چند روز بعد از کنفرانس خبری بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، که در آن اسناد اولیه برنامه هستهای ایران را به نمایش گذاشت، رسانههای اسرائیل بیش از هر کشور دیگری در جهان به دنبال کسب اطلاعات درباره نحوه دسترسی این کشور به اسناد یاد شده هستند.
هدف آقای نتانیاهو از به نمایش گذاشتن این اسناد آن بود که «قاطعانه ثابت کند» هدف ایران از این برنامه، تولید بمب اتمی بوده و تهران «در طول سالها با بیشرمی در مورد ماهیت برنامه اتمی خود دروغ گفته و برجام بر اساس دروغهای سیستماتیک سران ایران تنظیم شده است».
در این میان رسانههای بینالمللی نیز، عمدتاً با تکیه بر اطلاعاتی که ابتدا در رسانههای اسرائیل منتشر میشود، در گزارشهای متعددی به بررسی این امر پرداختهاند که چگونه سازمان اطلاعاتی اسرائیل، به محل یکی از مهمترین رازهای حکومت دشمن خود رسیده و آن را از خاک ایران بیرون آورده است.
روزنامه کویتی الجریده نوشته است که انتقال اسناد محرمانه ایرانی از خاک جمهوری آذربایجان صورت گرفته است. ظاهراً استناد الجریده از جمله به این واقعیت است که در میان کشورهای هم مرز با ایران، تنها جمهوری آذربایجان است که همکاریهای نزدیک اطلاعاتی و نظامی با اسرائیل دارد.
الجریده مدعی است که اسناد استخراج شده از حومه تهران، سوار دو وانتبار شد و از دو مسیر مختلف به سوی مرز ایران و جمهوری آذربایجان برده شد، در حالی که دو مأمور موساد تا رسیدن وانتها به مرز آذربایجان، آنها را همراهی میکردند و محمولهها را در مرز به مأموران امنیتی منتظر در آن سوی مرز تحویل دادند.
الجریده البته افزوده بود که مقامهای دولت باکو اطلاعی از این امر نداشتهاند.
نوشته الجریده اما پس از آنکه روز جمعه ۱۴ اردیبهشت در روزنامه اسرائیلی جروزالم پست منتشر شد، با واکنش رسمی جمهوری آذربایجان روبهرو شد.
حکمت حاجیاف، سخنگوی جمهوری آذربایجان، جمعه به خبرگزاری «آذرتاج» در باکو گفت که دولت این کشور ادعای برخی رسانهها مبنی بر انتقال اسناد محرمانه برنامه اتمی ایران از خاک آذربایجان را به طور جدی بررسی کرده و «با اطمینان» میگوید که این ادعاها «کذب» و «جعلی» است.
همزمان شبکههای تلویزیونی اسرائیل شامگاه جمعه در بولتنهای مشروح پایان هفته خود، گزارشهای متعدد و مشروحی در مورد نحوه دستیابی به این راز مهم ایران منتشر کرده و در این زمینه با مقامهای پیشین موساد، سازمان جاسوسی و مأموریتهای ویژه این کشور، گفتوگو کردند.
رسانههای اسرائیل در روزهای گذشته خبر داده بودند که آرشیو پنهان شده اتمی ایران در شورآباد، در حومه صنعتی تهران، مدتها زیر نظر بود و شب ۳۱ ژانویه، ۱۱ بهمن ۱۳۹۶، از این مکان تخلیه و همان شب از ایران بیرون آورده شد. ییسرائل کاتز، وزیر اطلاعات اسرائیل، نیز گفته بود «فردای روزی که اسناد بیرون آمد، ایران متوجه شد».
بنیامین نتانیاهو دوشنبه شب گفت که «تنها شمار بسیار معدودی از مقامهای ارشد ایران» از وجود این آرشیو آگاه بودند و «شمار بسیار کمتری در اسرائیل این امر را میدانستند». رسانههای اسرائیل به نقل از ارزیابی مقامهای اطلاعاتی گزارش دادهاند که مأموریت نگاهداری از آرشیو هستهای ایران بر عهده سازمان اطلاعات سپاه پاسداران ایران بود که حسین طائب رئیس آن است.
