این مجلس بیانیه پایانی اجلاس خود را روز چهارشنبه در غیاب رئیس آن اکبر هاشمی رفسنجانی صادر کرد. کاری که برخی از آگاهان ساسی ایران با استناد به رویه قبلی و آییننامه داخلی مجلس خبرگان، آن را غیرمتعارف و بیسابقه توصیف کردند.
آقای هاشمی رفسنجانی قبلاً گفته بود بزرگان مشغول تدوین راهی برای بیرون رفتن از وضعیت سیاسی بعد از انتخابات ۲۲ خرداد هستند.
تقی رحمانی، تحلیلگر سیاسی در ایران، در گفتوگو با رادیو فردا به پرسشهایی در این مورد پاسخ گفته است.
تقی رحمانی: این بیانیه را طیفی از خبرگان تنظیم کردهاند که با آقای هاشمی، مرز دارند و آن راه حل آقای هاشمی را باور ندارند. ولی کسانی که با این بیانیه مخالف باشند بالطبع مصلحت نمیبینند که مخالفت خود را با این بیانیه اعلام کنند. روش آقای هاشمی هم تا به حال استفاده حقوقی از اختیارات مجلس خبرگان یا تشخیص مصلحت نبوده است و بعد از این هم گمان نمیکنم باشد.
آنهایی که به آقای هاشمی چندان تمایلی ندارند، مثل آقای یزدی یا حتی آقای احمد خاتمی، اعلام میکنند که این بیانیه با نظر ریاست مجلس خبرگان بوده است اما در این بیانیه دیدگاههای آقای هاشمی منعکس نیست.
کنار گذاشتن هاشمی الان ممکن نیست. الان با توجه به راهپیمایی روز قدس و حضور گسترده مردم و اینکه حتی دستگیری زندانیان سیاسی هم مسئله را آرام نکرده، بلکه جنبش سبز مردم دیگر از حوزه سیاسیون و احزاب هم فراتر رفته و لایههای جامعه مدنی و نهادهای غیر رسمی را هم فرا گرفته است، به اعتقاد من کنار گذاشتن آقای هاشمی چندان عملی نیست.
آقای هاشمی معمولاً روش مدیریت پنهانی و میانجیگری را بیشتر قبول دارد. او دنبال توافقهایی غیر از راهکارهای حقوقی است. این روش را بیشتر مؤثر میداند. در خطبههای نماز جمعه عید فطر، ایشان تلویحاً از سوی رهبر انقلاب تبرئه شد. چیزی که مخالفین هاشمی چندان دوست ندارند و به آن رضایت نمیدادند. مخالفین ایشان از موضع قدرت برخورد دارند و این کشمکشها به هیچ نتیجه تعیینکننده و مشخصی نرسیده است.
این بیانیه خبرگان، نبودن آقای هاشمی و ابراز اینکه [این بیانیه را] آقای هاشمی دیده است، بعد هم رفتن اعضای خبرگان به دیدن ایشان، همه اینها معنیدار است. در عالم قدرت و بخصوص در عالم مناسبات روحانیون این رفتارها مقداری ظریف است.
با توجه به ملاحظاتی که وجود دارد، رفتن عدهای از اعضا مجلس خبرگان به دیدن آقای هاشمی در صورتی که ایشان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس خبرگان است و همانجا هم او را دیدهاند، به نوعی تأیید هم هست. یعنی اگر آن بیانیه داده شده، مخالفین بیانیه یا کسانی که معتقد بودند این بیانیه لحن مناسبی ندارد به نوعی با دیدار با آقای هاشمی ابراز موضع کردهاند.
