روزنامه اعتماد گزارش داده است که «استانی شدن انتخابات مجلس یک "خوان" تصویب را به صورت نصفهنیمه رد کرد» و کلیات این طرح روز چهارشنبه در صحن مجلس به تصویب رسید اما «ایرادات آنقدر زیاد بود که مجددا با دستور رئیس مجلس به کمیسیون تخصصی بازگشت تا ابهامات آن رفع شود.»
روزنامه جهان صنعت خبر داده است که «حمید فرخی دیزج ملک» دستفروشی که در اعتراض به جمعآوری بساطش از سوی ماموران شهرداری تبریز اقدام به خودسوزی کرده بود، روز سیام فروردین ماه بر اثر شدت جراحات وارده درگذشت.
روزنامه شرق از یک روز پس از «انتشار فیلم اعترافات عباس یزدان پناه» از سوی خبرگزاری تسنیم، از قول محمود علیزاده طباطبایی وکیل مهدی هاشمی محتوای این اعترافات را تکذیب کرده و نوشته است: «پرونده عباس یزدان پناه در شورای امنیت ملی و وزارت اطلاعات مطرح است. قاتلان او شناسایی شدهاند و مشخص است چه کسانی و با دستور چه افرادی این اقدام را انجام دادهاند.»
روزنامه جوان، نزدیک به سپاه پاسداران، در واکنشی به اظهارات مقامهای ارشد دولتی درباره «پولهای کثیف»، این موضوع را «بازی اصلاحطلبان» توصیف کرده است.
روزنامه شهروند در گزارشی از «پسلرزههای مرگ دختر پورشهسوار در فضای مجازی»، نوشته است: «بامداد دوشنبهای که گذشت، در خیابان شریعتی و بزرگراه همت تهران دو ماشین مدل بالا تصادف کردند و روی هم پنج نفر به دلیل شدت تصادف کشته شدند. تا اینجای ماجرا، قضیه عادی است» اما «داستان از وقتی عوض شد که خبر این دو تصادف همه جا پیچید و معلوم شد سرنشینان این خودروها از طبقات بالا یا به اصطلاح بچه پولدار بودهاند.»
ناصر قاسمزاده، روانشناس، با تاکید براینکه «در جامعه ایران دچار شکاف طبقاتی وسیعی هستیم»، گفته است عوامل متعددی در این قضیه دخالت دارد از جمله «نظام بیمارگونه اقتصاد» ایران، «اشتغال و بیکاری و تورم»، و همه اینها سبب شده تا با عامهای روبهرو باشیم که «به نوعی سرکوب میشوند و بهویژه نسل جوان در نیازهای طبیعی جسم و روحشان، یک نوع خشم فروخورده را با خودش حمل میکند.» [ اصغر] مهاجری جامعهشناس هم به روزنامه شهروند گفته است: «حمله کاربران به صفحه دختری که جان خودش را در تصادف اخیر از دست داده را میتوان با توجه به پیامدهای افزایش فاصله طبقاتی در ایران تحلیل کرد»، و علاوه بر این «یکی از نشانههای از بین رفتن طبقه متوسط، کمرنگ شدن اخلاق است که نشانههای این بیاخلاقی در زندگی امروزی کاملا پیداست.»
این روزنامه همچنین در گزارشی دیگر نوشته است: «قاچاق پوشاک ۳۳۳ برابر واردات رسمی است.»
روزنامه شهروند عکس یک خود را به «اعتراض بچهها به نابودی زمین» اختصاص داده و نوشته است: «فلکه دوم صادقیه روز چهارشنبه میزبان، دوستداران زمین بود که در روز جهانی زمین گرد هم آمده بودند تا رهگذران را به تفکیک پسماندهای تر و خشک دعوت کنند» و در این مراسم «دختران دبستانی با توزیع کیسههای «زیست تخریبپذیر» در میان رهگذرانی که چهارشنبه صبح از میدان دوم صادقیه میگذشتند، آرزوی داشتن زمینی پاک را فریاد زدند.»
