بسمالرحمنالرحیم
السلام علیک یا اباعبدالله. انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و وال لمن والاکم و عاد لمن عاداکم. فیالیتنی کنت معکم فافوز فوزا عظیما.
همواره به اینجانب و دوستان گفته میشد که اگر شما اطلاعیه ندهید مردم به خیابانها نخواهند آمد و آنان از اعتراضات و مطالبات خود دست برخواهند داشت وآرامش به کشور برخواهد گشت. بنده به عنوان یک همراه جنبش عظیم سبز مردمی با این نظر موافق نبودم و میاندیشیدم که تا اصلاحات لازم با تکیه بر اصول روشن که میتوان آنها را از قانون اساسی استخراج کرد صورت نگیرد، آب رفته به جوی باز نخواهد گشت.
برای مراسم عاشورای حسینی علیرغم درخواستهای فراوان، نه جناب حجتالاسلام والمسلمین کروبی اطلاعیه دادند و نه حجتالاسلام والمسلمین خاتمی اطلاعیه صادر کردند و نه بنده و دوستانم. با این وصف یک بار دیگر مردمی خداجوی به صحنه آمدند و نشان دادند که شبکههای وسیع اجتماعی و مدنی که در طول انتخابات و بعد از آن به صورت خودجوش شکل گرفته است، منتظر اطلاعیه و بیانیه نمیمانند. در حالی که مردم نه روزنامه همراه و مشوقی در کنار خود داشتند و نه از صدا و سیما، به عنوان رسانهای ملی و بیطرف و منصف و عاقل بهره میبردند. باز همه ملتها و جهانیان شاهد بودند که در میان طوفانی از تهدیدها و تبلیغات و تکفیرها و اهانتها عزاداران حسینی در این روز مقدس حسین حسینگویان به صورت مسالمتآمیز و بدون شعارهای تند روانه میدانها و مسیرهایی شدند که خود انتخاب کرده بودند و این بار نیز چون دفعات گذشته با اعمال تحریکآمیز مواجه شدند، خشونتهای غیرقابل باور چون زیر کردن راهپیمايان، تیراندازی نیروهای لباس شخصی که امروز هویت آنها بر کسی پوشیده نیست و روز بهروز پرده از چهره آنان و سرانشان کنار زده میشود، فاجعهای را آفرید که اثرات آن به این زودی از صحنه سیاسی کشورمان رخت برنخواهد بست.
مشاهده فیلمهای تکاندهنده عاشورا نشان میدهد که اگر شعارها و حرکات جاهایی به سمت افراط غیر قابل قبول کشانده میشود، ناشی از به زیر انداختن افراد بیگناه از روی پلها و بلندیها، تیراندازیها و آدم زیر کردنها و ترورهاست. جالب آن که در بعضی از این فیلمها دیده شده است که مردم در پشت چهره نیروهای انتظامی و بسیجی مهاجم برادران خود را میبینند و در شرایط بحرانی و پر از خشم و هیاهوی آن روز سعی میکنند بدانها آسیبی نرسد. اگر صدا و سیما یک جو انصاف و عقل داشت میتوانست برای تلطیف فضا و نزدیک کردن مردم به همدیگر گوشهای از این صحنهها را نشان دهد. ولی هیهات! جریان روزهای بعد از عاشورا و گسترش دستگیریها و دیگر تمهیدات دولتی نشان میدهد که مسئولان اشتباهات گذشته را این بار در وسعت بیشتر تکرار میکنند و آنها میاندیشند سیاست ارعاب تنها راه حل است.
