پایگاه داده باز ایران،پروژه نوآوری است برای جمعآوری دادههای مربوط به ایران در یک جا و ارائه آنها در قالبهایی که به راحتی قابل دسترس باشند. رادیو فردا با همکاری این نهاد مجموع مقالاتی را منتشر میکند که نخستین آن با عنوان ایرانیها از چه میمیرند؟منتشر شد. سه مقاله دیگر نیز در مورد شکاف جنسیتی عمیق در اشتغال دانشجویان، علل مرگ و میر در تهران و سایر استان های ایران بود. پنجمین مقاله به شرح زیر است.
«افزایش بهرهوری در کشاورزی» شاهبیت تمام اظهارنظرهای کارشناسان و مسئولان مرتبط با بحث کشاوری در ایران است. کشوری که به دلیل اقلیم خاص خود و روبهرو شدن با معضل کمآبی، این روزها بیش از پیش به مقوله کشاورزی اهمیت میدهد.
برخلاف بسیاری از کشورهای جهان، در ایران حدود نیمی از اراضی کشاورزی به شیوه آبی – و نه دیم – آبیاری میشوند که در این شیوه استفاده از دانش روز میتواند باعث افزایش بهرهوری شود. در ایران تعداد دانشآموختگان رشتههای مرتبط با حوزه کشاورزی کم نیست.
با این حال بررسی اطلاعات موجود نشان میدهد علیرغم حضور لااقل ۲۱۰ هزارنفر عضو سازمان نظام مهندسی کشاورزی در کشور، تنها حدود ۳۰ هزارنفر از بهرهبرداران زمینهای کشاورزی تحصیلات مرتبط دارند و از آن مهمتر اینکه نزدیک به ۱.۴ میلیون نفر از کشاورزان اساسا بیسواد هستند!
اراضی کشاورزی کل کشور
در کل کشور ۷ میلیون و ۶۱۹ هزار و ۲۱۹ هکتار زمین آبی با ۲ میلیون و ۶۶۸ هزار و ۹۷۹ بهرهبردار و ۸ میلیون و ۸۵۷ هزار و ۳۹۰ هکتار زمین دیم، با یک میلیون و ۲۹۱ هزار و ۷۳۷ بهرهبردار وجود دارد.
به عبارتی وسعت اراضی کشاورزی کل کشور نزدیک به ۱۶ میلیون هکتار است که حدود ۴ میلیون بهرهبردار از آنها بهرهبرداری میکنند.
نکته قابل اهمیت آنکه وسعت اراضی دیم تقریبا با اراضی آبی برابر است؛ با ذکر این نکته که اراضی آبی آن دسته از اراضی هستند که برای آبیاری آنها باید با استفاده از شیوههای مصنوعی به زمین آب رساند. این شیوهها میتواند شامل حفر چاه، انتقال آب رودخانهها و یا حفر قنات باشد. اما در کاشت دیم، صرفا کشاورزی به نزولات طبیعی متکی است.
با این شرح بدیهی است وقتی از بهرهوری در بخش کشاورزی در مقابل آب سخن به میان می آید، بیشتر اراضی آبی مد نظر هستند.
بهرهبرداران اراضی به تفکیک سطح سواد
در کشت آبی، باید آب به شیوههای غیرطبیعی و مصنوعی به زمین برسد که در این نوع آبیاری، طبیعتا هرچه این شیوههای مصنوعی بهروزتر باشند، بهرهوری افزایش خواهد یافت. ماشین آلات کشاورزی، انواع آبیاری قطرهای و... میکوشند تا با حداقل مصرف آب و سایر نهادهها، بیشترین محصول با بالاترین کیفیت را بهدست دهند.
قطعا در این بین، بهرهبرداری که با علوم روز آشنایی بیشتری دارد، میتواند محصول بهتری تولید کند. سطح سواد و تحصیلات این بهرهبرداران ارتباطی منطقی با استفاده بهینه از امکانات روز دارد و ما به همین دلیل در اینجا وضع سواد بهرهبرداران اراضی کشاورزی کشور را بررسی میکنیم.
