طی ۹ ماهی که از دستگیری جیسون رضاییان خبرنگار ایرانی آمریکایی واشینگتن پست در ایران میگذرد و با اتهامات سنگینی که به صورت روز افزون علیه او مطرح میشود بسیاری با این پرسش مواجه هستند که دلیل دستگیری و اتهام پراکنیهای علیه او حتی پیش از برگزاری دادگاه چیست و اینکه با چه شواهد و دلایلی او «جاسوس» خوانده میشود؟
پاسخ به این سوالات را اما روز شنبه ۲۹ فروردین روزنامه وطن امروز با مقاله مفصلی که در صفحه اول خود تحت عنوان «رمزگشایی از جیسون» منتشر کرد، ارائه کرد. این مقاله تلاش زیادی کرد تا توجیهی برای بازداشت ۹ ماهه جیسون دست و پا کند، اما در داستان گویی خود تا جایی رفت و نکاتی را مطرح کرد که نه تنها دست دستگیرکنندگان او را رو کرد، بلکه اکنون به جرات میتوان گفت که چرا سازمان اطلاعات سپاه پاسداران جیسون رضاییان را دستگیر کرده، ۹ ماه در بازداشت نگه داشته، و اقدام به اتهام زنی به برخی از شخصیتها و افراد خوشنام در داخل و کشور کرده و میکنند. تا آنجا که میتوان گفت این مقاله به نوعی «رمزگشایی از وطن امروز» و دیگر رسانههای وابسته یا نزدیک به نهادهای امنیتی است، تا آنچه جیسون رضاییان انجام داده است.
کلید حل معمای یک دستگیری
کلید حل معمای جیسون رضاییان در پاراگراف آخر این مقاله نهفته است که آمده است: «جیسون رضاییان کلید رمزگشایی از بازیهای بزرگ و خطرناک سلطه اقتصادی- سیاسی آمریکا بر ایران در پروژه صهیونیستی «صلح ایران و آمریکا» است.
در واقع وطن امروز همراه با برخی از محافل اقتصادی و امنیتی که دوران تحریمهای اقتصادی برایشان دوران بریز و بپاش و درآمدهای میلیاردی آن هم به دلار بوده است، تلاشهای به عمل آمده برای حل مسئله پرونده هستهای و احتمالا کاهش تنشها را آمریکا را «پروژه صهیونیستی صلح ایران و آمریکا» میدانند. در حالی که هر کسی که این موضوعات را دنبال میکند میداند که اسرائیل مخالف اصلی حل دیپلماتیک پرونده هستهای، افزایش تحریمها و احتمالا حمله نظامی به ایران است تا اینکه بخواهد ایران و آمریکا مسائل خود رابه صورتی مسالمت آمیز حل کنند و استفاده از واژه «صهیونیستی» برای توصیف «صلح میان ایران و آمریکا» تنها برای ترساندن و هولناک نشان دادن ماجراست. چرا که برخلاف این ادعای خیالی، هم اکنون حتی رئیس جمهور آمریکا هم بر سر کارشنکیهای نخست وزیر اسرائیل در مذاکرات هستهای ایران و آمریکا به ستوه آمده و در رابطهشان به طور کمسابقهای تنشهایی دیده شده است. چه برسد که بخواهیم تصور کنیم اسرائیل از طرفداران صلح ایران و آمریکاست.
برخی از افرادی که نام آنها در مقاله «رمزگشایی از جیسون» آمده، افرادی هستند که به تلاش برای لغو تحریمهایی که به مردم ایران صدمه میزنند در داخل و خارج کشور شهرت دارند. یا افرادی که همزمان با تلاش برای برداشته شدن تحریمها و همچنین تنشزدایی در روابط دو کشور، از بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران دفاع میکنند و از هیچ تلاشی برای طرح موارد نقض حقوق بشر در ایران دریغ نمیکنند تا آنجا که برای تحریمهای حقوق بشری ناقضان عمده حقوق بشری در ایران از طریق اتحادیه اروپا و دیگر نهادهای بینالمللی اقدام کردهاند.
این دو حوزه، یعنی برداشتن تحریمها و بهبود رابطه با آمریکا و همچین موضوع حقوق بشر، چشم اسفندیار جناح امنیتی خارج از دولت است که نزدیکی به آمریکا را پایان دوران ماه عسل سی و چند ساله خود میداند.
