريم ها، مردم ايران نيستند.
ولی در عمل شاهديم که تحريم ها دارد به مردم فشار وارد می کند و بنگاه های خرد و کوچک را تضعيف می کند. نظر شما در اين مورد چيست؟
هدف اين تحريم ها فعاليت های غير مشروع و غير قانونی حکومت ايران است. در اصل اين فعاليت ها را مورد هدف قرار می دهد و نه مردم ايران.
ناگفته پيداست که ما به طور صد در صد در اين مورد موفق نشده ايم، اين مسئله تاسف آور است. ولی خيلی سعی می کنيم و تلاش می کنيم که مردم ايران از اين تحريم ها آسيب نبينند و چوب عملکرد دولت شان را نخورند.
اما همان طور که شما فرموديد، ما در اين مسير کاملا موفق نشده ايم. ولی هنوز هم سعی می کنيم. يعنی تلاش می کنيم که اين تحريم ها عليه فعاليت های غير قانونی و غير مشروع دولت ايران هدفمند باشند.
خط تلفن اضطراری بین ایران و آمریکا
گزارش هايی وجود دارد که آمريکا در حال بررسی طرحی به نام «هات لاين» است که بر اساس اين طرح، بين آمريکا و ايران يک خط تلفن اضطراری برای جلوگيری از برخوردهای احتمالی در خليج فارس راه اندازی شود. ايران اين طرح را نپذيرفته است. آيا شما هنوز هم در حال بررسی اين طرح هستيد؟
همان طور که خدمت تان هم عرض کردم در مورد سياست های مختلف، و از جمله درمورد اجرای اين طرح و جذابيت آن اظهارات ضد و نقيض بسياری از مقامات ايرانی می شنويم.
اين طرح الان مطرح شده است. دولت ايران بايد به دقت آن را بررسی و عميقا به آن فکر کند و اگر اين طرح به نفع شان باشد، آن را قبول کند.
مجاهدین خلق و فهرست گروه های تروریستی
مدتی است که وزارت امور خارجه آمريکا در حال بررسی خروج احتمالی و يا باقی ماندن نام سازمان مجاهدين خلق در ليست سازمان های تروريستی است. اين تصميم قرار بود که اعلام شود ولی هنوز خبری از آن نيست. کی بالاخره خانم کلينتون تصميم نهايی خود را در مورد اين که نام اين سازمان در ليست سازمان های تروريستی باقی خواهد ماند يا اينکه خارج خواهد شد، اعلام می کنند؟
والله من نمی دانم. ايشان عميقا اين موضوع را بررسی می کنند و در نهايت در زمان موعود، نتيجه نهايی را اعلام می کنند. ولی من نمی توانم تاريخ دقيق اين تصميم را بگويم.
چند ماه ديگر؟ چند روز ديگر؟ چند هفته ديگر؟
خدا بزرگ است. اصلا من نمی دانم. اين طور نيست که من بدانم و به شما نگويم. خود من در اين مورد چيزی نمی دانم.
آيا آمريکا اين سازمان را يک گروه اپوزيسيون معتبر می داند؟
نه. مجاهدين يک گروه تروريستی است. به طور رسمی الان ما مجاهدين را يک گروه تروريستی می دانيم. والسلام.
وضعیت حقوق بشر در ایران
آمريکا در زمینه وضعيت حقوق بشر در ايران، فشار بر جمهوری اسلامی را افزايش داده است و شاهد آن هستيم که اطلاعيه های مختلفی در اين زمينه صادر می شود، مقامات آمريکايی بيشتر از قبل در اين زمينه صحبت می کنند. ولی بیش از شش ماه است که آقايان موسوی و کروبی که رهبران جنبش سبز در ايران هستند، در حبس خانگی به سر می برند. اما ما در اين مورد واکنشی از آمريکا نديديم. چرا؟
اول از همه بايد بگويم همان طور که از قبل در اين مورد صحبت کرديم، امروز مراسم خاکسپاری و تشيع جنازه آقای «فایلو دیبل» بود که يکی از بلندپايه ترين مقامات وزارت امور خارجه آمريکا بود- روانش شاد- در امور ايران هم کار کرده بود و ايشان واقعا يک قهرمان در مورد مسئله حقوق بشر در ايران بود.