گیرم که چند روز با دستگیریها، خشونتها، تهدیدها و بستن دهان روزنامهها و رسانهها سکوت برقرار گردید، تغییر قضاوت مردم را نسبت به نظام چگونه حل میکنید؟ تخریب مشروعیت را چگونه جبران مینمایید؟ نگاه ملامتآمیز و متعجب همه جهانیان از این همه خشونت یک دولت به ملت خود را چگونه تغییر میدهید؟ با مشکلات بر زمین مانده اقتصادی و معیشتی کشور که به دلیل ضعف مفرط دولت روزبهروز وخیمتر میشود چه میکنید؟ با چه پشتوانهای از کارآمدی و انسجام ملی و سیاست خارجی موثر، سایه قطعنامهها و امتیازخواهیهای بیشتر را در سطح بینالملل از سر کشور و ملتمان دور میکنید؟
اینان میاندیشند با عقب راندن نخبگان و روشنفکران و دانشگاهیان و فعالان از صحنه سیاسی خواهند توانست بدون پرداختن ریشهای به مسائل امروز کشور به دیروز قبل از انتخابات برگردند؟ اما کسانی که تاریخ را خواندهاند و کمی با ماهیت پیچیده جوامع آشنایی دارند میدانند که این تفکر ناشی از یک توهم واقعگریز و پناه بردن به رویکردهای کمعمق و گولزننده است.
بنده به صراحت و روشنی میگویم فرمان اعدام و قتل و زندانی کروبی و موسوی و امثال ما مشکل را حل نخواهد کرد. سخنان روز چهارشنبه میدان انقلاب و قبل از آن نماز جمعه هفته پیش دانشگاه که توسط چهرههای منتسب به نظام ایراد گردید، نتایج هر نوع اقدام تروریستی را مستقیما به سمت کانون نشانه خواهد رفت و گره مشکل بحران کنونی را ناگشودنی خواهد ساخت. گوساله و بزغاله خواندن بخش عظیمی از جامعه و خش و خاشاک نامیدن آنان و مباح کردن خون عزاداران حسینی فاجعهای است که هماکنون توسط افرادی مشخص و صدا و سیما در جامعه رخ داده است. این چه سخنرانی است که از تریبون دولتی مردم را به جنگ با یکدیگر دعوت میکند و یک عده را حزبالله مینامد و عدهای دیگر را حزبالشیطان؟ بارها در یک سخنرانی کوتاه اعلام میکند مردم توجه کنید جنگ است! آیا این سخنان دعوت به جنگ و شورش داخلی نیست؟ با توجه به استفاده از اصطلاحات مذهبی و اشاره به آیات و روایات، این مراجع عظام و روحانیون فاضل هستند که میتوانند بگویند با این گونه اشخاص چه میتوان کرد.
آن چه به بنده به عنوان یک فرد کوچک این جامعه مربوط میشود استقبال از هر هجمهای در راه اسلام و کشور عزیزمان است و سخنان چند روز اخیر بنده را به یاد کلام امام رحمهالله علیه میاندازد که «بکشید ما را، ما نیرومندتر میشویم». بنده ابایی ندارم که یکی از شهدایی باشم که مردم بعد از انتخابات در راه مطالبات به حق دینی و ملی خود تقدیم کردند و خون من رنگینتر از آن شهدا نیست.
بنده به صراحت میگویم تا وجود یک بحران جدی در کشور به رسمیت شناخته نشود، راهی برای خروج از مشکلات و مسائل پیدا نخواهد شد. عدم اذعان به بحران توجیهگر ادامه راه حلهای سرکوبگرانه خواهد شد. اذعان به وضعیت بحرانی میتواند راه حل را نه در سرکوب که بر سر آشتی ملی قرار دهد. تهمت بیدینی و همراهی با قدرتهای بیگانه مستکبر و افراد بدنام و جریانهای منحوسی چون منافقین به فرض آن که به حذف فیزیکی تعدادی از خدمتگزاران اسلام و مردم منتهی شود ناشی از چشم بستن به ماهیت مشکلات ملی کشور است. من به عنوان یک دلسوز میگویم منافقین با خیانتها و جنایتهای خود مردهاند، شما برای کسب امتیازهای جناحی و کینهورزی آنها را زنده نکنید.
من لازم میدانم قبل از آن که راه حل خودم را برای خروج از بحران مطرح سازم، برهویت اسلامی و ملی و مخالف سلطه بیگانگان و وفادار به قانون اساسی ما و جنبش سبز تاکید نمایم. ما پیروان اباعبدالله حسین علیهالسلام هستیم. ما شیفتگان حریتی هستیم که منادیش آن امام مظلوم بود. ما پیرو کسی هستیم که در قلمرو وسیع اسلامی ربودن خلخالی از پای یک زن را برنمیتابید. ما معتقد به تفسیر رحمانی از اسلام هستیم که انسانها را یا همکیش هم میدانند و یا همسانانی در خلقت. نگاهی که بر کرامت ذاتی انسان باور دارد و برنمیتابد که ضارب او در زندان با غذایی جز شبیه غذای او نگهداری شود یا مورد شکنجه و امثال آن قرار گیرد.