روزنامه همشهری در تیتر یک خود از قول محمد فاضل، مدیرکل دفتر وزارتی آموزش و پرورش، خبر داده است که «مطالبان فرهنگیان تا ۱۹ اردیبهشت پرداخت میشود.»
روزنامه ایران تیتر یک شماره چهارشنبه خود را به «دومین استرداد اشیای تاریخی ایران» اختصاص داده و نوشته است: «۱۰۸ اثر تاریخی از آمریکا به ایران بازگشت.»
محمد بهشتی، رئیس پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی، طی یادداشتی در روزنامه این نوشته است: «اشیایی که بامداد چهارشنبه به ایران برگشت گلنوشته و آثار مربوط به اثر مهر بود که مربوط به محوطه تاریخی چغامیش است. این اشیا قبل از انقلاب در اختیار مرکز شرقشناسی دانشگاه شیکاگو قرار گرفته بود» و «ایران با این مرکز قرارداد داشت، زیرا این مرکز زمانی فعالیتهایی در زمینه مطالعات باستانشناسی انجام میداد و در عین حال آن مرکز فعالیتهایش در زمینه رمزگشایی کتیبههای باستانی بود.»
روزنامه قانون در گزارشی با تیتر «تهدید به تکرار حادثه شیراز» نوشته است: «در حالی که هنوز تکلیف مهاجمان به اتومبیل نماینده مجلسی که برای سخنرانی در دانشگاه شیراز راهی آن شهر شده بود معلوم نشده است، این بار تهدیدها پیش از حملات آغاز شده» است، و «در اطلاعیه منتسب به روابط عمومی انصار حزبالله[گلستان] ادعا شده که در صورت سفر حسن خمینی و علی اکبر ناطق نوری به این استان برای سخنرانی در مراسم یادبود جانباختگان هواپیمای یاک ۴۰، حادثهای مشابه حادثه شیراز تکرار خواهد شد.»
روزنامه رسالت در تیتر یک خود از قول محمدعلی موحدی کرمانی، نماینده پیشین رهبر جمهوری اسلامی در سپاه و دبیر فعلی جامعه روحانیت، نوشته است: «نوسازی جبهه اصولگرایی ضروری است.»
به نوشته این روزنامه محمدعلی موحدی کرمانی همچنین با ابراز رضایت از «نشستهای احزاب اصولگرا»، گفته است: «دستاوردهای این نشستها امیدبخش است. امیدواریم تجربه انتخابات سال ۹۲ هرگز تکرار نشود.»
تصویب «طرح استانی شدن انتخابات» در صحن، بررسی طرح در کمیسیون
روزنامه اعتماد گزارش داده است که «استانی شدن انتخابات مجلس یک "خوان" تصویب را به صورت نصفه نیمه رد کرد» و کلیات این طرح روز چهارشنبه در صحن مجلس به تصویب رسید اما «ایرادات آنقدر زیاد بود که مجددا با دستور رئیس مجلس به کمیسیون تخصصی بازگشت تا ابهامات آن رفع شود.»
به نوشته این روزنامه «رئیس مجلس به کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس شورای اسلامی دو هفته مهلت داد تا ایرادات را رفع و طرح را مجددا به صحن علنی ارایه کند.»
اعتماد یادآوری کرده است که «موافقان استانی شدن انتخابات دلایل زیادی برای موافقت خود داشتند» و علاوه براین «چهرههای متنوعی در میان موافقان وجود داشت، از علی مطهری که موافقت با چنین طرحی از سوی او بعید به نظر میرسید تا حسین گروسی و احمدعلی مقیمی که از چهرههای اصولگرا بودند.»
به نوشته این روزنامه موافقان طرح استانی شدن انتخابات مجلس این «طرح را مدینه فاضلهای برای جلوگیری از تخلفات انتخاباتی و حتی خرید و فروش رای میدانستند و امیدوار بودند که این طرح منجر به کاهش وظایف نمایندگی و شیفت آن به سمت وظایف ملی شود.»
