هرچه به روز برگزاری انتخابات ریاستجمهوری نزدیکتر میشویم، بحث تحریم یا شرکت در انتخابات گرمتر میشود. مدافعان شرکت در انتخابات دلایل خود را برای رای دادن برمیشمارند و موافقان تحریم هم از دلایل خود برای رای ندادن حرف میزنند.
رادیوفردا سعی کرده دلایل چهرههای مختلف سیاسی را برای رای دادن و یا رای ندادن بپرسد و برای انتقادهایی که به هر دو نظر مطرح است، پاسخی بیابد.
حمیدرضا جلاییپور، از چهرههای مطرح اصلاحطلب، استاد جامعهشناسی سیاسی، عضو شورای مرکزی حزب مشارکت و روزنامهنگار در تهران است.
در گفتوگوی پیشرو آقای جلاییپور توضیح میدهد که چرا معتقد است باید در انتخابات شرکت کرد. این گفتوگو پیش از آغاز تبلیغات انتخاباتی ضبط شده است. با این توضیح که رادیوفردا از گروه یا حزب خاصی در انتخابات پیشرو حمایت نمیکند و طرفدار تحریم یا مشارکت در انتخابات نیست.
شما طرفدار مشارکت در انتخابات هستید. به نظرتان چرا اصولا باید در انتخابات شرکت کرد؟
دیدگاه حسن شریعتمداری در حمایت از عدم شرکت در انتخابات
هرچه به روز برگزاری انتخابات ریاستجمهوری نزدیکتر میشویم، بحث تحریم یا شرکت در انتخابات گرمتر میشود. مدافعان شرکت در انتخابات دلایل خود را برای رأی دادن برمیشمارند و موافقان تحریم هم از دلایل خود برای رأی ندادن حرف میزنند.
دیدگاه حسن شریعتمداری، فعال و تحلیلگر سیاسی و از منتقدان جمهوری اسلامی، در حمایت از عدم شرکت در انتخابات را در اینجا دنبال کنید.
حمیدرضا جلاییپور: چرا طرفدار مشارکت در انتخابات نباشیم؟ در یک دورهای یعنی دوره اصلاحات گفتند چرا ما رای بدهیم به خاتمی؟عبور کردند و بعد هم مردم را ناامید کردند. در شورای دوم مردم تهران اصلا در انتخابات شرکت نکردند و در یک شهر هشت میلیونی ۱۶۰ هزار نفر شرکت کردند و لیست آقای احمدینژاد درآمد و ایشان شهردار شد و بعد از آنجا برای پرش بعدیش سکویی شد. هشت سال این ملت گیر افتادند. بعد همین مردم تجربه کردند.
حالا من درباره سال ۸۸ بحث نمیکنم چون مردم آن موقع مشارکت کردند. ولی در سال ۹۲ مردم آمدند مشارکت کردند و تندروها هم فهمیدند که نمیشود با این جامعه شوخی کرد. مسجد جای هر کاری نیست و بعد باعث شد که ما از آن وضعیت نیمه امنیتی بحرانی خارج شویم. از سال ۹۴ شما دیدید که مردم غیرت کردند و یک مجلسی را که از لحاظ تایید صلاحیت جوری طراحی کرده بودند که این مجلس فقط متعلق به تندروها باشد، مردم با مشارکتشان یک مجلسی تشکیل دادند که اکثریتش تندرو نیست. الان با این مجلس بهتر میشود به جامعه خدمت کرد. چرا در انتخابات شرکت نکنیم؟
ما در این انتخابات شرکت میکنیم و این چهارسالی که آقای روحانی آواربرداری کرده، برجام را اجرا کرده، یک ذره مقدمات کار را فراهم کرده، یک مقدار عادی سازی کرده، یک مقدار کشور را از دست این استثنا کارها نجات داده، خب دوره دوم بتواند کار کند، یک توسعه پایدار، یک توسعه همه جانبهتر انجام دهد. مسئله اصلی این است. یعنی مشکل آسیبهای اجتماعی، مشکل دموکراسی، همه اینها برمیگردد به اینکه چقدر داریم در مسیر توسعه همه جانبه پایدار و مستمر حرکت میکنیم. لذا چون انتخابات به این مسیر کمک میکند آن هم در این منطقه لغزنده یعنی توی خاورمیانه یعنی در جهان لغزنده، در جهانی که در آن آمریکا ۶۰ میلیون نفر به یک آدم نامتعادل رای میدهند. بله حتما ما در انتخابات شرکت میکنیم. همه را هم تشویق میکنیم که شرکت کنند و انشاءالله آقای روحانی رای بیاورد.
