۱۴۰ روزنامهنگار ایرانی در نامهای سرگشاده به نمایندگان مجلس، وزیر نیرو، وزیر جهاد کشاورزی و استانداران آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان، خواهان اقدام فوری برای نجات دریاچه ارومیه شدهاند.
این روزنامهنگاران با یادآوری تاریخچهای از وعدههای داده شده و اقدامات صورت گرفته مسئولان و دستاندرکاران، درخواست کردهاند، تا دیر نشده فارغ از «تشریفات اداری» کاری برای نجات این دریاچه تشنه صورت گیرد.
این روزنامهنگاران با «بحرانی» توصیف کردن وضعیت این دریاچه خطاب به نمایندگان و مسئولان نوشتهاند که «نیمی از بزرگترین دریاچه داخلی ایران» به شورهزار تبدیل شده و «ارکان اصلی حیات در شمال غرب ایران را به تهدید جدی روبرو کرده است.»
در این نامه خاطر نشان شده، افزون برای پیامدهای زیستمحیطی، «اثرات اقتصادی، اجتماعی و امنیتی» خشک شدن این دریاچه در حال پدیدار شدن است.
این روزنامهنگاران تصریح کردهاند: «دریاچهای که از سالها قبل به عنوان "پارک ملی" (بالاترین درجه حفاظت) شناخته شده و سازمان علمی فرهنگی ملل متحد (یونسکو) آن را در فهرست ذخیرهگاههای زیستکره جهان به ثبت رسانده، امروز پیش چشم غیورمردان آذربایجان به شورهزار تبدیل می شود تا سندی بر اشتباهات ما باشد.»
امضاکنندگان این نامه آنگاه با یادآوری به مرگ تدریجی دریاچه آرال در آسیای میانه، هشدار دادهاند که در صورت مرگ دریاچه ارومیه «تولیدات باغی و کشاورزی شمال غرب ایران به حداقل میرسد» و مردم باید به از زمینهای اجدادی خود کوچ کنند.
در ادامه این نامه سرگشاده با اشاره به گذشت بیش از سه سال از امضای برنامه جامع مدیریت زیست بومی تالاب ارومیه، آمده است: «وزیران وقت نیرو و جهاد کشاورزی، رئیس وقت سازمان حفاظت محیط زیست و استانداران آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان سند همکاری به امضا رساندند تا ظرف پنج سال، تراز آبی دریاچه را به “تراز اکولوژیک” برسانند. در این مدت نه تنها سطح آب دریاچه به حدی نرسید تا دریاچه را از بحران نجات دهد، بلکه روز به روز کاهش یافت و شوره زارهای بیشتری را در حاشیه دریاچه برجای گذاشت.»
این روزنامهنگاران یادآور شدهاند که وزارت نیرو مکلف شده بود تا «حَقابه تالاب» (سهم دریاچه) را از طریق سدهای منطقه تامین کند و عملیات انتقال آب از حوضههای دیگر را عملی کند و روی پروژه بارورسازی ابرها نیز سرمایه گذاری کند و حتی فاضلابهای صنعتی نیز قرار بود پس از تصفیه به دریاچه سرازیر شوند.
نویسندگان این نامه همچنین متذکر شدهاند وزارت جهاد کشاورزی هم مکلف شده بود تا نسبت به اصلاح روشهای آبیاری و افزایش راندمان آبی زمینهای منطقه اقدام جدی انجام دهد و سازمان حفاظت محیط زیست نیز مکلف به نظارت بر انجام این تعهدات و اطلاعرسانی بود.
اما به گفته این روزنامهنگاران گرچه مسئولان از مطبوعات در سند همکاری خود به عنوان «نهاد همکار» در احیای دریچه ارومیه یاد کرده بودند اما اطلاعرسانی در این مورد ضعیف بوده و دستاندرکاران با رسانهها همکاری مناسب نداشتهاند.
در ادامه این نامه سرگشاده تصریح شده است دیگر زمانی برای تلف شدن باقی نمانده و برای نجات دریاچه ارومیه «نمیتوان منتظر تشریفات اداری و روال عادی قانونگذاری ماند.»
«اجرای هر چه سریعتر و بدون کم و کاست بندهای برنامه جامع مدیریت زیست بومی دریاچه ارومیه» و «اجرای قوانین حفاظت محیط زیست و برنامه اجرایی مصوب هیات وزیران برای احیای دریاچه ارومیه» از جمله خواستههای امضاکنندگان این نامه است.
این روزنامهنگاران از وزارت نیرو خواستهاند تا هر چه زودتر نسبت به تامین حقابه دریاچه اقدام کند و ساخت سدها روی شریانهای اصلی دریاچه را متوقف سازد و نسبت به تکمیل شبکه آبیاری و زهکشی سدهای قدیمی اقدام کند.
امضاکنندگان از وزارت جهاد کشاورزی درخواست کردهاند تا بدون فوت وقت برنامه اصلاح روشهای آبیاری کشاورزی را به اجرا گذارد و عملیات آبخیزداری در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه را به انجام برساند.
همچنین از سازمان حفاظت محیط زیست نیز خواسته شده تا برابر وظیفه قانونی خود مسئله احیای دریاچه ارومیه را با جدیت پیگیری کرده و با دستگاههای خاطی برخورد کند.