بر اساس آخرین سرشماری عمومی کشاورزی کل کشور درسال ۱۳۹۳، از نزدیک به ۴ میلیون نفر بهرهبردار اراضی کشاورزی کل کشور، نزدیک به ۱ میلیون و ۴۰۰ هزارنفر، یعنی ۳۴ درصد، بیسواد هستند.
از بین ۶۶ درصد بهرهبردار با سواد که تعداد آنها به ۲ میلیون و ۶۰ هزارنفر میرسد، بیش از نیمی و به عبارتی ۱ میلیون و ۴۰۰ هزارنفر، تنها سواد خواندن و نوشتن (ابتدایی یا غیررسمی) دارند. نزدیک یک میلیون نفر تحصیلات متوسطه (راهنمایی تا پیش دانشگاهی) دارند و تنها حدود ۲۰۰ هزار نفر هستند که تحصیلات آنها بالاتر از دیپلم است. به عبارتی سهم تحصیلات تکمیلی از مجموع بهرهبرداران با سواد ۸ درصد، و از مجموع بهرهبرداران (با سواد و بیسواد) تنها ۵ درصد است.
بیشترین سطح سواد در گروههای سنی ۲۰ تا ۳۴ سال متمرکز شدند که سهم بهرهبرداران باسواد نسبت به کل بهرهبرداران در گروههای سنی ایشان از ۹۱ تا ۹۲ درصد است. بیشترین سطح بیسوادی نیز مربوط به گروه سنی ۷۰ سال به بالاست که بین ۶۹ تا ۸۰ درصد متغیر است.
بیسوادی بخشی از بهرهبرداران زیر ۱۵ سال به دلیل سن آغاز آموزش در کشور (۷ سال) طبیعی به نظر میرسد؛ به این دلیل که شاید برخی با تاخیر آموزش خود را آغاز کنند. در هرصورت سهم این گروه ۴۳۴ نفره از مجموع نزدیک به ۴ میلیون بهرهبردار آنقدر زیاد به نظر نمیرسد. اما در گروههای سنی بعدی، یعنی ۱۵ تا ۱۹ ساله ، ۲۰ تا ۲۴ ساله و ۲۵ تا ۲۹ ساله، شاهد افزایش چشمگیر سهم گروه با سوادان و از آن بین اشخاصی که دیپلم و تحصیلات تکمیلی دارند هستیم. این گروههای سنی همانطور که گروههای سنی انتهای نمودار از شمار بهرهبرداران خارج میشوند، به گروههای سنی جدید منتقل میشوند. این موضوع نشان دهنده روند روبهرشد سهم بهرهبرداران با سواد - با مدارک دیپلم به بالا - در آینده است.
بیشترین بهرهبرداران دارای تحصیلات فوق دیپلم به بالای مرتبط یا غیرمرتبط با کشاورزی در گروه ۲۰ تا ۴۴ سال قرار دارند که سهم ناچیزی از بهرهبرداران تحصیلکرده را در برمیگیرد. همانطور که در نمودار ۴ میبینید، اکثر این بهرهبرداران تحصیلات غیرمرتبط با کشاورزی دارند.
مهندسان کشاورزی کجا هستند؟
در ایران وزارت جهاد کشاورزی عهدهدار سیاستگذاری در زمینه کشاورزی و افزایش بهرهوری است. از گذشته به اشکال مختلف در این بخش سیاستهای حمایتی نظیر خرید تضمینی، ارایه وامهای کم بهره به کشاورزان و… در دستور کار این دستگاه بوده است.
اما افزایش سطح دانش بهرهبرداران و شاغلان این بخش را باید متمایز از این حمایتها دید. هم اکنون وزارت جهاد کشاورزی با برگزاری دورههای آموزشی و اعزام کارشناس به مزارع در تلاش است تا سطح دانش شاغلین این بخش را افزایش دهد. اما یکی از مهمترین اقدامات صورت گرفته در این زمینه، تاسیس سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی در سال ۱۳۸۰ است. پس از راهاندازی این سازمان، طی ۱۵ سال گذشته، سازمان مزبور نظیر سازمانهای مشابه در مشاغل دیگر، سعی در جذب تحصیلکردگان حوزه کشاورزی داشته است.