آقای جلایی پور گفتید در سال ۸۸ مردم مشارکت کردند اما نتیجه نگرفتند، این ممکن است دلیل خیلی از افرادی باشد که نمیخواهند رای بدهند و میگویند ما یک بار شرکت کردیم و از اصطلاح دزیده شدن رأیشان استفاده میکنند، که در انتخابات سال ۸۸ تقلب شده. افرادی که یک بار رای دادند و رأیشان پذیرفته نشده الان یک حالت دلسردی ممکن است داشته باشند که فایده ندارد رای بدهند. چه جوابی برای این افراد دارید؟
جواب که خیلی دارم ولی وقت نیست. مردم سال ۸۸ اتفاقا بعد از ۸۴ که یک رکودی وجودداشت، شرکت کردند ولی تندروها پاسخ بدی به (شعار) «رأی من کو» دادند. ولی تمام شخصیتها، افراد و فعالانی که در ۸۸ بودند و هزینه دادند و (بند) ۳۵۰ (زندان اوین) را تشکیل دادند، همه از انتخابات دفاع کردند. دوباره اینها بودند که برای انتخابات سال ۹۲پیشقدم شدند. شما اگر دقت کرده باشید، قبل از ۹۲ فضای رایگیری خیلی راکد بود. شاید به خاطر همین حرفهایی که شما اشاره کردید. ولی چرا ناگهان (تنور انتخابات) گرم شد؟ چند تا علت داشت. یکی به نظرم این بود که کسانی هزینه داده بودند، البته آنهایی که در داخل هزینه داده بودند، آنها آمدند و مردم را به شرکت در انتخابات دعوت کردند. آقای هاشمی در سن هشتاد سالگی ثبت نام کرد. آن گروهها دوباره ناپرهیزی کردند و آقای هاشمی را رد صلاحیت کردند. ولی آقای هاشمی عصبانی نشد، قهر نکرد، از شرکت در انتخابات دفاع کرد. از مردم خواهش کرد که بروید به روحانی رای بدهید. مردم هم رای دادند و کشور را از شرایط نیمه امنیتی، که با بحران اقتصادی روبهرو بود و هفت هشت تا قطعنامه شورای امنیت تصویب شده بود علیه ایران، با رای به ایشان مردم کشور را از این وضعیت بیرون آوردند. این میشود همان آوار برداری.
نکتهای که شما توجه نمیکنید، منظورم شما نیستید، اینکه گفتید آنهایی که ناامیدند، الان نظرسنجی کردیم بیش از ۶۵ درصد مردم در انتخابات شرکت میکنند. در بهترین انتخابات که در ایران شده یعنی ۷۶ هشتاد درصد شرکت کردند. یعنی بیست درصد مردم اصلا در انتخابات شرکت نمیکنند. شما نگاه کنید در بهترین دموکراسیها مگر چند درصد شرکت میکنند؟ به نظر میرسد یک چیزی بین ۵۰ درصد... حالا قبلا که زیر ۵۰ درصد بود، این یکی دو دهه بین ۵۰ تا ۸۰ درصد شرکت میکنند. الان رفتار انتخاباتی مردم ایران نشان میدهد که کسی دلسرد نیست. میخواهند شرکت کنند و اثر بگذارند و اثر هم میگذارند. همان ۸۸ هم اثر گذاشتند. مردم ایران، نیروهای علاقهمند به کشور، اصلاحجوها یک کار مهم دارند میکنند. دارند این تندروها را تربیت میکنند. این تندروها که میدانید جنسشان چیست؟ از موضع یک بنیادگرایی مذهبی بلند شدند. بنیادگرایی مذهبی فقط پدیده ایران نیست. در کل منطقه هست. ولی ببینید حرکت مردم ایران طوری بوده که این بنیادگرایی مذهبی را کنترل کرده و یک محاصره مدنی کرده و زیاد اجازه جولان بهش نمیدهد. شما مصر را نگاه کنید، سیسی و تمام آمریکا حریف اینها نمیشود. ولی اینجا مردم ایران حریف شدند و دارند کنترل میکنند.
