مصطفی داودی رئیس پیشین سازمان تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک، که در زمان مدیریتش پاکسازی سازمان ورزش رقم خورد، در سن ۷۶ سالگی درگذشت. از جمله تصمیمات داودی، طرح ممنوعیت استفاده از ورزشکاران بالای ۲۷ سال بود که از جمله به حذف ناصر حجازی از تیم ملی انجامید.
داودی تا قبل از انقلاب اسلامی، معلم ورزش در مدارس بود و داور مسابقات کشتی. با پیروزی انقلاب به سبب آشنایی با محمدعلی رجایی، مسئول تربیت بدنی آموزش و پرورش تهران شد و سپس رئیس تربیت بدنی کل آموزش و پرورش.
با انتصاب رجایی به سمت نخستوزیری، مسئولیت کل ورزش کشور را به عهده گرفت. جای حسین فکری معاونت سازمان ورزش را به محمود گودرزی (وزیر فعلی) سپرد که ۲۵ ساله بود!
پیش از صدور ابلاغ توسط رجایی، نامهها و بیانیههایی از انجمنهای اسلامی در مخالفت با حسین شاهحسینی منتشر میشد که خواستار انتصاب مدیر مکتبی برای ورزش بودند. شاهحسینی منصوب مهندس بازرگان بود و از اعضای جبهه ملی.
صدارت داودی در شهریور ۵۹ انتقاد نشریه دنیای ورزش را در پی داشت: «انتصاب این معلم کمی ثقیل، کاملاً غیرقابل باور، غیرقابل هضم و غیرمنطقی است». انتقادهایی که باعث شد داودی این نشریه را تهدید به توقیف کند.
انتقادها اما چنان گسترش یافت که به گفته خود داودی در مصاحبه با مجله تماشاگر، در ورزشگاه شیرودی و در حضور ابوالحسن بنیصدر ۱۰ هزار نفر شعار مرگ بر داودی سر دادند!
او تا سال ۶۳ ریاست کمیته المپیک را هم برعهده داشت و در دوران مدیریتش ایران حضور در المپیک ۱۹۸۴ لس آنجلس را تحریم کرد.
با پاکسازی سازمان ورزش، طبق آمار خود داودی بیش از ۹۷ درصد نیروهای این ارگان را کارکنان زیر دیپلم تشکیل میدادند! او نسل جدید «نیروهای انقلابی» را در مدیریت ورزش گمارد.
غیر از گودرزی و معاونش نصرالله سجادی، میتوان به احمد درگاهی اشاره کرد که بعداً رئیس سازمان ورزش شد. همچنین محمد مایلی کهن، عباسعلی گائینی، مهرزاد حمیدی، علی محمد مرتضوی، حجتالله خطیب، محمدرضا پهلوان، محمدرضا داورزنی و محمود خسرویوفا.
داودی در سال ۶۲ و با حکم میرحسین موسوی، جای خود را به اسماعیل داودی شمسی داد. از همان سال به سمت ریاست فدراسیون ناشنوایان منصوب شد. دوستانش به کنایه میگفتند: «زمانی که در سازمان ورزش بودی حرف گوش نمیکردی و حالا دیگران حرفت را گوش نمیکنند.»
او تا اردیبهشت ۸۹ این مسئولیت را به عهده داشت. ۲۷ سال مدیریت که رکوردی در تاریخ ریاست فدراسیونهاست و سال آینده توسط احمد ناطق نوری در فدراسیون بوکس فرو خواهد ریخت.
طرح ۲۷ سالهها و لغو کرسیهای بینالمللی
داودی وقتی به ریاست سازمان ورزش رسید، نامههایی را به سازمانهای جهانی و قارهای در رشتههای مختلف ورزشی فرستاد و خواستار لغو مسئولیت ایرانیانی شد که صاحب کرسی بودند.
سال ۱۳۵۶ مدیریت فوتبال آسیا را کامبیز آتابای برعهده داشت. سمت ریاست کشتی در اختیار محمد توکل بود. ریاست کنفدراسیون تنیس آسیا با ژرژ آفتاندلیان بود. رئیس کنفدراسیون شمشیربازی آسیا هوشمند الماسی نام داشت.
مقر اغلب کنفدراسیونهای آسیایی در ایران واقع شده و در هیئت رئیسه برخی رشتهها در فدراسیونهای جهانی، نمایندگانی از ایران حضور داشتند. تعطیلی کامل رشتههای شطرنج، تنیس، بوکس، شمشیربازی و تعطیلی تدریجی مسابقات در رشتههای ورزشی بانوان، در آن سالها رخ داد.
از نخستین تصمیمات داودی، لغو موقت اعزام تیمهای ورزشی به خارج از کشور و ممنوعیت استفاده از ورزشکاران بالای ۲۷ سال در تیمهای ملی بود. به این ترتیب ناصر حجازی بازیهای آسیایی دهلی را از دست داد و به جای او حافظ طاحونی درون دروازه تیمی ایستاد که خیلی زود از گردونه مسابقات حذف شد.
وقتی دکتر توکل از رياست کنفدراسيون آسيا و عضويت در هيئت رئيسه فيلا کنار گذاشته شد، داودی خودش را نامزد آن دو پست کرد و در هر دو نيز شکست خورد! در اوج جنگ ايران و عراق، اسماعيل حقی از عراق رياست کنفدراسيون کشتی آسيا را به خود اختصاص داد.
در دولت میرحسین موسوی طرح ۲۷ سالهها و طرح منطقهای کردن ورزش کشور، به عنوان «طرحهای شکست خورده» بایگانی شدند اما دیگر امکانی برای پس گرفتن کرسیهای از دست رفته در نهادهای بینالمللی وجود نداشت.
جالب اینکه طرح ۲۷ سالهها شامل بازیکنان مکتبی نمیشد و به همین خاطر محمود حقیقیان، محمد مایلیکهن و مهدی دینورزاده توانستند برای تیم ملی بازی کنند.
حذف برخی رشتههای ورزشی از کاروان اعزامی به بازی های آسیایی ۱۹۸۲ دهلی با بهانههایی از قبیل طاغوتی بودن از دیگر اتفاقاتی است که در دوران مدیریت داودی رخ داد.
در تیم ملی واترپلو، حسن نوفلاح ۲۱ ساله مهیای درخشش در بازیهای آسیایی میشد که با خبر لغو اعزام، همراه با سایر اعضای تیم ملی واترپلو با چشمانی گریان اردو را ترک کردند. او بلافاصله راهی جبهه شد و پس از مدتی کوتاه در جنگ، جان خود را از دست داد.