سعید رضوی فقیه، فعال سیاسی اصلاح طلب، که در انتخابات دهم ریاست جهوری سخنگویی ستاد مهدی کروبی را برعهده داشت، در گفتوگویی با رادیو فردا، ریشه مشکل کنونی ایران را در این میبیند که مردم به حکومتگران، بی اعتماد شدهاند.
سعید رضوی فقیه، برای حل این مشکل، راهکارهایی را هم پیشنهاد میکند:
سعید رضوی فقیه: به نظر من کشور ما با يک بحران جدی مواجه است و میتوان گفت مردم نسبت به تصميمگيریهايی که در سطوح کلان انجام می شود، اعتماد چندانی ندارند و به همين دليل با اعتراضات جدی مردم در سطح خيابانها روبهرو هستيم.
متاسفانه هم در حوزه سياست و هم در حوزه دين بدعتهايی در کشور ما گذاشته شده است و میتوان گفت به تدريج به سمتی پيش می رويم که نه از «جمهوريت» در کشور خبری است و نه از «اسلاميت» درعرصه حکومت.
آقای رضوی فقيه! شما در حالی از بدعت صحبت می کنيد که از هر دو سو، طرف مقابل به بدعتگذاری متهم میشود. چگونه اين مسئله را ارزيابی میکنيد؟
آن چه رهبر جمهوری اسلامی بدعت ناميده، در واقع امری است که در برابر بدعت تقلب فراگير مطرح شده است. وقتی مردم و نيروهای فعال سياسی مدعی هستند يک تقلب وسيع در انتخابات ۲۲ خرداد اتفاق افتاده است، بايد روی ابطال انتخابات يا بررسی جدی تمام صندوقهای رأی تاکيد کنند.
اين بدعت نيست بلکه واکنشی است در قبال ِ بدعت ِ بزرگ تقلب در انتخابات که وزارت کشور آقای احمدی نژاد در جمهوری اسلامی انجام داده است.
روز يکشنبه آيت الله صافی گلپايگانی در صحبت با برخی از اعضای شورای نگهبان اشاره کرده است که حتی اگر يک طرف برای حفظ مصالح اسلام از حق خود کوتاه بيايد، جا دارد. در واقع ايشان به دنبال نوعی چارهانديشی بوده است. صحبتهای آقای لاريجانی، رئيس مجلس، هم سمت و سوی چارهانديشی داشت. شما به عنوان يک تحليلگر مسايل سياسی فکر میکنيد راه چاره چيست؟
مهمترين مشکلی که اکنون کشور با آن مواجه است، سلب اعتماد عمومی نسبت به سيستم سياسی است. برای بازگشت اين اعتماد بايد تغييرات جدی در رفتار رهبران سياسی ايران مشاهده شود يا تغييرات جدی و معنا دار در سطوح تصميم گيرندگان ايجاد گردد.
من فکر میکنم برای نجات کشور و نظام سياسی آن و حتی برای دفاع و نجات دين از تهمتهايی که متاسفانه با عملکرد سردمداران جمهوری اسلامی به دين وارد میشود، بايد رجال دينی و سياسی وارد ميدان شوند و با رايزنیها، تصميم گيرندگان اصلی قدرت را وادار کنند به قانون اساسی عمل کرده و حقوق مردم را به رسميت بشناسند و برای بقای جمهوريت و اسلاميت نظام تضمين های لازم را بدهند .
امروز يک مسئوليت سنگين به عهده علمای حوزه علميه، مراجع تقليد و همه دلسوزان کشور در هر قشر و لباسی وجود دارد.
شما به انجام اين مسئله خوشبين هستيد؟
من نمیتوانم پيشبينی کنم، ولی اميدوارم که کشورمان از اين آشوبها نجات پيدا کند و فکر می کنم راه حل نجات کشور اين است که مسئوليت اداره کشور که از عهده يک نفر فراتر است به عهده چند نفر از دلسوزان کشور گذاشته شود و به جای رهبر، يک شورايی از رهبران دلسوز و عادل داشته باشيم که بتوانند با رايزنی و سعه صدر مشکلات را حل کنند.