لذا اعتقاد دارم که این حرکت مثبت مردم در مشارکت فعال در انتخابات اولا طبیعی است... خیلی طبیعی است. ۶۵ درصد خیلی خوب است. حالا پیش بینی من این است که در این انتخابات ممکن است بالای ۷۰ درصد مردم مشارکت کنند. این اثر مثبت دارد. نظر سنجی اصلا نشان نمیدهد که یک عده دلسرد باشند. میدانید چرا؟ آن ممکن است جزو آن ۲۰ درصد باشند. یعنی سال ۷۶ هم که اوج رونق انتخاباتی بوده روز انتخابات یک عده هستند که میروند باغشان، میروند توی جادهها و توی خیابانها و اصلا پای صندوق رای نمیروند. کاری هم نمیشود کرد. توی تمام دنیا این رفتار انتخاباتی هست.
آقای جلایی پور، این نظر سنجی که به آن اشاره کردید توسط چه کسانی تنظیم و تهیه شده؟
نظرسنجی راجع به تهران هست. اما چه شهر تهرانی؟ یعنی نه شمیران یا شهرک غرب یا شمال شهر یا فقط جنوب شهر. کل شهر تهران که تقریبا نمونهای از ایران است. نکته دوم این است که این نظرسنجی قبل از اعلام صلاحیتها انجام شده. شما میدانید وقتی صلاحیتها اعلام میشود تازه آرایش نیروها شکل میگیرد و چه بسا بین ۱۰ تا ۱۵ درصد بعد از آن بر مشارکت افزوده میشود. من اینها را حساب نکردم. بر مبنای این نظر سنجی بیش از ۶۰ درصد در انتخابات شرکت میکنند که این خیلی مهم است. گفتم بین ۲۰ تا ۱۰ درصد هم هیچوقت شرکت نمیکنند. لذا ما الان رفتار سیاسی طبیعی در جامعه نسبت به انتخابات داریم. باز یک نکته دیگر که شما فرمودید راجع به نظرسنجیها، تا شب انتخابات ممکن است نظرات جمعیت خاکستری شکل بگیرد و معلوم نباشد. لذا باید مرتب نظرسنجی شود، توسط موسسات مختلف نظرسنجی شود و اینها را کنار هم بگذاریم و نتایجی را بگیریم. لذا من نتیجهای که الان گرفتم و خدمت شما گفتم خیلی حداقلی است.
آقای جلایی پور، در حال حاضر دهها روزنامه نگار در زندان هستند و آمار اعدام در ایران همچنان بالاست. خیلیها به خاطر ابراز عقیده در زندان هستند. نمونهاش هم ضیا نبوی، علی شریعتی، آتنا دایمی، آرش صادقی و دهها زندانی دیگر. چه تغییری ایجاد شده در وضعیت مردم از نظر آزادیهای اجتماعی و مدنی که دوباره بیایند و بخواهند به آقای روحانی رای بدهند؟
اینکه خیلی روشن است چرا مردم باید رای بدهند. بیست سال است در کشور ما جامعه سیاسی درحال تلاش برای گشایش سیاسی، برای توسعه سیاسی، برای حاکمیت قانون، برای رعایت حقوق شهروندان است. تقویت دموکراسی و شکلگیری توسعه سیاسی که یکشبه به دست نمیآید. این با تلاش مردم ایران است. ما در این فرایند داریم حرکت میکنیم. همیشه بگیر و ببند بوده. مگر زمان خود آقای خاتمی نبود؟ زدند یک مشت نویسنده را کشتند. قتلهای زنجیرهای اتفاق افتاد. پنج روزنامه خود مرا بستند. این حرکت مردم ادامه پیدا کرد. یعنی این چالش هست. حالا شما چه میگویید؟ برای اینکه این چالش یعنی فرآیند دموکراسی خواهی را طی کنیم باید اصلا در انتخابات شرکت نکنیم چون فایده ندارد؟ حتما فایده دارد.