اعتماد گزارش داده است که مخالفان طرح استانی شدن انتخابات «دلایل و نگرانیهای بیشتری داشتند» و یکی از «اصلیترین نگرانی آنها همان مقوله "ورود پولهای کثیف" به سیاست بود؛ هشداری که چندی پیش وزیر کشور داد و حالا نگرانیاش به سایر نمایندگان مجلس هم سرایت کرده است» تا آنجا که مهدی دواتگری، نماینده مراغه به عنوان اولین مخالف کلیات طرح استانی شدن انتخابات مجلس در جلسه علنی روز چهارشنبه گفت: «ما امروز در برابر یک آزمون بزرگ قرار گرفتهایم، این طرح این شائبه را در اذهان عمومی ایجاد میکند که نمایندگان برای تثبیت دوره نمایندگیشان به دنبال این طرح هستند.»
به گفته مهدی دواتگری براساس طرح استانی شدن انتخابات «فردی پیروز انتخابات میشود که ۱۵ درصد رای در سطح شهرستان و ۸۵ درصد رای را از سطح استان کسب کند؛ حال اینکه ما احزاب قوی در کشور نداریم که در سطح استان فعال بوده و نمایندگان در ذیل آن شناخته شوند. وی همچنین گفت که قرار است در چنین شرایطی نماینده چگونه برای کل استان تبلیغ کند»، و علاوه براین «نمایندگان پل ارتباطی مردم و نظام هستند که با تصویب این طرح این پل قطع میشود.»
شکرخدا موسوی نماینده مردم اهواز نیز با بیان اینکه «استانی شدن انتخابات باعث به قدرت رسیدن صاحبان قدرت و ثروت میشود»، گفته است: «این طرح حساسیتهای قومی دارد. در دورههای قبلی شورای نگهبان با آن مخالفت کرده بود و آن را قابل پذیرش ندانست.»
به نوشته روزناتمه اعتماد «دولت هم مخالف استانی شدن انتخابات است»، و همزمان معاون پارلمانی دولت اعلام کرده است که «دولت با اصل استانی شدن موافق است اما شرایط را مناسب نمیبیند.»
مرگ دستفروش تبریزی بر اثر خودسوزی اعتراضی
روزنامه جهان صنعت خبر داده است که «حمید فرخی دیزج ملک» دستفروشی که در اعتراض به جمعآوری بساطش از سوی ماموران شهرداری تبریز اقدام به خودسوزی کرده بود، روز سیام فروردین ماه بر اثر شدت جراحات وارده درگذشت.
این روزنامه با اشاره به اینکه «حمید فرخی دیزج ملک، دستفروش آذربایجانی یکشنبه ۳۰ فروردینماه پس از چند روز بستری بودن در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان درگذشت»، نوشته است: «او ۲۴ فروردین ۹۴ در اعتراض به جمعآوری بساط دستفروشیاش از سوی ماموران شهرداری تبریز در روبهروی در شهرداری منطقه ۸ این شهر اقدام به خودسوزی کرده بود.»
جهان صنعت از قول یکی از نزدیکان حمید فرخی نوشته است که این دستفروش «در منطقه بازار تبریز مشغول خردهفروشی بوده و پیشتر مجوز دستفروشی را نیز از شهرداری دریافت کرده بود»، اما پس از برخورد ماموران شهرداری روز ۲۴ فروردین «در اتاق یکی از مسئولان شهرداری منطقه ۸ تبریز خود را به آتش کشیده است»،
حبیب حسینقلیزاده، مسئول روابط عمومی اورژانس آذربایجان شرقی درباره خودسوزی این دستفروش تبریزی گفته است: «بر اساس گزارش ماموران اورژانس این مرد در زمان خودسوزی فاصله زیادی با شهرداری داشته است.»
به نوشته این روزنامه «یکی از کارکنان شهرداری منطقه ۸ تبریز نیز که نامش منتشر نشده گفته است حمید فرخی در بخش سد معبر شهرداری خودسوزی کرده و مقابل ساختمان منطقه ۸ خودسوزی نکرده است.»
حامد فرخی دیزج ملک، فرزند این دستفروش معترض تبریزی با تاکید براینکه «پدرم نه مشکل روانی داشت و نه مریضی خاصی که به آن دلیل دست به این کار بزند»، به شکایت خانواده خود از مسئولان شهرداری تبریز اشاره کرده و گفته است: «در مراجع قضایی پروندهای تشکیل دادهایم و پیگیر آن هستیم.»
