حسن خمینی نامزد مجلس خبرگان رهبری شد و صلاحیت او توسط شورای نگهبان احراز نشد. اصولگرایان، نظامیان و نیروهای امنیتی چند ادعای روشن در این زمینه طرح کرده و میکنند:
یکم- هاشمی رفسنجانی با کوشش فراوان حسن خمینی را مجبور کرد تا نامزد انتخابات خبرگان رهبری شود. «آیتالله» و «علامه» نامیدن حسن خمینی زمینه سازی برای این امر بود.
دوم- هاشمی رفسنجانی به حسن خمینی تأکید کرد که در امتحان شورای نگهبان برای احراز اجتهاد شرکت نکند. استدلال هاشمی این بود: یک «علامه» و
«آیتالله» که اجتهادش توسط مراجع مختلف تقلید تأیید شده، نیازمند امتحان پس دادن نیست. اما، اولاً: مراجع تقلید از حسن خمینی تعریف کردهاند، نه این که اجتهادش را تأیید کرده باشند. ثانیاً: قانون احراز اجتهاد نامزدان خبرگان رهبری را به شورای نگهبان واگذار کرده است، نه مراجع تقلید.
شواهد مدعای اول و دوم در سخنان اصول گرایان فراوان است. به عنوان نمونه به نوشته ۱۳ بهمن حسین شریعتمداری- نماینده بیست و چند ساله آیتالله خامنهای در کیهان- بنگرید که گفته است: «اخبار موثقی در دست است و برخی از مدعیان اصلاحات نزدیک به جناب هاشمی نیز بر آن مهر تأیید زدهاند که فرزند محترم یادگار امام قصد نامزدی برای مجلس خبرگان را نداشتهاند و ثبتنام ایشان با اصرار فراوان جناب رفسنجانی صورت پذیرفته بود. آقای سیدحسن خمینی برای شرکت در آزمون خبرگان نیز آماده بود ولی برخی از خبرها حاکی از آن است که جناب هاشمی رفسنجانی مانع حضور ایشان در آزمون شده بود که خبر دوم یعنی ممانعت آقای هاشمی از شرکت آقای سیدحسن خمینی در آزمون اگر هم صحت نداشته باشد - که دارد - تغییری در صورت مسئله نمیدهد».
سوم- هاشمی رفسنجانی فقط و فقط قصد داشت از اعتبار بیت امام برای این که در تهران با آرای بالا اول شود استفاده ابزاری کند. برای همین وقتی فهمید مذاکراتی در حال انجام است که به تأیید صلاحیت حسن خمینی منتهی میشود، سخنرانی تندی علیه شورای نگهبان و در دفاع از حسن خمینی صورت داد.
هاشمی در ۹۴/۱۱/۱۲ گفت: «عدهای صلاحیت شخصیتی که اشبه جدش امام خمینی است را قبول نمیکنند، باید از آنها پرسید پس شماها خودتان صلاحیت خودتان را از کجا آوردهاید؟ چه کسی به شما صلاحیت داده است، چه کسی به شما اجازه قضاوت داده است، چه کسی به شما اختیارات، اسلحه، تریبون، تریبون نماز جمعه و صدا و سیما داده است؟ اگر امام نبود، اگر آن نهضت نبود، اگر آن اراده مردمی نبود شماها هم نبودید؛ به بیت امام بد کردید و زمانی که باید در این دوران به بیت امام تبریک میگفتید تبریک بدی گفتید خداوند از سر تقصیرتان بگذرد و باید عذرخواهی کنید».
