لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ تهران ۱۴:۲۳

سیزدهم آبان؛ اشغال سفارت و استعفای بازرگان


مهدی بازرگان نفر وسط در ردیف جلو
مهدی بازرگان نفر وسط در ردیف جلو
۳۵ سال پیش در یک‌شنبه‌ای پاییزی در سیزدهم آبان ۱۳۵۸ گروهی از دانشجویان انقلابی که خود را دانشجویان پیرو خط امام می‌نامیدند، از دیوار سفارت آمریکا در تهران بالا رفتند و ده‌ها کارمند این سفارت را به‌گروگان گرفتند. واقعه‌ای که به گفته خود این دانشجویان قرار نبود بیش از دو یا سه روز طول بکشد اما همانطور که زمان گروگانگیری بیشتر از آنچه خود دانشجویان پیش‌بینی کرده بودند، طول کشید، تاثیرهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن بر ایران حتی تا همین امروز هم باقی مانده است.
بحران گروگان‌گیری که چند ماه بعد از انقلاب اسلامی رخ داد، نقطه پایانی بر روابط دیپلماتیک ایران و آمریکا بود.

به‌ گزارش سرویس رادیو و تلویزیون‌های عمومی آمریکا، پی‌بی‌اس، بحران گروگان‌گیری سفارت آمریکا در تهران از زمان جنگ جهانی دوم تا آن زمان، تنها واقعه‌ای بود که در رسانه‌ها و مطبوعات جهان بیشترین توجه را از آن خود کرده بود.
در سی و پنجمین سال حادثه گروگان‌گیری سفارت آمریکا، رادیو فردا به بررسی علل و ریشه‌های این واقعه، آنچه در ۴۴۴ روز گروگان‌گیری گذشت و تاثیرات بین‌المللی و داخلی آن بر ایران و منطقه پرداخته است.

سیزدهم آبان؛ اشغال سفارت و استعفای بازرگان
please wait

No media source currently available

0:00 0:12:11 0:00
لینک مستقیم

در بخش پیش شنیدیم که گروهی از دانشجویان خشمگین روز سیزدهم آبان به سفارت آمریکا حمله کرده و ساختمان این سفارت را به اشغال خود درآوردند.

معصومه ابتکار، یکی از دانشجویانی که در جریان گروگانگیری حضوری فعال داشت، در کتاب خود از خاطرات گروگانگیری به نام تسخیر درباره مسلح بودن یا نبودن دانشجویان می‌نویسد: « در طول جلسات برنامه‌ریزی برای اشغال سفارت تصمیم گرفته شده بود این اقدام مسالمت‌آمیز و بدون بکارگیری اسلحه باشد با این‌حال خانم ابتکار می‌نویسد که امکان دارد بعضی از دانشجویان برخلاف برنامه مسلح وارد سفارت شده باشند و اگر هم در طول اشغال اسلحه‌ای وجود داشته هرگز از آن استفاده نشده و هیچکس آن را ندیده است. »

جان لیمبرت، از گروگان‌ها:« گروگان‌گیران خودشان اسلحه داشتند. گروه‌های محافظ ما که مسلح بودند. شاید اگر تیراندازی می‌شد از طرف آنها و از طرف ما افرادی کشته می‌شدند.»


جان لیمبرت، دبیر دوم سفارت آمریکا در زمان گروگان‌گیری می‌گوید گروگان‌گیران مسلح بودند: « رفتار یک گروه اینطوری اصلا قابل پیش‌بینی نیست. این‌ها خودشان اسلحه داشتند. گروه‌های محافظ ما که مسلح بودند. شاید اگر تیراندازی می‌شد از طرف آنها و از طرف ما افرادی کشته می‌شدند.»
یکی از دانشجویان پیرو خط امام که در واقعه گروگانگیری نقش فعالی داشت و نخواست نامش فاش شود با تایید گفته‌های معصومه ابتکار می‌گوید دانشجویان از اسلحه استفاده نکردند اما اسلحه‌های تفنگداران آمریکایی در دست دانشجویان بود.