این سازمان از طریق رایزنی با مراکز ذیربط تسهیلاتی برای اشتغال اعضای خود دریافت میکند. برای مثال، هم اکنون در بانک کشاورزی، اگر فارغ التحصیلان کشاورزی درخواست دریافت تسهیلات بانکی کنند، ارایه وام به آنها با اولویت انجام میشود و اگر به صورت تعاونی برای دریافت وام اقدام کنند، به هر نفر تا ۵۰ میلیون تومان تسهیلات ارایه میشود.
به گواه مرکز آمار ایران، طی سالهای تحصیلی ۱۳۷۳-۱۳۷۴ لغایت ۱۳۹۳-۱۳۹۴ جمعا بیش از ۳ میلیون نفر دانشجو در رشتههای کشاورزی و دامپزشکی تحصیل کردهاند.
تفکیک این دانش آموختهها کار آسانی نیست، اما میتوان به یکاظهارنظر از رئیس سازمان نظام مهندسی کشاورزی تهران استناد کرد. وی در شهریور ماه سال جاری تعداد اعضای سازمان نظام مهندسی کشاورزی کل کشور را حدود ۲۱۰ هزارنفر اعلام کرده است. که این رقم حدود ۷ برابر بهرهبرداران زمینهای کشاورزی کشور با تحصیلات مرتبط - ۳۱ هزار و ۵۰۰ نفر - است!
آخرین اطلاعات از تعداد فارغ التحصیلان رشتههای کشاورزی نیز به سال ۱۳۹۱ بازمیگردد، در این تاریخ خبرگزاریمهر تعداد فارغ التحصیلان رشتههای کشاورزی را نزدیک به ۱۵۴ هزارنفر اعلام کرد که از این تعداد، ۱۱۵ هزارنفر آنها شاغل و ۳۸ هزارنفر بیکار بودند. که نشان دهنده نرخ بیکاری ۲۹۹ درصدی در فارغ التحصیلان این رشته است. البته این گزارش اشارهای به زمینه اشتغال فارغ التحصیلان نداشته است و مشخص نیست چه سهمی از این دانشآموختگان در زمینه مرتبط مشغول به کار هستند.
از اطلاعات فوق میتوان به اظهار نظر رئیس سازمان نظام مهندسی کشاورزی تهران در خصوص اعضای نظام مهندسی کشاورزی کل کشور استناد کرد که تعداد را بالغ بر ۲۱۰ هزارنفر اعلام کرده است، که با توجه به ۳۱ هزارنفر بهرهبردار زمینهای کشاورزی کل کشور به نظر میرسد فارغ التحصیلان این رشته به شکل صحیحی به سمت بازار کار هدایت نشدهاند.
همچنین در سر مقاله شماره ۵۲ فصلنامهنظاممهندسیکشاورزیومنابعطبیعی، مورخ تابستان سال جاری، با استناد به بررسی وزارت علوم، گفته شده هزینه تربیت یک دانشجوی کشاورزی ۱.۸ برابر یک دانشجوی پزشکی و ۲.۵ برابر یک دانشجوی فنی و مهندسی است. در ادامه همین سرمقاله به نظرسنجی یکی از دانشگاههای معتبر اشاره شده که بر اساس آن ۷۰ درصد از دانشجویان رشته کشاورزی، هدف از انتخاب این رشته را صرفا قبولی در دانشگاه ذکر کردهاند. نویسنده این نشریه تخصصی در نهایت نتیجه گرفته که برایند این شرایط به هدر رفتن یک سوم دانشآموختگان این رشته خواهد بود!
-----------------------------------------------------------------------------------------------
این گزارش با استفاده از دادههایپایگاهدادهبازایران نوشته شده است.