این «اظهارات هتاکانه و سخیف» برای این ایراد گردید تا شورای نگهبان حسن خمینی را تأیید صلاحیت نکند و هاشمی با جنجال آفرینی در تهران اول شود. به موارد زیر بنگرید:
حجتالاسلام عبدالله حاجی صادقی- جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه- در ۱۴ بهمن در پاسخ به هاشمی گفت: «این صحبتها تبلیغاتی بوده است، نگران هستند که رأی بیاورند یا نیاورند از بیت امام خرج میکنند، برای زدن فکر امام راه این است که باید ظاهر را حفظ کرد. رهبر معظم انقلاب نگران حرمت بیت امام است و دغدغه حرمت آنها را دارد ازاین رو بیت امام نباید بازی بخورد و هنرپیشه دست دیگران شود. این افراد در جهت منافع خود از بیت امام استفاده میکنند، اگر علامه می گویند هدف دارند و میخواهند استفاده کنند».
رضا سراج- یکی از سر تیمهای اصلی پروندههای مهم امنیتی و تحلیل گر خبرگزاری فارس- نوشت: «آقای هاشمی بیش از همه خود بهخوبی میدانند که به خاطر ضعفها و اصطلاحاً پاشنه آشیلهایی (متن و حاشیه خانوادگی و رویگردانی مردم از رفتار وی) که دارند، بخش اعظمی از افکار عمومی نسبت به ایشان شکل یافته است. موضوع فوق از یکسو و نگرانی از کاهش آرای در انتخابات خبرگان و باخت سیاسی از سوی دیگر، مهمترین دلمشغولیهای این روزهای آقای هاشمی است. به راین اساس به نظر میرسد وی با سوءاستفاده از جایگاه والای امام راحل عظیم الشان و قربانی کردن خانواده آن گوهر بیهمتا، سعی دارند - در تلاشی ناجوانمردانه - ضمن دوقطبی سازی جامعه، سبد رأی خود را گسترش دهند.»
حجت الاسلام و المسلمین نبوی- معاون تبلیغ و آموزشهای کاربردی حوزههای علمیه- در ۱۳ بهمن گفت: «خیلی نگران بیت امام است ایشان [هاشمی]، پیداست ناراحت است. من حس میکنم اینها خیلی توطئه چیده بودند برای بیت. شما جوانی [حسن خمینی] را آوردهاید، هیچ سابقه اجرایی جدی در کشور ندارد، میخواهید از آن یکدفعه در کشوری که این همه نیروهای توانمند هستند، به اسم امام ببرید بالا و بعد خودتان هرطور که دوست داشتید مدیریت اش کنید، ما که می دانیم چه تان است...شما ناراحت امامید یا ناراحت نقشههایتان؟».
محمد سلیمانی- نماینده مجلس شورای اسلامی و از اعضای جبهه پایداری- گفت: «برداشت عمومی از سخنان آقای هاشمی این است که وی دنبال بهرهبرداری از نوه امام است و این برای نوه و بیت امام خوب نیست که کسی بخواهد این گونه از آنها سوءاستفاده کند».
چهارم- هاشمی رفسنجانی در حال نزاع شخصی با آیت الله خامنهای است. هاشمی با زندانی شدن فرزندانش، به حاشیه رفتن خودش، و نقدهایی که از او شده و میشود، به دنبال انتقام گرفتن از نظام و رهبری است. برای رسیدن به مقصود، حسن خمینی، اصلاح طلبان و اعتدالیون را قربانی خواهد کرد. به دو نمونه زیر بنگرید:
حجتالاسلام والمسلمین مجتبی ذوالنور- مشاور نماینده ولی فقیه در سپاه- گفت: «اینهایی که هر روز از امام خمینی خواب جدید نقل میکنند چرا بیّنات فرمایشات حضرت امام را فراموش کردهاند که فرمودند میزان شورای نگهبان است و اگر کسی در مقابل عمل شورای نگهبان گفت کذا و کذا مفسد فیالارض است و به عنوان مفسد فیالارض باید مورد تعقیب قرار گیرد. اگر نظام اسلامی رأفت را کنار بگذارد باید اینها به کنار آقازادگانشان در اوین منتقل شوند؛ آنهایی که آقازادههایشان برای پنج میلیون دلار در ماجرای کرسنت ۵۷ میلیارد دلار به مملکت ضربه زدند، چرا وقتی با آنها برخورد میشود میسوزند و چرا جنجال در کشور ایجاد میکنند و نهادهای قانونی را مورد هجمه قرار میدهند، آیا اینها به امام میخواهند خدمت کنند؟ چرا باید آرمانهای امام را زیر پا بگذاریم؟».
