لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ تهران ۲۰:۰۵

مبارزه با بدحجابی،سرکوب امنيتی در پوشش مذهب و فرهنگ


موج جديد حمله عليه زنان با شعار «مبارزه با بدحجابی».عکس تزئینی است.
موج جديد حمله عليه زنان با شعار «مبارزه با بدحجابی».عکس تزئینی است.
موج جديد حمله عليه زنان با شعار «مبارزه با بدحجابی»،در آستانه تظاهرات احتمالی معترضان در سالگرد انتخابات رياست جمهوری و نخستين سالگرد جنبش اعتراضی آغاز و بيش از همه خيابان های شهرهای بزرگ،دانشگاه ها و جوانان را هدف گرفته است.

دانشگاه از مراکز اصلی جنبش اعتراضی است.خيابان های شهرهای بزرگ در سال گذشته عرصه تظاهرات معترضان بوده و جوانان برآمده از طبقه متوسط شهری،به ويژه دختران،بخش مهمی از بدنه تظاهرات اعتراضی را شکل می دهند.

گفتار مقامات جمهوری اسلامی و ديگر شواهد نشان می دهند که در موج جديد حمله عليه زنان در هفته های اخير،انگيزه های مذهبی و فرهنگی و مضامين هميشگی،که در سی سال گذشته در کار بوده اند،کم رنگ و اهداف صرفا امنيتی و برآمده از بحران سياسی وجه غالب را دارند.

در اين موج شعار «مبارزه با بدحجابی»،که با برخی ارزش های مذهبی و اخلاق سنتی و فرهنگ و نظام ارزشی بخش هائی از جامعه مردسالار ايرانی انطباق دارد،قرار است حضور نيروهای امنيتی،پليس،بسيج،گشت ارشاد، نيروهای لباس شخصی و.. را در دانشگاه ها،خيابان ها و ديگر مکان های عمومی توجيه کرده و اهداف امنيتی و سياسی موج جديد حمله عليه زنان را بپوشاند.

اما هدف های امنيتی نظام چندان آشکار است که اهداف اصلی،که بعد امنيتی دارند،پوشش بيرونی را،که با جامه مذهب و اخلاق سنتی تزئين شده است،،کنار زده و نشان می دهند که موج جديد حمله عليه زنان،علاوه بر اهداف هميشگی چون تحميل تبعيض جنسيتی و پوشش اجباری،سرکوب سياسی و امنيتی جامعه کل،و نه فقط زنان را،هدف گرفته است.

حجاب اسلامی در ايران و در همه کشورهای مسلمان و حتی در اروپای غربی از حادترين و مطرح ترين چالش های فرهنگی،اجتماعی و سياسی است. برنامه های خشونت آميز جمهوری اسلامی برای تحميل «حجاب اسلامی» و نهادينه کردن تبعيض جنسيتی عليه زنان در سی سال گذشته و مقاومت زنان ايرانی در برابر پوشش تحميلی نيز رخدادی تازه نيست.

اما غلبه اهداف امنيتی و سياسی بر انگيزه های فرهنگی و مذهبی،از جمله در مساله حجاب اسلامی زنان،وجهی بارز از فرآيند تقليل ارزش های مکتبی و مذهبی به اهرم های امنيتی و سياسی در ايران است.

اين فرآيند در سی سال گذشته بسياری از ارزش های نظری،اخلاقی و مذهبی مکتب رسمی جمهوری اسلامی را از معنا،متن و محتوای خود جدا و در نتيجه،حتی در ذهن معتقدان بدان ها،بی اعتبار کرده است.

ارزش های مذهبی،مکتبی،ائديولوژيک می توانند چون توجيه و توضيح مشروعيت برنامه ها و نظام های سياسی به کار روند اما بدل کردن اين ارزش ها به ابزار اهداف امنيتی و سياسی،تقدس،حرمت،اقتدار ذهنی،تاثير و نفوذ آنان را خدشه دار و روند بی اعتبار شدن و تقدس زدائی از آنان را تقويت می کند.

تشديد فضای رعب و وحشت و احياء اقتدار ذهنی ترس در سالگرد جنبش اعتراضی،پيشگيری از تظاهرات احتمالی مردم معترض با توسل به خشونت عليه زنان،پليسی کردن بيش تر فضای عمومی جامعه به ويژه دانشگاه ها،توجيه خشونت عليه جنبش دموکراسی خواهی در پوشش شعارهائی چون «مبارزه با بدحجابی»،«ترويج عفاف»،«نهی از منکر»،برانگيختن همراهی مردم با حکومت با توسل به قدرت مفاهيم سنتی ريشه داری چون ناموس و عفاف و حجاب در فرهنگ عمومی جامعه و.. اهدافی صرفا امنيتی و سياسی هستند که موج جديد حمله به زنان را زمينه سازی کرده اند.

