لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳ تهران ۰۵:۲۸

متفاوت بودن (۵)؛ از قله اضطراب‌ها عبور کرده‌ام

حرکت به سمت نابیناییِ کاملِ تنها چشم؛ آینده‌ای که پزشکان برای او پیش‌بینی کرده‌اند، حرکتی تدریجی و اضطراب‌آور که همان تنها چشم نیمه‌بینا را هم از او می‌گیرد:

«وقتی مطمئن شدم که دیگر دارم برای دیدن دست و پا می‌زنم،... رنج عمیقی بر روانم حاکم شد...»

حالا او از «قله اضطراب‌ها» عبور کرده و در آرامشی که تا حدی آن را بازیافته است، تحلیلی از زندگی خود ارائه می‌دهد، موقعیت یک انسان کم‌بینا یا نابینا در جهان، تفاوتی که با دیگرانِ بینا پیدا می‌کند، آن‌چه نابینایی از او می‌گیرد و آن‌چه به جای بینایی به دست می‌آورد و در کنار همه این‌ها، پرسش‌هایی که درباره چگونگی مواجهه جامعه ایرانی با یک انسان کم‌بینا یا نابینا به میان می‌آید.

اتفاق را از نگاه سعید عباسپور می‌بینیم، روانکاو و داستان‌نویس. آدم‌های داستان‌های عباسپور هم، گاه نابینایان هستند، داستان‌هایی که در مجموعه ستایش‌شده «بوی تلخ قهوه» یا «پیاده‌رَوی در هوای آزاد» منتشر شده و ردشان را در واقعیت هم به‌سادگی می‌توان یافت.

در پنجمین بخش از مجموعه «متفاوت بودن» همراه با سعید عباسپور هستیم و تجربه زندگی‌ او را می‌خوانیم.

XS
SM
MD
LG