ساده مثل یک واژه که از کودکی شنیدهایم و بیفکر بیانش میکنیم، دشوار از آن رو که نمیتوانیم به درک کامل آن نزدیک شویم؛ «ناشنوایی» هم شکلی دیگر از بودن است و لادن نمونهای از جامعه ناشنوایان:
«درک من از صدا با درک شما از صدا متفاوت است. ما ناشنوایان از ارتعاشات لذت میبریم و آنها را درک و لمس میکنیم.»
در هشت ماهگی به خاطر یک عارضه شنواییاش را از دست داد. فیلمساز است و شش هفت فیلم کوتاه ساخته. و در این میان ناگزیر بوده و هست بر چالشهای ویژهای که انسانهای «متفاوت» با آن مواجه هستند غلبه کند.
لادن از نوع برخورد جامعه ایرانی با مسئله ناشنوایی انتقاد میکند، موانعی که در این جامعه سر راه ناشنوایان گذاشته میشود و نگاهی که آنها را ضعیف و فاقد درک و شعور میپندارد، تا جایی که میگوید اکثر هموطنانم ارزش و احترامی برای ناشنوایان قائل نیستند و برخورد انسانی با ما ندارند.
در ششمین بخش از مجموعه «متفاوت بودن»، لادن صحرایی تجربه زیسته خود را شرح میدهد، زندگی انسان ناشنوایی که سودای فیلمسازی داشته است و دارد.
«درک من از صدا با درک شما از صدا متفاوت است. ما ناشنوایان از ارتعاشات لذت میبریم و آنها را درک و لمس میکنیم.»
در هشت ماهگی به خاطر یک عارضه شنواییاش را از دست داد. فیلمساز است و شش هفت فیلم کوتاه ساخته. و در این میان ناگزیر بوده و هست بر چالشهای ویژهای که انسانهای «متفاوت» با آن مواجه هستند غلبه کند.
لادن از نوع برخورد جامعه ایرانی با مسئله ناشنوایی انتقاد میکند، موانعی که در این جامعه سر راه ناشنوایان گذاشته میشود و نگاهی که آنها را ضعیف و فاقد درک و شعور میپندارد، تا جایی که میگوید اکثر هموطنانم ارزش و احترامی برای ناشنوایان قائل نیستند و برخورد انسانی با ما ندارند.
در ششمین بخش از مجموعه «متفاوت بودن»، لادن صحرایی تجربه زیسته خود را شرح میدهد، زندگی انسان ناشنوایی که سودای فیلمسازی داشته است و دارد.