به علاوه همه نامهایی که در مقاله وطن امروز مطرح شدهاند، در یک نقطه با هم اشتراک دارند: همگی در طی سالهای گذشته تلاشهایی برای رفع تحریمها کردهاند، همگی ضدجنگ هستند و همگی خواهان حل دیپلماتیک مساله هستهای هستند. برخی اتهامات دیگری که به این افراد زده شده عملا برای رد گم کردن و به قول معروف «سالاد» ماجراست. اتهاماتی مانند خرابکاری هستهای، درخواست برای تشدید تحریمها و مواردی از این دست نه با تخصص و حرفهای که روزنامه وطن امروز از آنها برده همخوانی دارد، نه عملکرد این افراد که از چهرههای عرصه عمومی در آمریکا و در میان ایرانی-آمریکاییها هستند مطابقت دارد.
برای همین است که حسن روحانی بارها از ایرانی-آمریکاییها خواسته است که کمک دولت باشند برای اقدامات ضدتحریمی. برخی از افرادی که در مقاله وطن امروز مورد اشاره قرار گرفتهاند مانند تریتا پارسی و رضا مرعشی از شورای ایرانیان آمریکا، طی سال گذشته عملا از نیروهای ضدتحریم و طرفدار مذاکره بودهاند و صدای خود را در رسانهها و کنگره آمریکا رساندهاند. درجریان مذاکرات هم چپ و راست عکس آنها در کنار و در حضور هیئت مذاکره کننده ایرانی و آمریکایی منتشر میشود.
اتفاقا این افراد در آمریکا توسط مخالفان سرسخت جمهوری اسلامی و از جمله هواداران مجاهدین خلق متهم میشوند که لابی جمهوری اسلامی در واشینگتن هستند. کسانی که اطلاعات عمومی نشان میدهد که مقامات ایرانیگاه و بیگاه از مشورت آنها به صورت مستقیم و غیر مستقیم برای فهم تحولات سیاست در واشیگتن استفاده کردهاند. برای همین است که مقاله وطن امروز را تنها میتوان تلاشی برای نشان دادن سردرگمی و هراس بخشی از نیروهای اقتصادی و امنیتی داخل کشور از برداشته شدن تحریمها و پایان داده شدن به انزوای بینالمللی ایران دانست که طرفداران بسیار زیادی در خارج و داخل کشور دارد.
جیسون رضاییان، چیزبرگز و بیس بال آمریکایی
سابقه جیسون رضاییان در خبرنگاری به ۹ سال قبل برمی گردد و به مقالاتی که او برای روزنامه سان فراسیسکو کرانیل در مورد ایران نوشت و از جمله یک گزارش کامل دو صفحهای از سفر به ایران و جذابیتهای فرهنگی و شرح سوء تفاهمهایی که دو ملت ایران و آمریکا را از یکدیگر دور کرده است. در همه مدت، جیسون رضاییان از خبرنگارانی بوده که عمده فعالیتهای خبریاش به نشان داده چهرهای مدنی و طالب صلح و آشتی با دنیا اختصاص داشته است. او در مقالاتی که در مورد تحریمهای ایران از تهران مخابره کرده است، در تمامی آنها بر اینکه تحریمها به مردم عادی صدمه میزنند پرداخته و یا از افرادی نقل قول کرده است که آنها هم طرفدار برداشته شدن تحریمها هستند.
روزنامه نگاری که اساسا علاقهای به پوشش خبرهای سیاسی و صحبت کردن با سیاستمداران نداشت و در غالب مطالب خودش به نقل زندگی مردم میپرداخت. چنین روزنامه نگاری اما الان با اتهام جاسوسی در خصوص تحریمها مواجه است و البته میتوان انتظار داشت که آنچه مقامات امنیتی از جیسون رضاییان در دست دارند، جز مطالبی که نوشته و یا ایمیلهایی که برای نوشتن گزارشهای خود رد و بدل کرده، اطلاعات و آمار و ارقامی که در گزارشهای خود آورده و مشاهداتی که از وضعیت مردم در ایران نوشته، چیز دیگری ندارند. اما همین نوشتهها که همگی از اطلاعات عمومی و قابل دسترس برای همگان بوده را، روزنامه وطن امروز و هفته پیش از آن خبرگزاری فارس، به عنوان «جاسوسی» در مورد تحریم ها قلمداد کردهاند. فردی مانند جیسون رضاییان حتی در خواب هم نمیتوانسته اطلاعات سری و یا مخفیانه در دست داشته باشد و اگر داشت، در این مدت نه ماه، حتما مقامات قضایی و امنیتی حتما دادگاه برگزار کرده بودند و به آشفتگی خود در پایان دادن به این دستگیری خاتمه میدادند.
