تنها ساعاتی از عاشورای سال ۸۸ نگذشته بود، که رسانههایی که تقریبا همگی یا مستقیما به دولت وابستهاند یا از اصولگرایان حمایت میکنند خبرهای مختلفی را در مورد رخدادهای تهران و شهرهای دیگر منتشر کردند که بسیاری از آنها پس از مدتی «شایعه» قلمداد شد. بخش بزرگی از اخبار منتشر شده از این رسانهها نیز شباهتی به آنچه شهروندروزنامهنگاران در وبسایتهای اجتماعی منتشر کرده بودند، نداشت.
خبرگزاریهای وابسته به دولت پس از راهپیمایی طرفداران آیتالله خامنهای، خبر دادند که موسوی و کروبی تهران را ترک کرده و به شمال ایران رفتهاند.
خبرگزاری ایرنا بدون نام بردن از آقايان موسوى و كروبى نوشت: «دو تن از عوامل اصلى اغتشاشات پس از انتخابات به دنبال وقوع حوادث تلخ روز عاشورا و افزايش مطالبات مردم خشمگين براى مجازات آنها، امروز از تهران به سوى شمال گريختند.»
تنها اندکی بعد، فرزند مهدی كروبى در گفتوگو با سايت «پارلمان نيوز» - ارگان جناح اقليت مجلس- اين اخبار را «شايعه» نامید و آن را «زائيده ذهن» كسانى دانست كه به گفته او، « چون مىدانند به آرزوى خود دست نمىيابند، مى خواهند با انتشار شايعاتى از اين دست حداقل براى دقايقى در قالب خبر به اين آرزو دست پيدا كنند.»
اما این تنها «شایعه»ای نبود که پس از مدتی تکذیب شد.
رسانههای ایران –آن دسته که هنوز تعطیل و توقیف نشدهاند و تنها بازتاب دهنده نظرات و اندیشههای دولت و اصولگرایان نیستند- عملا از انعکاس اخبار مربوط به اعتراضها بازداشته شدهاند.
رهبران مخالف دولت نیز به هیچ رسانه رسمی در داخل کشور دسترسی ندارند و به جز برخی از وبسایتها، تقریبا دیگر رسانههای نیمه دولتی نیز اخبار مربوط به آنها یا تکذیبههایی که صادر میکنند را منعکس نمیکنند.
در عین حال بسیاری از رونامهنگاران نیز بازداشت شده یا اجبارا ایران را ترک کردهاند. صدها تن از فعلان سیاسی که بخشی از اخبار رهبران مخالف را منعکس میکردند نیز در بازداشت به سر میبرند.
گروه بزرگی از تحلیلگران مستقل میگویند در شرایط فعلی فضای رسانهای داخل ایران یکسویه شده است و امکان پخش شایعات علیه مخالفت دولت بیش از هر زمان دیگری است. به ویژه که تکذیبه این شایعات نیز –برخلاف قانون مطبوعات- بازتابی پیدا نمیکنند.
سراجالدین میردامادی، روزنامهنگار در پاریس به رادیو فردا میگوید: وارد مرحله جدیدی شدیم. البته از قبل هم کمابیش این کارها صورت میگرفت. ولی جنگ رسانهای که الان رسانههای وابسته به حاکمیت دنبال میکنند با یک برنامه ریزی و طراحی وسیعتری همراه است. البته بوده و به نظر میرسد که بعد از عاشورا بیشتر است. به این دلیل که به طور مشخص خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا و خبرگزاری فارس نیوز که نزدیک به محافل نظامی امنیتی هستند، صدا و سیما و روزنامه کیهان و چند روزنامه ریز و درشت دیگری که وابسته به آنها هستند، خطی را پیش میبرند و سعی میکنند در فرآیند این جنگ رسانهای که انجام میدهند، اخبار جعلی بسازند و تلاش کنند که هم روحیه جنبش سبز را تضعیف کنند و هم بتوانند چهره مخالفان و منتقدان، به ویژه رهبران جنبش سبز، آقایان موسوی و کروبی را، تخریب کنند.
با توجه به این که منتقدان و مخالفان در داخل از ابزارهای لازم برای پاسخگویی، تکذیب یا تصحیح اخبار حکومتی برخوردار نیستند، پس طبعا سناریویی که اینها دارند این است که اخبار جعلی برای تخریب رهبران جنبش و برای تضعیف روحیه حامیان و تودههای این جنبش ساخته میشود.