او می‌گوید:« در مورد اینکه ما اسلحه داشتیم این حرف صحیح نیست. اصلا قرار بر این بود و یک اصل مسلم بود که هیچ‌کس حق ندارد با خودش اسلحه بیاورد. یک تعداد پلاکارد با ما بود به اضافه یکسری شعارهای تبلیغاتی که روی بازوبندها نوشته شده بود و ما به این وسیله می‌خواستیم اعلام کنیم حرفمان چیست.

من نمی‌دونم آقای لیمبرت این حرف را از کجا آورده است اما در روزهای بعد یعنی وقتی که دانشجویان قرار شد که سفارت را به صورت طولانی مدت نگهدارند و صحبت از این بود که آمریکا می‌خواهد گروگان‌ها را نجات دهد، قضیه و سازماندهی ما تغییر کرد. ما ظرف ۲۴ ساعت از یک گروه دانشجویی که سازماندهی آن بر اساس رفاقت‌های دانشگاهی بود باید تبدیل به سازمانی منسجم و مستحکم می‌شدیم. برای نگهبانی و کشیک اطراف و داخل سفارت و جنگل داخل سفارت ما دیگر اسلحه داشتیم. اما اقدام دانشجویان ابتدا همراه با اسلحه نبود. داشتن اسلحه مال زمانی است که اشغال سفارت آمریکا از شکل دانشجویی درآمده بود و به‌صورت یک مطالبه حکومتی از سوی حکومتداران ایران و رهبران انقلاب تعقیب می‌شد و ماموریتی برای دانشجویان شده بود. »

در بخش پیش شنیدیم که رهبر معنوی دانشجویان در ماجرای گروگان‌گیری، محمد موسوی خویینی‌ها روحانی و از نزدیکان آیت‌الله خمینی بود که در دوران رهبری آیت‌الله خمینی پست‌های مهمی چون نایب‌رییسی دوره اول مجلس شورای اسلامی، عضویت در شورای سرپرستی صدا و سیما، دادستانی کل کشور، نمایندگی دوره اول مجلس خبرگان رهبری، نمایندگی مجلس خبرگان قانون اساسی و عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی را برعهده داشت.

آقای خویینی‌ها همان روز سیزدهم آبان‌ماه در جمع دانشجویان گروگان‌گیر حاضر شد و برای مردم سخنرانی کرد.

منصور فرهنگ، نماینده سابق ایران در سازمان ملل درباره موسوی خویینی‌ها می‌گوید:« دانشجوها با هدایت و رهبری موسوی‌خویینی‌ها که بسیار به خمینی و احمد خمینی نزدیک بود سفارت آمریکا را اشغال کردند. مواضع موسوی‌خویینی‌ها در مورد سیاست خارجی شباهت بسیار زیادی به نیروهای چپ و حزب توده داشت.»

موسوی خویینی‌ها پس از فوت آیت‌الله خمینی مدتی در مجمع تشخیص مصلحت نظام حضور یافت و بعدها نقش مهمی در پیروزی محمد خاتمی در انتخابات سال ۱۳۷۶ ایفا کرد. آقای موسوی خویینی‌ها بعدها در دوره اول مجلس شورای اسلامی از موافقان آزادی گروگان‌های آمریکایی شد که در بخش‌های بعد به آن می‌پردازیم.

اعلام خبر اشغال سفارت آمریکا

چند ساعت پس از حمله دانشجویان پیرو خط امام به سفارت آمریکا، این دانشجویان با انتشار بیانیه‌ای خبر اشغال سفارت و به‌گروگان‌گرفته شدن دیپلمات‌های آمریکایی را به گوش همه رساندند.

هنری پرکت، مسوول میز ایران در وزارت‌خارجه آمریکا:« وقتی خبر اشغال سفارت را شنیدم، فکر کردم کار خیلی برای ما مشکل می‌شود. ما پیش از آن هم روابط پر از مشکلی داشتیم و فکر کردم که این اتفاق مشکلات را پیچیده‌تر خواهد کرد و مسیر هرگونه پیشرفتی که برای برقراری ارتباط با حکومت ایران کرده بودیم به شدت کند می‌شد.»