جیسون رضاییان البته «گناه نابخشوده دیگری» هم از منظر آنها دارد. او کسی است که در یکی از مقالات خود در مورد بیسبال بازی کردن ایرانیها و یا همبرگر خوردن آنها نوشته بود. از نظر آنها که نزدیکی به آمریکا یک نوع پذیرش سلطه است، جیسون رضاییان با نشان دادن اینکه ایرانیها به برخی مظاهر فرهنگی پاپ غربی علاقهمند هستند، گناه بزرگی مرتکب شد. اما این همه ماجرا نیست.
تجارت و پول بعد از رفع تحریمها؛ مسئله این است!
چشم انداز اصلی و تصویر بزرگتری که از گزارش وطن امروز دریافت میشود طرح این موضوع است که برخی شخصیتهایی که به دنبال رفع تحریمها هستند - از نظر این روزنامه نزدیک به نهادهای امنیتی- میخواهند در فضای بعد از تحریم به تجارت با ایران بپردازند و اینکه سودای مالی دارند.
وطن امروز در این سناریوی خیالی و آشفته موضوعاتی را مطرح میکند که نشان دهنده کمترین آشنایی با روابط بینالملل و واقعیات جهانی است. برای مثال در جایی زمین را به آسمان وصل میکند و مینویسد «اعتبار رضاییان برآمده از شخصیت و خدمات بیدریغ وی نیست بلکه نشانهای از اهمیت نقشه اوباما در حوزه سیاست و اقتصاد ایرانی است. نقشهای که به اعتراف هیات حاکمه چین با ترویج «فساد اقتصادی» میان موثرین اقتصاد این کشور موفق شده است طبقهای از حامیان بیگانه را در بالادست حاکمیت چین ایجاد کند.»
در واقع وطن امروز برای قوی کردن تئوری خود با نگرانی این را میخواهد بگوید که آمریکا حتی طبقه هیات حاکمه چین را هم زیر سلطه خود آورده است و قرار است همین کار را هم در ایران بکند از طریق حاکم کردن افرادی که الان در آمریکا و اروپا سنگ مذاکرات هستهای و بهبود رابطه را به سینه میزنند و اگر قرار باشد این افراد بیایند کاسه و کوزه تاجران امنیتی و اطلاعاتی و کسانی که تحریم نان و زندگیشان بوده آجر میشود و پس باید دست به کار شد و بساط این افراد را قبل از اینکه مذاکرات به نتیجه برسد چید.
برای همین است که مقاله وطن امروز مقاله مهمی است و مقامات دولتی ایران باید به آن با چشم باز نگاه کنند. این مقاله آشکار کننده تلاشهای جناحی در حکومت ایران است که از به ثمر رسیدن مذاکرات هستهای ناخشنود است و برای خراب کردن آن از هیچ کاری فروگذار نمیکند، از جمله دستگیری یک روزنامهنگار عاشق ایران، بدنام کردن چهرههای موثر خارج از ایران در حوزههای مختلف، و در نهایت زیر سوال بردن منطق و ثمرات و برکاتی که مذاکرات هستهای موفق - حداقل از نظر اقتصادی و بهبود وضعیت معیشت مردم - برای ایران به بار خواهد آورد.
این خطر بیشتر خود را نشان خواهد داد که در نظر بگیریم حتی زمانی که توافق نامه هستهای بین ایران و آمریکا امضاشود، مستلزم آن است که بخشهای مختلف این توافق نامه اجرا شود تا تحریمها و محدودیتهای مالی و سیاسی گام به گام برداشته شود. اما در زمانی که چنین گروه پرنفوذی در دل دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی، با مذاکرات و به خصوص با نتیجه مثبت و موفقیت آمیز آن مخالف است، آیا خرابکاری در این روند و در دوره پس از توافق بار دیگر ایران را به خانه اول باز نخواهد گرداند؟ و ثمره سالها مذاکره را دود نخواهد کرد؟
در واقع دستگیری جیسون و توطئهای که درباره او وجود دارد، کاملا همسان با نظر نئوکانهای آمریکایی و طرفداران فشار و افزایش تحریمها و حتی حمله نظامی علیه ایران است که میگویند نباید به ایران اعتماد کرد چون گروههای تندرویی وجود دارند که به هیچ توافقی پایبند نیستند و نباید فکر کرد که اگر کاری را بگویند انجام میدهند، انجام میدهند. این بهترین صدمهای است که چنین اقداماتی به مذاکرات هستهای از طریق پرزور کردن مخالفان آن در آمریکا میتواند بزند و موفقیت حسن روحانی را در این مذاکرات تحت الشعاع قرار دهد.