بنده و دوستان عزیزم که امروز بسیاری از آنها در زندانها محبوس هستند پایبندان سرسخت استقلال کشور هستیم و از این که بازار اسلامی ما تبدیل به یک بازار مکاره برای کالاهای بیگانه شده است رنج میبریم. ما به شدت با فساد موجود که ناشی از سیاستهای سوء و عدم تدبیر است مخالفیم. ما میگوییم نهاد بزرگ و تاثیرگذاری چون سپاه اگر هر روز چرتکه بیاندازد که قیمت سهام چقدر بالا و پائین رفته نمیتواند از کشور و منافع ملی آن دفاع نماید؛ هم خود به فساد کشیده میشود و هم کشور را به فساد میکشاند. ما میگوییم و حاضریم در مباحثات نشان دهیم که امروز منافع و حقوق مستضعفان و کارگران و کارمندان و سایر اقشار ملت در یک فساد بزرگ در حال غرق شدن است. جنبش سبز مخالف دروغ است و آن را آفتی خانمانبرانداز برای کشور میداند و از این رو دروغهای سیاسی و امنیتی و اقتصادی و فرهنگی و امثال آن را خطری بزرگ برای کشور میدانیم.
ما یک دولت و نظام صادق و رئوف و با شفقت و مبتنی بر آراء مردم میخواهیم که به تنوع آرا و عقاید مردم نه به شکل تهدید، که بلکه به صورت یک فرصت نگاه کند. ما سرک کشیدن به زندگی خصوصی مردم، تفتیش عقاید، تجسس، بستن روزنامهها و محدود کردن رسانهها را مخالف دین مترقی و رهاییبخش خود و مخالف قانون اساسی برآمده از این دین میدانیم. ما ضایع کردن یک ریال از بیتالمال را در جهت اهداف باندی و جناحی حرام میدانیم و میگوییم که سند چشمانداز ملی بیست ساله که به تایید همه ارکان نظام رسیده است امروز به یک ورق پاره بیارزش تبدیل شده است. ما هشدار میدهیم که رقیبان بزرگی در منطقه با رشدهای اقتصادی دو رقمی در حال ظهور هستند و روز به روز قویتر میشوند. در حالی که ما متاسفانه از دادن یک بودجه سالانه و نگهداشتن حسابهای ذخیره ارزی و امانت در سپردههای مردم و پاسخگویی در مقابل دیوان محاسبات عمومی و مجلس شورای اسلامی عاجز هستیم.
ما نه آمریکایی هستیم و نه انگلیسی. تا حال نه کارت تبریکی برای روسای کشورهای بزرگ فرستادهایم و نه امید یاری آنها را داریم و میدانیم با اصالت قدرت در روابط بیناللمل هر کشور به دنبال منافع ملی خود است و ما بیزار از کسانی هستیم که بر عرف و اعتقادات دینی و ملی ملت خود احترام نمیگذارند. و مضحک است که به ما تهمت اهانت به قرآن، عاشورای امام حسین یا پاره کردن عکس حضرت امام قدس سره زده شود. مسلما حرمتشکنی اگر در روز عاشورا صورت گرفته باشد مورد تایید ما نیست، اما بدترین نوع حرمتشکنی را کشتن بندگان بیگناه و عزادار در روز عاشورا و در ماههای حرام میدانیم.
اما من برآنم که راه حل مشکلات پیش آمده و بحران موجود چنین است؛ وضعیت کشور امروز چون رودخانه خروشان و عظیمی است که سیلابهای تند و حوادث گوناگون باعث طغیان و گلآلود شدن آن شده است. راه آرام کردن این رودخانه بزرگ و روشن ساختن و زلال کردن آب آن در یک اقدام سریع و عاجل امکانپذیر نیست. اندیشیدن به این گونه راه حلها که عدهای توبه کنند و عدهای معامله کنند و بده و بستانی صورت گیرد تا این مشکل بزرگ حل شود عملا به بیراهه رفتن است.
