- آتشسوزی در جنگلهای ایران ادامه دارد اما برخی کارشناسان معتقدند، بقیه بخشهای سرسبز ایران به فراموشی سپرده شدهاند؛ بخشهایی که با بیتوجهی و بیعلاقگی برخی بخشهای مربوطه، هر روز خشکتر و تُنکتر میشوند.
- مسئولان میگویند وضعیت آب در ایران آنقدر بحرانی شده که ممکن است ذخیرهآب آشامیدنی تهرانیها پشت سدهای لار و لتیان به پاییز نکشد...
این دو، موضوع این هفته برنامه یک خانه، یک زمین، مجله محیط زیست رادیو فرداست:
آتشسوزی در جنگلهای ایران از شمال تا جنوب و غرب و شرق تبدیل به یک داستان و سریال دنبالهدار شده است. آتش در بخشی از یک جنگل یا پارک ملی مهار میشود و در جای دیگری زبانه میکشد. پارک ملی گلستان فقط یکی از این جنگلهای عریض و وسیع و پر از درختان پهنبرگ و جانوارن و گیاهان خاص منطقه است که در زمانی کمتر از دو ماه بیش از شش بار در آتش سوخت و ۸۰۰ هکتار دیگر به خاکسترهای این جنگل اضافه شد.
شعله آتشی که شکلگیریاش عمدی خوانده میشود، به خصوص در فصل تابستان و با افزایش گرما در بیشتر جنگلها و مراتع ایران شدیدتر میشود. خبر مهار یک آتش در منطقهای با شروع آتشسوزی در منطقه دیگر گره میخورد و بعد از گلستان نوبت به مراتع و علفزارها و جنگلهای حاشیه شهر رشت میرسد. یک هزار و ۵۳۶ مورد آتشسوزی که گیاهان و احتمالا حیوانات منطقه را با خود به خاکستر میکشاند. آن هم در شرایطی که مسئولان میگویند نه امکانی برای خاموشی و مهار آتش وجود دارد و نه نیروهای کارآزموده و آموزشدیدهای حضور دارند. روزنامه شهروند گزارش داده مردم محلی در بسیاری از این نقاط از بطری و دبه آب و بیل برای مهار آتش استفاده میکنند.
بیژن درهشوری، پژوهشگر محیط زیست و بومشناس که به گفته خودش همه عمرش را در همین جنگلها و بین همین گیاهان و مراتع گذرانده، معتقد است همه اینها به نبود برنامه مناسب بین مسئولان و بیاهمیتی موضوع برای سازمانهای مربوطه برمیگردد:
«سازمان میگوید ۹۰ درصد حیات وحش ایران از بین رفته است اما من معتقدم بیش از اینها از بین رفته و یک بخش مختصری باقی مانده. من این مملکت را هر روز میگردم و این دشتها و کوهها را میبینم. از گلستان ۹۰ هزار هکتاری، ۸۰۰، ۴۰۰ و ۳۰۰ هکتار میسوزد. از گلستان تا آستارا که جنگلهای خزر است، دهها میلیون هکتار است. همه اینها در حال از بین رفتن است. جنگل خزر دیگر تمام شده است. این جنگلها دیگر مثل سالهای ۱۳۵۴ و ۱۳۵۵ نیست با آن همه گله قوچ و حیوانات وحشی. من به چشم خودم میبینم که این مملکت در حال بخارشدن و از بین رفتن است.»
صدها درخت بلوط، ارس و افرا در بافتهای جنگلی گلستان و جنگلهای بلوط در زاگراس و میوههای پراکنده در مراتع شمال و غرب کشور، در هفتههای گذشته خاکستر شدند.
برخی می گویند شکارچیان غیرمجاز جنگلها را آتش میزنند تا محیطبانان را سرگرم کنند. برخی از بیتوجهی مسافران برای روشنکردن آتش میگویند و برخی از بیمسئولتی مسئولان. بیژن درهشوری که سالها مسئول اداره محیط زیست در جزیره قشم بوده، میگوید این جنگلها که عکس و خبرشان منتشر میشود در آتش میسوزند و بقیه جنگلها و بخشهای سرسبز ایران که خبری از آنها نیست، در آتش بیمسئولیتی کسانی میسوزد که کارشان حفاظت از آنهاست:
«مساله جنگل، مثل موضوع آب در ایران است. سال ۱۳۴۱ جنگل را ملی اعلام کردند. بعد از آن چون منابع طبیعی ایران چون صاحبانش یک سر ارگان دولتی بیعلاقه به موضوع بود، چندان حفاظت نشد. بعد از انقلاب هم سازمانهایی متولی امور مرتع و حیات وحش و آب شدند که باعث شدند همه چیز به سرعت غیرقابل تصوری جلوی چشم همه ما از بین میرود. چون دستگاه اداری فاسد است و یک مسئول سوادش را ندارد و یکی اهمیتی نمیدهد و یکی بیعلاقه است.»