او خيلی تلاش کرد که موضوع حقوق بشر در ايران را مطرح کند. ما به طور اصولی خيلی نگران وضعيت حقوق بشر در ايران هستیم. نه تنها برای اشخاص خاص يا آقايان موسوی و کروبی بلکه نگران همه زندانيان سياسی، همه کسانی که شکنجه شده اند يا از آزادی برخوردار نيستند، يا همه کسانی که نمی توانند از حقوق حقه خودشان برخوردار باشند، هستيم.
ما سعی زيادی می کنيم و باز هم سعی خواهيم کرد تا تمام مردم ايران، از جمله آقايان موسوی و کروبی بتوانند از همه حقوق شان از جمله آزادی بيان، آزادی تجمعات و مطبوعات برخوردار باشند.
ولی چرا تا کنون مشخصا هيچ گاه از آقايان موسوی و کروبی نام برده نشده است؟در بيانيه های وزارت امور خارجه از افرادی نام برده شده که کمتر شناخته شده اند. اما به هر حال اين دو نفر میان مردم ايران بسيار طرفدار دارند و رهبران سمبليک اين جنبش محسوب می شوند و همچنین خانم زهرا رهنورد که در حصر خانگی به سر می برد.
دولت آمريکا از يک گروه يا فرد خاص حمايت نمی کند. جامعه بين المللی و نه تنها دولت آمريکا، از تمام کسانی که از فقدان حقوق شان رنج می برند، حمايت می کند. اينکه ما بايد نام هر کس شناخته شده ای را اعلام کنيم، بهترين روش و شيوه عمل نيست.
ما به طور اصولی در مورد وضعيت حقوق بشر در ايران موضع می گيريم و نه در مورد افراد خاص يا احزاب خاصی.
ولی اين به اين معناست که نگران وضعيت اين سه نفر هم هستيد که در حبس به سر می برند؟
ما نگران همه مردم ايران هستيم. دانشجويان، کودکان، کارگران، زنان و مردان که از حقوق شان محرومند و تلاش وافری می کنيم. نه تنها آمريکا بلکه جامعه بين الملل و اتحاديه اروپا هم با ما همراه اند.
وضعیت حقوق بشر در کشورهای منطقه
همان طور که خودتان هم اشاره کرديد، دولت آمريکا در مورد وضعیت حقوق بشر در ايران اظهار نظرهای زیادی کرده است. ولی در مورد کشورهايی مثل عربستان سعودی و بحرين تا اين حد واکنش نشان نمی دهد؟ چرا؟
نه، اين طور نيست. اين وصله ها به ما نمی چسبد. ما نه فقط در مورد ايران اعلام موضع می کنيم، بلکه در مورد تمام خاورميانه، از جمله عربستان سعودی، بحرين و ساير کشورها اعلام موضع می کنيم.
اين طور نيست. ما در مورد نقض حقوق بشر در سراسر منطقه اظهار نظر می کنيم، نه فقط ايران.
ولی مثل اينکه در مورد ايران و يا بعضی از کشورها بيشتر پافشاری می کنيد يا بيشتر اظهار نظر می کنيد. در مورد ايران و سوريه و يا کشورهايی که به هر دليل متحد آمريکا نيستند، ولی کمتر در مورد کشورهايی که متحد آمريکا محسوب می شوند اظهار نظر می کنيد؟
نه. اگر بيشتر در مورد ايران صحبت می کنيم به اين دليل است که وضعيت حقوق بشر در آن کشور وخيم تر است. خيلی در مورد وضعيت حقوق بشر در ايران اظهار نظر می کنيم، چون وضع حقوق بشر در ايران خيلی وخيم است.
آيا وضع حقوق بشر در بحرين وخيم نيست؟
در مورد بحرين هم اظهار نظر کرديم و خواهيم کرد.
سخنگوی فارسی زبان وزارت خارجه آمریکا
شما الان مدتی است که به عنوان سخنگوی فارسی زبان وزارت امور خارجه کارتان را آغاز کرده ايد. می خواستم بپرسم دستاوردهای شما چه بوده است؟ آيا توانسته ايد سياست های خودتان را آن گونه که مايل هستيد، به مردم ايران توضيح دهيد؟ و اينکه چه واکنش هايی از داخل کشور ايران دريافت می کنيد؟
من که متاسفانه ساکن تهران نيستم ولی تا آن جايی که می دانم به طور کلی واکنش ها مثبت است.