بنده راه حل را در روانه ساختن نهرها و چشمههایی از آب روشن و شیرین به بستر این رودخانه میدانم که بهتدریج و طی یک فرآیند تدریجی کیفیت آب و وضع رودخانه را تغییر دهد. و نیز اعتقاد دارم که هنوز دیر نشده است و نظام ما آن قدرت را دارد که در صورت تدبیر و در صورت داشتن یک نگاه احترامآمیز و توام با ملاطفت به همه ملت و اقشار آن این مهم را به انجام برساند. بنده تعدادی از این راه حلها را که چون نهرها و چشمههایی از آب روشن میتواند فضای ملی را تحت تأثیر قرار دهد و اوضاع را به سمت بهبود ببرد بیان میکنم:
۱- اعلام مسئولیتپذیری مستقیم دولت در مقابل ملت و مجلس و قوه قضائیه به نوعی که از دولت حمایتهای غیرمعمول در مقابل کاستیها و ضعفهایش نشود و دولت مستقیما پاسخگوی مشکلاتی باشد که برای کشور ایجاد کرده است. به یقین اگر دولت کارآمد و محق باشد خواهد توانست جواب مردم و مجلس را بدهد و اگر بیکفایت و ناکارآمد بود مجلس و قوه قضائیه در چهارچوب قانون اساسی با او برخورد خواهند کرد.
۲- تدوین قانون شفاف و اعتمادبرانگیز برای انتخاباتها به نوعی که اعتماد ملت را به یک رقابت آزاد و منصفانه و بدون خدعه و دخالت قانع سازد. این قانون باید شرکت همه ملت را علیرغم تفاوت در آرا و اندیشهها تضمین کند و جلوی دخالتهای سلیقهای و جناحی دستاندرکاران نظام را در همه سطوح منتفی سازد. مجالس اولیه انقلاب میتواند به عنوان الگویی مورد توجه قرار گیرند.
۳- آزادی زندانیان سیاسی و احیاء حیثیت و آبروی آنها. بنده یقین دارم که این اقدام نه به ضعف، که به درایت نظام تعبیر خواهد گشت. و نیز آگاهیم که جریانهای سیاسی منحطی با این راه حل مخالف هستند.
۴- آزادی مطبوعات و رسانهها و اجازه نشر مجدد روزنامههای توقیف شده جزء ضروریات روند بهبود است. ترس از آزادی مطبوعات باید از بین برود و تجربیات جهانی در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد. گسترش کانالهای ماهوارهای و اهمیت یافتن آنها و تاثیرگذاری قاطع این رسانه که به خوبی ناکافی بودن روشهای قدیمی و محدودیت صدا و سیما را میرساند . پارازیتها و محدودیتهای اینترنتی میتواند برای مدت کوتاهی اثرگذار باشد . تنها راه چاره داشتن رسانههایی متنوع و آگاه و آزاد در داخل کشور است. آیا زمان آن نرسیده است که با اقدامی شجاعانه و ناشی از اعتماد به متفکران و نیروهای خلاق جامعه، نگاهها را از آن سوی مرزها به شکوفایی خلاقیت سیاسی و فرهنگی و اجتماعی داخلی برگردانیم؟
۵- به رسمیت شناختن حقوق مردم برای اجتماعات قانونی و تشکیل احزاب و تشکلها و پایبندی به اصل ۲۷ قانون اساسی. اقدام در این زمینه که میتواند با درایت و همکاری همه علاقهمندان به کشور صورت گیرد در طول چند ماه میتواند فضایی توام با دوستی و محبت ملی را جایگزین درگیری سازمان بسیج و نیروهای امنیتی با مردم و یا درگیری مردم با مردم نماید.
به بندهای فوق پیشنهادات دیگری نیز میتوان اضافه کرد. به نظر بنده حتی یک جوی کوچک زلال در این بین میتواند مغتنم باشد. ضرورتی ندارد همه بندها با هم شروع شود. مشاهده عزم در این راه به روشنی افق کمک خواهد کرد. و کلام آخر آن که همه این پیشنهادات بدون نیاز به توافقنامه و مذاکره و دادوستدهای سیاسی و از موضع حکمت و تدبیر و خیرخواهی میتواند اجرایی شود.
