آیتالله علیرضا اعرافی در سال ۱۳۳۸ در شهر میبد به دنیا آمد. در درس خارج فقه و اصول شاگرد آیتالله حاج شیخ مرتضی حائری، آیتالله فاضل لنکرانی، آیتالله وحید خراسانی، آیتالله جواد تبریزی، آیت الله مکارم شیرازی و آیتالله شبیری زنجانی بود. متافیزیک فیلسوفان مسلمان را نزد مرتضی مطهری، جوادی آملی و مصباح یزدی فرا گرفت.
او یکی از فقهای مد نظر آیتالله خامنهای است که راه پیشرفت زیادی در پیش دارد. برخی سوابق و مسئولیتهای او به شرح زیرند: ریاست مرکز جهانی علوم اسلامی و عضویت در هیئت امنای آن، عضویت در شورای فرهنگی ـ اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، عضویت در شورای فرهنگ عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیریت گروه علوم تربیتی مؤسسه امام خمینی، عضویت در هیئت امنای مؤسسه بین المللی هدی، معاونت پژوهشی حوزه علمیه قم، ریاست هیئت امنای دانشکده علوم قرآنی میبد، عضویت در کنگره دین پژوهان کشور، مدیر مسئولی فصلنامههای حوزه و دانشگاه، جستار اقتصادی و تربیت اسلامی، عضویت در هیئت امنای دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، عضویت در شورای پژوهش های علمی کشور، عضویت در هیئت امنای مرکز جهانی و سازمان مدارس خارج از کشور، انتصاب به امامت جمعه میبد با حکم آیتالله خامنهای در سال ۱۳۷۱، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، انتصاب به عضویت شورای عالی انقلاب فرهنگی* در ۱۷ خرداد ۱۳۹۰، انتصاب به امامت جمعه قم، ریاست جامعة المصطفی العالمیه، در تیر ماه ۱۳۹۵ شورای عالی حوزه علمیه قم وی را به عنوان مدیر جدید حوزههای علمیه سراسر کشور انتخاب کرد. در انتخابات مجلس خبرگان رهبری سال ۱۳۹۴ در تهران نامزد شد که رای نیاورد.
فقیه نواندیش اصیل مدبر آیتالله خامنهای
آیتالله خامنهای بسیار او را میپسندد و در حال ارتقای اوست. در سال ۱۳۸۱ آیتالله خامنهای اعرافی را احضار کرده و به او میگوید*:
«تا به حال مسئولیتهایی به شما پیشنهاد شده است و به دلیل تزاحم با کار علمی قبول نکردهای، اما مرکز جهانی علوم اسلامی [نهادی که طلاب غیرایرانی در کشور ایران را مدیریت میکرد] یک نهاد حوزوی است و مناسب است مدیریت آنجا را بر عهده بگیرید».
اعرافی برنامهای برای مرکز جهانی علوم اسلامی مینویسند و زمانی که خامنهای آن را مطالعه میکند، میگوید: «این نوشته یک فقیه نو اندیش اصیل و مدیر است». در سال ۱۳۹۵ آیتالله خامنهای به اعرافی میگوید: «من از عملکرد شما در جامعة المصطفی در این سالهای ممتد رضایت کامل دارم». در آخرین دیداری که اعرافی به همراه فارغ التحصیلان جامعة المصطفی با خامنهای داشت، پس از گزارش یازده گانه فعالیتهای مرکزش، خامنهای میگوید: «راه همین مطالبی است که آقای اعرافی گفت و همه آنها باید توجه و دنبال شود».
پس از انتخاب اعرافی به عنوان مدیر حوزههای علمیه کشور، آیتالله خامنهای گفت: «وقع الحق فی محله». اعرافی یک برنامه برای حوزههای علمیه سراسر کشور نوشته و تقدیم خامنهای میکند. خامنهای پس از مطالعه آن برنامه مینویسد: «برنامه شما را خواندهام و میپسندم و قبول دارم. اگرچه بلند پروازیهایی دارد اما بلند پروازیهایی درست و عمیق است. بیست سی درصد هم اگر از آن برنامه بشود خیلی است. آسیب شناسیای هم که در برنامهتان مطرح کردید درست و عمیق است».