فرزند این دستفروش تبریزی همچنین گفته است: «خانوادهاش نیز نمیدانند چه اتفاقی افتاد که پدرش مجبور به این کار شده به همین دلیل شکایت کردهاند تا بفهمند چه مسئلهای موجب این اتفاق شده است.»
روزنامه جهان صنعت همزمان خبر داده است که «سایت خبری آناج وابسته به اصولگرایان تبریز» در گزارش روز ۲۹ فروردین ماه خود حمید فرخی دستفروش معترض تبریزی را فردی معرفی کرده بود که «به لحاظ روانی دارای مشکلات زیادی بود»، اما با درگذشت این دستفروش بر اثر شدت جراحات ناشی از خودسوزی «نه مسئولان شهرداری تبریز و نه شورای این شهر حاضر به پاسخگویی» درباره خودسوزی جمید فرخی نشدهاند.
روزنامه جهان صنعت با اشاره به اینکه «حمید فرخی در زمان مرگ ۴۳ سال داشت»، نوشته است: «او دارای یک فرزند پسر و دو فرزند دختر است» و سایتهای محلی در تبریز خبر دادهاند که «پیکر حمید فرخی صبح دوشنبه ۳۱ فروردین ۹۴ در تبریز به خاک سپرده شد.»
این روزنامه یادآوری کرده است که یک ماه پیش و «در ۲۳ اسفندماه سال ۹۳ نیز یک دستفروش ۳۴ ساله خرمشهری به نام یونس عساکره در اعتراض به جمع کردن دکه میوهفروشی خود در مقابل شهرداری این شهر خودسوزی کرد» و سرانجام «بامداد روز دوم فروردین بر اثر جراحاتش در بیمارستان مطهری تهران درگذشت.»
واکنش وکیل مهدی هاشمی به انتشار فیلم اعترافات عباس یزدان پناه
روزنامه شرق از یک روز پس از «انتشار فیلم اعترافات عباس یزدان پناه» از سوی خبرگزاری تسنیم، از قول محمود علیزاده طباطبایی وکیل مهدی هاشمی محتوای این اعترافات را تکذیب کرده و نوشته است: «پرونده عباس یزدان پناه در شورای امنیت ملی و وزارت اطلاعات مطرح است. قاتلان او شناسایی شدهاند و مشخص است چه کسانی و با دستور چه افرادی این اقدام را انجام دادهاند.»
این روزنامه با اشاره به اینکه «ارتباط بین عباس یزدانپناه و مهدی هاشمی سوِژهای نیست که رسانههای اصولگرا بتوانند از کنار آن بهراحتی عبور کنند»، نوشته است: «خبرگزاری تسنیم روز چهارشنبه در همین راستا، فیلم اعترافات عباس یزدانپناه را که در سال ۷۴ دستگیر و ضبط شده روی خروجی خود قرار داده است.»
به نوشته این روزنامه «خبرگزاری تسنیم در این فیلم بخشهایی از اعترافات یزدانپناه را در کنار صحنههایی تدوینشده و با صدای یک راوی منتشر کرده که از زندگی عباس یزدانپناه و ارتباطش با مهدی هاشمی و نحوه مفقودشدن او سخن میگوید» ضمن اینکه «در ابتدای گزارش آمده» چه کسی از کشتهشدن عباس یزدانپناه سود میبرد؟»
شرق با تاکید براینکه «خبرگزاری تسنیم» در کنار «برخی رسانههای دیگر سعی دارند مفقودشدن عباس یزدانپناه را به مهدی هاشمی نسبت بدهند.»، نوشته است: «عباس یزدانپناه یک تبعه ایرانی - بریتانیایی بود که در سالهای اخیر در امارات زندگی میکرد. او در سال ۲۰۱۳ مفقود شد. رسانههای اصولگرا بعد از آن نام او را در کنار مهدی هاشمی قرار دادند و بعد از چندی هم اعلام کردند که او کشته شده است» و «همسر یزدانپناه اعلام کرده وزارت امور خارجه بریتانیا به او گفته شوهرش در جریان یک آدمربایی جان باخته است.»