به نظر شما انتشار چنین اخبار جعلی چه تاثیری دارد؟
تا رهبران جنبش بیایند این اخبار را تکذیب کنند، با توجه به تنگناهای زیادی که وجود دارد و عدم دسترسی به رسانههای آزاد خارج از ایران، چند ساعتی طول میکشد. این چند ساعت خودش میتواند باعث شود که این اخبار متاسفانه توسط رسانههای غربی هم استفاده شود. چون به هر حال خبرگزاری جمهوری اسلامی به عنوان یک منبع رسمی تلقی میشود و انتظار نمیرود که بتواند این رسانه... یعنی غربیها این انتظار را ندارند که این خبر اساسا دروغ و جعلی را که هیچ ریشه و پایهای ندارد، ایرنا منتشر کند، نقل میکنند و طبعا در این چند ساعتی که رهبران آن خبر را تصحیح کنند، تکمیل کنند یا تکذیب کنند، در خارج از ایران هم فضای رسانهای گستردهای توسط رسانههای غربی ایجاد میشود.
انتشار اخبار به گفته شما «جعلی و دروغین» تا چه زمانی میتواند ادامه پیدا کند؟ با توجه به این که حتی خبرگزاریهای خارجی هم از آن نقل قول میکنند، بعدا بر مواضع خود دولت این چه تاثیری میتواند داشته باشد؟
اینها بر اساس تحلیلهای اشتباهی که دارند، فکر میکنند که مردم صرفا به رسانههای رسمی اتکا میکنند و گمان میکنند که با تمام تنگناهایی که ایجاد میکنند، مردم در این دنیای آزاد رسانهای بالاخره اطلاعات و اخبار صحیح را به دست نمیآورند.
شما وقتی میبینید که فرمانده نیروی انتظامی صحنهای را که هزاران و شاید میلیونها نفر در روی اینترنت میتوانند آن را ببینند تکذیب میکند و آن واقعیت را انکار میکند، به این دلیل است که فکر میکنند این نظام رسانهای غیرواقعگرایی را که ترسیم کردهاند، جواب داده است. درحالی که چنین نیست و این جواب نداده است.
مردم با تمام تنگناها اطلاعات را به دست میآورند و طبعا بعد از چندین بار دروغ گفتن و انتشار اخبار کذب، مردم اعتماد خودشان را، آنچنانکه از دست دادهاند، از رسانههای رسمی حکومت بیشتر از دست میدهند و طبعا آزادی اطلاعات و اخبار راه خودش را پیدا میکند و به دست مخاطبان و مردم میرسد.
وقتی هم که اطلاعات واقعی برسد مردم بر اساس آن اطلاعات واقعی عمل میکنند و نه بر اساس اخبار جعلی که صدا و سیما و کیهان و فارس و خبرگزاری ایرنا به دست مردم میدهند.
خبرگزاریهای وابسته به دولت پس از راهپیمایی طرفداران آیتالله خامنهای، خبر دادند که موسوی و کروبی تهران را ترک کرده و به شمال ایران رفتهاند.
خبرگزاری ایرنا بدون نام بردن از آقايان موسوى و كروبى نوشت: «دو تن از عوامل اصلى اغتشاشات پس از انتخابات به دنبال وقوع حوادث تلخ روز عاشورا و افزايش مطالبات مردم خشمگين براى مجازات آنها، امروز از تهران به سوى شمال گريختند.»
تنها اندکی بعد، فرزند مهدی كروبى در گفتوگو با سايت «پارلمان نيوز» - ارگان جناح اقليت مجلس- اين اخبار را «شايعه» نامید و آن را «زائيده ذهن» كسانى دانست كه به گفته او، « چون مىدانند به آرزوى خود دست نمىيابند، مى خواهند با انتشار شايعاتى از اين دست حداقل براى دقايقى در قالب خبر به اين آرزو دست پيدا كنند.»
اما این تنها «شایعه»ای نبود که پس از مدتی تکذیب شد.
رسانههای ایران –آن دسته که هنوز تعطیل و توقیف نشدهاند و تنها بازتاب دهنده نظرات و اندیشههای دولت و اصولگرایان نیستند- عملا از انعکاس اخبار مربوط به اعتراضها بازداشته شدهاند.
رهبران مخالف دولت نیز به هیچ رسانه رسمی در داخل کشور دسترسی ندارند و به جز برخی از وبسایتها، تقریبا دیگر رسانههای نیمه دولتی نیز اخبار مربوط به آنها یا تکذیبههایی که صادر میکنند را منعکس نمیکنند.
در عین حال بسیاری از رونامهنگاران نیز بازداشت شده یا اجبارا ایران را ترک کردهاند. صدها تن از فعلان سیاسی که بخشی از اخبار رهبران مخالف را منعکس میکردند نیز در بازداشت به سر میبرند.