به نظر من شاید آقای هاشمی فکر میکند هنوز میتواند نه از طریق راهکارهای حقوقی، بلکه از مسیر ریش سفیدی و طرح با مقامات قدرتمند نظام به بخشی از آن چهار خواستهای که در خطبههای نماز جمعه مطرح کرد، برسد. خواستههایی مثل آزادی زندانیان سیاسی، فضای بازتر مطبوعات، منع تعقیب برخی از افراد و در عین حال یک نوع آشتی، و اینکه صدا و سیما کمی هم به مخالفین داخل حاکمیت هم تریبون بدهد.
به نظر من ایشان سعی میکند با آن روش خاص به بخشی از این خواستهها دست پیدا کند.
به نظر من ضعیفترین قسمت این بیانیه، نحوه برخورد با دولت بخصوص از موضع حمایتی است. یعنی از دولت وظایفی خواسته شده تا به عنوان دولت مستقل این وظایف را انجام دهد. زبان حمایتی از دولت در این بیانیه بسیار کم است.
بخصوص الان در نگاه خبرگان، آقای هاشمی با آقای احمدینژاد مسئله دارد نه با کل نظام. به نوعی وقتی به آقای احمدینژاد التفاتی نمیشود یک نوع توجه پیچیده به آقای هاشمی است.
نگاه سنتی معمولاً هم در مسائل مذهبی و هم در مسائل سیاسی، حتی الامکان از موضعگیری صریح پرهیز میکنند. همین که موضعگیری صریحی از سوی مجلس خبرگان بر علیه آقای هاشمی نمیشود، نشاندهنده تمایل هم هست.
آقای هاشمی رفسنجانی قبلاً گفته بود بزرگان مشغول تدوین راهی برای بیرون رفتن از وضعیت سیاسی بعد از انتخابات ۲۲ خرداد هستند.
تقی رحمانی، تحلیلگر سیاسی در ایران، در گفتوگو با رادیو فردا به پرسشهایی در این مورد پاسخ گفته است.
- رادیو فردا: آقای رحمانی، صدور بیانیه پایانی اجلاس مجلس خبرگان رهبری در غیاب آقای هاشمی رفسنجانی، به چه معناست؟
تقی رحمانی: این بیانیه را طیفی از خبرگان تنظیم کردهاند که با آقای هاشمی، مرز دارند و آن راه حل آقای هاشمی را باور ندارند. ولی کسانی که با این بیانیه مخالف باشند بالطبع مصلحت نمیبینند که مخالفت خود را با این بیانیه اعلام کنند. روش آقای هاشمی هم تا به حال استفاده حقوقی از اختیارات مجلس خبرگان یا تشخیص مصلحت نبوده است و بعد از این هم گمان نمیکنم باشد.
آنهایی که به آقای هاشمی چندان تمایلی ندارند، مثل آقای یزدی یا حتی آقای احمد خاتمی، اعلام میکنند که این بیانیه با نظر ریاست مجلس خبرگان بوده است اما در این بیانیه دیدگاههای آقای هاشمی منعکس نیست.
- به اعتقاد شما می شود این بیانیه صادر شده را به حساب این گذاشت که در تلاشند تا آقای هاشمی رفسنجانی را از ریاست مجلس خبرگان کنار بگذارند؟ یا اینکه نقشش را کمرنگ کنند؟
کنار گذاشتن هاشمی الان ممکن نیست. الان با توجه به راهپیمایی روز قدس و حضور گسترده مردم و اینکه حتی دستگیری زندانیان سیاسی هم مسئله را آرام نکرده، بلکه جنبش سبز مردم دیگر از حوزه سیاسیون و احزاب هم فراتر رفته و لایههای جامعه مدنی و نهادهای غیر رسمی را هم فرا گرفته است، به اعتقاد من کنار گذاشتن آقای هاشمی چندان عملی نیست.
آقای هاشمی معمولاً روش مدیریت پنهانی و میانجیگری را بیشتر قبول دارد. او دنبال توافقهایی غیر از راهکارهای حقوقی است. این روش را بیشتر مؤثر میداند. در خطبههای نماز جمعه عید فطر، ایشان تلویحاً از سوی رهبر انقلاب تبرئه شد. چیزی که مخالفین هاشمی چندان دوست ندارند و به آن رضایت نمیدادند. مخالفین ایشان از موضع قدرت برخورد دارند و این کشمکشها به هیچ نتیجه تعیینکننده و مشخصی نرسیده است.