این روزنامه با اشاره به اینکه «نام یزدانپناه، مصادف با دو قرارداد ایران وارد میشود؛ قراردادهای کرسنت و استات اویل»، نوشته است: «قرارداد کرسنت در پایان دوره دوم دولت اصلاحات امضا شد و ایران را متعهد به صادرات گاز به امارات کرد. مجلس وقت این قرارداد را خسارتبار دانست و از اجرای آن جلوگیری کرد. امری که شکایت کرسنت را به همراه داشت و این پرونده به دادگاه لاهه کشیده شد. ادعا میشد یزدانپناه پیش از ربودهشدن، قرار بود تا مدارکی را درباره قرارداد کرسنت به دادگاه لاهه ارسال کند»، ضمن اینکه «نام عباس یزدانپناه در پرونده استاتاویل نیز مطرح است، پروندهای که در آن یک دادگاه آمریکایی اتهاماتی را علیه مهدی هاشمی مطرح کرد.»
به نوشته شرق عباس یزدانپناه یکبار در سال ۷۴ دستگیر میشود و طی آن دوره در اعترافات خود که فیلمی از آن تهیه شده به ارتباطش با مهدی هاشمی اشاره میکند. حالا خبرگزاری تسنیم این فیلم را منتشر کرده است.»
محمود علیزاده طباطبایی، وکیل مهدی هاشمی، اما به روزنامه شرق «تمام اعترافات یزدانپناه در فیلمی که تسنیم به نمایش عموم گذاشته را تکذیب کرده» و گفته است: «سال ۷۳ وزارت اطلاعات، عباس یزدانپناه را به علت ترددهای مشکوک با مجوز دستگاه قضایی بازداشت میکند» و «این بازداشت حدود شش یا هفت ماه طول میکشد. عباس از زندان نامهای برای مقامهای ارشد کشور نوشته و آنچه در زندان بر او گذشته را به مقامات ارشد توضیح داده و هدف بازداشت را توضیح میدهد» و بعد از آن «یزدانپناه با دستور مقامات ارشد از زندان آزاد شده و بدون هیچ مانعی از کشور خارج میشود.»
روزنامه شرق از قول محمود علیزاده طباطبایی نوشته است: «این اعترافات در دادگاههای مهدی هاشمی پخش شده و دادگاه آن را رد کرده است. به گفته علیزاده، طبق مستندات پرونده، دادگاه به این نتیجه رسیده است که این اعترافها در راستای سناریوسازی بوده است. بهطوریکه فیلم مربوط به اعترافات یزدانپناه چندین بار ضبط شده تا نسخه نهایی آن آماده شده است.»
وکیل مهدی هاشمی به این روزنامه گفته است: «طبق گزارش وزارت اطلاعات و نیز گزارش تحقیقوتفحص مجلس، مهدی هاشمی و عباس یزدانپناه چه قبل از سال ۷۴ و چه بعد از آن هیچگونه مراوده مالی نداشتند. عباس شخصا در سال ۸۹ یا ۹۰ به صورت داوطلبانه در دوبی مورد پرسشگری یک نهاد امنیتی قرار میگیرد.»
محمود علیزادهطباطبایی به روزنامه شرق «درباره ادعاهایی که ناپدیدشدن یزدانپناه را به مهدی هاشمی مرتبط میکند»، گفته است: «چندینبار گفتیم که پرونده عباس در شورای امنیت ملی و وزارت اطلاعات مطرح است. قاتلان او شناسایی شدهاند و مشخص است چه کسانی و با دستور چه افرادی این اقدام را انجام دادهاند. در عین حال که دادگاه مهدی هاشمی هم گفته است، موضوع قتل عباس یزدانپناه ربطی به این دادگاه ندارد.»