جایگاه استراتژیک «جامعة المصطفی العالمیه»
پس از انقلاب مرکزی برای طلاب غیر ایرانی در قم تشکیل میشود. ابتدا «شورای سرپرستی طلاب غیر ایرانی» نام گرفت. پس از چندی به «مرکز جهانی علوم اسلامی» تغییر نام یافت. در گام بعد، این مرکز، به دو نهاد «مرکز جهانی علوم اسلامی» - برای طلاب غیرایرانی ساکن ایران- و «سازمان مدارس و حوزههای خارج از کشور» - برای مدیریت و سرپرستی حوزههای علمیه خارج از ایران- تقسیم شد. در سال ۱۳۷۸ این دو نهاد، به دستور آیتالله خامنهای، به نهاد واحدی به نام «جامعة المصطفی العالمیة» تبدیل شد. ۱۵ نام برای این نهاد جدید به آیتالله خامنهای پیشنهاد میشود، در نهایت آیتالله خامنهای عنوان «جامعة المصطفی العالمیة» را انتخاب میکند.
موسسه از سال ۱۳۸۸ آغاز به کار میکند. این نهاد دارای یک هیات امنا است که از همان آغاز اعرافی را - با تایید آیتالله خامنهای- به عنوان رئیس بر میگزیند و او از آغاز تاکنون ریاست این مرکز را بر عهده دارد.
پس از دو سال برنامهریزی، اولین برنامه ۵ ساله این مرکز در سال ۱۳۹۰ تهیه شده و از سال ۱۳۹۱ به اجرا گذاشته میشود. برنامه ۵ ساله دوم نیز از آغاز سال ۱۳۹۶ به اجرا در آمده است.
در ٧ مرداد ١٣٩۶، صابر نیوز مصاحبه مفصلی با آیتالله اعرافی درباره «جامعة المصطفی العالمیة» انجام داده است* که رجانیوز هم آن را باز نشر داد.
فعالیتهای جامعة المصطفی العالمیه
الف- تمامی حوزههای علمیه سراسر جهان، تحت مدیریت واحد این نهاد قرار گرفت.
ب- تعداد طلاب خارجی مقیم ایران از ۶۰ کشور به ۱۳۰ کشور افزایش یافت.
پ- تعداد حوزههای علمیه در دیگر کشورها، از ۳۰ کشور به ۶۰ کشور افزایش یافت.
ت- صدها مرکز و موسسه جدید در دیگر کشورها ایجاد شد.
ث- برای طلاب در طرح جامع تحول آموزشی ۳۹۴ رشته و گرایش در مقاطع گوناگون پیشبینی شده و بیش از یکصد رشته و گرایش از آن اجرایی شده است.
ج- ۵۰ مجله به زبانهای گوناگون منتشر میکند.
چ- از سال ۱۳۹۴، روزی یک کتاب به ۳۰ زبان زنده دنیا منتشر میکند.
ح- برای طلاب مقیم ایران، ۳۰۰ انجمن و کانون فرهنگی، هنری و علمی طلبگی تشکیل شد. تولیدات آنها به صورت کتاب و مقاله منتشر میشود.
خ- ۶ هزار طلبه خارجی از ۸۰ ملیت از دانشگاه مجازی مرکز استفاده میکنند.
د-۴۰ هزار فارغ التحصیل موسسه به کشورهای خود بازگشتهاند و ۴۰ هزار طلبه غیر ایرانی در مرکز در حال تحصیل هستند.
ذ- جمع طلاب با خانوادههایشان بالغ بر ۳۰۰ هزار نفر هستند که موسسه برای خانواده همه آنها هم برنامه ریزی کرده است.
ر- ۷ هزار طلبه اهل سنت در مرکز در حال تحصیل هستند.
ز- به همه طلاب و خانوادههایشان زبان فارسی آموزش داده شده است.
لشکر شیعیان و پروژه شیعهسازی
همین گزارش کوتاه، نشان میدهد که چرا آیتالله خامنهای از فعالیتهای این موسسه و ریاست آن بسیار خشنود است. در سال ۱۳۸۹ که آیتالله خامنهای به قم سفر کرد، دیداری اختصاصی با طلاب این مرکز داشت. به گفته اعرافی:
«چند روزی که به دیدار حضرت آقا مانده بود شور و شعف عجیبی بر طلاب جامعة المصطفی برای دیدار حضرت آقا حاکم بود و روز دیدار (۲ آبان ۱۳۸۹) که فرا رسید و خدمت حضرت آقا رسیدند اکثر طلاب خارجی که جمعشان در آن دیدار چند هزارنفر بود از شدت عشق و علاقهای که به ایشان داشتند شروع به گریه کردند و اشک شوق ریختند*. دیدار واقعا عجیبی بود. شما فکرش را بکنید جلوی رهبر یک کشور حدود صد و سی ملیت حضور پیدا کنند، اشک شوق بریزند و خودشان را فدایی آن رهبر بدانند. در هیچ جای دنیا چنین چیزی وجود ندارد. بعد از دیدار تصمیم مسئولین بر این شد که جلسه رسانهای شود و از تلویزیون پخش شود که بعد از رسانهای شدن آن بازخوردهای مثبت فراوانی در جامعه ایجاد شد. بعداز آن دیدار حضرت آقا اعتماد خیلی بیشتری نسبت به کار ما پیدا کردند و در آن موقع به مسئولین فرمودند که هر چه آقای اعرافی میگوید بروید جلو».
