هیات وزیران دولت جمهوری اسلامی در نشست چهارشنبه هفدهم آذر ماه خود طرح تغییر واحد پول ملی ایران را از ریال به تومان تصویب کرد. این مصوبه در قالب لایحه «قانون بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران» به مجلس شورای اسلامی تقدیم خواهد شد.
صفر زدایی
تصمیم روز چهارشنبه بانک مرکزی پیآمد بحثی است که از دو دهه پیش به این سو در راستای ایجاد یک پول جدید برای ایران از راه کم کردن شمار صفرهای موجود بر اسکناسهای کشور آغاز شد. در سال ۱۳۸۶ این بحث شکل جدی تری به خود گرفت و به ابتکار محمود احمدی نژاد، رییس جمهوری وقت، کمیتهای دربانک مرکزی برای حذف سه صفر از اسکناسها در بانک مرکزی جمهوری اسلامی تشکیل شد. بعد ها، در دو سال آخر دولت دهم، مسئولان ارشد بانک مرکزی طرح حذف چهار صفر از اسکناسها را به میان کشیدند. در حال حاضر، بر پایه مصوبه تازه بانک مرکزی جمهوری اسلامی، چهار صفر به یک صفر کاهش یافته و قرار است تومان به جای ریال بنشیند، البته اگر این مصوبه به تایید مجلس و شورای نگهبان برسد.
«صفر زدایی» به منظور اعتبار بخشیدن به پول ملی در تاریخ معاصر جهان یک پدیده کم وبیش عادی است. از جنگ جهانی دوم به این سود، بیش از هفتاد کشور جهان، از آلمان و فرانسه گرفته تا برزیل و آرژانتین و ترکیه و افغانستان، شمار صفرها را در سکهها و اسکناسهای خود کاهش داده اند. تجربه ترکیه، که در سال ۲۰۰۵ با حذف شش صفر از لیره قدیمی به منظور ایجاد لیره تازه به ثمر نشست، بیش از همه به رواج فکر «صفر زدایی» در مسئولان جمهوری اسلامی دامن زد. زیر تاثیر همین تجربه، هواداران اصلاح پولی در ایران، با تاکید بر سقوط شدید نرخ برابری پول ایران در برابر پولهای معتبر در جهان و حتی در کشورهای مجاور، خواستار کاهش شمار صفرهای موجود بر اسکناسها شدند.
استدلال هواداران «صفر زدایی» را می توان چنین خلاصه کرد : در پی تورم لجام گسیخته چند دهه گذشته، پول ملی ایران بخش بسیار بزرگی از قدرت خرید خود را از دست داده، حجم اسکناسهای در گردش و هزینه چاپ و نوسازی آنها به شدت افزایش یافته و حمل و محاسبه و شمارش آنها برای شهروندان درد سر ساز شده است. با انجام «صفر زدایی» وقت و توان مردم و کسبه و بانکها بر سر شمارش صفرها بر باد نمی رود و حجم اسکناسهای در گردش کم تر، مبادلات اسان تر، و حسابها و تراز نامهها قابل فهم تر میشود. ولی آنچه از دیدگاه هواداران «صفر زدایی» بیش از همه اهمیت دارد، بازگرداندن اعتبار به پول ملی است.با حذف صفر ها، پول ملی در نظر شهروندان قرب و منزلت پیدا میکند و طرفهای خارجی معامله با ایران نیز نگاهشان به کشور و اقتصاد آن عوض میشود.
شرایط لازم برای اصلاح پولی
دلایل مطرح شده از سوی هواداران «صفر زدایی»، که در پی بحثهای طولانی سر انجام قرار است به حذف تنها یک صفر از پول ملی و نشستن تومان به جای ریال منجر بشود، چه پیآمد هایی می تواند برای نظام پولی و کل اقتصاد ایران داشته باشد؟
در پاسخ این پرسش می توان بر سه نکته زیر تاکید کرد :
یک) «صفر زدایی» در پول ملی تنها زمانی کارساز است که در قالب یک طرح کلی و در رابطه تنگاتنگ با دیگر اصلاحات بنیادی اقتصادی انجام بگیرد. در واقع پیدایش این همه صفر در مبادلات پولی ایران پیآمد سقوط اقتصاد ملی است و نه عامل آن.
در فاصله سالهای ۱۳۵۷ تا امروز، نرخ رسمی دلار در ایران از هفت تومان به ۳۳۰۰ تومان (نرخ در نظر گرفته شده برای دلار در لایحه بودجه ۱۳۹۶) و نرخ آن در بازار آزاد از ده تومان به ۳۹۰۰ تومان افزایش یافت. فرسایش پول ملی، آنهم در این سطح نجومی، پیآمد انحطاط اقتصادی ایران طی سی و هشت سال گذشته است. در واقع طی چهار دهه گذشته ایران نه تنها نتوانست از راه دگرگون کردن ساختارهای کشاورزی و صنعتی به یک قدرت نوظهور اقتصادی بدل شود، بلکه حتی در عرصه تولید و صدور نفت نیز واپس نشست و از رده تولید کنندگان بزرگ به گروه تولید کنندگان دست دوم تنزل یافت. کاهش جایگاه ایران در سلسله مراتب قدرتهای اقتصادی، همزمان با انزوای سیاسی آن در جامعه بین المللی، سرچشمه افزایش شمار صفرها بر اسکناسها است.