اين موضوع ربطی به شخص من ندارد. بلکه از اينکه دولت آمريکا تا اين حد سعی می کند با مردم ايران ارتباط برقرار کند و اينکه يک سخنگوی فارسی زبان را تعيين کرده اند تا اين ارتباط را قوت ببخشد، مردم ايران قدر اين تلاش را – تا آن جايی که من می دانم - می دانند.
من شرمنده مردم ايران هستم که آن قدر فارسی سليس نمی دانم که بتوانم در مورد همه مسائل به راحتی و به آسانی صحبت کنم.
ولی چه بايد کرد؟ کاچی به از هيچی! علت اين که سخنگوی فارسی زبان را انتخاب کرديم اين بود که می خواستيم ارتباط برقرار کنيم با مردم ايران، چرا که فکر می کنيم برقراری ارتباط با مردم ايران، هم به نفع آمريکا و هم به نفع ايران است.
ما مايليم که مردم ايران از امور مطلع باشند. مايليم که مردم ايران در ارتباط با همديگر و در ارتباط با دنيای خارج از ايران باشند.
ما می خواهيم که مردم ايران توانمندتر باشند در مقابل دولت شان. و ما فکر می کنيم که تعيين سخنگوی فارسی زبان يکی از راه های خوب برای دسترسی به اين هدف است.
من می بينم که شما در فيس بوک هم خيلی فعال هستيد. فيس بوک هم در ميان ايرانيان خيلی محبوب است و بنا به گفته يکی از مقامات ايرانی، الان ۱۷ ميليون ايرانی عضو فيس بوک هستند.
می خواستم بپرسم نسبت به گفته ها و پست هايی که در فيس بوک می نويسيد، چه واکنش هايی نشان داده می شود؟
اين رابطه يک رابطه يک طرفه نيست. اين جور نيست که فقط مرا تعيين کرده اند تا بتوانم سخنرانی کنم. من هم می توانم نگرانی های مردم ايران را بشنوم و به آن گوش دهم.
از اين نظر ، رسانه های اجتماعی و مدرن امروز خيلی به درد ما می خورند.
چون در اين ارتباط من هم می توانم حرفم را بزنم و حرف طرف مقابلم را هم بشنوم. چرا که يک ديپلمات خوب و پويا که نبايد فقط حرف بزند، بلکه بايد خوب گوش بدهد.
آيا نگرانی هايی که مردم به هر نوعی در شبکه های اجتماعی با شما در ميان می گذارند و واکنش هايی که نشان می دهند، اين نگرانی ها به هر نوعی، در سياست های اتخاذ شده توسط دولت آمريکا هم اثرگذار خواهد بود؟
البته. البته. ما بايد آگاه باشيم .شرط لازم و گرچه نه کافی اين است که ما از عقايد و نگرانی های مردم ايران آگاه باشيم. چون ما ۳۰ سال است که در ايران حضور نداشته ايم. الان بايد در مورد نگرانی های مردم ايران تفهيم شويم، بايد ياد بگيريم، از اين نظر است که رسانه های اجتماعی خيلی به درد ما می خورند. انشاالله به درد مردم ايران هم می خورند.
سخنگوی وزارت امور خارجه آمريکا می گويد، واشينگتن کوشيده است تا اعمال تحريم ها عليه ايران فعاليت های غير قانونی و نا مشروع جمهوری اسلامی را هدف قرار دهد نه مردم را. اما آمريکا صد درصد در اين زمينه موفق نبوده است و به همين دليل تلاش خواهد کرد که مردم ايران از اين تحريم ها آسيب نبينند.
آلن اير می گويد، دولت آمريکا نگران نقض جدی حقوق بشر در ايران است و تلاش کرده است تا اين مساله درعرصه بين المللی مورد توجه قرار گيرد.
وی همچنين گفته است: آمريکا نه تنها نگران وضعيت اشخاص خاصی چون مير حسين موسوی و مهدی کروبی است، بلکه نگران همه زندانيان سياسی و همه کسانی است که نمی توانند از حقوق حقه خودشان برخوردار باشند.
آلن ایر همچنین می گوید که بررسی وضعیت مجاهدین خلق در فهرست گروه های تروریستی آمریکا هنوز به پایان نرسیده است و «مجاهدين يک گروه تروريستی است. به طور رسمی الان ما مجاهدين را يک گروه تروريستی می دانيم .»