به نوشته روزنامه، وکیل مهدی هاشمی «انتشار اعترافات عباس یزدانپناه را غیرقانونی» توصیف کرده و گفته است: «اینها اسناد سری وزارت اطلاعات است و معلوم نیست با چه مجوزی و از چه کانالی در اختیار این خبرگزاری قرار گرفته است.»
محمود علیزاده طباطبایی یا تاکید براینکه «طرح این مباحث تنها برای مخدوشکردن وجهه آیتالله هاشمی» است، درباره احتمال شکایت از خبرگزاری تسنیم گفته است: «از این دست اقدامات زیاد انجام شده و ما نمیخواهیم وقت خود را صرف طرح شکایت در اینباره کنیم، چراکه امیدی به گرفتن نتیجه هم نداریم.»
واکنشها به مرگ دختر پورشهسوار؛ پیامد افزایش شکاف طبقاتی، نابودی طبقه متوسط
روزنامه شهروند در گزارشی از «پسلرزههای مرگ دختر پورشهسوار در فضای مجازی»، نوشته است: «بامداد دوشنبهای که گذشت، در خیابان شریعتی و بزرگراه همت تهران دو ماشین مدل بالا تصادف کردند و روی هم پنج نفر به دلیل شدت تصادف کشته شدند. تا اینجای ماجرا، قضیه عادی است» اما «داستان از وقتی عوض شد که خبر این دو تصادف همه جا پیچید و معلوم شد سرنشینان این خودروها از طبقات بالا یا به اصطلاح بچه پولدار بودهاند.»
الناز محمدی گزارشنویس روزنامه شهروند با اشاره به اینکه «تعداد زیادی از کاربران اینترنتی به صفحه اینستاگرام این افراد رفته و با نظرهایی که پایین عکسهای آنها نوشتند، همه را تعجبزده کردند»، تاکید کرده است که «وجه مشترک تعداد زیادی از این نظرها هم یک موضوع بود: اعلام رضایتمندی از مرگ جوانانی که با پول پدرهایشان، ماشینهای گران سوار میشوند و با ویراژ در خیابانهای تهران، جان بقیه را به خطر میاندازند.»
به گزارش روزنامه شهروند «ماجرا اما فقط به اینجا ختم نشد؛ کاربران اینترنتی، صفحهای را برای تنها زن قربانی یکی از این تصادفها ساختند، عکسهایش را از صفحه شخصی او در اینستاگرام به این صفحه منتقل کردند و تا لحظه تنظیم این گزارش، در صفحه جدید و صفحه شخصی «پریوش»، زن ۲۵ ساله، حدود ۱۸ هزار نظر نوشتند؛ نظرهایی که فقط نظر شخصی نیست و تعداد زیادی از آنها مربوط به درگیریهای لفظی کاربران است. عدهای از مرگ این زن که عکسهای بدون حجاب از خودش در صفحهاش منتشر کرده، خوشحال بودند و عدهای به این افراد تاختند و از آنها خواستند تا به جای این حرفها برای این زن جوان فاتحه بخوانند.»
این روزنامه با اشاره به اینکه «تعداد فالورهای پریوش در اینستاگرام هم حالا خیلی بیشتر شده؛ حالا از صفحه او که تا قبل از مرگش ۲۰ هزار فالور داشت حدود ۴۰ هزار نفر دیدن میکنند»، نوشته است: «این اولین بار نیست که بعد از اتفاقاتی، کاربران ایرانی اینترنت به تکاپو میافتند و نظرهای انتقادآمیز و همراه با ناسزا مینویسند؛ نمونهاش در همین یکی دوسال اخیر مراجعه تعداد زیادی از ایرانیها به صفحه فیس بوک لیونل مسی، فوتبالیست آرژانتینی که در جامجهانی فوتبال به ایران گل زد یا داور مسابقه ایران و عراق در جام ملتهای آسیا.»
به گزارش این روزنامه «در این مدت تعدادی از جامعهشناسان و تحلیلگران این موضوع را تحلیل کردند اما با همه اینها این اولین بار است که کاربران ایرانی رکوردی جدید را از خود به جای میگذارند و واکنش جدیدی را نشان میدهند؛ واکنش و حتی رضایتمندی از مرگ جوانان پولدار؛ موضوعی که حالا جامعهشناسان و روانشناسان میگویند باید یک بار دیگر تحلیلگران اجتماعی را به تکاپو بیندازند.»
