آنطور که وزیر حقوق بشر عراق خبر داده بیش از ۷۰۰ زن در شهر موصل عراق به حراج گذاشته شدهاند. قیمت دختران در این حراج ۱۵۰ دلار تعیین شده. حتماً پیش از این هم در مورد فعالیتهای گروه «دولت اسلامی»، داعش، در نقاط مختلف عراق خبرهایی شنیدهاید. اولین خبر را اما در مورد اتفاقهایی که برای زنان در این منطقه رخ میدهد ویان دخیل نماینده سِنجار در مجلس عراق اعلام کرد.
ویان دخیل فریاد میکشید آقای رئیس زنان ما به اسارت گرفته میشوند و سپس در بازار بردگان به فروش میرسند. اما این تنها سرنوشت دختران و زنان شهر سنجار نبود. خبر رسیده که دولت اسلامی یا داعش زنان مسیحی را هم کنیز اعلام کرده و به فروش میرساند.
هاشم کریمی، کارشناس مسائل کردستان عراق و ایران ساکن لندن میهمان ما است:
آقای کریمی آیا سابقه چنین برخوردهایی را پیش از این هم در عراق داشتیم؟
هاشم کریمی: راستش را بخواهید از وقتی که اعراب به ایران حمله کردند، اینها برای کسانی که در شهرها و مناطقی که احراز میکردند دو شرط قائل بودند، یا این که مسلمان شوند یا اینکه جزیه بپردازند.
ولی زنها و بچههای کسانی که در جنگ کشته میشدند به صورت جاریه در میآمدند و مثل اشیاء به تصرف اشخاص در میآمدند و اینها حق داشتند که از اشیاء خودشان استفاده کنند.
البته در قرون اخیر چنین چیزهایی در عراق - من خودم که در عراق زندگی کردهام... - چنین قوانینی هیچوقت نشنیدم. داعش خودش ادعا میکند که قوانین اسلامی را اجرا میکند. خب این از اینها بعید نیست که اتکاء کنند به دورانی که اعراب حمله کردند و اینها، و بخواهند با اعمال ناپسندی مثل جاریه - که در زمان قدیم نیز اینها را به فروش میرساندند - اینها را به فروش برسانند.
اما چرا هیچ عکسالعملی را در میان مردم عراق نمیبینیم؟ چرا آنها سکوت کردند و به این اعمال گروه دولت اسلامی یا داعش تن میدهند؟
اینها مناطقی را که گرفتهاند بیشتر سنیمذهب است. خیلی از سنیها از اینها دفاع میکنند. از داعش دفاع میکنند. عکسالعملی است در برابر حکومت شیعه عراقی. یکی هم اینکه داعش در مناطقی که تصرف کرده قدرت کامل دارد. هیچکس نمیتواند اوامر اینها را اجرا نکند. اگر کسی با اینها مخالفت کند کشته میشود.
در کردستان میبینید که مرتب تظاهرات هست. بیشتر تظاهرات در کردستان به خاطر آوارگی بیش از چند صد هزار نفر ایزدی و مسیحی و شبک است. داعش بیشتر اینها را تحت فشار قرار داده و قتل عام کرده و از خانههای خودشان آواره کردهاست. البته مجامع زنان کردستان عراق هم وجود دارند و مرتب به این اعتراض میکنند. ولی این اعتراض به صورت جمعی درنیامده.
-------------------------------
خبر فروش زنان در بازارهای موصل در حالی تایید شده و در رسانههای جهانی بازتاب پیدا کرده که تاکنون کمترین بازتاب، حرکت، و اقدامی را از سوی گروههای فمینیستی در جهان شاهد نبودیم. این درحالی است که همین چند هفته پیش در زمان نبرد میان اسرائیل و حماس در نوار غزه در کشورهای مختلف جهان راهپیماییها و کمپینهایی برای هشدار در مورد وضعیت زنان فلسطینی برگزار شد.