گفتوگوی گلناز اسفندیاری با آلن اير، سخنگوی وزارت امور خارجه آمريکا
متن کامل مصاحبه را در ادامه می خوانید:
مصاحبه را با سوالی درباره تحريم ها عليه ايران به علت فعاليت های حساس هسته ای اش شروع می کنم. بسياری از کارشناسان معتقدند که اين تحريم ها دارد به دولت جمهوری اسلامی فشار وارد می کند. ولی در عين حال ما نشانه ای از تغيير روش و محاسبات دولت ايران پس از اعمال تحريم ها نمی بينيم. اين در حالی است که تغيير روش و سياست های جمهوری اسلامی، يکی از مهمترين اهداف تحريم های اعمال شده است. تا چه زمانی آمريکا به ادامه اين تحريم ها بر عليه جمهوری اسلامی ايران اميدوار است؟
نخست؛ از اين فرصتی که به من داديد سپاسگزارم. خيلی لطف داريد. همان طور که قبلا هم عرض کردم، اعمال اين تحريم ها، بخشی از سياست دو مسیره آمريکا و نيز بخشی از تلاش های جامعه بين المللی است تا ايران را ترغيب کنيم تا محاسبات راهبردی خود را تغيير دهد.
هدف از تحريم ها اين است که ايران به پای ميز مذاکرات برگردد تا بتوانيم با همديگر با جديت و حسن نيت و احترام متقابل در مورد موضوعات مهم، از جمله برنامه هسته ای و نه تنها برنامه هسته ای صحبت و مذاکره کنيم.
ولی شما شاهد بوده ايد که مذاکرات با ايران چندان هم نتيجه بخش نبوده است و الان آمريکا و جامعه بين المللی در حال تشديد فشارها عليه جمهوری اسلامی هستند.
در حالی که هيچ تمايلی از سوی ايران برای بازگشت به سوی ميز مذاکرات با جامعه بين المللی ديده نمی شود، اين روند تا کی ادامه خواهد داشت؟
بله. اين کار خم رنگرزی نيست. قطعا زمان بر است. ولی از ديدگاه اصولی اين روش و اين سياست، سياست دسته جمعی همه ما، يعنی آمريکا و جامعه بين المللی است و ما اثرات و نشانه های آن را از داخل ايران می بينيم.
ناگفته پيداست تحريم ها که شدت گرفته است، اثر خودش را دارد. و انشاالله اميدوارم که حکومت جمهوری اسلامی ايران تصميم بگيرد اين خط مشی را عوض کند و نقش مثبت تری را در عرصه جهانی ايفا کند.
اگر در نهايت خط مشی جمهوری اسلامی ايران و محاسبات اش تغيير نکند، و همين طور که شاهديم هر روز مواضع آن تندتر از گذشته شود، آيا آمريکا حاضر می شود که با يک جمهوری اسلامی هسته ای کنار بيايد و زندگی کند؟
اگر را با مگر تزويج کردند، از ايشان کودکی شد کاشکی نام...
من مايل نيستم درباره فرضيات و اينکه اگر اين بشود يا اگر آن نشود، گمانه زنی کنم. موضع ما يک موضع اصولی و در همراهی با سياست های بين المللی است و ما اميدواريم که سياست های مان خوب از کار در بيايد و در نهايت به نتيجه برسد.
ولی خب! خودتان هم شاهد هستيد که اين سياست ها موثر بوده است. يعنی اين تحريم ها به ايران فشار وارد می کند. ولی ما شاهد نيستيم که ايران بپذيرد به سر ميز مذاکره برگردد يا اينکه غنی سازی اورانيوم را متوقف کند.
شما قطعا اظهارات ضد و نقيض زيادی در مورد غنی سازی اورانيوم و ادامه روند مذاکرات در ايران می خوانيد. اينکه کسی اين را می گويد و آن يکی آن را می گويد. همان طور که خدمت تان عرض کردم ما اميدواريم که سياست مان کارايی داشته باشد.
ما مصمم هستيم و شکی نيست که می خواهيم اين سياست دو مسيره را ادامه بدهيم تا در نهايت ايران تصميم بگيرد که سياست خود را عوض کند.