این بیانیه خبرگان، نبودن آقای هاشمی و ابراز اینکه [این بیانیه را] آقای هاشمی دیده است، بعد هم رفتن اعضای خبرگان به دیدن ایشان، همه اینها معنیدار است. در عالم قدرت و بخصوص در عالم مناسبات روحانیون این رفتارها مقداری ظریف است.
با توجه به ملاحظاتی که وجود دارد، رفتن عدهای از اعضا مجلس خبرگان به دیدن آقای هاشمی در صورتی که ایشان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس خبرگان است و همانجا هم او را دیدهاند، به نوعی تأیید هم هست. یعنی اگر آن بیانیه داده شده، مخالفین بیانیه یا کسانی که معتقد بودند این بیانیه لحن مناسبی ندارد به نوعی با دیدار با آقای هاشمی ابراز موضع کردهاند.
- اشاره کردید به متنی که آقای هاشمی رفسنجانی در موردش صحبت کردند. اما آیتالله موسوی جزایری در گفتوگو با خبرگزاری فارس گفتهاند که طرح برونرفت از اوضاع کنونی را آقای هاشمی با اعضای مجلس خبرگان در میان نگذاشته و ایشان از این موضوع بیخبرند. آیا این نشان دهنده این است که آن طرح بدون آن که نیاز باشد که با عدهِای از اعضای مجلس خبرگان در میان گذاشته شود، پیگیری میشود؟
به نظر من شاید آقای هاشمی فکر میکند هنوز میتواند نه از طریق راهکارهای حقوقی، بلکه از مسیر ریش سفیدی و طرح با مقامات قدرتمند نظام به بخشی از آن چهار خواستهای که در خطبههای نماز جمعه مطرح کرد، برسد. خواستههایی مثل آزادی زندانیان سیاسی، فضای بازتر مطبوعات، منع تعقیب برخی از افراد و در عین حال یک نوع آشتی، و اینکه صدا و سیما کمی هم به مخالفین داخل حاکمیت هم تریبون بدهد.
به نظر من ایشان سعی میکند با آن روش خاص به بخشی از این خواستهها دست پیدا کند.
- در بیانیه پایانی مجلس خبرگان رهبری، رقم ۸۵ درصدی مشارکت رای دهندگان در انتخابات ۲۲ خردادماه ذکر شده بود اما به رقم ۶۲ درصدی آرا به نفع آقای احمدینژاد، یعنی نتیجه اعلام شده اشاره نشده بود. در حالی که به آقای احمدینژاد به عنوان پیروز انتخابات تبریک گفته شده است. آیا به اعتقاد شما این امر معنای خاصی دارد؟ یا اینکه میشود گفت این مورد از قلم افتاده است؟
به نظر من ضعیفترین قسمت این بیانیه، نحوه برخورد با دولت بخصوص از موضع حمایتی است. یعنی از دولت وظایفی خواسته شده تا به عنوان دولت مستقل این وظایف را انجام دهد. زبان حمایتی از دولت در این بیانیه بسیار کم است.
بخصوص الان در نگاه خبرگان، آقای هاشمی با آقای احمدینژاد مسئله دارد نه با کل نظام. به نوعی وقتی به آقای احمدینژاد التفاتی نمیشود یک نوع توجه پیچیده به آقای هاشمی است.
نگاه سنتی معمولاً هم در مسائل مذهبی و هم در مسائل سیاسی، حتی الامکان از موضعگیری صریح پرهیز میکنند. همین که موضعگیری صریحی از سوی مجلس خبرگان بر علیه آقای هاشمی نمیشود، نشاندهنده تمایل هم هست.