بمباران موج جديد آغاز می شود: آقای احمد جنتی،دبير شورای نگهبان قانون اساسی،در خطبه نماز جمعه خود بر ضروری بودن برخورد شديد پليسی ـ قضائی با «بدحجابی» تاکيد کرد و خواستار آن شد که نمره امتحانی دانشجويان نيز به رعايت معيارهای حکومتی در پوشش مشروط شود.

آقای جنتی همچنين خواستار اجرای طرح «عفاف و حجاب» شد که به دوران رياست جمهوری آقای خاتمی و رياست او بر شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصويب اين شورا رسيد اما هنوز اجرا نشده است.

خانم مريم مجتهدزاده،رئيس «کميسيون مرکز امور زنان و خانواده‌ی در نهاد رياست جمهوری»،از امکان «استفاده از زور »«برای گسترش حجاب»اسلامی سخن گفت.

آقای مصطفی خسروی،مدير حراست دانشگاه تهران،از اجباری شدن مقنعه برای دانشجويان دختر خبر داد و اعلام کرد که نيروهای حراست از ورود «دانشجويان بد حجاب دختر و پسر» به دانشگاه جلوگيری خواهند کرد.

دادستان عمومی و انقلاب شهر مشهد از افزايش جريمه بدحجابی « از ۵۰ هزار تومان» به «يک ميليون و سيصد هزار تومان» خبر داد.آقای محمود ذوقی افزود«در صورت توهين افراد بد‌حجاب به مامور علاوه بر جريمه نقدی به شش ماه حبس نيز محکوم می‌شود.»

آقای حسين نازک ‌تبار،رئيس گروه علوم اجتماعی دانشگاه پيام نور ساری، کشف کرد که«۴۹ درصد طلاق ها در ايران،نزديک به نيمی از طلاق‌های کشور به دليل بدحجابی»رخ می دهد.

آقای غلام علی نادری،مدير کل دفتر آموزش های آزاد وزارت علوم،از «صدور مجوز تاسيس سه دانشگاه تک جنسيتی» خبر داد و گفت «ما به دنبال ترغيب دانشگاه های غيرانتفاعی به سمت راه اندازی دانشگاه های پسرانه و يا دخترانه هستيم و برای ايجاد دانشگاه های دولتی تک جنسيتی مانند الزهرا و امام صادق نيز مانعی وجود ندارد.»

۱۳۰ نماينده مجلس طرح «امر به معروف و نهی از منکر»را در مجلس مطرح کرده اند و روز دوشنبه اين هفته «جامعه مدرسين حوزه علميه قم» در اعلاميه ای نگرانی خود را از «شيوع بی‌حجابی در کشور» بيان و اين پديده را به «رفتار عده‌ای از ساختار شکنان و هنجارگريزان در ترويج عفاف ‌گريزی و بدحجابی» نسبت داد و اعلام کرد«ساختار شکنی‌های اخير در عرصه حجاب و عفاف خبر از حرکتی سازمان‌دهی شده می‌دهد که بی‌ترديد دشمنان انقلاب در سازماندهی و برنامه‌ريزی آن نقش بسزايی دارند.»

جامعه مدرسين حوزه علميه قم از دولت خواست که «با صلابت» و با «سازماندهی و برنامه‌ريزی»با اين پديده مبارزه کنند.گلوله باران موج جديد هنوز ادامه دارد...

تحميل حجاب ،تلقيق ارزشی مذهبی با اعمال سلطه سياسی

از منظر اغلب پژوهش هائی که در باره معنا،کارکرد و انگيزه های تبعيض جنسيتی در عرصه پوشش منتشر شده اند،حکم «پوشاندن زنان از نگاه مردان نامحرم» بر دو مفهوم ريشه دار در روان شناسی و شعور جمعی استوار است که در يکی زنان «ناموس»،دارائی و مايملک مردان و در ديگری زنان موجوداتی برانگيزاننده تمايلات جنسی «نامشروع» و «وسوسه های شيطانی» تصور می شوند.

در هر دو مفهوم رابطه جنسی از بعد عاطفی،عشقی و انسانی و از گزينش آزاد تهی می شود،زنان به موجوداتی پائين تر از مردان تقليل می يابند،بدن زنان «شهوت» مردان را برمی انگيزد،زنان خود تمايلات و نيازهای جنسی ندارند اما در اين زمينه با شيطان وسوسه گر همکاری کرده و ابزار برآوردن نيازهای جنسی مردان اند و..