هنری پرکت، مسوول میز ایران در وزارت امور خارجه آمریکا در زمان گروگان‌گیری، که چند روز قبل برای دیدار با ابراهیم یزدی وزیر خارجه وقت ایران به تهران سفر کرده بود، درباره نخستین واکنش خود به هنگام شنیدن خبر اشغال سفارت آمریکا می‌گوید:« من هنوز به واشنگتن نرسیده بود. از تهران به نیویورک رفته بودم و با ماشین به سمت واشنگتن می‌رفتم که خبر اشغال سفارت را شنیدم. فکر کردم کار خیلی برای ما مشکل می‌شود. ما پیش از آن هم روابط پر از مشکلی داشتیم و فکر کردم که این اتفاق مشکلات را پیچیده‌تر خواهد کرد و مسیر هرگونه پیشرفتی که برای برقراری ارتباط با حکومت ایران کرده بودیم به شدت کند می‌شد.»

بوروس لنگن، عالی‌ترین مقام سفارت آمریکا در تهران در زمان گروگانگیری روز سیزدهم آبان‌ماه به همراه دو نفر از کارمندان سفارت آمریکا به وزارت‌خارجه ایران رفته بود تا با ابراهیم یزدی دیدار کند. این سه نفر بیشتر زمانی را که به گروگان‌گرفته شده بودند، در وزارت خارجه ایران گذراندند.

از عصر روز سیزده آبان آزاد کردن تعدادی از کارمندان ایرانی سفارت آمریکا و متقاضیان ویزا که در زمان اشغال سفارت در آن ساختمان حضور داشتند آغاز شد.

آیت‌الله خمینی گفت:« الان مرکز فساد آمریکا را جوان‌ها گرفته‌اند و آمریکایی‌هایی که آنجا بودند را گرفته‌اند و مرکز فساد را گرفته‌اند و آمریکا هم هیچ غلطی نمی‌تواند بکند.»


آیت‌الله خمینی روز سیزدهم آبان واکنشی از خود نشان نداد. بعد از آنکه حجت‌الاسلام موسوی‌خویینی‌ها او را از اشغال سفارت آمریکا و هویت گروگان‌گیران باخبر کرد و پس از آنکه احمد خمینی در روز چهاردهم آبان از ساختمان اشغال‌شده سفارت آمریکا بازدید کرد، بنیانگذار جمهوری اسلامی در همان روز یعنی چهاردهم آبان از این اقدام حمایت کرد.
آیت‌الله خمینی گفت:« الان مرکز فساد آمریکا را جوان‌ها رفته‌اند گرفته‌اند و آمریکایی‌هایی که آنجا بودند را گرفته‌اند و مرکز فساد را گرفته‌اند و آمریکا هم هیچ غلطی نمی‌تواند بکند.»
روز چهاردهم آبان‌ماه ۱۳۵۸ دولت موقت ایران پیمان‌های نظامی با آمریکا و اتحاد جماهیر شوری را لغو کرد. این پیمان‌های نظامی به آمریکا و با اتحاد جماهیر شوروی اجازه دخالت نظامی در ایران را می‌داد.

استعفای مهدی بازرگان

پانزدهم آبان‌ماه مهدی بازرگان، نخست‌وزیر دولت موقت و کابینه‌اش استعفا کردند. آیت‌الله خمینی و شورای انقلاب قدرت را به‌دست گرفتند.
مهدی بازرگان پیش از ۱۳ آبان ۱۳۵۸ سه بار استعفا کرده بود. او در کتاب خود به نام انقلاب ایران در دو حرکت می‌نویسد: پس از اشغال سفارت آمریکا شورای انقلاب اعلام موضع نکرد. اما محمد بهشتی، در مقام نایب رییس مجلس خبرگان با تایید ضمنی از حرکت دانشجویان، سیاست آمریکا را محکوم کرد.

