(rm) صدا | [ 5:19 mins ]
واکنش روزنامهنگاران غربی به تظاهرات در گوشه و کنار جهان اسلام علیه کاریکاتورهای پیامبر اسلام در جراید دانمارک و اروپا، اغلب واکنشی مسالمتجویانه بود. روزنامههای آمریکا این کاریکاتورها را منتشر نکردند واقدام روزنامه دانمارکی در انتشار آنها را غیرمسئولانه خواندند. اما روزنامه نیویورک تایمز با یادآوری اینکه روحانیون دانمارکی کاریکاتورهائی نامربوط با پیامبر اسلام و نامربوط به روزنامه دانمارکی را برای تحریک مسلمانان در کشورهای دیگر به پرونده خود اضافه کردند، به بحث در باره همزیستی ایمان مذهبی با عقل در جوامع امروزی پرداخته است. بهنام ناطقی (رادیوفردا، نیویورک): منتقد صاحبنظر نیویورک تایمز آقای ادوارد راتستاین Rothstein که در ستون خود Connections یا پیوندها، موضوعهای اجتماعی و سیاسی را از دیدگاه فلسفی و هنری مورد بررسی قرار میدهد، در مقاله اخیر در باره واکنش اسلامگرایان متعصب و مومننمایان به انتشار کاریکاتورهائی از پیامبر اسلام در روزنامه دانمارکی، میپرسد آیا دین، که در ذات خود مطلقگرا و تحملناپذیراست میتواند در جهان امروز که فلسفه اصلی آن احترام به دیگران، از جمله کافران و کفرگویان است، ادعای وجود کند و آیا دین را میتوان چنانکه برخی از متفکران دنیوی و عقلگرا میخواهند، به عنوان یک پدیده روانشناختی نفی کرد؟
شورش و اغتشاشهای هفتههای اخیر در کشورهای اسلامی در واکنش به کاریکاتورهای پیامبر اسلام، دست کم این پیام را دارند که برخلاف آنچه بعضی متفکران امروزی میگویند، عقل را نمیتوان به سادگی جانشین ایمان کرد. آقای راتستاین یادآور میشود که این شورشها به منظور القای ترس و وحشت برپا شدند و یادآور خشونتهای قرن هشتم شمایلشکنان در جهان مسیحیت بودند، و منازعه تاریخی کلیسای قسطنطنیه علیه پاپ در رم.
همانند قیام قسطنطنیه علیه پاپ، اغتشاشهای اعتراضآمیز به کاریکاتور پیامبر اسلام نیز حرکتهائی سیاسی بودند، به این مفهوم که هدف اصلی آنها، کسب قدرت دنیوی بود و هست. نویسنده نیویورک تایمز یادآور میشود که رهبران جامعه مسلمانان دانمارک برای برانگیختن مسلمانان علیه روزنامه دانمارکی و در تلاش برای جلب حمایت دولتهای اسلامی در مبارزه برای تثبیت اقتدار خود در جامعه دانمارک، تصاویر به مراتب موهنتری مثل همخوابگی با سگ مثلا به مجموعه کاریکاتورهای روزنامه دانمارکی اضافه کردند، که خود ساخته بودند یا از جاهائی نامربوط مثلا یک جشنواره پرورش خوک در فرانسه، برداشته بودند که ربطی به پیامبر اسلام نداشت. با این حرکت رهبران مسلمانان دانمارک نشان دادند که آمادهاند برای کسب قدرت دنیوی بیشتر، همه اصول و ضوابط را زیر پا بگذارند.
این در حالی است که کاریکاتورهای روزنامه دانمارکی چنانکه نویسنده نیویورک تایمز که آنها را بررسی کرده است، مینویسد، نه در باره پیامبر اسلام، بلکه در باره واکنش مسلمانان به کشیدن کاریکاتور پیامبر اسلام مربوط میشدند، یعنی همان اغتشاشها و خشونتهائی را پیشبینی میکردند که الهام بخش آن بودند. مثلا در یکی کاریکاتوریستی عرقریزان دارد با ترس پشت خود را نگاه میکند، یا در دیگری دو مسلمان با شمشیر آخته بالای سر کاریکاتوریست ایستادهاند.
نویسندگان و سیاستمداران در غرب، تظاهرات خشونتآمیز علیه کاریکاتورها را نمایشهای سیاسی فرصتطلبانهای دیدند که آن کاریکاتورها را بهانه قراردادهبودند. مثلا اشاره کردند که تظاهرات در تهران و بیروت بدون همکاری مقامات رسمی امکان برگزار شدن نداشت، و اینکه در شهرهای چند میلیوننفری جاکارتا، تهران و بیروت، شمار تظاهرکنندگان خشمگین از چند صد نفر بیشتر نبود، و در پاکستان، کاریکاتورها بهانهای بود برای رهبران مذهبی برای مقابله سیاسی با نظامیان حاکم.
نویسنده نیویورک تایمز به سئوال اولیه باز میگردد، که آیا در جهان امروز که جوامع بر عقل مبتنی هستند، جائی برای جنبشی شمایلشکنانه از نوع جنبش قرن هشتمی مسیحیان قسطنطنیه یا از نوع خشونتطلبان اسلامگرای هفتههای اخیر وجود دارد؟ یک گروه از متفکران لیبرال که هفته گذشته در دانشگاه کلمبیا جمع شده بودند، سعی کردند با محکوم کردن محافظهکاران سیاسی که در ایران و همچنین در آمریکا، با مذهبیون افراطی یک کاسه شدهاند، دین را از سیاست جدا کنند.
ولی منتقد نیویورک تایمز مینویسد برای خیلیها این استدلال لیبرالها، به تلاشی برای نجات دین برای لیبرالیسم میمانست در عین حفظ فاصله با دین.
وی میافزاید بحث رابطه دین با سیاست دنیوی، بحثی است تمام نشدنی و بینتیجه، ولی شاید آمریکا پاسخی برای این مشکل پیدا کرده باشد و آن جامعهای است که در آن ایمان و عقل در کنار هم همزیستیای هر چند ناراحت، دارند؛ و شمایلشکنی و کفر، به اندازه ایمان مذهبی، عادی و در دسترس است.