حسن روحانی تا کنون در برابر پرونده جیسون رضاییان سکوت کرده است. این در حالی است که در بسیاری از جلسات دیپلماتیک، طرف آمریکایی از مقامات ایرانی خواسته است تا جیسون رضاییان را آزاد کنند. نه به خاطر اینکه جیسون رضاییان ربطی به دولت آمریکا دارد. تنها برای اینکه او گذرنامه آمریکایی دارد و این جزو قوانین آمریکاست که برای سلامت و آزادی همه شهروندانش صرف نظر از اینکه از کجا آمدهاند تلاش کند. اما حسن روحانی عملا در این ماجرا ترجیح داده است که از پرونده جیسون رضاییان فاصله بگیرد.
سکوت روحانی؛ اسماعیل سماوی و جیسون
یکی از دلایل سکوت حسن روحانی را میتوان در خوددرای از مواجهه با این گروه تندرو در دل دستگاههای امنیتی دانست. چرا که جهت گیری اولیه پرونده جیسون رضاییان حسن روحانی را هدف خود قرار داده بود. با اینکه جیسون رضاییان ۹ ما در انفرادی بوده است، با اینکه تنها چند هفته پیش پرونده او به دادگاه رفته و با اینکه سخنگوی قوه قضاییه بارها از اینکه در مورد جزییات پرونده او اظهار نظر کند خودداری کرده، اما ماه گذشته حمید رسایی، نماینده اصولگرای مجلس، با انتشار مطبی در خبرگزاری فارس گفت که جیسون رضاییان جاسوس است و سعی داشته به مراکز مهم امنیتی دولت نزدیک شود و در این میان انگشت اتهام خود را به سمت فردی با نام «ا. س» برد: اسماعیل سماوی، خواهرزاده روحانی که مسئولیت اداره دفتر رسانههای نهاد ریاست جمهوری را به عهده دارد.
این درحالی است که جیسون رضاییان به گواه همکارانش در ایران هیچگاه اسماعیل سماوی را از نزدیک ندیده بود و غیر از یک بار که در یک کنفرانس خبری در نهاد ریاست جمهوری در کنار دیگر خبرنگاران شرکت کرده بود در هیچ کنفرانسی شرکت نکرده بود. رسایی ادعا کرد که از رضاییان فیلم اعتراف هم موجود است و خواستار پخش آن شد. حمله مستقیم به نزدیکان روحانی، واکنش حسن روحانی را برانگیخت و در جدال میان نهاد ریاست جمهوری و اطلاعات سپاه پاسداران و در گرماگرم مذاکرات، دستگیرکنندگان رضاییان متوجه شدند که سنگ بزرگی را نشانه رفتهاند که میتواند اثرات معکوسی برای آنها داشته باشد.
بنابراین سناریوی اتصال جیسون رضاییان به اسماعیل سماوی و از این طریق نشان رفتن دفتر ریاست جمهوری، به سناریوی زیر سوال بردن مذاکرات هستهای از طریق کسانی که طرفدار این مذاکرات هستند تبدیل شد. در این میان با توجه به حمایت مستقیم رهبر ایران از مذاکرات هستهای و حمایت مقاماتی همچون رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و یا حتی فرمانده سپاه از مذاکرات، حمله مستقیم به مذاکرات - هر چند این حمله توسط وطن امروز ادامه دارد- امکانپذیر نبود. برای همین سناریوی تخطئه و دشمن سازی از همه کسانی که طرفدار مذاکرات هستهای و رفع تحریمها و بهبود رابطه با ایران هستند رقم خورد. در این بین، نام افرادی که از ابتدا به حقانیت رضاییان و بیگناهیاش و نقض آشکار حقوق او اعتراض کرده بودند هم به این پرونده اضافه شد تا دستگیر کنندگان، دو موضوع محوری نگرانیهای خود یعنی موضوع حقوق بشر و برداشتن تحریمها و بهبود احتمالی رابطه با آمریکا را همزمان در یک پرونده امنیتی پوشش داده باشند.
