موضوع تحصیل فرزندان مسئولان جمهوری اسلامی، به کمیسیون امنیت مجلس شورای اسلامی راه یافته است. محمد مهدی شهریاری، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، هفته گذشته به خبرگزاری مهر گفت: در بین بحثهایی که درباره رابطه ایران و انگلیس در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس مطرح بود بحث تحصیل فرزندان مسئولین نظام در انگلیس نیز مطرح شد.
این گفتهها تازگی ندارد و طی روزهای گذشته خبرگزاریهای وابسته به دولت ایران خبرهای مختلفی را در مورد لزوم بازگرداندن فرزندان مسئولان «از کشورهای اروپایی» و «به خصوص» بریتانیا مطرح کردهاند.
این افراد که تعداد آنها ۴۰۰ نفر تخمین زده شده است، یا از ایران به اروپا فرستاده شدهاند و یا فرزندان دیپلماتهاییاند که در اروپا در حال گذراندن دوران ماموریت خود هستند.
علت بازگرداندن «بچهها» -به ویژه از بریتانیا- «تخاصم» عنوان شده است؛ كریم عابدی، یکی دیگر از اعضای كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، به خبرگزاری فارس گفته است: «وزارت امور خارجه به سفرای كشورمان در اروپا ابلاغ كرد از تحصیل فرزندان خود در برخی از این كشورها هم چون انگلیس كه با ما تخاصم دارند، جلوگیری كنند.»
گفتههای اخیر در پی حملات لفظی تند مقامهای ایرانی به سیاستهای بریتانیا طی ماههای گذشته صورت میگیرد. اما بازگرداندن فرزندان مسئولان در کنار انتقادهای تند صورت گرفته، پرسشهای جدیدی را نیز مطرح میکند.
اما این موضوع را وزرات خارجه جمهوری اسلامی تایید نمیکند. رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارتخانه، روز یکشنبه، اعلام کرد: ما بحث جدیدی که نشان دهنده ممنوعیت تحصیلات فرزندان ایرانی اعم از فرزندان مسئولان و غیرمسئولان در کشورهای اروپایی باشد، به این معنا نداریم.
البته آقای مهمانپرست هم بر «کاهش روابط» با بریتانیا اشاره کرده است و افزوده است که «یکی از موضوعاتی که برخی از سازمانها مطرح کردند این بود که اگر بخواهیم کاهش روابط را بررسی کنیم، فقط شامل روابط سیاسی نیست و می تواند شامل روابط تجاری، اقتصادی، سرمایهگذاری، مالی، کنسولی، دانشجویی، علمی، پزشکی و موارد دیگر باشد.»
سخنگوی وزارت خارجه ایران به زمان «کاهش روابط» اشارهای نکرده است. در عین حال این پرسش هم پیش میآید که آیا کاهش روابط -در این مورد خاص: در زمینه دانشجویی- تنها به معنی بازگرداندن دانشجویان از کشورهای اروپایی است و چنین چیزی به نفع یا ضرر کدام یک از طرفین است.
اما همه این سخنان در حالی مطرح میشود که محمود ملاباشی معاون دانشجویی وزارت علوم، شش ماه پیش گفته بود «حمايت وزارت علوم برای سه كشور آمريكا، انگليس و كانادا به عنوان بورسيه در حال حاضر تعليق است.» در نتیجه عملا «کاهش روابط در زمینه دانشجویی» مدتی است که صورت گرفته است. در نتیجه پرسش دیگری هم مطرح میشود؛ آیا فرزندان مسئولان بعد از تعلیق بورس به بریتانیا رفتهاند، یا آنها اساسا در دایره بورسیهشدگان قرار نمیگیرند؟
به هر حال انتقال دانشجویان ایرانی خارج از کشور بر اساس قانون -برای همه- شدنی است. این موضوع در آییننامه شورای عالی برنامهریزی در سال ۱۳۷۴ تصویب شده است. بر اساس این آییننامه دانشگاه مبداء باید موافق انتقال دانشجو به دانشگاه مقصد (ایران) باشد. و البته بر اساس قانون نباید تفاوتی در این مورد بین دانشجویان وجود داشته باشد.
۳۰ درصد کل دانشجویان بورسیه شده؟
تعداد دانشجویان ایرانی در کشورهای جهان مشخص نیست. حتی اگر وزارت علوم هم رقم دقیقی از بورسیه شدگان در اختیار داشته باشد، باز هم این افراد تنها بخشی از کل دانشجویانی هستند که بدون «حمایت» و خارج از دایره «حفاظت» جمهوری اسلامی در حال تحصیل در کشورهای مختلفاند.