گروه بزرگی از تحلیلگران مستقل میگویند در شرایط فعلی فضای رسانهای داخل ایران یکسویه شده است و امکان پخش شایعات علیه مخالفت دولت بیش از هر زمان دیگری است. به ویژه که تکذیبه این شایعات نیز –برخلاف قانون مطبوعات- بازتابی پیدا نمیکنند.
سراجالدین میردامادی، روزنامهنگار در پاریس به رادیو فردا میگوید: وارد مرحله جدیدی شدیم. البته از قبل هم کمابیش این کارها صورت میگرفت. ولی جنگ رسانهای که الان رسانههای وابسته به حاکمیت دنبال میکنند با یک برنامه ریزی و طراحی وسیعتری همراه است. البته بوده و به نظر میرسد که بعد از عاشورا بیشتر است. به این دلیل که به طور مشخص خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا و خبرگزاری فارس نیوز که نزدیک به محافل نظامی امنیتی هستند، صدا و سیما و روزنامه کیهان و چند روزنامه ریز و درشت دیگری که وابسته به آنها هستند، خطی را پیش میبرند و سعی میکنند در فرآیند این جنگ رسانهای که انجام میدهند، اخبار جعلی بسازند و تلاش کنند که هم روحیه جنبش سبز را تضعیف کنند و هم بتوانند چهره مخالفان و منتقدان، به ویژه رهبران جنبش سبز، آقایان موسوی و کروبی را، تخریب کنند.
با توجه به این که منتقدان و مخالفان در داخل از ابزارهای لازم برای پاسخگویی، تکذیب یا تصحیح اخبار حکومتی برخوردار نیستند، پس طبعا سناریویی که اینها دارند این است که اخبار جعلی برای تخریب رهبران جنبش و برای تضعیف روحیه حامیان و تودههای این جنبش ساخته میشود.
به نظر شما انتشار چنین اخبار جعلی چه تاثیری دارد؟
تا رهبران جنبش بیایند این اخبار را تکذیب کنند، با توجه به تنگناهای زیادی که وجود دارد و عدم دسترسی به رسانههای آزاد خارج از ایران، چند ساعتی طول میکشد. این چند ساعت خودش میتواند باعث شود که این اخبار متاسفانه توسط رسانههای غربی هم استفاده شود. چون به هر حال خبرگزاری جمهوری اسلامی به عنوان یک منبع رسمی تلقی میشود و انتظار نمیرود که بتواند این رسانه... یعنی غربیها این انتظار را ندارند که این خبر اساسا دروغ و جعلی را که هیچ ریشه و پایهای ندارد، ایرنا منتشر کند، نقل میکنند و طبعا در این چند ساعتی که رهبران آن خبر را تصحیح کنند، تکمیل کنند یا تکذیب کنند، در خارج از ایران هم فضای رسانهای گستردهای توسط رسانههای غربی ایجاد میشود.
انتشار اخبار به گفته شما «جعلی و دروغین» تا چه زمانی میتواند ادامه پیدا کند؟ با توجه به این که حتی خبرگزاریهای خارجی هم از آن نقل قول میکنند، بعدا بر مواضع خود دولت این چه تاثیری میتواند داشته باشد؟
اینها بر اساس تحلیلهای اشتباهی که دارند، فکر میکنند که مردم صرفا به رسانههای رسمی اتکا میکنند و گمان میکنند که با تمام تنگناهایی که ایجاد میکنند، مردم در این دنیای آزاد رسانهای بالاخره اطلاعات و اخبار صحیح را به دست نمیآورند.
شما وقتی میبینید که فرمانده نیروی انتظامی صحنهای را که هزاران و شاید میلیونها نفر در روی اینترنت میتوانند آن را ببینند تکذیب میکند و آن واقعیت را انکار میکند، به این دلیل است که فکر میکنند این نظام رسانهای غیرواقعگرایی را که ترسیم کردهاند، جواب داده است. درحالی که چنین نیست و این جواب نداده است.
مردم با تمام تنگناها اطلاعات را به دست میآورند و طبعا بعد از چندین بار دروغ گفتن و انتشار اخبار کذب، مردم اعتماد خودشان را، آنچنانکه از دست دادهاند، از رسانههای رسمی حکومت بیشتر از دست میدهند و طبعا آزادی اطلاعات و اخبار راه خودش را پیدا میکند و به دست مخاطبان و مردم میرسد.
وقتی هم که اطلاعات واقعی برسد مردم بر اساس آن اطلاعات واقعی عمل میکنند و نه بر اساس اخبار جعلی که صدا و سیما و کیهان و فارس و خبرگزاری ایرنا به دست مردم میدهند.