مهدی بازرگان همچنین در کتاب خود نوشته که دولت موقت از نظر مسوولیت اداری و سیاسی بر اساس تعهدات بین‌المللی نمی‌توانسته مخالف این عمل نباشد. اما او چون قبلا تصمیم به استعفا گرفته بود، اعلامیه‌ای در این باره صادر نکرد. مهدی بازرگان در کتاب خود تاکید کرده که گروگان‌گیری تاثیری در استعفای دولت او نداشته و روز قبل از گروگان‌گیری استعفای او به تصویب هیات دولت رسیده و دو هفته پیش از آن هم به شورای انقلاب گزارش داده بوده که اگر به گفته او اخلال‌گری‌ها و تعدد مراکز تصمیم‌گیری جای خود را به یکپارچه شدن دولت و شورای رهبری ندهد، دولت موقت خود را ناچار می‌بیند که کنار برود.

منصور فرهنگ، سفیر سابق ایران در سازمان ملل:« بازرگان بعنوان رییس دولت موقت خودش هم بارها گفته بود که من چاقوی بی‌دسته‌ام.»


منصور فرهنگ، مشاور وزیر خارجه دولت موقت و نماینده سابق ایران در سازمان ملل می‌گوید بازرگان بارها خودش گفته بود که اختیاری در زمینه سیاست داخلی و تصمیم‌گیری نداشته است:« بازرگان بعنوان رییس دولت موقت خودش هم بارها گفته بود که من چاقوی بی‌دسته‌ام.

تشکیلات قضایی مملکت هیچ ارتباطی به دولت نداشت و تحت‌نظر خمینی و خلخالی بود. تشکیلات امنیتی ممللکت کوچکترین ارتباطی به او نداشت، سیاست خارجی مملکت کوچکترین ارتباطی به او نداشت. موقعی که هر پانزده عضو شورای انقلاب روز ۱۳ دسامبر ۱۹۷۹ رای دادند که پیشنهاد تشکیل کمیسیون تحقیق سازمان ملل را برای حل مساله گروگان‌گیری بپذیرند و مرا سفیر کردند، من این را نپذیرفتم و نزد بازرگان رفتم و پرسیدم آیا شورای انقلاب جدا می‌خواهد این مساله در اسرع وقت حل شود؟ بازرگان به من گفت ما هیچ‌کاره‌ایم. تنها کسی که می‌تواند به شما جواب دهد خمینی است.این است که بازرگان هیچ زمانی و تحت هیچ شکلی هیچ قدرتی نداشت و خودش هم خیلی زود این موضوع را فهمید و می‌خواست کنار برود. اما چون در آن زمان هنوز آمادگی وجود نداشت، خمینی می‌خواست او را تا زمانی که لازم است نگهدارد و گروگانگیری که پیش آمد برای بازرگان غیرقابل تحمل شد.»

مهدی بازرگان در سال ۱۳۵۸ درباره تعدد مراکز تصمیم‌گیری در ایران گفته بود:« نگرانی این است که با این مجلس بررسی قانون اساسی و تغییرات عمیقی که در قانون اساسی دادند، مملکت چند قطبی باشد و مملکتی باشد که کسی تکلیف خودش را نداند و عوامل متعددی روی دولت و مسوولین عمل کند.»

استعفای مهدی بازرگان نخست‌وزیر دولت موقت با استقبال دانشجویان گروگان‌گیر مواجه شد.
فروز رجایی‌فریکی از دانشجویان پرو خط امام در آبان‌ماه سال ۸۸ در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس درباره یکی از علل مخالفت دانشجویان با دولت مهدی بازرگان گفت که دولت موقت تشخیص نمی‌داده که آمریکا به گفته او ریشه مصائب ملت ایران بوده است.

(در بخش بعدی به اهمیت گروگان‌گیری در جمهوری اسلامی ایران و موضع آیت‌الله خمینی و واکنش‌های بین‌المللی می‌پردازیم. برنامه چهارصد و چهل و چهار روز هر روز ساعت ده و نیم‌شب، ده و نیم صبح، دو و نیم بعدازظهر و پنج و نیم عصر به‌وقت تهران از رادیو فردا پخش می‌شود.)

XS
SM
MD
LG