من الان یکی یکی فایدهها را میگویم. زمان آقای خاتمی میگفتند روزنامهها خیلی رونق پیدا کرده. به درستی هم رونق پیدا کرد. یعنی اصلا ما شاهد شکلگیری روزنامههای مردمی، جامعه مدنی بودیم نه روزنامههای دولتی و حکومتی. خب خیلی رشد کرد.شما میدانید از شاخصههای دوران اصلاحات یکی رونق مطبوعات بود. رونق فعالیتهای دانشجویی بود، رونق مجلس بود. حالا شما ببینید چه اتفاقی در دوره آقای روحانی افتاده. عالی است به نظر من. آقای روحانی را میگویم. اصلا من به کابینهشان کار ندارم. پشت تری جی و فور جی (3G , 4G) ایستاد. الان ما یک فضای آنلاین فعال داریم. اصلا خیلی عالی است. آزادی یعنی چه؟ یعنی همین دیگر. همین الان شاهد شکل گیری حوزه عمومی در فضای آنلاین هستیم. کسی خودش را سانسور نمیکند. همه راحت دارند حرفشان را میزنند. این یک دستاورد بزرگی است. اگر مردم به روحانی رای نداده بودند جلیلی مثلا رای آورده بود که ما اصلا 3G و 4G نداشتیم. باور کنید نداشتیم. این دستاورد است. الان شما بیایید در محیط های دانشجویی و دانشگاهی، به نظر من با دوره اصلاحات تفاوتی ندارد. فضا آزاد شده. میشود حرف زد. میشود گفتگو کرد. من در اخیرا در گفتگویی شرکت کردم. آقای زیباکلام هم بود. ما با هم شرکت کردیم. من مثلا با اینکه خودم فکر میکنم حرفهایم را میزنم، ترس ندارم، واقعا این آقای زیباکلام در دانشگاه علامه تمام آن مکنونات قلبی که داشت همه را در میان گذاشت. سه ساعت طول کشید و پانصدتا دانشجو هم تحمل کردند. هیچکس هم جلسه را برهم نزد. خب این اصلا دوره آقای احمدینژاد امکان نداشت. ما سر کلاس هم اجازه نمیدادیم دانشجوها صحبتهای ما را ضبط کنند. همه نگران بودند. تازه ما از این فضا فاصله گرفتیم.
بعضیها میگویند آقای روحانی فقط برجام را درست کرده و سیاست خارجی. والله هم برجام را درست کرده و هم سیاست خارجی را بهتر کرده و هم سیاست داخلی را بهتر کرده و هم فضای فرهنگی عوض شده. کتابی نیست که در ایران یک نویسنده بنویسد و مجوز نگیرد. حتی همان کنسرتها ۹۰ تا اجرا میشود و ده تا نمیشود. خب معلوم است که نمیشود. ایران است، سوییس که نیست. بله ما این مشکلات را داریم ولی این دستاوردها را هم داریم. اتفاقا اینها کمک کار فرایند کار دموکراسی است. که چی، چون حالا ما زندانی داریم... خب معلوم است ما زندانی داریم. یکی از این زندانیها چند روز پیش آمده بود بیرون. اینها تا بیایند بیرون کمپینرهای انتخاباتی میشوند. ده نفر باشند، شما مطمئن باشید اینها از زندان بیایند بیرون، کمپینرهای انتخاباتی میشوند.