ناصر قاسمزاده، روانشناس و دبیر انجمن حمایت از سلامت و بهداشت روان جامعه این موضوع را با مسأله شکاف طبقاتی در ایران تحلیل میکند و به روزنامه شهروند گفته است: «ما در جامعه ایران دچار شکاف طبقاتی وسیعی هستیم»، و عوامل متعددی در این قضیه دخالت دارد از جمله «نظام بیمارگونه اقتصاد» ایران، ضمن اینکه «ما در سالهای اخیر شاهد زندگی افرادی بودهایم که یکشبه به میزان بیش از حد از توانمندی میرسند، رفاهزده میشوند و به نوعی زندگیشان با اطرافیانشان فاصله زیادی میگیرند.»
دبیر انجمن حمایت از سلامت و بهداشت روان جامعه همچنین گفته است: «از طرف دیگر اشتغال و بیکاری و تورم، همه اینها دست به دست هم میدهند تا ما با عامهای روبهرو باشیم که همیشه نیازمندند، همیشه خستهاند، کمترین امکانات رفاهی را دارند و فقط اسمش هست که در تهران زندگی میکنند. آنها رفتهرفته به نوعی سرکوب میشوند و بهویژه نسل جوان در نیازهای طبیعی جسم و روحشان، یک نوع خشم فروخورده را با خودش حمل میکند.»
روزنامه شهروند همچنین از قول [اصغر] مهاجری، جامعهشناس، نوشته است: «مردم با این روش پیام میدهند و حرفهایشان را میزنند» و بررسی و تحلیل این پیامها «برای مسئولان خوب است چرا که در این پیامها میتوان بخشی از حرفهای مردم را شنید که در حالت عادی آن را بر زبان نمیآورند در واقع این پیامها به صورت غیرمستقیم دیدگاهها و نظرات واقعی مردم را درباره شرایط اجتماعی نشان میدهد.»
به گفته این جامعهشناس «حمله کاربران به صفحه دختری که جان خودش را در تصادف اخیر از دست داده را میتوان با توجه به پیامدهای افزایش فاصله طبقاتی در ایران تحلیل کرد.»
روزنامه شهروند از قول [اصغر] مهاجری نوشته است: «در ۱۰ سال گذشته بر خلاف اینکه دولتی داشتیم که شعارهای مردممحورانه میداد اما نتیجه سیاستهایش افزایش نابرابریهای اجتماعی بود. در همین دوران ثروت چند صدمیلیارد دلاری درآمد نفت وارد جامعه شد و دست طبقات پایین نیفتاد و سودش به حساب نوکیسهها یا طبقات اجتماعی بالا رفت» و هرچه «شکاف طبقاتی بیشتر شود نشانه این است که نفرت بین آنها بیشتر است، بالاییها پایینیها را افراد بیسواد و به درد نخوری میدانند و پایینیها هم بالاییها را آدمهای بیمصرف و سوءاستفادهگر.»
این جامعهشناس با تاکید براینکه «در چنین وقایعی ما باید لایههای پنهان اعتراضها را ببینیم. یک طرف باید به اوج تنفر برسد که مرگ دیگران دلیلی برای خوشحالیاش باشد و نقطه اوج فاصله طبقاتی همین نفرت است»» و این درحالی است که «بهترین جامعه جامعهای است که طبقه متوسطش پهن باشد، در چنین جامعهای نفرتها کمتر میشود و طبقه متوسط سوپاپ اطمینان یک جامعه است این درحالی است که در ایران طبقه متوسط درحال لاغر شدن و ضعیفتر شدن و طبقه بالا در حال بسیار پولدار شدن است و طبقه پایین هم به سمت بیپولتر شدن پیش میرود.»
روزنامه شهروند از قول مهاجری نوشته است: «یکی از نشانههای از بین رفتن طبقه متوسط، کمرنگ شدن اخلاق است که نشانههای این بیاخلاقی در زندگی امروزی کاملا پیداست.»