تحصیل در کشورهای اروپایی در مقابل کشورهایی مانند مالزی سختتر است، همانطور که گرفتن ویزا از دسته اول سختتر است تا رفتن و درس خواندن در کشورهایی مانند مالزی. در نتیجه گروه بزرگی از دانشجویان در سالهای گذشته به کشورهایی رفتهاند که از مجارستان در اروپا تا ارمنستان و ترکیه در نزدیکی ایران و مالزی در جنوب شرق آسیا را در بر میگیرد.
این تعداد نامشخص بسیار بیشتر از دانشجویان بورسیه شده است. بر اساس آمار وزارت علوم کل دانشجویان بورسیه شده از اول انقلاب تا همینک ۱۲ هزار نفر است.
در مقایسه: بورس اروپایی «اراسموس» که یکی از مشهورترین کمکهای تحصیلی به دانشجویان است، سالانه حتی بیش از ۳۰۰ هزار دانشجو را پوشش میدهد. تنها در کشور اسپانیا بیش از ۲۰ هزار نفر میتوانند طی یک سال از این بورس استفاده کنند. این بورس -که تنها یکی از انواع کمکهای تحصیلی در کشور دوم است- شامل همه دانشجویانی میشود که در کشورهای اتحادیه اروپا درس میخوانند. در نزدیکی مرزهای ایران نیز میتوان به عربستان سعودی اشاره کرد؛ سالانه پنج هزار دانشجو با استفاده از «بورس تحصیلی ملک عبدالله» روانه کشورهای اروپایی و آمریکایی میشوند.
سه سال پیش در گردهمآیی با عنوان «گردهمايی دانشجويان ايرانی خارج از کشور» تعداد کل دانشجویان بورسیه دو هزار نفر عنوان شده بود. سال گذشته وزارت علوم این تعداد را کمی بیش از ۱۴۰۰ نفر اعلام کرد. مدیر کل بورس و امور دانشجویان خارج از کشور وزارت علوم نیز گفته است: «بر اساس برنامهای كه برای اعزام دانشجويان در سال ۸۹ اعلام شده است، حداقل میتوانيم ۲۰۰ نفر را بورس كنيم.» با این حساب و بر اساس گفتههای نمایندگان مجلس برای بازگرداندن ۴۰۰ تن از فرزندان مسئولان -چنانچه آنها بورسیه شدهاند- حدود ۳۰ درصد کل دانشجویان بورسیه شده، فرزندان مسئولاناند، که دو برابر تعداد کل بورسیهشدگان امسال است. از این تعداد چندین نفر نیز در کشوری درس میخوانند که «بورسیه در آنها شش ماه است که تعلیق شده. »
این گفتهها تازگی ندارد و طی روزهای گذشته خبرگزاریهای وابسته به دولت ایران خبرهای مختلفی را در مورد لزوم بازگرداندن فرزندان مسئولان «از کشورهای اروپایی» و «به خصوص» بریتانیا مطرح کردهاند.
این افراد که تعداد آنها ۴۰۰ نفر تخمین زده شده است، یا از ایران به اروپا فرستاده شدهاند و یا فرزندان دیپلماتهاییاند که در اروپا در حال گذراندن دوران ماموریت خود هستند.
علت بازگرداندن «بچهها» -به ویژه از بریتانیا- «تخاصم» عنوان شده است؛ كریم عابدی، یکی دیگر از اعضای كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، به خبرگزاری فارس گفته است: «وزارت امور خارجه به سفرای كشورمان در اروپا ابلاغ كرد از تحصیل فرزندان خود در برخی از این كشورها هم چون انگلیس كه با ما تخاصم دارند، جلوگیری كنند.»
حملات لفظی مقامهای ایرانی به ویژه زمانی بالا گرفت که آیتالله خامنهای در نخستین نمازجمعه پس از انتخابات ریاست جمهوری کشورهای اروپایی و از جمله «انگلیس» را «خبیث» خواند.
به گفته مدیر کل بورس و امور دانشجویان خارج وزارت علوم انتقال برخی از فرزندان مسئولان عملا رخ داده است. حسن مسلمی نایینی میگوید: بیش از ۲۰۰ نفر از فرزندان مسئولان دیپلماتهای ایرانی به داخل کشور انتقال یافتهاند.
اما این موضوع را وزرات خارجه جمهوری اسلامی تایید نمیکند. رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارتخانه، روز یکشنبه، اعلام کرد: ما بحث جدیدی که نشان دهنده ممنوعیت تحصیلات فرزندان ایرانی اعم از فرزندان مسئولان و غیرمسئولان در کشورهای اروپایی باشد، به این معنا نداریم.