اما دو فعالیت دیگر این موسسه برای آیتالله خامنهای نقشی استراتژیک داشتهاند.
یکم- به گفته اعرافی:
«تعداد زیادی از رزمندگان لشکر فاطمیون و زینبیون از فارغ التحصیلان ما هستند که به صورت خودجوش و بدون اینکه ما دخالتی بکنیم به این لشکرها پیوستهاند تعداد کثیری از آنها شهید و جانباز شده و تعداد زیادی هم، اکنون در صحنه نبرد هستند. چند وقت قبل که به لبنان رفته بودم از نماز مغرب تا نماز صبح با سید حسن نصرالله پیرامون مسائل جامعة المصطفی جلسه داشتیم».
دوم- جامعة المصطفی العالمیة در طی این مدت، در سراسر جهان حدود ۵۰ میلیون نفر را شیعه کرده است.
اگر تمامی گزارش «فقیه نواندیش اصیل مدبر آیتالله خامنهای» را صد در صد مطابق با واقع به شمار آوریم، این مدعای آخر، مطلقا باور ناکردنی است. شیعه کردن ۵۰ میلیون نفر در عرض ۸ سال، یعنی سالی ۶ میلیون و ۲۵۰ هزار نفر. «این چنین شیری خدا هم نافرید». گمان نمیکنم حتی در وضعیت رمان ۱۹۸۴ جرج اورول هم بتوان چنین کاری کرد. فقیه نواندیش، اصلاً با معنای عدد آشنا نیست، که اگر بود، چنین ادعایی نمیکرد. کدام پیامبری توانسته چنین معجزهای صورت دهد.
اعرافی مدعی است که جامعه المصطفی العالمیة تاکنون فقط و فقط به ۵۰ درصد اهداف و برنامههایش دست یافته است. بدین ترتیب، اگر با «اقتصاد مقاومتی»، در ۸ سال آینده به صد در صد نزدیک شوند، باید منتظر ۱۰۰ میلیون شیعه جدید- از غیر مسلمانان و مسلمانان- باشیم.
علیرضا اعرافی- در کنار ابراهیم رئیسی، صادق لاریجانی، هاشمی شاهرودی- نامش به عنوان یکی از نامزدهای جانشینی آیتالله خامنهای مطرح است. شاید این دروغگویی بزرگ برای برتری بخشیدن به موقیعت خویش در نزد فقیهان محافظهکار است که علاقه مفرطی به شیعهسازی دارند.
رضایت نیروهای به اصطلاح انقلابی را هم با مدعای سرباز شیعه ساختن طلاب خارجی جلب میکند. او از «تعداد کثیر» کشتهها و زخمیهای طلاب خارجی در سوریه و عراق سخن میگوید. چه تعداد از شهروندان دیگر کشورها را این موسسه شیعه کرده و در عراق و سوریه به «شهادت» رسانده است؟ این عملکرد چه تصویری از ایران در نزد دیگر کشورها ترسیم خواهد کرد؟ آیا این فعالیتها تایید کننده اتهامهایی چون ایجاد «هلال شیعی» و «نئو صفوی» نیستند؟
اعرافی که این چنین درباره فعالیتهای گسترده تشکیلاتی در سراسر جهان، برای شیعه سازی سخن میگوید، در ۲۹ تیر ۱۳۹۵ به مدیران حوزههای علمیه هشدار میدهد که خداناباوری و بتپرستی دشمنان بیرونی اسلاماند و مسیحیت هم رقیب اسلام است. میگوید: «مسیحیت رقیب بعدی ماست که بیش از یک هزار مرکز دانشگاهی در دنیا داشته و روزانه هزاران مقاله و نشریه عرضه کرده و همچنین صدها شبکه رادیویی و ماهوارهای دارند. امروز در ایران نیز کلیساهای خانگی در تهران و کرج کم نیست و در کشورهای گوناگون از جمله اندونزی، افغانستان و... فعالیت دارند».