السلام علیک یا اباعبدالله. انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و وال لمن والاکم و عاد لمن عاداکم. فیالیتنی کنت معکم فافوز فوزا عظیما.
همواره به اینجانب و دوستان گفته میشد که اگر شما اطلاعیه ندهید مردم به خیابانها نخواهند آمد و آنان از اعتراضات و مطالبات خود دست برخواهند داشت وآرامش به کشور برخواهد گشت. بنده به عنوان یک همراه جنبش عظیم سبز مردمی با این نظر موافق نبودم و میاندیشیدم که تا اصلاحات لازم با تکیه بر اصول روشن که میتوان آنها را از قانون اساسی استخراج کرد صورت نگیرد، آب رفته به جوی باز نخواهد گشت.
برای مراسم عاشورای حسینی علیرغم درخواستهای فراوان، نه جناب حجتالاسلام والمسلمین کروبی اطلاعیه دادند و نه حجتالاسلام والمسلمین خاتمی اطلاعیه صادر کردند و نه بنده و دوستانم. با این وصف یک بار دیگر مردمی خداجوی به صحنه آمدند و نشان دادند که شبکههای وسیع اجتماعی و مدنی که در طول انتخابات و بعد از آن به صورت خودجوش شکل گرفته است، منتظر اطلاعیه و بیانیه نمیمانند. در حالی که مردم نه روزنامه همراه و مشوقی در کنار خود داشتند و نه از صدا و سیما، به عنوان رسانهای ملی و بیطرف و منصف و عاقل بهره میبردند. باز همه ملتها و جهانیان شاهد بودند که در میان طوفانی از تهدیدها و تبلیغات و تکفیرها و اهانتها عزاداران حسینی در این روز مقدس حسین حسینگویان به صورت مسالمتآمیز و بدون شعارهای تند روانه میدانها و مسیرهایی شدند که خود انتخاب کرده بودند و این بار نیز چون دفعات گذشته با اعمال تحریکآمیز مواجه شدند، خشونتهای غیرقابل باور چون زیر کردن راهپیمايان، تیراندازی نیروهای لباس شخصی که امروز هویت آنها بر کسی پوشیده نیست و روز بهروز پرده از چهره آنان و سرانشان کنار زده میشود، فاجعهای را آفرید که اثرات آن به این زودی از صحنه سیاسی کشورمان رخت برنخواهد بست.
مشاهده فیلمهای تکاندهنده عاشورا نشان میدهد که اگر شعارها و حرکات جاهایی به سمت افراط غیر قابل قبول کشانده میشود، ناشی از به زیر انداختن افراد بیگناه از روی پلها و بلندیها، تیراندازیها و آدم زیر کردنها و ترورهاست. جالب آن که در بعضی از این فیلمها دیده شده است که مردم در پشت چهره نیروهای انتظامی و بسیجی مهاجم برادران خود را میبینند و در شرایط بحرانی و پر از خشم و هیاهوی آن روز سعی میکنند بدانها آسیبی نرسد. اگر صدا و سیما یک جو انصاف و عقل داشت میتوانست برای تلطیف فضا و نزدیک کردن مردم به همدیگر گوشهای از این صحنهها را نشان دهد. ولی هیهات! جریان روزهای بعد از عاشورا و گسترش دستگیریها و دیگر تمهیدات دولتی نشان میدهد که مسئولان اشتباهات گذشته را این بار در وسعت بیشتر تکرار میکنند و آنها میاندیشند سیاست ارعاب تنها راه حل است.
گیرم که چند روز با دستگیریها، خشونتها، تهدیدها و بستن دهان روزنامهها و رسانهها سکوت برقرار گردید، تغییر قضاوت مردم را نسبت به نظام چگونه حل میکنید؟ تخریب مشروعیت را چگونه جبران مینمایید؟ نگاه ملامتآمیز و متعجب همه جهانیان از این همه خشونت یک دولت به ملت خود را چگونه تغییر میدهید؟ با مشکلات بر زمین مانده اقتصادی و معیشتی کشور که به دلیل ضعف مفرط دولت روزبهروز وخیمتر میشود چه میکنید؟ با چه پشتوانهای از کارآمدی و انسجام ملی و سیاست خارجی موثر، سایه قطعنامهها و امتیازخواهیهای بیشتر را در سطح بینالملل از سر کشور و ملتمان دور میکنید؟
اینان میاندیشند با عقب راندن نخبگان و روشنفکران و دانشگاهیان و فعالان از صحنه سیاسی خواهند توانست بدون پرداختن ریشهای به مسائل امروز کشور به دیروز قبل از انتخابات برگردند؟ اما کسانی که تاریخ را خواندهاند و کمی با ماهیت پیچیده جوامع آشنایی دارند میدانند که این تفکر ناشی از یک توهم واقعگریز و پناه بردن به رویکردهای کمعمق و گولزننده است.