قرائت های متفاوت از اسلام در باره «حجاب اسلامی زنان» برداشت های متفاوتی به دست می دهند اما به اتفاق بر وجوب پوشيده ماندن بدن زن از نگاه مرد نامحرم،بجز صورت و دست ها از مچ تا سرانگشتان،تاکيد می کنند.

در همه قرائت ها «زن مسلمان»موظف به رعايت حجاب اسلامی است اما اين قرائت ها در باره مسائلی چون اجباری بودن يا اجباری نبودن حجاب برای زنان نامسلمان يا برای زنان مسلمانی که از رعايت حجاب اسلامی سرباز می زنند، نحوه برخورد با زنان بی حجاب و بد حجاب،مجازات دنيوی زنان بی حجاب يا بدحجاب و.. آراء متفاوتی مطرح کرده اند.يکی دو مورد نادر برآن اند که مراد از حجاب در اسلام نه پوشش ظاهری که پوشش باطنی و عفاف اخلاقی است.

دين اسلام از عربستان برخاست و برخی احکام دينی در توسعه امپراطوری اسلامی رنگ فرهنگ،تاريخ و سنت کشورهای فتح شده را به خود گرفت.حکم پوشاندن بدن زن،بجز صورت و دست ها از مچ تا سرانگشتان،نيز در کشورهای متفاوت به رنگ سنت های ملی،تاريخی و فرهنگی اين کشورها درآمد و به تنوعی رنگارنگ از پيراهن گشاد و روسری رنگی تا روبنده و مقتعه سياه منجر شد.

لايه هائی از مسلمان مهاجر در کشورهای اروپائی حجاب را نماد حفظ هويت و مقاومت در برابر سلطه فرهنگ کشورهای ميزبان معنا می کنند.

تحميل حجاب اسلامی به زنان پيش از استقرار جمهوری اسلامی و در دوران انقلاب آغاز شد اما حتا بدان روزگار نيز انگيزه های مذهبی و ارزشی با اهداف سياسی تلفيق شده بود.

گرايش های گوناگونی،با سهم و تاثير متفاوت،در انقلاب اسلامی حضور و نقش داشتند اما روحانيت شيعه و گرايش های اسلامی،که رهبری انقلاب را در دست داشتند،در عمل حضور زنان را در تظاهرات دوران انقلاب به رعايت حجاب اسلامی مشروط و بدين سان يکی از مبانی نظام ارزشی خود را بر همگان تحميل و رعايت حجاب اسلامی زنان را به ابزاری برای تثبيت و تحميل رهبری فکری و فرهنگی خود بر گروه های غير اسلامی بدل کردند.

آيت الله خمينی،برخلاف اغلب مراجع تقليد آن روزگار،با حضور زنان در تظاهرات سياسی،البته به سود انقلاب و جمهوری اسلامی،موافقت و با اين اقدام و ديگر دستورها و فتواهای خود راه را برای حضور محدود مشروط به حجاب زنان لايه های فرودست و مذهبی جامعه باز کرد اما بدل کردن زنان را به توده هوادار نظام نيز در نظر داشت.

توده های مردم مذهب را نه از زبان و قلم روشنفکران و پژوهشگران و متخصصان که از روحانيون فرا می گيرند و هم از اين روی دامنه و برد تاثير فتواها و دستورات آيت الله خمينی بر جامعه کل از قرائت های ديگر گسترده و پر نفوذتر بود.

تبعيض جنسيتی مولفه ای موثر در فرهنگ جامعه ايرانی است و جمهوری اسلامی با تصويب و تقديس قوانين تبعيض آميز عليه زنان و با اجباری کردن حجاب اسلامی اين فرهنگ را تقويت کرد و کوشيد تا زنان را،هر جا که ممکن است،به توده هوادار بی شکل خود بدل کند.

اما زنان نيز از پای ننشستند و تبعيض و آگاهی بر فشار و تبعيض،دستکم در لايه هائی از زنان تحصيل کرده،به تلاش مضاعف برای حضور انجاميد و ثمراتی به بار آورد.

چالش زنان و جمهوری اسلامی در عرصه حجاب داستانی سی ساله است و موج جديد حمله به زنان به دستاويز مبارزه با بدحجابی نيز فصلی از همين چالش را شکل می دهد اما در اين فصل نو انگيزه های امنيتی،سرکوب جنبش آزادی خواهی و پليسی کردن فضای عمومی جامعه از مبانی دينی و ارزشی و فرهنگی پررنگ تر است.
XS
SM
MD
LG