(rm) صدا | (wma) صدا [ 12:48 mins ]
این روزها درباره جوهر سخنان پاپ که بخشی از گفته های مانوئل دوم را نقل کرده بود، بحث های فراوانی در رسانه ها جریان دارد. به عقیده مانوئل دوم در ششصد سال پیش، اسلام جز با خشونت گسترش نیافته است. محمدتقی فاضل میبدی عضو مجمع مدرسین حوزه علمیه قم سخنان پاپ را اینگونه تفسیر می کند: «من فکر می کنم جناب پاپ اعظم که اسلام را با خشونت منسوب کردند، کمی دور از واقعیت بود و اگر ایشان توجه به اسلام واقعی می داشت، این سخنان را اینطور ادا نمی کرد. یک کاری که در برهه ای از تاریخ و در محدوده کوچکی از جغرافیا انجام می شود را نباید به حساب اسلام گذاشت. همانطوری که در قرون وسطی آن همه جنایاتی که بر بشریت رفته به حساب مذهب عیسی نمی گذاریم، نباید کاری که در یک برهه کوتاهی از تاریخ و جغرافیا اتفاق می افتد، به حساب اسلام واقعی بگذاریم. متاسفانه صدای کسانی که قائل به آزادی و تصامح و تلورانس هستند، به جایی نمی رسد». نیما تمدن (رادیو فردا): این روزها درباره جوهر سخنان پاپ که بخشی از گفته های مانوئل دوم را نقل کرده بود، بحث های فراوانی در رسانه ها جریان دارد. به عقیده مانوئل دوم در ششصد سال پیش، اسلام جز با خشونت گسترش نیافته است. محمدتقی فاضل میبدی عضو مجمع مدرسین حوزه علمیه قم سخنان پاپ را اینگونه تفسیر می کند:
محمدتقی فاضل میبدی: مولوی می گوید: « عالمی را یک سخن ویران کند، روبهان خفته را شیران کند». من فکر می کنم جناب پاپ اعظم که اسلام را با خشونت منسوب کردند، کمی دور از واقعیت بود و اگر ایشان توجه به اسلام واقعی می داشت، این سخنان را اینطور ادا نمی کرد. من فکر می کنم مبنای سخن ایشان اسلام یک عده ای باشد که در منطقه خشونت و ترور را دنبال می کنند. مثلا اسلام القاعده؛ که هیچ وقت اسلام خشونت طلبان و اسلام القاده با اسلام واقعی یکی نیست. همانطور که در مسیحیت ما یک مسیحیت قرون وسطی داریم و یک مسیحیت واقعی که در انجیل وجود دارد.
ن . م: فکر نمی کنید این روزها در عالم واقع تنها تفسیر و قرائت موجود از دین اسلام همین نوع برداشت بنیادگرایانه است که خودش را بیشتر به رخ می کشاند و با چشم غربی ها دیده می شود؟ و قرائت دیگر از اسلام از جمله قرائت اصلاح گری دینی که شما و دوستانتان بر آن قائل هستید، در سایه قرار گرفته و تقریبا دیگر دیده نمی شود؟
محمدتقی فاضل میبدی: یک کاری که در برهه ای از تاریخ و در محدوده کوچکی از جغرافیا انجام می شود را نباید به حساب اسلام گذاشت. ما در راس اسلام حکومتی داریم به نام معاویه بن ابوسفیان که چهل سال امارت و خلافت کرده. در متن آن حکومت یکی از کارهای بد فرهنگی که می شد، ناسزا به علی بن ابی طالب بود یا کشتن یارانش و هیچ وقت یک متفکر مسلمان هچین واقعیتی که در برهه ای از تاریخ بوجود آمده، به حساب اسلام نمی گذارد، همانطوری که در قرون وسطی آن همه جنایاتی که بر بشریت رفته به حساب مذهب عیسی نمی گذاریم، نباید کاری که در یک برهه کوتاهی از تاریخ و جغرافیا اتفاق می افتد، به حساب اسلام واقعی بگذاریم.
ن . ت: فارغ از اظهارات پاپ، ضمن این که مفوم تلورانس و مدارا با مساله توهین نباید اساسا خلط شود، به نظر شما این حد مدارای مسلمانان کجا هست؟ یا اصلا می توان برایش حدی در نظر گرفت، در دنیایی که هر روز داریم به هم نزدیکتر و شبیهتر می شویم و نوع استانداردهای زندگیمان هم دارد کمابیش به هم شبیه می شود، به نظر می رسد در درازمدت چیزی که آسیب می بیند، با این نوع واکنش های نامتناسب مسلمانان، خود اسلامی باشد که شما و دوستانتان سعی دارید چهره دیگری از آن را معرفی کنید. به عنوان مثال در همین چند سال اخیر اگر توجه کنیم، می بینیم مسلمانان به هر اظهارنظر یا نوشته ای بدون این که حتی خودشان احتمالا آن را خوانده باشند یا اصلا فهمیده باشند، فقط واکنش های توده وار نشان دادند و از اندونزی تا شهرهای خاورمیانه صرفا تظاهرات کردند و فریاد زدند. فکر نمی کنید ضمن انتقاد به مثلا حرف های پاپ یا آن بحث کاریکاتورها، باید روی مسلمانان هم برای تقویت روحیه انتقادپذیری کار کرد تا واکنش هایشان لااقل متناسب با اصل وقایع شود؟
محمدتقی فاضل میبدی: من این را کاملا می پذیرم، ولی متاسفانه صدای کسانی که قائل به آزادی و تصامح و تلورانس هستند، به جایی نمی رسد. این که فرمودید مرزش کجاست، مرز تلورانس این است که در کنار من مسلمان، یک انسان غیرمسلمان به راحتی زندگی کند، به راحتی افکارش را مطرح کند، آزاد بیندیشد و فکر کند. این مرزش است. تا مادامی که توهین نکرده باشد. اما اگر خواسته باشد توهین به مقدسات مذهبی کند مانند آن کاریکاتور که خود جناب پاپ هم آن را تقبیح کردند، این را دیگر به نظرمن از مرز تحمل و تلورانس خارج شدن است. این که ما بدون مقدمه بیاییم اسلام را به خشونت نسبت دهیم، من فکر می کنم این اظهارعقیده و اندیشه آزاد نیست. اندیشه آزاد این است که جناب پاپ بیاید متفکرین اسلام و کسانی را که به نحو دیگر می اندیشند، یک نوع تعامل فکری بگذارند، یک نوع گفتمان و سمیناری بگذارند که این حرفها رد و بدل شود و تبادل فکر شود.