حمیدرضا جلاییپور:«حرف من این است که رای مردم فایده دارد. بعد حرف دیگری هم دارم. اگر این کار را نکنید چه کار باید بکنید؟»
شما اشاره کردید که در دوران آقای روحانی وضعیت عالی است و خیلی بهتر از دوران قبل است. هنوز هم وبسایتها و شبکههای اجتماعی در ایران فیلتر است مثل شبکههای اجتماعی تویتر یا فیسبوک یا وبسایتهای دیگر و هنوز هم فعالان آنلاینی هستند که به خاطر فعالیتشان در زندان هستند. آرش زاد یکی از این زندانیانی است که مدتها است هیچ خبری در موردش نیست، هیچ اطلاعرسانی (درمورد او) نمیشود. ادمینهای کانالهای تلگرامی را اخیرا بازداشت کردند. فضا چندان آزاد هم نیست به آن ترتیبی که شما گفتید. چطور وضعیت را عالی توصیف میکنید؟
من این همه حرف زدم شما فقط میگویید گفتی وضعیت عالی است. من میگویم وضعیت نسبت به دوره احمدینژاد بهتر شده. در پارهای از موارد به وضعیت دوره اصلاحات نزدیک میشویم. حرف من این است. حرف من این است که رای مردم فایده دارد. بعد حرف دیگری هم دارم. اگر این کار را نکنید چه کار باید بکنید؟ آقای جلیلی بیاید، آقای رییسی بیاید، آقای قالیباف بیاید؟ اصلا وضع بدتر میشود. این حرفی که شما میزنید یک عده زندان اند، محدودیت ایجاد میکنند، درست است. خب بعد هم دارند برایش کار میکنند. برایش مبارزه میکنند. شما نگاه کنید من اطلاع دارم. اولا شما یادتان باشد من یک عضو هیأت علمیام. فعال اصلاحطلبم. هیچکارهام. من پرونده دارم. هی میروم دادگاه و میآیم. من وزیر ارشاد نیستم که بخواهم پاسخ بدهم. ولی به عنوان یک تحلیلگر دارم خدمتتان میگویم. من اطلاع دارم که دولت دارد پیگیری میکند. آقای علی مطهری در مجلس دارد پیگیری میکند. نمیآید این کارها را تایید کند. این کارها خیلی مهم است دیگر. همین خیلی مهم است.
یعنی در جامعه سیاسی ما که ۲۴ میلیون خانواده داریم بالای ده میلیون از حکومت حقوق میگیرند. با احتساب بازنشستهها. یعنی اصلا به یک تعبیری یک جامعه حکومتی داریم. توی این جامعه که نهادهای مدنی تنهایی نمیتوانند کاری کنند. مگر اینکه بخشی از حکومت با اینها همراهی کند و این آن کاری است که با رای مردم اتفاق افتاده. حالا من حرفم این است. باور کنید آقای روحانی رای بیشتری بیاورد بهتر میتواند همه معضلات را پیگیری کند. شما باور کنید اگر آقای رییسی بیاید بدتر میشود. یعنی هم بازداشت میکنند و هم یک آب رویش میخورند، دوتا برچسب هم رویش میزنند. کسی هم نیست که پیگیری کند. مثل دوره احمدینژاد. من اینجوری فکر میکنم. وقتی گفتم عالیاست منظورم به این معنایی که در گفتگو گفتم است.
حمیدرضا جلاییپور:«این حرفی که شما میزنید یک عده زندان اند، محدودیت ایجاد میکنند، درست است. خب بعد هم دارند برایش کار میکنند. برایش مبارزه میکنند.»