نظارت و پیگیری نمایندگان در این امر، خواسته دیگر این روزنامهنگاران است.
این روزنامهنگاران با یادآوری تاریخچهای از وعدههای داده شده و اقدامات صورت گرفته مسئولان و دستاندرکاران، درخواست کردهاند، تا دیر نشده فارغ از «تشریفات اداری» کاری برای نجات این دریاچه تشنه صورت گیرد.
این روزنامهنگاران با «بحرانی» توصیف کردن وضعیت این دریاچه خطاب به نمایندگان و مسئولان نوشتهاند که «نیمی از بزرگترین دریاچه داخلی ایران» به شورهزار تبدیل شده و «ارکان اصلی حیات در شمال غرب ایران را به تهدید جدی روبرو کرده است.»
در این نامه خاطر نشان شده، افزون برای پیامدهای زیستمحیطی، «اثرات اقتصادی، اجتماعی و امنیتی» خشک شدن این دریاچه در حال پدیدار شدن است.
این روزنامهنگاران تصریح کردهاند: «دریاچهای که از سالها قبل به عنوان "پارک ملی" (بالاترین درجه حفاظت) شناخته شده و سازمان علمی فرهنگی ملل متحد (یونسکو) آن را در فهرست ذخیرهگاههای زیستکره جهان به ثبت رسانده، امروز پیش چشم غیورمردان آذربایجان به شورهزار تبدیل می شود تا سندی بر اشتباهات ما باشد.»
امضاکنندگان این نامه آنگاه با یادآوری به مرگ تدریجی دریاچه آرال در آسیای میانه، هشدار دادهاند که در صورت مرگ دریاچه ارومیه «تولیدات باغی و کشاورزی شمال غرب ایران به حداقل میرسد» و مردم باید به از زمینهای اجدادی خود کوچ کنند.
در ادامه این نامه سرگشاده با اشاره به گذشت بیش از سه سال از امضای برنامه جامع مدیریت زیست بومی تالاب ارومیه، آمده است: «وزیران وقت نیرو و جهاد کشاورزی، رئیس وقت سازمان حفاظت محیط زیست و استانداران آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان سند همکاری به امضا رساندند تا ظرف پنج سال، تراز آبی دریاچه را به “تراز اکولوژیک” برسانند. در این مدت نه تنها سطح آب دریاچه به حدی نرسید تا دریاچه را از بحران نجات دهد، بلکه روز به روز کاهش یافت و شوره زارهای بیشتری را در حاشیه دریاچه برجای گذاشت.»
این روزنامهنگاران یادآور شدهاند که وزارت نیرو مکلف شده بود تا «حَقابه تالاب» (سهم دریاچه) را از طریق سدهای منطقه تامین کند و عملیات انتقال آب از حوضههای دیگر را عملی کند و روی پروژه بارورسازی ابرها نیز سرمایه گذاری کند و حتی فاضلابهای صنعتی نیز قرار بود پس از تصفیه به دریاچه سرازیر شوند.
نویسندگان این نامه همچنین متذکر شدهاند وزارت جهاد کشاورزی هم مکلف شده بود تا نسبت به اصلاح روشهای آبیاری و افزایش راندمان آبی زمینهای منطقه اقدام جدی انجام دهد و سازمان حفاظت محیط زیست نیز مکلف به نظارت بر انجام این تعهدات و اطلاعرسانی بود.
اما به گفته این روزنامهنگاران گرچه مسئولان از مطبوعات در سند همکاری خود به عنوان «نهاد همکار» در احیای دریچه ارومیه یاد کرده بودند اما اطلاعرسانی در این مورد ضعیف بوده و دستاندرکاران با رسانهها همکاری مناسب نداشتهاند.
در ادامه این نامه سرگشاده تصریح شده است دیگر زمانی برای تلف شدن باقی نمانده و برای نجات دریاچه ارومیه «نمیتوان منتظر تشریفات اداری و روال عادی قانونگذاری ماند.»
«اجرای هر چه سریعتر و بدون کم و کاست بندهای برنامه جامع مدیریت زیست بومی دریاچه ارومیه» و «اجرای قوانین حفاظت محیط زیست و برنامه اجرایی مصوب هیات وزیران برای احیای دریاچه ارومیه» از جمله خواستههای امضاکنندگان این نامه است.
این روزنامهنگاران از وزارت نیرو خواستهاند تا هر چه زودتر نسبت به تامین حقابه دریاچه اقدام کند و ساخت سدها روی شریانهای اصلی دریاچه را متوقف سازد و نسبت به تکمیل شبکه آبیاری و زهکشی سدهای قدیمی اقدام کند.
امضاکنندگان از وزارت جهاد کشاورزی درخواست کردهاند تا بدون فوت وقت برنامه اصلاح روشهای آبیاری کشاورزی را به اجرا گذارد و عملیات آبخیزداری در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه را به انجام برساند.
همچنین از سازمان حفاظت محیط زیست نیز خواسته شده تا برابر وظیفه قانونی خود مسئله احیای دریاچه ارومیه را با جدیت پیگیری کرده و با دستگاههای خاطی برخورد کند.
نظارت و پیگیری نمایندگان در این امر، خواسته دیگر این روزنامهنگاران است.