روزنامههای شهروند و شرق میگویند، هشت درصد جنگلهای کشور و ۲۰ درصد جنگلهای زاگرس در کهگیلویه و بویراحمد و در مساحتی بیش از ۵۷ درصد خاک استان، هر روز در گرمای تابستان میلرزند تا نوبت آنها شود و هیزم آتشی شوند. آتش میگیرند و خسارتهای سهمگین اکولوژیکی بر چرخه حیات گیاهی و جانوریشان وارد میشود و به سرعت بیابانزایی کشور اضافه میشود.
آیا آب آشامیدنی در تهران تمام میشود؟
مديرعامل شرکت آب و فاضلاب تهران، آبفا، میگوید: ذخيره آبی سدهای لار و لتيان انقدر کم شده که در استان تهران به فصل پاييز نخواهد رسید.
سد لَتیان بر رودخانه جاجرود در ۱۰ کیلومتری شمال شرقی تهران و سد لار بر رود هراز در ۷۵ کیلومتری شمال شرق تهران قرار گرفتهاند. به گفته مسئولان، اين دو سد اصلیترين منبع تامين آب آشاميدنی تهران هستند.
مدیرعامل شرکت آب منطقهای تهران در ادریبهشتماه ۹۳ گفته بود، میزان ورودی آب سدهای تهران در بحرانیترین شرایط ۴۶ سال گذشته قرار دارد.
مسئولان میگویند این دو سد کمتر از یک ماه دیگر آب دارند که ذخیره آبیشان با کاهش فشار آب کنترل شده که با «ادامه مصرف و نبود بارش در فصل پاييز، امکان برداشت آب از این دو سد نخواهد بود.»
ايران در منطقهای خشک و کمبارش قرار دارد و سالهاست که با مشکل خشکسالی و به گفته کارشناسان، مديریت نادرست منابع آبی موجود روبهروست.
دانیل پیتر لاکس، استاد دانشگاه کُرنل در نیویورک که از پیشگامان مدیریت منابع آب در دنیاست، زیاد به ایران سفر میکند و اطلاعات فراگیری درباره وضعیت منابع آب در ایران دارد. او به برنامه محیط زیست رادیو فردا میگوید منابع آب ایران مانند خیلی از کشورهای دیگر به شدت تحلیل رفته است:
«به بحث آلودگی آبزیرزمینی در ایران توجه نمیشود، اما باید به این مساله دقت شود، چون وقتی شما سفرههای آب زیرزمینی را آلوده کنید، پاکسازی آن بسیارپیچیده و دشوار است. چالشهای زیادی وجود دارد و متخصصان زیادی هم در ایران آموزش داده شدهاند.»
مسولان ماههاست که به شهروندان شهرهای مختلف هشدار میدهند در مصرف آب صرفهجویی کنند. هر چند که متخصصان میگویند، بخش کشاورزی، ۹۲ درصد مصرف آب کشور را به خود اختصاص داده و بزرگترین و مهمترین مصرف کننده آب در کشور است. این روش آبیاری باعت افزایش تعداد چاههای آب و استفاده بیش از حد از سفرههای آب زیرزمینی هم شده است. روشی که به گفته پیتر لاکس برای آینده آب ایران، بسیار خطرناک خواهد بود:
«باید روشهایی را که بلدیم برای افزایش بهرهوری آب پیاده کنیم. در آبیاری باید دقت کنیم که فقط در صورت نیاز آبیاری کنیم و آب را هدر ندهیم. تنها در جا و زمانی که نیاز هست استفاده شود.»
افزايش مصرف آب در کنار کاهش بارندگی باعث شده تا مسئولان در ايران به دنبال واردات آب باشند. تاجیکستان تا امروز تنها گزینهای معرفی شده که ایران قصد دارد از آنجا که مرز مشترکی با ایران ندارد، آب وارد کند. تاجيکستان از رودخانهها و ديگر منابع سرشار آبی بهره میبرد. با این حال بسیاری از کارشناسان و متخصصان منابع آب معتقدند این روش انتقال و واردات آب به ایران راه حل مناسب و همیشگی برای حل مساله کمآبی نیست.