لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ تهران ۲۱:۵۱

پیام نوروزی باراک اوباما: دولت ایران دچار ترس شده است


پیام باراک اوباما رییس جمهور آمریکا به مناسبت نوروز
please wait

No media source currently available

0:00 0:04:16 0:00


باراک اوباما، رييس جمهور آمريکا، در پيامی به مردم ايران، نوروز سال ۱۳۹۰ را به آنها و همه کسانی که اين عيد را در ايالات متحده آمريکا و سراسر جهان جشن می گيرند، تبريک گفت. آقای اوباما می گويد که «دولت ايران دچار ترس شده است» و تاکيد کرده که آينده ايران با ترس شکل نخواهد گرفت، آينده ايران از آن جوانان است.

متن کامل پيام باراک اوباما به مناسبت جشن نوروز به شرح زير است:

من امروز می خواهم بهترين آرزوهای خود را به همه کسانی که نوروز را در ايالات متحده جشن می گيرند تقديم دارم. من هر سال در دوره رياست جمهوری خود اين روز را با خطاب مستقيم به مردم ايران بزرگ داشته ام.

اين کاری است که من مايلم يک بار ديگر انجام دهم.

امروز برای مردم ايران جشنی به منظور گردآمدن با دوستان و خانواده، برای تامل بر موهبت های بی همتايی است که شما از آن برخورداريد و نيز برای چشم دوختن به نويدی است که يک روز نو در بر دارد.

همانگونه که مردم منطقه (خاورمیانه) بر حق انتخاب خود برای اينکه چگونه حکومتی داشته باشند پای فشرده اند، دولت های منطقه نيز در پاسخ خود دارای انتخاب هستند. تا به حال پاسخ دولت ايران اين بوده است که برای حفظ قدرت خود اهميتی به مراتب بيشتر از احترام به حقوق مردم ايران قائل بوده است.

باراک اوباما
هر چه باشد، اين فصل، فصل اميد و بازآفرينی است. و امروز، ما می دانيم که اين فصل نويد بخشی در سراسر خاورميانه و شمال آفريقا نيز هست، هر چند که هنوز چالش های عظيمی نيز بر جای مانده اند.

من بر اين باورم که برخی از ارزش ها- آزادی تجمع و تشکيل انجمن، توانايی ابراز آنچه که در فکر داريد و انتخاب رهبران- جهانی هستند. و آنچه که ما در سراسر منطقه می بينيم پافشاری برای پاسخگو بودن دولت ها در برابر مردم است.

ولی ما همچنين می دانيم که اين جنبش ها منحصر به همين چند ماه گذشته نبوده اند. همان نيروهای اميدی که ميدان تحرير را در نورديدند در ژوئن ۲۰۰۹ در ميدان «آزادی» ديده شدند. و درست به همانگونه که مردم منطقه بر حق انتخاب خود برای اينکه چگونه حکومتی داشته باشند پای فشرده اند، دولت های منطقه نيز در پاسخ خود دارای انتخاب هستند.

تا به حال پاسخ دولت ايران اين بوده است که برای حفظ قدرت خود اهميتی به مراتب بيشتر از احترام به حقوق مردم ايران قائل بوده است.

طی مدتی نزديک به دو سال، پيکاری از ارعاب و نقض حقوق در جريان بوده است. مردم ايران – از پير و جوان؛ زن و مرد؛ ثروتمند و فقير- در معرض تعقيب و آزار قرار داشته اند. صدها زندانی زندانی عقيدتی در زندان ها به سر می برند. بی گناهان ناپديد شده اند. روزنامه نگاران را خاموش کرده اند. زنان در معرض شکنجه قرار گرفته اند، کودکان به مرگ محکوم شده اند.

جهان با اضطراب به نظاره اين اعمال بيدادگرانه نشسته است. ما شاهد بوده ايم که نسرين ستوده به خاطر دفاع از حقوق بشر به زندان افتاده است؛ جعفر پناهی به زندان رفته و قادر به ساختن فيلم های خود نيست؛ عبدالرضا تاجيک به خاطر اينکه روزنامه نگار است روانه زندان شده است. جامعه بهاييان و مسلمانان صوفی به خاطر اعتقاداتشان مجازات شده اند؛ محمد وليان، يک دانشجوی جوان، به خاطر اينکه سه تا سنگ پرتاب کرده، به مرگ محکوم شده است.

اين انتخاب ها نشانه نيرومندی نيست، آنها ترس را نشان می دهند. زيرا وقتی دولتی تا آنجا از مردم خود وحشت دارد که به آنها حتی اجازه دسترسی به اطلاعات يا برقراری ارتباط با يکديگر را نمی دهد، اين به خودی خود گويا است. اما آينده ايران با ترس شکل نخواهد گرفت، آينده ايران از آن جوانان است- جوانانی که سرنوشت خود را تعيين می کنند.

بيش از ۶۰ درصد مردم ايران بعد از سال ۱۹۷۹ چشم به جهان گشوده اند. شما پايبند زنجيرهای گذشته نيستيد- نفرت انحراف آفرين از آمريکا که از آن نه کار و نه فرصت به وجود می آيد؛ يک دولت سختگير و غير پاسخگو؛ جلوگيری از اين که مردم ايران توان بالقوه خود را به تحقق در آورند، از ترس اين که مبادا اقتدار دولت متزلزل شود.

به جای آن – شما مردم جوان ایران- هم فرهنگ باستانی ایران و هم توان شکل دادن به کشوری را که در برابر خواست های شما پاسخگو باشد در خود دارید.

استعداد، امیدها و گزینه های شما به آینده ایران شکل خواهند داد و به روشن ساختن جهان یاری می دهند. و هر چند که زمانه تاریک جلوه می کند، می خواهم بدانید که من با شما هستم.

در چنین روزی- در جشنی که همانند پلی میان گذشته و آینده گسترده است- می خواهم سخنانم را با نقل قولی از شاعر سیمین بهبهانی، زنی که سخنانش جهان را به لرزه افکنده اند، حتی اگر از سفر او فرای مرزهای ایران جلوگیری به عمل آمده است، پایان دهم: «اگر چه پیرم ولی هنوز مجال تعلیم اگر بود/ جوانی آغاز می کنم کنار نوباوگان خویش/ حدیث حب الوطن ز شوق بدان روش ساز می کنم/ که جان شود هر کلام دل چون برگشایم دهان خویش.»

باشد که این فصل جوانی دو باره ای برای همه ایرانیان به ارمغان آورد- زمانی که در آن یک فصل نو زاینده زندگی دوباره ای است. از شما سپاسگذارم. و عید شما مبارک
XS
SM
MD
LG