بر مبنای کدام اصول اخلاقی و عدالت شیعه سازی باید آزادانه در سراسر جهان صورت گیرد، اما مسیحیان حق ندارند در ایران دین خود را تبلیغ کنند و هزینه مسیحیشدن زندان است. بهائیان که از همه حقوق شهروندی محروم هستند.
دیدگاههای «فقیه درباری»
گذشته از اظهارات جاهطلبانه و عاری از واقعیت اعرافی، توجه به دیدگاههای او در زمینههای مختلف نیز روشنگر است. به چند مورد زیر بنگرید:
اعرافی در ۲۸ فروردین ۱۳۹۵ گفت: «امروز نیاز به عقلانیتی داریم که به نیاز بشر معاصر پاسخ داده و در برابر عقلانیت غربی نیز بایستد... در عقلانیت ما مذاکره، مقاومت، جهاد و انقلاب وجود دارد».
در نماز جمعه ۱۵ بهمن ۱۳۹۵ قم خطاب به دولت گفت: «آمریکا آرزوی کوتاهی جمهوری اسلامی از مواضع و ساخت صنایع دفاعی را به گور خواهد برد. مردم و مقام معظم رهبری از مسئولان انتظار دارند که در مقابل یاوه گوییهای مستکبران و سران آمریکایی علیه نظام ساکت نباشند... دستاوردهای انقلاب در همه ساحتها و جهانی است».
در ۲۵ بهمن ۱۳۹۵ در مورد افزایش جمعیت گفت: «بحث فرزندآوری در اسلام یک حکم اولیه دارد که استحباب موکد است، ولی این مساله میتواند براساس احکام ثانویه، احکام دیگری از جمله واجب را پیدا کند و تعیین احکام ثانویه تابعی از موضوعشناسی مساله است... باید معضلات مانع از افزایش نرخ رشد جمعیت در کشور حل شود. نباید حل مشکل کاهش رشد جمعیت را به حل مشکلات دیگر کشور موکول کنیم و بحث فرهنگ سازی را در این خصوص کنار بگذاریم. یک سری اقدامات را می توانیم در این خصوص انجام دهیم که نباید این اقدامات را به حل مشکلات دیگر مرتبط کنیم و باید در این خصوص در حد توان تلاش داشته باشیم. باید با برنامهریزی گفتمانسازی در خصوص این بحث را دنبال کنیم تا بتوانیم یک موج را در خصوص جمعیت در جامعه ایجاد کنیم».
اعرافی در واکنش به طرح آشتی ملی محمد خاتمی، در خطبههای نماز جمعه ۲۹ بهمن ۱۳۹۵ میبد گفت: «کسانی که دم از آشتی ملی میزنند، بدانند که به جای آشتی ملی باید در برابر مردم و خدا توبه و استغفار کنند».
اعرافی در خطبههای نماز جمعه ۹ تیر ۱۳۹۶ قم گفت: «امروز هر انسان بیدار و هر وجدان آگاهی میداند که محور نقض حقوق بشر و تعدی به حقوق بشر در عالَم، امریکای جنایتکار است. اگر بخواهیم فهرست جنایتهای شما را برشماریم قابل وصف نیست: اولاً: شما مبنای فساد، فقر و تبعیض جهانی هستید که از دل آن ترور بیرون میآید؛ ثانیاً: دولتهای تروریستی تحت لوای شما هستند که اسرائیل نماد آن است؛ ثالثاً: جریانهای فکری تروریستی را شما هدایت میکنید. همانجایی که رفتید و رقص شمشیر کردید و میلیاردها دلار غارت کردید همانجا مولّد اندیشه تکفیر و ترور است که زیر سایه شما هستند».
در همه موارد، او پیرو نظرات سلطان بوده و هست. در مورد جنبش سبز و رهبرانش نیز مواضع بسیار تندی اتخاذ کرده است. جنبش سبز را «فتنه آمریکایی» برای براندازی نظام، توسط ایادی آمریکا قلمداد میکند. باید به این فقیه درباری توجه کرد، چرا که یکی از نامزدهای احتمالی جانشینی آیتالله خامنهای است. فعالیتهای شیعه سازی او، مقبول همه مراجع تقلید است. «مبارز آماده شهادت» ساختنش نیز مقبول سپاه و بسیج است.
---------------------------------------
* لینک به وبسایتهای دیگر، به معنی تائید یا رد متحوای آنها از سوی رادیو فردا نیست و تنها برای اطلاعرسانی انجام میشود.
آرا و نظرات مطرحشده در یادداشت، بیانگر دیدگاههای نویسنده خود هستند و نه بازتاب نظر یا دیدگاهی از سوی رادیو فردا.