البته آقای مهمانپرست هم بر «کاهش روابط» با بریتانیا اشاره کرده است و افزوده است که «یکی از موضوعاتی که برخی از سازمانها مطرح کردند این بود که اگر بخواهیم کاهش روابط را بررسی کنیم، فقط شامل روابط سیاسی نیست و می تواند شامل روابط تجاری، اقتصادی، سرمایهگذاری، مالی، کنسولی، دانشجویی، علمی، پزشکی و موارد دیگر باشد.»
سخنگوی وزارت خارجه ایران به زمان «کاهش روابط» اشارهای نکرده است. در عین حال این پرسش هم پیش میآید که آیا کاهش روابط -در این مورد خاص: در زمینه دانشجویی- تنها به معنی بازگرداندن دانشجویان از کشورهای اروپایی است و چنین چیزی به نفع یا ضرر کدام یک از طرفین است.
اما همه این سخنان در حالی مطرح میشود که محمود ملاباشی معاون دانشجویی وزارت علوم، شش ماه پیش گفته بود «حمايت وزارت علوم برای سه كشور آمريكا، انگليس و كانادا به عنوان بورسيه در حال حاضر تعليق است.» در نتیجه عملا «کاهش روابط در زمینه دانشجویی» مدتی است که صورت گرفته است. در نتیجه پرسش دیگری هم مطرح میشود؛ آیا فرزندان مسئولان بعد از تعلیق بورس به بریتانیا رفتهاند، یا آنها اساسا در دایره بورسیهشدگان قرار نمیگیرند؟
به هر حال انتقال دانشجویان ایرانی خارج از کشور بر اساس قانون -برای همه- شدنی است. این موضوع در آییننامه شورای عالی برنامهریزی در سال ۱۳۷۴ تصویب شده است. بر اساس این آییننامه دانشگاه مبداء باید موافق انتقال دانشجو به دانشگاه مقصد (ایران) باشد. و البته بر اساس قانون نباید تفاوتی در این مورد بین دانشجویان وجود داشته باشد.
۳۰ درصد کل دانشجویان بورسیه شده؟
رقم نامشخص
برخی از پروژهها غیر دولتی برای برآورد تعداد دانشجویان ایرانی در خارج از کشور شکل گرفته است که از آن جمله میتوان به
تحصیل در کشورهای اروپایی در مقابل کشورهایی مانند مالزی سختتر است، همانطور که گرفتن ویزا از دسته اول سختتر است تا رفتن و درس خواندن در کشورهایی مانند مالزی. در نتیجه گروه بزرگی از دانشجویان در سالهای گذشته به کشورهایی رفتهاند که از مجارستان در اروپا تا ارمنستان و ترکیه در نزدیکی ایران و مالزی در جنوب شرق آسیا را در بر میگیرد.
این تعداد نامشخص بسیار بیشتر از دانشجویان بورسیه شده است. بر اساس آمار وزارت علوم کل دانشجویان بورسیه شده از اول انقلاب تا همینک ۱۲ هزار نفر است.
در مقایسه: بورس اروپایی «اراسموس» که یکی از مشهورترین کمکهای تحصیلی به دانشجویان است، سالانه حتی بیش از ۳۰۰ هزار دانشجو را پوشش میدهد. تنها در کشور اسپانیا بیش از ۲۰ هزار نفر میتوانند طی یک سال از این بورس استفاده کنند. این بورس -که تنها یکی از انواع کمکهای تحصیلی در کشور دوم است- شامل همه دانشجویانی میشود که در کشورهای اتحادیه اروپا درس میخوانند. در نزدیکی مرزهای ایران نیز میتوان به عربستان سعودی اشاره کرد؛ سالانه پنج هزار دانشجو با استفاده از «بورس تحصیلی ملک عبدالله» روانه کشورهای اروپایی و آمریکایی میشوند.
سه سال پیش در گردهمآیی با عنوان «گردهمايی دانشجويان ايرانی خارج از کشور» تعداد کل دانشجویان بورسیه دو هزار نفر عنوان شده بود. سال گذشته وزارت علوم این تعداد را کمی بیش از ۱۴۰۰ نفر اعلام کرد. مدیر کل بورس و امور دانشجویان خارج از کشور وزارت علوم نیز گفته است: «بر اساس برنامهای كه برای اعزام دانشجويان در سال ۸۹ اعلام شده است، حداقل میتوانيم ۲۰۰ نفر را بورس كنيم.» با این حساب و بر اساس گفتههای نمایندگان مجلس برای بازگرداندن ۴۰۰ تن از فرزندان مسئولان -چنانچه آنها بورسیه شدهاند- حدود ۳۰ درصد کل دانشجویان بورسیه شده، فرزندان مسئولاناند، که دو برابر تعداد کل بورسیهشدگان امسال است. از این تعداد چندین نفر نیز در کشوری درس میخوانند که «بورسیه در آنها شش ماه است که تعلیق شده. »