حجت الاسلام و المسلمین نبوی- معاون تبلیغ و آموزشهای کاربردی حوزههای علمیه- در ۱۳ بهمن گفت:«من با صراحت عرض میکنم. فقط دنبال این هستند که خودشان باشند. شما را چه کسی تأیید کرده است به گونهای که انتظار دارید بچهات این همه اختلاس کرده در کشور آزاد بگردد و محاکمه نشود. چندین بار ایشان رفته پیش رهبری که بچه من را محاکمه نکنید. به چه دلیل بچهات آزاد باشد؟
و حالا که بچهاش را محاکمه میکنند و محکوم میشود، دیگر کل نظام باید نابود شود به خاطر بچهات. خانم شما که الان اسنادش در صدا و سیما هست و دختر شما که مردم را تحریک میکردند و به دنبال براندازی بودند. این رفتار در مدرنترین کشور دنیا حکمش اعدام است. من می گویم آقایان خیلی ناراحت بیت امام هستند، ما می گوییم امام چکار کرد با آقای منتظری و جرم منتظری نسبت به شما چقدر بود؟ زن هاشمی را در تلویزیون دیدید. گفت مردم در خیابانها باشند تا به حقشان برسند. سخنرانیهای دخترش فائزه هست. اینها در هرنظامی باشد حکمشان اعدام است. تازه طلبکار هستند از نظام».
وضعیت پارادوکسیکال خامنهای و اصولگرایان
فرض کنیم تمامی مدعیات اصول گرایان و نظامیان و نیروهای امنیتی در مورد نقشههای هاشمی رفسنجانی حقیقت داشته باشد. یعنی، هاشمی رفسنجانی فقط و فقط از حسن خمینی استفاده ابزاری کرد تا در تهران با آرای بالا اول شود. اگر حسن خمینی در انتخابات حاضر باشد، به احتمال زیاد در تهران اول خواهد شد و این برای هاشمی رفسنجانی اصلاً خوب نیست. اما حال که او نیست، هاشمی رفسنجانی با موجی که از مدتها پیش به راه انداخته، در تهران با آرای بسیار اول خواهد شد.
گفته میشود که در روزهای گذشته به درخواست آیت الله محمد یزدی، حسن خمینی دیداری خصوصی با وی داشته است. آیت الله محمد یزدی خطاب به حسن خمینی گفته است که من کتابهای شما را خواندم و از نظر من اجتهاد شما مورد تأیید است. اصول گرایان مدعیاند که هاشمی رفسنجانی با آگاهی از این خبر، سخنان ۱۲ بهمن را ایراد کرده است.
حال تکلیف آیتالله خامنهای، سپاه پاسداران، شورای نگهبان و اصولگرایان چیست؟ آیا آنان حتی پس از علم به اجتهاد حسن خمینی، نباید صلاحیت وی را تأیید کنند تا نقشه هاشمی رفسنجانی به شکست منتهی شود؟ اگر آنان صلاحیت حسن خمینی را تأیید کنند، در این صورت به احتمال بسیار او در تهران اول خواهد شد و این برای شخصیت پرسابقه ای چون هاشمی رفسنجانی شکست بزرگی به شمار خواهد رفت.
بدین ترتیب، خامنهای و شورای نگهبان با تأیید صلاحیت حسن خمینی میتوانند توطئههای هاشمی را در نطفه خفه کنند. یعنی نگذارند که هاشمی رفسنجانی نماد دفاع از «امام راحل» و «بیت امام» شود، و آیت الله خامنهای، شورای نگهبان، سپاه، و اصول گرایان نمادهای مقابله با «بیت امام» شوند.