یکی از مسائلی که آقای روحانی پیش از ریاست جمهوریش در مبارزات انتخاباتی وعده داده بود رفع حصر آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد بود. این وعده تا امروز محقق نشده. فکر میکنید اگر دوباره آقای روحانی به ریاست جمهوری برسد آیا تغییری در وضعیت این سه نفر معترض به نتایج انتخابات سال ۸۸ اتفاق خواهد افتاد؟
بله. اتفاقا نکته خوبی را گفتید. اولا آقای روحانی که همیشه حرف حق را پیگیری کرده. ثانیا هیچوقت نیامده بگوید فتنه گر و از این حرفها بزند. اصلا در قدرت اجرایی آقای روحانی نیست که این قضیه (حصر) را پیگیری کند. یعنی مثل دادن مجوز به چاپ کتاب نیست. مثل دادن مجوز به تشکلهای دانشجویی نیست. یک کاری است که دست او نیست. به طور مستقیم دست کسی دیگر است. البته ایشان به عنوان یک نفر میتواند پیگیری کند و تا حالا هم پیگیری کرده و چهارسال سر کار بوده. حرفهای بیربط نسبت به این شخصیتهای فرهیخته کشور نزده. خیلی به نظر من مهم است. نکتهای که ما باید به آن توجه کنیم این است که چرا این رفع حصر صورت نمیگیرد؟ این به خاطر یک مسئله ای است که از بعد از ۸۸ هم بوده و هنوز هم متاسفانه هست. اینها یک مقدار برمیگردد به تلقی که این تندروها از موضوع جانشینی دارند. خیلی دوست دارند خودشان بتوانند جانشینی (رهبر) را سامان بدهند. چون یک چنین علاقهای دارند نمیتوانند برتابند که آدمهای ریشهدار بیرون باشند. ریشه دار منظورم این است که نه اینکه مردم ایران ریشه ندارند.
ولی یک شخصیتی مثل موسوی، مثل کروبی، مثل زهرا رهنورد، مثل آقای هاشمی رفسنجانی، مثل آقای خاتمی حتی مثل آقای روحانی اینها توی انقلاب بودند. تجربه جنگ را دارند. اینها ریشهدار اند. اینها اگر بیرون باشند اجازه به هر شلنگ و تختهای نمیدهند. خب تندروها دارند تا حالا مقاومت میکنند. اگر دقت کرده باشید ۸۸ هم حتی همان «رای من کو؟» را خیلی راحتتر میتوانستند حل و فصل کنند. چرا نکردند؟ چرا از روزهای قبل حکمهای دستگیری را نوشته بودند؟ اینها میخواستند آینده جامعه سیاسی ایران را تر و تمیز کنند که اصلا کسی نباشد و بتوانند در آینده جانشینی را به یکی بدهند. چنین معضلی است. البته من معتقدم با رای بیشتر آقای روحانی توی همین فرایندی که واقعا هم زیاد پیچیده است و منافع این نیروها توی آن است باز آقای روحانی بهتر میتواند پیگیری کند. اتفاقا من به خاطر رفع حصر به آقای روحانی رای میدهم.
حمیدرضا جلاییپور:«اصلا در قدرت اجرایی آقای روحانی نیست که این قضیه (حصر) را پیگیری کند. یعنی مثل دادن مجوز به چاپ کتاب نیست. مثل دادن مجوز به تشکلهای دانشجویی نیست. یک کاری است که دست او نیست. »
آقای جلایی پور، سؤال نهاییام در مورد این است که شما فکر میکنید قانون اساسی کنونی ایران آیا تضمین کننده دموکراسی و آزادی هست که از راه اصلاحات بشود به وضعیت بهتری در ایران رسید و آیا اصولا فکر میکنید جمهوری اسلامی اصلاحپذیر است؟
این سؤالی که کردید لازم است چند گفتوگوی سلسلهوار بگذارید و رویش بحث کنیم. نمیشود الان گفت آره یا نه. من هم میدانید بالاخره رشتهام جامعه شناسی سیاسی است. یک جامعهشناس سیاسی قوانین حقوقی را در پیگیری جامعه سیاسی که به طرف دموکراسی برود یا به طرف اقتدارگرایی برود قوانین حقوقی و ساختارهای حقوقی را یک مولفه میداند. مؤلفههای دیگری در زمانها و مکانهای مختلفی هستند. بالاخره قانون اساسی ما در مشروطه که بالاخره بد نبود. خوب بود دیگر. از توی آن رضا شاه درآمد. از توی آن محمدرضا شاه درآمد. از توی آن کودتای ۲۸ مرداد درآمد.