اين مسئله- يعنی تغيير موضع جمهوری اسلامی ايران- هم به نفع آمريکا، هم به نفع جامعه بين المللی و هم به نفع مردم ايران است.
مقامات آمريکايی و از جمله خانم کلينتون گفته اند که هدف تحريم ها، مردم ايران نيستند.
ولی در عمل شاهديم که تحريم ها دارد به مردم فشار وارد می کند و بنگاه های خرد و کوچک را تضعيف می کند. نظر شما در اين مورد چيست؟
هدف اين تحريم ها فعاليت های غير مشروع و غير قانونی حکومت ايران است. در اصل اين فعاليت ها را مورد هدف قرار می دهد و نه مردم ايران.
ما به طور اصولی خيلی نگران وضعيت حقوق بشر در ايران هستیم. نه تنها برای اشخاص خاص يا آقايان موسوی و کروبی بلکه نگران همه زندانيان سياسی، همه کسانی که شکنجه شده اند يا از آزادی برخوردار نيستند، يا همه کسانی که نمی توانند از حقوق حقه خودشان برخوردار باشند، هستيم.
ناگفته پيداست که ما به طور صد در صد در اين مورد موفق نشده ايم، اين مسئله تاسف آور است. ولی خيلی سعی می کنيم و تلاش می کنيم که مردم ايران از اين تحريم ها آسيب نبينند و چوب عملکرد دولت شان را نخورند.
اما همان طور که شما فرموديد، ما در اين مسير کاملا موفق نشده ايم. ولی هنوز هم سعی می کنيم. يعنی تلاش می کنيم که اين تحريم ها عليه فعاليت های غير قانونی و غير مشروع دولت ايران هدفمند باشند.
خط تلفن اضطراری بین ایران و آمریکا
گزارش هايی وجود دارد که آمريکا در حال بررسی طرحی به نام «هات لاين» است که بر اساس اين طرح، بين آمريکا و ايران يک خط تلفن اضطراری برای جلوگيری از برخوردهای احتمالی در خليج فارس راه اندازی شود. ايران اين طرح را نپذيرفته است. آيا شما هنوز هم در حال بررسی اين طرح هستيد؟
همان طور که خدمت تان هم عرض کردم در مورد سياست های مختلف، و از جمله درمورد اجرای اين طرح و جذابيت آن اظهارات ضد و نقيض بسياری از مقامات ايرانی می شنويم.
اين طرح الان مطرح شده است. دولت ايران بايد به دقت آن را بررسی و عميقا به آن فکر کند و اگر اين طرح به نفع شان باشد، آن را قبول کند.
مجاهدین خلق و فهرست گروه های تروریستی
مدتی است که وزارت امور خارجه آمريکا در حال بررسی خروج احتمالی و يا باقی ماندن نام سازمان مجاهدين خلق در ليست سازمان های تروريستی است. اين تصميم قرار بود که اعلام شود ولی هنوز خبری از آن نيست. کی بالاخره خانم کلينتون تصميم نهايی خود را در مورد اين که نام اين سازمان در ليست سازمان های تروريستی باقی خواهد ماند يا اينکه خارج خواهد شد، اعلام می کنند؟
والله من نمی دانم. ايشان عميقا اين موضوع را بررسی می کنند و در نهايت در زمان موعود، نتيجه نهايی را اعلام می کنند. ولی من نمی توانم تاريخ دقيق اين تصميم را بگويم.
چند ماه ديگر؟ چند روز ديگر؟ چند هفته ديگر؟
خدا بزرگ است. اصلا من نمی دانم. اين طور نيست که من بدانم و به شما نگويم. خود من در اين مورد چيزی نمی دانم.
آيا آمريکا اين سازمان را يک گروه اپوزيسيون معتبر می داند؟
نه. مجاهدين يک گروه تروريستی است. به طور رسمی الان ما مجاهدين را يک گروه تروريستی می دانيم. والسلام.