بنده به صراحت و روشنی میگویم فرمان اعدام و قتل و زندانی کروبی و موسوی و امثال ما مشکل را حل نخواهد کرد. سخنان روز چهارشنبه میدان انقلاب و قبل از آن نماز جمعه هفته پیش دانشگاه که توسط چهرههای منتسب به نظام ایراد گردید، نتایج هر نوع اقدام تروریستی را مستقیما به سمت کانون نشانه خواهد رفت و گره مشکل بحران کنونی را ناگشودنی خواهد ساخت. گوساله و بزغاله خواندن بخش عظیمی از جامعه و خش و خاشاک نامیدن آنان و مباح کردن خون عزاداران حسینی فاجعهای است که هماکنون توسط افرادی مشخص و صدا و سیما در جامعه رخ داده است. این چه سخنرانی است که از تریبون دولتی مردم را به جنگ با یکدیگر دعوت میکند و یک عده را حزبالله مینامد و عدهای دیگر را حزبالشیطان؟ بارها در یک سخنرانی کوتاه اعلام میکند مردم توجه کنید جنگ است! آیا این سخنان دعوت به جنگ و شورش داخلی نیست؟ با توجه به استفاده از اصطلاحات مذهبی و اشاره به آیات و روایات، این مراجع عظام و روحانیون فاضل هستند که میتوانند بگویند با این گونه اشخاص چه میتوان کرد.
آن چه به بنده به عنوان یک فرد کوچک این جامعه مربوط میشود استقبال از هر هجمهای در راه اسلام و کشور عزیزمان است و سخنان چند روز اخیر بنده را به یاد کلام امام رحمهالله علیه میاندازد که «بکشید ما را، ما نیرومندتر میشویم». بنده ابایی ندارم که یکی از شهدایی باشم که مردم بعد از انتخابات در راه مطالبات به حق دینی و ملی خود تقدیم کردند و خون من رنگینتر از آن شهدا نیست.
بنده به صراحت میگویم تا وجود یک بحران جدی در کشور به رسمیت شناخته نشود، راهی برای خروج از مشکلات و مسائل پیدا نخواهد شد. عدم اذعان به بحران توجیهگر ادامه راه حلهای سرکوبگرانه خواهد شد. اذعان به وضعیت بحرانی میتواند راه حل را نه در سرکوب که بر سر آشتی ملی قرار دهد. تهمت بیدینی و همراهی با قدرتهای بیگانه مستکبر و افراد بدنام و جریانهای منحوسی چون منافقین به فرض آن که به حذف فیزیکی تعدادی از خدمتگزاران اسلام و مردم منتهی شود ناشی از چشم بستن به ماهیت مشکلات ملی کشور است. من به عنوان یک دلسوز میگویم منافقین با خیانتها و جنایتهای خود مردهاند، شما برای کسب امتیازهای جناحی و کینهورزی آنها را زنده نکنید.
من لازم میدانم قبل از آن که راه حل خودم را برای خروج از بحران مطرح سازم، برهویت اسلامی و ملی و مخالف سلطه بیگانگان و وفادار به قانون اساسی ما و جنبش سبز تاکید نمایم. ما پیروان اباعبدالله حسین علیهالسلام هستیم. ما شیفتگان حریتی هستیم که منادیش آن امام مظلوم بود. ما پیرو کسی هستیم که در قلمرو وسیع اسلامی ربودن خلخالی از پای یک زن را برنمیتابید. ما معتقد به تفسیر رحمانی از اسلام هستیم که انسانها را یا همکیش هم میدانند و یا همسانانی در خلقت. نگاهی که بر کرامت ذاتی انسان باور دارد و برنمیتابد که ضارب او در زندان با غذایی جز شبیه غذای او نگهداری شود یا مورد شکنجه و امثال آن قرار گیرد.
