ميرحسين موسوی، از رهبران مخالفان دولت، جمهوری اسلامی را تلویحاً خالی از محتوای اسلامی دانست و گفت: «ما نمیخواستيم فقط حکومت تشکيل بدهيم و به نام اسلام چهارچوبی تعريف کنيم، اما از محتوا خالی باشد و از آرمانها و آرزوهايی که برآمده از مکتب و اعتقادات ما بود، هيچ نشانی نداشته باشد».
به نوشته سايت « کلمه»، آقای موسوی در ديدار با جمعی از زندانيان سياسی قبل از انقلاب بهمن ۵۷، با اعلام اين مطلب گفت: «اگر قرار باشد که نظام با پر کردن زندانها يا با زدن و گرفتن دانشجويان و کارگران مسلمان، هنرمندان و سينماگران و روزنامهنگاران باقی بماند، آيا میتوان از چنين نظامی در جهان دفاع کرد؟»
ميرحسين موسوی در سخنان خود گفت که «بدون اينکه بخواهيم برخی اشکالات را ناديده بگيريم، اما اگر چارچوبهای کلی حفظ میشد، ايران به سمت خوبی حرکت میکرد.»
آخرين نخستوزير ايران با اشاره به آنچه انحراف تدريجی در آرمانهای جمهوری اسلامی ايران و بيراهه رفتن ناميد، افزود: «امروز نمیتوانيم جواب نسل جوان را بدهيم و حتی هنگامی که برايشان توضيح دهيم که اول انقلاب چه اهدافی مطرح بود و بعد از انقلاب چه تغييراتی در کشور رخ داد، باز هم نمیتوانيم قانع شان کنيم.»
آقای موسوی با هشدار نسبت به ادامه روند موجود در ايران گفت: «نظام در حال حرکت به سمت تک صدايی است، به طوری که هيچ انديشه ديگری را تحمل نمیکند.»
وی اضافه کرد که «تک صدايی منجر به استبداد و ديکتاتوری میشود و هيچ کس نيست که نداند اضافه بر استبداد و ديکتاتوری، تکصدايی مهمترين عامل بازدارنده توسعه است.»
اين رهبر مخالف دولت گفت: مردم مبارزه کردهاند و خون دل خوردهاند تا به عدالت و آزادی برسند تا استبداد و خودرايی نباشد، تا مناصب و منزلتها در حال گردش باشد تا هرکس در هرجا وظايفی دارد، در مقابل مردم پاسخگو باشد.
ميرحسين موسوی با اشاره به محدوديتهای بيشتر در عرصه ادبيات و علوم انسانی افزود: «آنچه اکنون میبينيم سياستهايی است که شفافيت و گردش آزاد اطلاعات را هدف گرفته است و تعجب آور نيست که در کشور مسئله فساد و دروغ و خود رأيی درحال گسترش است، چرا که اگر انديشه آزاد نباشد در فضای تکصدايی اين مسايل طبيعی است.»
اين رهبر مخالف دولت در ادامه در خصوص نسبت جنبش سبز و آرمان های انقلاب بهمن ۵۷ گفت: «جنبش سبز برای آزادی و عدالت است. عدالت برای مردمی که انقلاب کردند و کشور با همه تنوع قوميتها، فرهنگها و زبانهای مختلف مال آنهاست و عدالت در وجوه اجتماعی، سياسی و اقتصادی جزئی از حقوق آنهاست. و نيز آزادی که از آرمانهای ما بود و اگر نباشد، حقوق مردم پايمال میشود.»
او اضافه کرد: «زمانی آرزوی ما بود که زندانها خالی باشد وجشن بستن زندان اوين را بگيريم، اما حالا آنجا ساختمانسازی میکنيم که حجرههای بيشتری داشته باشيم، برای حبس بيشتر.»
آقای موسوی اين موضوع را نيز نشانی ديگر از انحراف و کج روی دانست، که به گفته وی، به نتيجه هم نخواهد رسيد.