وضعیت حقوق بشر در ایران
آمريکا در زمینه وضعيت حقوق بشر در ايران، فشار بر جمهوری اسلامی را افزايش داده است و شاهد آن هستيم که اطلاعيه های مختلفی در اين زمينه صادر می شود، مقامات آمريکايی بيشتر از قبل در اين زمينه صحبت می کنند. ولی بیش از شش ماه است که آقايان موسوی و کروبی که رهبران جنبش سبز در ايران هستند، در حبس خانگی به سر می برند. اما ما در اين مورد واکنشی از آمريکا نديديم. چرا؟
اول از همه بايد بگويم همان طور که از قبل در اين مورد صحبت کرديم، امروز مراسم خاکسپاری و تشيع جنازه آقای «فایلو دیبل» بود که يکی از بلندپايه ترين مقامات وزارت امور خارجه آمريکا بود- روانش شاد- در امور ايران هم کار کرده بود و ايشان واقعا يک قهرمان در مورد مسئله حقوق بشر در ايران بود.
من شرمنده مردم ايران هستم که آن قدر فارسی سليس نمی دانم که بتوانم در مورد همه مسائل به راحتی و به آسانی صحبت کنم. ولی چه بايد کرد؟ کاچی به از هيچی! علت اين که سخنگوی فارسی زبان را انتخاب کرديم اين بود که می خواستيم ارتباط برقرار کنيم با مردم ايران، چرا که فکر می کنيم برقراری ارتباط با مردم ايران، هم به نفع آمريکا و هم به نفع ايران است.
او خيلی تلاش کرد که موضوع حقوق بشر در ايران را مطرح کند. ما به طور اصولی خيلی نگران وضعيت حقوق بشر در ايران هستیم. نه تنها برای اشخاص خاص يا آقايان موسوی و کروبی بلکه نگران همه زندانيان سياسی، همه کسانی که شکنجه شده اند يا از آزادی برخوردار نيستند، يا همه کسانی که نمی توانند از حقوق حقه خودشان برخوردار باشند، هستيم.
ما سعی زيادی می کنيم و باز هم سعی خواهيم کرد تا تمام مردم ايران، از جمله آقايان موسوی و کروبی بتوانند از همه حقوق شان از جمله آزادی بيان، آزادی تجمعات و مطبوعات برخوردار باشند.
ولی چرا تا کنون مشخصا هيچ گاه از آقايان موسوی و کروبی نام برده نشده است؟در بيانيه های وزارت امور خارجه از افرادی نام برده شده که کمتر شناخته شده اند. اما به هر حال اين دو نفر میان مردم ايران بسيار طرفدار دارند و رهبران سمبليک اين جنبش محسوب می شوند و همچنین خانم زهرا رهنورد که در حصر خانگی به سر می برد.
دولت آمريکا از يک گروه يا فرد خاص حمايت نمی کند. جامعه بين المللی و نه تنها دولت آمريکا، از تمام کسانی که از فقدان حقوق شان رنج می برند، حمايت می کند. اينکه ما بايد نام هر کس شناخته شده ای را اعلام کنيم، بهترين روش و شيوه عمل نيست.
ما به طور اصولی در مورد وضعيت حقوق بشر در ايران موضع می گيريم و نه در مورد افراد خاص يا احزاب خاصی.
ولی اين به اين معناست که نگران وضعيت اين سه نفر هم هستيد که در حبس به سر می برند؟
ما نگران همه مردم ايران هستيم. دانشجويان، کودکان، کارگران، زنان و مردان که از حقوق شان محرومند و تلاش وافری می کنيم. نه تنها آمريکا بلکه جامعه بين الملل و اتحاديه اروپا هم با ما همراه اند.
وضعیت حقوق بشر در کشورهای منطقه
همان طور که خودتان هم اشاره کرديد، دولت آمريکا در مورد وضعیت حقوق بشر در ايران اظهار نظرهای زیادی کرده است. ولی در مورد کشورهايی مثل عربستان سعودی و بحرين تا اين حد واکنش نشان نمی دهد؟ چرا؟
نه، اين طور نيست. اين وصله ها به ما نمی چسبد. ما نه فقط در مورد ايران اعلام موضع می کنيم، بلکه در مورد تمام خاورميانه، از جمله عربستان سعودی، بحرين و ساير کشورها اعلام موضع می کنيم.
اين طور نيست. ما در مورد نقض حقوق بشر در سراسر منطقه اظهار نظر می کنيم، نه فقط ايران.