بنده و دوستان عزیزم که امروز بسیاری از آنها در زندانها محبوس هستند پایبندان سرسخت استقلال کشور هستیم و از این که بازار اسلامی ما تبدیل به یک بازار مکاره برای کالاهای بیگانه شده است رنج میبریم. ما به شدت با فساد موجود که ناشی از سیاستهای سوء و عدم تدبیر است مخالفیم. ما میگوییم نهاد بزرگ و تاثیرگذاری چون سپاه اگر هر روز چرتکه بیاندازد که قیمت سهام چقدر بالا و پائین رفته نمیتواند از کشور و منافع ملی آن دفاع نماید؛ هم خود به فساد کشیده میشود و هم کشور را به فساد میکشاند. ما میگوییم و حاضریم در مباحثات نشان دهیم که امروز منافع و حقوق مستضعفان و کارگران و کارمندان و سایر اقشار ملت در یک فساد بزرگ در حال غرق شدن است. جنبش سبز مخالف دروغ است و آن را آفتی خانمانبرانداز برای کشور میداند و از این رو دروغهای سیاسی و امنیتی و اقتصادی و فرهنگی و امثال آن را خطری بزرگ برای کشور میدانیم.
ما یک دولت و نظام صادق و رئوف و با شفقت و مبتنی بر آراء مردم میخواهیم که به تنوع آرا و عقاید مردم نه به شکل تهدید، که بلکه به صورت یک فرصت نگاه کند. ما سرک کشیدن به زندگی خصوصی مردم، تفتیش عقاید، تجسس، بستن روزنامهها و محدود کردن رسانهها را مخالف دین مترقی و رهاییبخش خود و مخالف قانون اساسی برآمده از این دین میدانیم. ما ضایع کردن یک ریال از بیتالمال را در جهت اهداف باندی و جناحی حرام میدانیم و میگوییم که سند چشمانداز ملی بیست ساله که به تایید همه ارکان نظام رسیده است امروز به یک ورق پاره بیارزش تبدیل شده است. ما هشدار میدهیم که رقیبان بزرگی در منطقه با رشدهای اقتصادی دو رقمی در حال ظهور هستند و روز به روز قویتر میشوند. در حالی که ما متاسفانه از دادن یک بودجه سالانه و نگهداشتن حسابهای ذخیره ارزی و امانت در سپردههای مردم و پاسخگویی در مقابل دیوان محاسبات عمومی و مجلس شورای اسلامی عاجز هستیم.
ما نه آمریکایی هستیم و نه انگلیسی. تا حال نه کارت تبریکی برای روسای کشورهای بزرگ فرستادهایم و نه امید یاری آنها را داریم و میدانیم با اصالت قدرت در روابط بیناللمل هر کشور به دنبال منافع ملی خود است و ما بیزار از کسانی هستیم که بر عرف و اعتقادات دینی و ملی ملت خود احترام نمیگذارند. و مضحک است که به ما تهمت اهانت به قرآن، عاشورای امام حسین یا پاره کردن عکس حضرت امام قدس سره زده شود. مسلما حرمتشکنی اگر در روز عاشورا صورت گرفته باشد مورد تایید ما نیست، اما بدترین نوع حرمتشکنی را کشتن بندگان بیگناه و عزادار در روز عاشورا و در ماههای حرام میدانیم.
اما من برآنم که راه حل مشکلات پیش آمده و بحران موجود چنین است؛ وضعیت کشور امروز چون رودخانه خروشان و عظیمی است که سیلابهای تند و حوادث گوناگون باعث طغیان و گلآلود شدن آن شده است. راه آرام کردن این رودخانه بزرگ و روشن ساختن و زلال کردن آب آن در یک اقدام سریع و عاجل امکانپذیر نیست. اندیشیدن به این گونه راه حلها که عدهای توبه کنند و عدهای معامله کنند و بده و بستانی صورت گیرد تا این مشکل بزرگ حل شود عملا به بیراهه رفتن است.