«جنبش چهار فصل»
اين رهبر مخالف دولت، طلب آزادی و عدالت در چنين فضايی را يک مطالبه جدی ناميد و گفت: «جنبش سبز يک جريان ادامهدار است که نه با بستن و گرفتن و تهديد و زندانی کردن و نه با کشتن متوقف نخواهد شد، چرا که مطالبات برآمده از نيازهای واقعی و انسانی ملت ما را دارد.»
ميرحسين موسوی، جنبش سبز را «جنبش چهار فصل» توصيف کرد، که «تجديد حيات میکند و در شکلهای مختلف ظاهر میشود و افزود: «اينطور نيست که (اين جنبش) برای يک مقطع کوچک باشد و يا ارتباطی به شخص خاص داشته باشد، بلکه برآمده از نيازهای ملت و در موازات مبارزات طولانی ملت برای نيل به آزادی و عدالت است.»
او شعار ها و اهداف جنبش سبز را ساده و روشن دانست و گفت: «زمانی که میگوييم قانون اساسی، مسئله روشن است. وقتی میگوييم دروغ و فساد نباشد و عدالت باشد، مسئله روشن است.»
آقای موسوی اضافه کرد: «اکنون اگر بگويند انتخابات آزاد و رقابتی برگزار خواهيم کرد و تقلبی در کار نخواهد بود، خواهيد ديد که مردم قطعاً نفس راحتی میکشند.»
اين رهبر مخالف دولت افزود: «جنبش سبز هدف پيچيدهای ندارد؛ ما فساد و دروغ را نمیخواهيم، میخواهيم مردم احترام داشته باشند، قوه قضائيه درستی داشته باشيم که ظلم نکند. اينگونه نباشد که از کسی اعتراف بگيرند و بر اساس آن وی را اعدام کنند يا او را بزنند و يا زندانی را آزاد کنند و بعد از دو سه هفته با او تماس بگيرند و بگويند مصاحبه کن يا به زندان برگرد.»
وی از نظام جمهوری اسلامی که نتوانسته است با حمله به خوابگاه دانشجويی به عنوان يک مورد برخورد شجاعانه کند و برای مردم شرح دهد که واقعاً در کهريزک چه اتفاقی افتاده است و يا با آنهايی که در انتخابات سال گذشته تقلب کرده اند، برخورد کند، انتقاد کرد.
ميرحسين موسوی افزود: «کهريزک يک مسئله ملی است و به همين دليل، بايد تمام بحثهايی که در خصوص کهريزک میشود، جلوی چشم مردم گفته شود تا تکرار نشود و بعداً مردم هم قانع شوند که عدالت اجرا شده است.»
گسترش آگاهی؛ «چشم اسفندیار حکومت»
آقای موسوی برای چندمين بار بر گسترش آگاهی به عنوان بزرگترين ابزار جنبش تأکيد کرد و آن را «پاشنه آشيل» يا «چشم اسفنديار» حکومت دانست.
وی گفت: «هرکس در هرجا احساس مسئوليت میکند، بايد در حد خود در گسترش آگاهیهای سياسی، اجتماعی تلاش کند، حتی با گفتن يک نکته در جمع کوچک.»
ميرحسين موسوی در مورد کانونهای گسترش آگاهی به محيط خانواده، جمع دوستان و اقوام اشاره کرد که بايد در ميان اقشار و استانهای مختلف آگاهی را گسترش دهند.
وی خطاب به اين جمع از زندانيان پيش از انقلاب بهمن ۵۷ گفت: «بگير و ببند ها مسئله را حل نمیکند» و در اين خصوص به بینتيجه بودن بازداشتها در دوره پیش از انقلاب اشاره کرد.
آقای موسوی گفت: «برخی گمان میکنند با ايجاد فضای رعب و وحشت میتوان امور را اداره کرد، در حالی که کشور با آزادی و عدالت اداره میشود، نه با زندان اوين.»