ولی مثل اينکه در مورد ايران و يا بعضی از کشورها بيشتر پافشاری می کنيد يا بيشتر اظهار نظر می کنيد. در مورد ايران و سوريه و يا کشورهايی که به هر دليل متحد آمريکا نيستند، ولی کمتر در مورد کشورهايی که متحد آمريکا محسوب می شوند اظهار نظر می کنيد؟
نه. اگر بيشتر در مورد ايران صحبت می کنيم به اين دليل است که وضعيت حقوق بشر در آن کشور وخيم تر است. خيلی در مورد وضعيت حقوق بشر در ايران اظهار نظر می کنيم، چون وضع حقوق بشر در ايران خيلی وخيم است.
آيا وضع حقوق بشر در بحرين وخيم نيست؟
در مورد بحرين هم اظهار نظر کرديم و خواهيم کرد.
سخنگوی فارسی زبان وزارت خارجه آمریکا
شما الان مدتی است که به عنوان سخنگوی فارسی زبان وزارت امور خارجه کارتان را آغاز کرده ايد. می خواستم بپرسم دستاوردهای شما چه بوده است؟ آيا توانسته ايد سياست های خودتان را آن گونه که مايل هستيد، به مردم ايران توضيح دهيد؟ و اينکه چه واکنش هايی از داخل کشور ايران دريافت می کنيد؟
من که متاسفانه ساکن تهران نيستم ولی تا آن جايی که می دانم به طور کلی واکنش ها مثبت است.
اين موضوع ربطی به شخص من ندارد. بلکه از اينکه دولت آمريکا تا اين حد سعی می کند با مردم ايران ارتباط برقرار کند و اينکه يک سخنگوی فارسی زبان را تعيين کرده اند تا اين ارتباط را قوت ببخشد، مردم ايران قدر اين تلاش را – تا آن جايی که من می دانم - می دانند.
من شرمنده مردم ايران هستم که آن قدر فارسی سليس نمی دانم که بتوانم در مورد همه مسائل به راحتی و به آسانی صحبت کنم.
ولی چه بايد کرد؟ کاچی به از هيچی! علت اين که سخنگوی فارسی زبان را انتخاب کرديم اين بود که می خواستيم ارتباط برقرار کنيم با مردم ايران، چرا که فکر می کنيم برقراری ارتباط با مردم ايران، هم به نفع آمريکا و هم به نفع ايران است.
ما مايليم که مردم ايران از امور مطلع باشند. مايليم که مردم ايران در ارتباط با همديگر و در ارتباط با دنيای خارج از ايران باشند.
ما می خواهيم که مردم ايران توانمندتر باشند در مقابل دولت شان. و ما فکر می کنيم که تعيين سخنگوی فارسی زبان يکی از راه های خوب برای دسترسی به اين هدف است.
من می بينم که شما در فيس بوک هم خيلی فعال هستيد. فيس بوک هم در ميان ايرانيان خيلی محبوب است و بنا به گفته يکی از مقامات ايرانی، الان ۱۷ ميليون ايرانی عضو فيس بوک هستند.
می خواستم بپرسم نسبت به گفته ها و پست هايی که در فيس بوک می نويسيد، چه واکنش هايی نشان داده می شود؟
اين رابطه يک رابطه يک طرفه نيست. اين جور نيست که فقط مرا تعيين کرده اند تا بتوانم سخنرانی کنم. من هم می توانم نگرانی های مردم ايران را بشنوم و به آن گوش دهم.
از اين نظر ، رسانه های اجتماعی و مدرن امروز خيلی به درد ما می خورند.
چون در اين ارتباط من هم می توانم حرفم را بزنم و حرف طرف مقابلم را هم بشنوم. چرا که يک ديپلمات خوب و پويا که نبايد فقط حرف بزند، بلکه بايد خوب گوش بدهد.
آيا نگرانی هايی که مردم به هر نوعی در شبکه های اجتماعی با شما در ميان می گذارند و واکنش هايی که نشان می دهند، اين نگرانی ها به هر نوعی، در سياست های اتخاذ شده توسط دولت آمريکا هم اثرگذار خواهد بود؟
البته. البته. ما بايد آگاه باشيم .شرط لازم و گرچه نه کافی اين است که ما از عقايد و نگرانی های مردم ايران آگاه باشيم. چون ما ۳۰ سال است که در ايران حضور نداشته ايم. الان بايد در مورد نگرانی های مردم ايران تفهيم شويم، بايد ياد بگيريم، از اين نظر است که رسانه های اجتماعی خيلی به درد ما می خورند. انشاالله به درد مردم ايران هم می خورند.