الان شما ببینید ما که داریم به طرف دموکراسی حرکت میکنیم بله پارهای از بندهای قانون اساسی ایران با هم تعارض دارد. اینها را باید هماهنگ کرد. ولی چطوری؟ شما اگر میخواهید یک آرایش نیرو بدهید و این (قانون اساسی) بازبینی و اصلاح شود، میبینید همین بندهای مربوط به حقوق ملت هم تامین نشود. برمیگردد به موازنه قدرت. برمیگردد به شرایطی که بشود بر اساس آن شرایط قانون اساسی را به نفع حاکمیت قانون به نفع حاکمیت ارزشهای پایه، برادری، برابری و آزادی هماهنگ تر کنید. برادری که میگویم منظورم برادری خواهری است. لذا این شرایط میخواهد.
من اصلاً برای تقویت دموکراسی خودم را معطل نمیکنم برای اینکه یکی بیاید بگوید بند فلان و بند فلان ناهماهنگی است پس فعلاً تا آنها را هماهنگ کنیم و بعدا کاری انجام ندهیم. این از آن حرفهاست. چهل سال است یک عده دنبال این کارها هستند. شما کارنامهشان را ببینید. کارنامه اینها را ببینید که این طوری کار نمیکنند. این اصلاحطلبان یواش یواش دارند برای دموکراسی کار میکنند و یک فرهنگ دموکراسی را در ایران تقویت کردند. تشکلهای دموکراسیخواه را دارند تقویت میکنند. اصلا این حرکت تدریجی را جا انداختند. اصلاً اصلاحات را در برابر انقلاب جا انداختند.
چرا ایران در خاورمیانه متفاوت است؟ به خاطر اینکه یک جریانهایی توی آن هست. این جریانها اصلا دنبال این حرفها نیستند. اول مسائل حقوقی را هماهنگ کنید. من معتقدم بله در همین چارچوب هم میشود کار کرد. حالا شما میگویید چرا، به خاطر اینکه بیست سال گذشته هم کار کردیم. یعنی در بیست سال گذشته ما برای تقویت مردمسالاری کار نکردیم؟ خب کار کردیم دیگر. قبل از ۷۶ تعداد نشریات دانشجویی پنجاه تا هم نبود الان ۲۵۰۰ تا است. ۱۵ برابر تشکل دانشجویی داریم. اینها همه کمک به دموکراسی است دیگر. اصلا شما میپرسید آیا اصلاحات ممکن است؟ ممکن است چیست؟ اجرا شده. اصلاحات بوده.
این موضوعات که شما مطرح میکنید دقیقاً برمیگردد به اینکه اصلا دموکراسی را معنی کنیم چیست، فرایند دموکراسی را معنی کنیم چیست، حکومت را بگوییم چیست، جامعه سیاسی چیست. بعضی از طرز تلقیها محدود است. خیلیها به صورت محدود فکر میکنند. میگویند یا این یا آن. خیلی مشکلات در آن هست. من اصلا اینطوری فکر نمیکنم. من واقعاً اعتقاد دارم بیست سال است یک حرکت دموکراسی خواهی یک حرکت اصلاحی سیاسی اجتماعی در ایران راه افتاده. چالشهای زیادی داشته. یکی همین ۸۸ بود. یکی ۷۸ بود. در آینده هم ممکن است باشد. ولی ما داریم به طرف آن هدف حرکت میکنیم و از همه مهمتر یک اتفاق عالی دارد در ایران میافتد.
ایرانیها دیگر میخواهند به دموکراسی نزدیک شوند اما نه به قیمت ویران کردن. یعنی یک نظام سیاسی را ویران کنند برای دموکراسی بعد ناامنی شود و بعد دوباره مردم دنبال یک اقتدارگرایی بگردند. این چرخهای است که آقای (همایون) کاتوزیان در اثر درخشانش کتاب ایرانیان تشخیص داده که اقتدارگرایی میشود، مردم ناراضی میشوند، مخالفت میکنند و بعد دوباره با یک وضعیت بهتر مخالفت میکنند و بعد دوباره ناامنی میشود و بعد دوباره اقتدارگرایی میشود. ایرانیها میخواهند از این چرخه بیرون بیایند و الان آن را به نمایش گذاشتند دیگر. بیست سال است داریم اینطوری حرکت میکنیم. از آن مسیر گذشته تاریخ میخواهیم فاصله بگیریم.