اجازه دهید به زبانی که خامنهای و اصول گرایان دوست دارند سخن بگوئیم. آنان همه چیز را با رویدادهای صدر اسلام مقایسه میکنند. به عنوان نمونه آیت الله مصباح یزدی گفته است: «هنوز پیامبر، دفن نشده بود که عدهای در صدد تعیین جانشین برای او برآمدند؛ یعنی معتقد بودند که تعیین جانشین، امری غیر دینی است و ربطی به دین ندارد! و لذا خودشان اقدام به تعیین جانشین پیامبر کردند. همین امر سبب شد کار به جایی برسد که فردی با عنوان خلیفه پیامبر، مشروب میخورد و در حال مستی هم نماز میخواند! این در حالی است که هنوز از واقعه غدیر خم، زمان زیادی نگذشته بود که مردم آن را فراموش کرده باشند».
صدها سال است که فقیهان مینالند که چرا پس از رحلت پیامبر با خاندان و یاران او چنان رفتاری صورت گرفت؟ حالا هاشمی رفسنجانی توانسته خود را در موقعیت دفاع از خاندان آیت الله خمینی و یاران او- مهندس موسوی، مهدی کروبی، آیت الله صانعی، محمد خاتمی، و...- قرار داده و آیت الله خامنهای، سپاه و کل اصول گرایان در موقعیت حذف و زندانی کنندگان آنان قرار دارند. تأیید صلاحیت حسن خمینی، توطئه هاشمی رفسنجانی را ناکام خواهد کرد.
اما مسئله به این سادگیها هم که گفته شد نیست. آیتالله خامنهای، سپاه و اصول گرایان میدانند که نقشه هاشمی رفسنجانی پیچیدهتر از این ادعاهاست. این نقشه پیامدهای ناپذیرفتنی بسیاری دارد:
یکم- اگر لیستی برای مجلس خبرگان رهبری در تهران از سوی اصلاح طلبان و اعتدالیون ارائه شود که در بالای آن حسن خمینی، هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی قرار داشته باشند، آن لیست به احتمال بسیار پیروز خواهد شد.
دوم- اول شدن حسن خمینی با آرای بالا در تهران، مطلقاً مقبول خامنهای و اصول گرایان نیست. این شکست بزرگی برای مهمترین چهرههای شاخص اصول گرایان به شمار خواهد رفت که حسن خمینی را «طلبهای» بیش به شمار نمیآورند.
سوم- حضور حسن خمینی در مجلس خبرگان رهبری برای چیست؟ وقتی توانستند به سرعت او را «آیت الله» و «علامه» سازند و با آرای بالا به مجلس خبرگان رهبری بفرستند، چرا نتوانند به عنوان رهبر آینده مطرحش سازند؟ هاشمی رفسنجانی پنج سال بزرگتر از خامنهای است. او میداند که فرماندهان نظامی، نیروهای امنیتی و اصول گرایان مخالفش هستند. هاشمی به فکر بزنگاه تاریخی مرگ خامنهای است. حسن خمینی را برای آن بزنگاه نیاز دارد.
آیت الله خامنهای و اصول گرایان هم با توجه به همین نکات نمیتوانند زیر بار تأیید صلاحیت حسن خمینی بروند. این بازی، برای هاشمی رفسنجانی، بازی دو سر برد است. خامنهای و اصول گرایان در وضعیت پارادوکسیکالی قرار گرفتهاند. آنان هر دو انتخابات را به گونهای مهندسی کردهاند که «مجالس سلطانی» تضمین شده باشد. اما «نهاد انتخابات» دارای کارکردهای ناخواستهای است که نمیتوان همه آنها را از قبل پیش بینی کرد و بر آنها سیطره یافت. توافق هستهای هم پیامدهای ناخواسته بی شماری دارد که به مرور آشکار خواهند شد. حسن روحانی گفته است، پس از برجام خارجی، نوبت برجام داخلی است.
---------------------------------------------------------
نظرات طرح شده در این یادداشت، الزاماً بازتاب دیدگاه رادیو فردا نیست.