سعید رضوی فقیه، برای حل این مشکل، راهکارهایی را هم پیشنهاد میکند:
سعید رضوی فقیه: به نظر من کشور ما با يک بحران جدی مواجه است و میتوان گفت مردم نسبت به تصميمگيریهايی که در سطوح کلان انجام می شود، اعتماد چندانی ندارند و به همين دليل با اعتراضات جدی مردم در سطح خيابانها روبهرو هستيم.
متاسفانه هم در حوزه سياست و هم در حوزه دين بدعتهايی در کشور ما گذاشته شده است و میتوان گفت به تدريج به سمتی پيش می رويم که نه از «جمهوريت» در کشور خبری است و نه از «اسلاميت» درعرصه حکومت.
آقای رضوی فقيه! شما در حالی از بدعت صحبت می کنيد که از هر دو سو، طرف مقابل به بدعتگذاری متهم میشود. چگونه اين مسئله را ارزيابی میکنيد؟
آن چه رهبر جمهوری اسلامی بدعت ناميده، در واقع امری است که در برابر بدعت تقلب فراگير مطرح شده است. وقتی مردم و نيروهای فعال سياسی مدعی هستند يک تقلب وسيع در انتخابات ۲۲ خرداد اتفاق افتاده است، بايد روی ابطال انتخابات يا بررسی جدی تمام صندوقهای رأی تاکيد کنند.
اين بدعت نيست بلکه واکنشی است در قبال ِ بدعت ِ بزرگ تقلب در انتخابات که وزارت کشور آقای احمدی نژاد در جمهوری اسلامی انجام داده است.
روز يکشنبه آيت الله صافی گلپايگانی در صحبت با برخی از اعضای شورای نگهبان اشاره کرده است که حتی اگر يک طرف برای حفظ مصالح اسلام از حق خود کوتاه بيايد، جا دارد. در واقع ايشان به دنبال نوعی چارهانديشی بوده است. صحبتهای آقای لاريجانی، رئيس مجلس، هم سمت و سوی چارهانديشی داشت. شما به عنوان يک تحليلگر مسايل سياسی فکر میکنيد راه چاره چيست؟
مهمترين مشکلی که اکنون کشور با آن مواجه است، سلب اعتماد عمومی نسبت به سيستم سياسی است. برای بازگشت اين اعتماد بايد تغييرات جدی در رفتار رهبران سياسی ايران مشاهده شود يا تغييرات جدی و معنا دار در سطوح تصميم گيرندگان ايجاد گردد.
من فکر میکنم برای نجات کشور و نظام سياسی آن و حتی برای دفاع و نجات دين از تهمتهايی که متاسفانه با عملکرد سردمداران جمهوری اسلامی به دين وارد میشود، بايد رجال دينی و سياسی وارد ميدان شوند و با رايزنیها، تصميم گيرندگان اصلی قدرت را وادار کنند به قانون اساسی عمل کرده و حقوق مردم را به رسميت بشناسند و برای بقای جمهوريت و اسلاميت نظام تضمين های لازم را بدهند .
امروز يک مسئوليت سنگين به عهده علمای حوزه علميه، مراجع تقليد و همه دلسوزان کشور در هر قشر و لباسی وجود دارد.
شما به انجام اين مسئله خوشبين هستيد؟
من نمیتوانم پيشبينی کنم، ولی اميدوارم که کشورمان از اين آشوبها نجات پيدا کند و فکر می کنم راه حل نجات کشور اين است که مسئوليت اداره کشور که از عهده يک نفر فراتر است به عهده چند نفر از دلسوزان کشور گذاشته شود و به جای رهبر، يک شورايی از رهبران دلسوز و عادل داشته باشيم که بتوانند با رايزنی و سعه صدر مشکلات را حل کنند.