لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳ تهران ۰۴:۵۸

زهرا بهرامی، شهروند ایرانی- هلندی در معرض اعدام


زهرا بهرامی
زهرا بهرامی
دختر زهرا بهرامی شهروند ایرانی- هلندی محکوم به اعدام در پی ملاقات با مادرش در زندان اوین در روز سه شنبه می‌گوید، برخلاف گذشته مادرش در این ملاقات وحشت‌زده بود.

خانم بهرامی روز سه روز پس از شرکت در تظاهرات معترضان به نتایج اعلام شده انتخابات ۲۲ خرداد سال گذشته در روز عاشورا بازداشت شد.

ابوالقاسم صلواتی قاضی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران خانم بهرامی را به اتهام نگهداری مواد مخدر محکوم به اعدام کرده است. اما زهرا بهرامی با رد این اتهامات در دادگاه به قاضی گفته در زندان زیر فشار بازجویان پرونده وادار به اعترافات دروغین شده است.

بنفشه نایب‌پور، دختر زهرا بهرامی در تهران از جزئیات ملاقات روز سه شنبه با مادرش ‌می‌گوید:

بنفشه نايب پور: آخرين باری که مادرم را ديدم روز سه شنبه بود. سه شنبه‌ها هميشه وقت ملاقات است و اين ملاقات‌ها معمولا ۲۰ تا ۳۰ دقيقه طول می‌کشد.

-در اين ملاقات اخير مادرتان به شما چه گفتند؟


دو ماه پيش ايشان به بند عمومی منتقل شده بودند. الان دوباره به بند متادون منتقلشان کرده‌اند. زياد حالش خوب نبود. در بند عمومی اوين قسمتی است که حالت قرنطينه دارد و در آنجا فقط زندانيان سياسی را نگه می‌دارند. به آن جا می گويند بند متادون.

در اين چند بار آخری که ايشان را ديدم مادرم تلاش می‌کند که نشان ندهد که ناراحت است. اما وقتی من ديدمش فقط گريه می‌کرد. معلوم است که از وضعيت پيش آمده وحشت‌زده است.

ـ به غير از ملاقاتی که با مادرتان داشته‌ايد، آيا پرونده ايشان را بيرون از زندان هم پيگيری کرده‌ايد؟


ما هنوز منتظريم که پرونده‌شان به کميسيون عفو و بخشودگی ارسال شود و در آنجا ببينيم که چه پاسخی به ما می‌دهند. زمانش هم مشخص نيست.اينکه کی پرونده به کميسيون عفو و بخشودگی برسد و يا اينکه کی به ما پاسخ بدهند مشخص نيست.

- مبنای اتهام به همراه داشتن مواد مخدر در هنگام دستگيری که به ايشان وارد شده، بر چه اساسی بوده است؟


در پرونده چنين اتهامی ذکر شده است اما مادرم در روز دادگاه اين اتهامش را رد کرد و به خود آقای صلواتی- قاضی پرونده- هم گفت که «من تحت فشار بودم. در شرايط خيلی وحشتناکی قرار داشتم و ناچار شدم اين اتهامات را بپذيرم اما الان دارم به شما می‌گويم که اين اتهام کلا بی‌پايه و اساس است و آن را به طور کامل رد می‌کنم.»

ـ يعنی الان ديگر از اتهام عضويت در انجمن پادشاهی در پرونده ايشان خبری نيست؟

چرا . هنوز هم اتهام سياسی ايشان کماکان باقی است. اصلا خود ما از اين وضعيت تعجب می‌کنيم. الان مادرم يکسال است که در زندان به سر می‌برد. از اين يکسال، نزديک به ده ماهش را در بند امنيتی ۲۰۹ گذرانده است.

تعجب ما از اين است که اگر اتهام مواد مخدر مادرم در اولويت از اتهام سياسی ايشان بوده، چرا اول آمدند و به آن بخش از اتهاماتش رسيدگی کردند. چه می‌خواستند بگويند؟

ـ گويا ايشان اساسا عضويت در انجمن پادشاهی را هم رد می‌کنند؟

بله . اين اتهام‌ها را رد می‌کنند. چند وقت پيش در يک سايتی داشتم در اين مورد مطالعه می‌کردم، ديدم که انجمن پادشاهی يک بيانيه داده بود و گفته بود که خانم زهرا بهرامی هيچ وابستگی به انجمن پادشاهی ندارد.

من هميشه گفته‌ام . مادر من در تجمعات شرکت می‌کرد. با تلويزيون‌ها و راديوهای سياسی تماس تلفنی داشت. اما عضو هيچ گروهک و فرقه‌ای نبود.

ـآيا شما بعد از آخرين ملاقاتتان با آقای جعفری دولت آبادی، دادستان تهران، يا قاضی صلواتی تماس جديدی گرفته‌ايد؟ چون پيش از اين گفته بوديد که به شما قول داده‌اند که بعد از اعترافات مادرتان، مسئله ايشان را حل می‌کنند و ايشان را از زندان آزاد خواهند کرد؟

بله. آقای جعفری دولت آبادی دو ماه پيش که من با ايشان ملاقات داشتم، به من گفتند که «تحت هيچ شرايطی با هيچ مطبوعات و رسانه‌ايی مصاحبه نکن، چون اين جوری وضعيت مادرت بدتر می‌شود، من تا جايی که بتوانم به شما قول همکاری و کمک می‌دهم و هر وقت هم که شما مايل بوديد و به دادستانی آمديد می‌توانيد مستقيم بيايد نزد خودم.»

حتی من بعد از اينکه با ايشان صحبت کردم چندين بار مراجعه کردم اما ايشان اصلا مرا نپذيرفتند. و نخواستند مرا ملاقات کنند. کاری که برايم نکردند هيچ، حکم اعدام هم صادر شد.

ـ از ديروز تا به حال با قوه قضائيه تماسی داشته‌ايد؟

خير. وکيل مادرم از من خواسته که بروم و درخواست عفو بدهم. بروم نزد قاضی و تقاضای عفو بکنم.اما من هيچگاه اين کار را نمی‌کنم.من همين جا اعلام می‌کنم که شخصا تقاضای عفو برای مادرم نمی‌کنم.

برای اينکه ما اساسا اين اتهامات را قبول نداريم. تقاضای عفو برای کسی است که اتهاماتش را پذيرفته باشد. و بداند که مقصر است. خير، نه آقای جعفر دولت آبادی و نه آقای صلواتی در اين چند روز با من تماسی نداشته‌اند.

ـ با توجه به اينکه مادرتان تبعه کشور هلند است. چه تماس‌هايی با کنسولگری يا سفارت هلند در تهران داشته‌ايد؟ آيا نتايجی هم در اين زمينه به دست آورده‌ايد؟


چند بار به سفارت رفته‌ام و با آنها در تماس بوده‌ام. تقاضای کمک کرده‌ام و آنها هم تا آنجايی که بتوانند سعی می‌کنند که کمک کنند. ولی تا به حال در مورد اقداماتشان چيزی به من نگفته‌اند.

من از مسئولين سفارت هلند پرسيدم که اگر کسی از من در مورد اقدامات سفارت هلند در مورد وضعيت مادرم سوال کرد بايد چه پاسخی بدهم که به من گفتند به آنها بگوييد با خود سفارت تماس بگيرند، ما به آنها توضيح خواهيم داد.

ـ اقدام بعدی شما چه خواهد بود؟

تا جايی که بتوانم سعی و تلاشم را می کنم تا مادرم را نجات بدهم.
XS
SM
MD
LG