بنده راه حل را در روانه ساختن نهرها و چشمههایی از آب روشن و شیرین به بستر این رودخانه میدانم که بهتدریج و طی یک فرآیند تدریجی کیفیت آب و وضع رودخانه را تغییر دهد. و نیز اعتقاد دارم که هنوز دیر نشده است و نظام ما آن قدرت را دارد که در صورت تدبیر و در صورت داشتن یک نگاه احترامآمیز و توام با ملاطفت به همه ملت و اقشار آن این مهم را به انجام برساند. بنده تعدادی از این راه حلها را که چون نهرها و چشمههایی از آب روشن میتواند فضای ملی را تحت تأثیر قرار دهد و اوضاع را به سمت بهبود ببرد بیان میکنم:
۱- اعلام مسئولیتپذیری مستقیم دولت در مقابل ملت و مجلس و قوه قضائیه به نوعی که از دولت حمایتهای غیرمعمول در مقابل کاستیها و ضعفهایش نشود و دولت مستقیما پاسخگوی مشکلاتی باشد که برای کشور ایجاد کرده است. به یقین اگر دولت کارآمد و محق باشد خواهد توانست جواب مردم و مجلس را بدهد و اگر بیکفایت و ناکارآمد بود مجلس و قوه قضائیه در چهارچوب قانون اساسی با او برخورد خواهند کرد.
۲- تدوین قانون شفاف و اعتمادبرانگیز برای انتخاباتها به نوعی که اعتماد ملت را به یک رقابت آزاد و منصفانه و بدون خدعه و دخالت قانع سازد. این قانون باید شرکت همه ملت را علیرغم تفاوت در آرا و اندیشهها تضمین کند و جلوی دخالتهای سلیقهای و جناحی دستاندرکاران نظام را در همه سطوح منتفی سازد. مجالس اولیه انقلاب میتواند به عنوان الگویی مورد توجه قرار گیرند.
۳- آزادی زندانیان سیاسی و احیاء حیثیت و آبروی آنها. بنده یقین دارم که این اقدام نه به ضعف، که به درایت نظام تعبیر خواهد گشت. و نیز آگاهیم که جریانهای سیاسی منحطی با این راه حل مخالف هستند.
۴- آزادی مطبوعات و رسانهها و اجازه نشر مجدد روزنامههای توقیف شده جزء ضروریات روند بهبود است. ترس از آزادی مطبوعات باید از بین برود و تجربیات جهانی در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد. گسترش کانالهای ماهوارهای و اهمیت یافتن آنها و تاثیرگذاری قاطع این رسانه که به خوبی ناکافی بودن روشهای قدیمی و محدودیت صدا و سیما را میرساند . پارازیتها و محدودیتهای اینترنتی میتواند برای مدت کوتاهی اثرگذار باشد . تنها راه چاره داشتن رسانههایی متنوع و آگاه و آزاد در داخل کشور است. آیا زمان آن نرسیده است که با اقدامی شجاعانه و ناشی از اعتماد به متفکران و نیروهای خلاق جامعه، نگاهها را از آن سوی مرزها به شکوفایی خلاقیت سیاسی و فرهنگی و اجتماعی داخلی برگردانیم؟
۵- به رسمیت شناختن حقوق مردم برای اجتماعات قانونی و تشکیل احزاب و تشکلها و پایبندی به اصل ۲۷ قانون اساسی. اقدام در این زمینه که میتواند با درایت و همکاری همه علاقهمندان به کشور صورت گیرد در طول چند ماه میتواند فضایی توام با دوستی و محبت ملی را جایگزین درگیری سازمان بسیج و نیروهای امنیتی با مردم و یا درگیری مردم با مردم نماید.
به بندهای فوق پیشنهادات دیگری نیز میتوان اضافه کرد. به نظر بنده حتی یک جوی کوچک زلال در این بین میتواند مغتنم باشد. ضرورتی ندارد همه بندها با هم شروع شود. مشاهده عزم در این راه به روشنی افق کمک خواهد کرد. و کلام آخر آن که همه این پیشنهادات بدون نیاز به توافقنامه و مذاکره و دادوستدهای سیاسی و از موضع حکمت و تدبیر و خیرخواهی میتواند اجرایی شود.