اطلاعات سپاه، استقلال قوه قضائیه
قوه قضاییه که هم اکنون پرونده جیسون در اختیار یکی از دادگاههای انقلابش به ریاست قاضی صلواتی است، عملا در برابر هجمه مطبوعاتی رسانههای امنیتی، همچون خبرگزاری فارس و روزنامه وطن امروز، به رغم آنکه رضاییان هنوز در هیچ دادگاهی محکوم نشده است، چراغ سبز نشان داده است. تصورش را بکنید که یکی از رسانههای مستقل جملهای را در خصوص پروندهای که هنوز در مرحله پیش از دادگاه است و نوشتن در مورد آن غیرقانونی است منتشر میکرد. در بهترین حالت توقیف آن نشریه در انتظار گردانندگانش بود. اما فارس، وطن امروز، با در اختیار گرفتن صدها صفحه بازجویی که تحت فشارهای روانی و جسمی طی ماهها زندانی انفرادی از جیسون رضاییانی که حتی فارسی را خود حرف نمیزند به دست آورده، با دادن شاخ و برگ و داستان سرایی پیرامون آنها، امنیت قضایی داشتن خود را به رخ میکشند و البته بیش از پیش ماهیت سیاسی- امنیتی و فراقضایی این پرونده را آشکار میکنند.
پایان یک پروژه امنیتی- روزنامهنگاری
عمده خبرنگارانی که طی یک دهه گذشته به اتهامات امنیتی دستگیر شدهاند، چند ماهی را در زندان سپری کردهاند، احکام کوتاه و بلند مدت گرفتهاند اما همگی در یک ویژگی با هم اشتراک دارند و آن اینکه بیگناهی آنها و ساختگی بودن اتهامات علیه آنها پس از مدتی ثابت شده و معلوم شده است که آنها طعمه یک پروژه امنیتی و سیاسی بودهاند و پس از آنکه نهادهای طراح این پروژهها، یا به هدف خود رسیدند یا از پیگیری آن پروژه به دلیل واکنش جامعه یا شکست آن منصرف شدند، آزاد شدند.
جیسون رضاییان با بیش از ۹ ماه سلول انفرادی یکی از طولانیترین زمانها را برای این پروژه امنیتی در زندان بوده است. با افزایش فشارها برای مشخص شدن پرونده او و با افزایش انتشار مطالب اتهام آمیز علیه او و دوستانش، به نظر میرسد که زمان دادگاه او نزدیک است و نهادهای مسئول این دستگیری و این پروژه امنیتی، تلاش میکنند احتمال تبرئه شدن رضاییان را در دادگاه بدوی که اتفاقا به ریاست قاضی صلواتی، یکی از بدنامترین قضات قوه قضاییه برگزار میشود، به حداقل کاهش بدهند.
در این مرحله، حسن روحانی به عنوان رئیس جمهوری و به عنوان ناظر بر اجرای قانون اساسی باید همه تلاشهای خود را مبنی بر اینکه رضاییان از دادگاه عادلانهای برخوردار است انجام بدهد. استقلال قوه قضاییه با مطالب تهمت آفرینی که در سکوت قوه قضاییه علیه این روزنامه نگار منتشر شده است، بیش از پیش افسانه به نظر میرسد. اگر جیسون رضاییان بتواند از وکیل مستقلی که گمارده قاضی صلواتی نیست بهره بجوید، حرفهای زیادی خواهد داشت. این حرفها البته شبیه حرف ِبسیاری دیگر از روزنامه نگاران صدیقی است که چنین دوران سختی را پشت سر گذاشتند.
برای همین باید دید بالاخره آقای رئیس جمهوری کی میخواهد از پشت پرده به جلوی پرده بیاید و حقوق و آزادیهای اساسی شهروندان ایرانی (و فرقی هم نمیکند ایرانی-آمریکایی) را تضمین کند. وعدهای که نقطه برجسته شعارهای انتخاباتی او بود.
-------------------
یادداشتها بیانگر نظر نویسندگان آنهاست و نه بازتاب دیدگاههای رادیو فردا.