همراه هستیم با سوده راد، فعال مسائل زنان ساکن پاریس تا از او بپرسیم که:
خانم راد، چرا گروههای فمینیستی جهان در مورد مسائل زنان فلسطینی اینقدر حساسیت نشان دادند اما در برابر مسائل زنان ایزدی و زنان مسیحی در عراق به این حد سکوت اختیار کردند؟
سوده راد: من فکر میکنم این موضوع را میتوانیم از چند محور مختلف بررسی کنیم. یکی از اساسیترین دلایلی که میتوانیم ازش نام ببریم نحوه پوشش رسانههای رسمی و عمومی در مورد اخبار مربوط به عراق و اخبار مربوط به غزه است. ما تقریباً تحت یک بمباران رسانهای (حالا درست یا غلط) از خبرهایی که از غزه میشنیدیم بودیم. در حالی که همزمان داعش داشت در عراق پیشرفت میکرد و ما خبرهای مربوط به زنان و مردان و اصلاً وضعیت زندگی در عراق را تقریباً نمیدیدیم.
این یکی از دلایل است. دلیل دیگر که میتوانم نام ببرم این است که ما سالهاست که الان در غزه شاهد تجاوزهای اسرائیل هستیم و یک طوری مردم عادت کردهاند که در حین مقابله با حملات هوایی و حملات زمینی اسرائیل آن شبکههای اجتماعی را داشته باشند و خبررسانی از بطن جامعه اتفاق بیافتد.
در حالی که در عراق متاسفانه ما این را شاهد نبودیم. از طرفی اینقدر خبرهایی که از عراق میرسد تکذیب میشود و بعد تایید میشود و تکذیب مجدد میشود که رسماً نمیتوانیم بدانیم که چه اتفاقی دقیقاً دارد میافتد. همین چند روز پیش آمریکا اعلام کرد که وضعیت در عراق آن قدرها هم که در رسانهها پوشش داده میشود بد نیست. همه اینها موجب میشود که نوعی کندی و حتی تا حدی کمکاری از جانب فمینیستها نه فقط، بلکه سایر کسانی که حساس هستند به موضوعات حقوق بشری، اتفاق بیافتد. متاسفانه باید گشت و دلایلش را پیدا کرد. ولی چیزی از وظیفه آزادیخواهی و برابریخواهی در تمام دنیا کم نمیکند.
خانم راد، چیزی که در این میان جلب توجه میکند به نظر میرسد که مسائل زنان مخصوصاً در کشورهای اسلامی هر روز کمتر و کمتر از روز قبل مورد توجه جامعه جهانی قرار میگیرد. ما دختران دبیرستانی در سودان را داشتیم که مدتها بعد از ربودهشدنشان تازه توجه افکار عمومی به آنها جلب شد. و هنوز با حدود گذشتن بیش از سه ماه از ربوده شدن آنها هیچ خبری از آنها منتشر نشده و هنوز آنها در اسارت گروه بوکوحرام هستند.
از یک طرف باید به این نگاه کنیم که چقدر این شبکهها به همدیگر متصلاند و چقدر قدرت اجرایی دارند. در مورد دخترانی که در سودان دزدیده شده بودند چقدر مگر توانستند فشار بیاورند به سازمانهای بینالمللی و حتی دولتهای مختلف که بروند واقعاً عملکرد قوی انجام دهند و بتوانند دختران را آزاد کنند؟
از یک طرف باید قبول کنیم که به هر حال ساختار کل، یک ساختار مردسالار است و نیروهای فمینیست نیروهای مخالف این ساختار هستند که دارند سعی میکنند با روشهای متفاوت این ساختار را عوض کنند و بعضی جاها سطح زندگی زنها را بالاتر بیاورند.
از یک طرف دیگر وقتی خانم مریم میرزاخانی به عنوان اولین زن این جایزه بزرگ را دریافت میکند نشانه این است که به مردان و زنان تمام دنیا بگویند که ببینید حرف ما درست است زن و مرد با همدیگر تفاوتی ندارند و تفاوتهای بیولوژیکی موجب نمیشود که حقوق نابرابر داشته باشند.
زنها و دختربچهها همانقدر حق تحصیل دارند که مردها دارند. فکر میکنم تاکید همه فمینیستهای جهان و حتی خیلی از رسانههای جهان بر زن بودن خانم میرزاخانی خودش نشانهای بود که ما بیاییم باورهای عموم مردم دنیا را عوض کنیم برای این که بتوانیم ازش به عنوان یک اهرم استفاده کنیم که دخترها در سودان دزدیده نشوند، توی عراق به عنوان برده ازشان استفاده نشود، توی غزه به عنوان مادر فقط بهشان نگاه نشود که بخواهند کشته شوند و همینطور در سایر نقاط جهان حقوق برابری بتوانیم برایشان درخواست کنیم و پیش ببریم.