در این شرایط «صفر زدایی» زمانی موثر می افتد که عوامل زاینده انحطاط اقتصادی کشور از میان برداشته شوند. پول ملی ایران صاحب اعتبار میشود به شرط آنکه سیاستگذاری اقتصادی در ایران سر و سامان بگیرد، بودجه کشور متعادل شود، بانک مرکزی به استقلال و اقتدار دست یابد، تورم مهار شود، فضای کسب و کار زمینه شکوفایی استعدادها و خلق ثروت را فراهم بیآورد، تولید کنندگان ایرانی بازارهای منطقه و جهان را هدف قرار دهند، سرمایه گذاران و توریستهای خارجی به ایران بیآیند، تنش در روابط بین المللی کشور فرو بنشیند ...
ایا بهتر نیست مساله «صفر زدایی» به زمانی موکول شود که عوامل زاینده سقوط پول ملی و افزایش شمار صفرها چه در داخل و چه در روابط بین المللی کشور از میان بروند و یا دستکم از شمار آنها کاسته بشود؟
دو) مصوبه هیات دولت جمهوری اسلامی درباره حذف تنها یک صفر از پول ملی ایران و قرار گرفتن تومان به جای ریال، آنهم در شرایط کنونی، ابهام بر انگیز است. «صفر زدایی»، در ورای هدفهای اقتصادی آن، هزینههای زیادی را نیز در پی دارد، و شمار صفرهای حذف شده نیز تغییری در این هزینهها به وجود نمی آورد. اگر مصوبه روز چهار شنبه هیات وزیران جمهوری اسلامی به تصویب نهایی نمایندگان مجلس و شورای نگهبان برسد، باید اسکناسها و مسکوکات موجود جمع آوری بشوند، اسکناسها و مسکوکات تازه جای آنها را بگیرند، و نرم افزارهای موجود در بانکها و حسابداری شرکتها و واحدهای تولیدی تغییر کنند. این تغییرات، همراه با دیگر هزینههای مرتبط با یک اصلاح پولی، طبعا بسیار گران تمام میشوند.
در شرایط فعلی، با توجه به تداوم عوامل زاینده سقوط پول ملی، حذف یک صفر چه دردی را دوا میکند؟ آیا قرار است در آینده، بار دیگر با طرح ضرورت حذف یک یا چند صفر، هزینههای تازهای بر کشور تحمیل شود؟ایا بهتر نیست مساله «صفر زدایی» به زمانی موکول شود که عوامل زاینده سقوط پول ملی و افزایش شمار صفرها چه در داخل و چه در روابط بین المللی کشور از میان بروند و یا دستکم از شمار آنها کاسته بشود؟
سه) در رابطه با نشستن تومان به جای ریال، طبعا بحث بر سر گزینش نام پول ملی ایران بار دیگر بالا خواهد گرفت. میدانیم که رایج شدن ریال یکی از پیآمدهای تسلط پرتغال بر خلیج فارس در قرن شانزدهم میلادی است. در آن زمان پرتغال پول خود را که «رئال» نام داشت (وامروز پول ملی برزیل است) در خلیج فارس رواج داد که بعدها با تبدیل شدن به «ریال»در منطقه جا خوش کرد.
در حال حاضر اگر تومان جای ریال را بگیرد، ریشه مغولی آن (به معنای ده هزار) بار دیگر مطرح خواهد شد. در رابطه با طرحهای مربوط به اصلاح پول، چند سال پیش شماری از صاحبنظران ادبی نیز به میدان آمدند و پیشنهاد کردند که اگر قرار بر تغییر باشد، چه بهتر که برای پول ملی ایران نامی بر گرفته از تاریخ کشور انتخاب شود. در این میان از واحدهای پولی دوران هخامنشی از جمله «دریک» سخن به میان آمد.
بحث بر سر اسم واحد پولی البته مهم است، ولی آنچه بسیار بیشتر اهمیت دارد احترامی است که مردم برای پول ملی خود قایل میشوند. امروز ایرانیان به دلار آمریکا و درهم امارات اعتماد دارند نه به ریالی که قرار است جای خود را به تومان بسپارد. با هزار و یک شعار و خطابه و راهپیمایی نمی توان این واقعیت را پنهان کرد.
ونزوئلا برای پول ملی خود نام «بلیوار» را برگزیده است، به یاد سیمون بلیوار معروف که در قرن نوزدهم نقشی بزرگ در ازادی آمریکای لاتین ایفا کرد. ولی نه این نام پر آوازه، و نه حذف سه صفر از اسکناس در سال ۲۰۰۸، نتوانست پول ملی ونزوئلا را از فرو غلطیدن در سراشیب سقوط نجات دهد. با تورمی نزدیک به پانصد در صد، دولت کاراکاس چارهای ندارد جز چاپ اسکناسهای درشت و درشت تر.