خانم آیالا خاسون، گزارشگر کارکشته اسرائیلی، شامگاه جمعه در برنامهای در شبکه ۱۰ تلویزیون این کشور، در میزگردی از جمله با حضور ژنرال ذخیره یوآو گالانت، وزیر مسکن و معاون پیشین ستاد ارتش، و دکتر رونن برگمن، نویسنده امور جاسوسی اسرائیل، با استناد به اطلاعاتی که از کارشناسان اطلاعاتی اسرائیل گرفته بود، گفت «تنها پنج تن از مقامهای ایران از وجود آرشیو اتمی ایران و همچنین از محل آن باخبر بودند».
خانم خاسون نیز تأیید کرد که اسناد برنامه اتمی ایران شب ۳۱ ژانویه از شورآباد در حومه تهران و از درون انباری ظاهراً ساده و متروک با سقف سه گوش بار وانت شد و همان شب از خاک ایران به بیرون انتقال یافت.
در این گزارش ادعا شد که نیروهای سازمان موساد از طریق فرودگاه اصلی تهران و «برخی از آنها احتمالاً از طریق مرزهای زمینی» و با هویت خارجی وارد ایران شدهاند. فیلمهایی معمولی و برگرفته از یوتیوب نیز از فرودگاه خمینی در مسیر تهران- قم و مسیر حرکت یک تاکسی در زمینه این ادعاها پخش شد.
به گفته خانم خاسون، و با تأیید سایر حاضران در این میزگرد خبری، اگر مأموران موساد گیر میافتادند، سزای آنها «پس از گذراندن شکنجههای هولناک، یقیناً اعدام بود» و لذا افراد بسیار قوی از هر نظر انتخاب شدند. در این گزارش تأکید شد که «اعتبار اجرای این طرح متهورانه نیز به یوسی کهن، رئیس موساد میرسد که ریسک انجام این طرح را پذیرفته بود».
ییسرائل کاتز، وزیر اطلاعات اسرائیل، گفته بود که این اقدام شاید مهمترین طرح اطلاعاتی موفق اسرائیل در هفتاد سال گذشته بوده است.
یووال اشتاینیتز، وزیر انرژی اسرائیل، در روزهای گذشته گفته بود زمانی که دو سال پیش این طرح (به نشست کابینه سیاسی- امنیتی) ارائه شد، «تصور انجام آن دور از ذهن به نظر میرسید». به گفته او، اسرائیل از سال ۲۰۱۶ برای این طرح تلاش کرده بود.
گزارش شبکه ۱۰ تلویزیون اسرائیل نیز مدعی شد که دو سال برای اجرای این طرح تلاش و تمرین و برنامهریزی شده بود.
نخستوزیر اسرائیل سه شنبه، یک روز پس از کنفرانس خبریاش، در مصاحبه با شبکههای آمریکایی گفت که این آرشیو، اوائل فوریه (نیمههای بهمن سال گذشته) به اسرائیل رسید و بلافاصله کارشناسان اتمی و مترجمان به خدمت گرفته شدند تا از اسناد سر در آورند.
در گزارش شبکه ۱۰ تلویزیون اسرائیل نیز گفته شد که از روز ورود اسناد به اسرائیل، از میان کسانی که ضریبهای بالای امنیتی دارند و فارسی میدانند، نیروهای زیادی بسیج شدند تا ۵۵ هزار سند و مطالب روی ۱۸۳ لوح فشرده سرقتی را به عبری، و مهمتر از آن، به انگلیسی ترجمه کنند زیرا «مشتری» اصلی که وجود این اسناد باید او را به لغو برجام قانع کند، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا است.
مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، که تا هفته گذشته رئیس سی آی ای بود و خود یک روز پیش از رو شدن اسناد در اسرائیل بود، اعتبار و حقیقی بودن مدارک را تأیید کرده است.
شبکه ۱۰ اسرائیل مدعی شد که محسن فخریزاده، مغز برنامه هستهای ایران، هم در فهرست کسانی بود که سوءقصد به آنها طراحی شده بود اما در زمان نخستوزیری اهود اولمرت، بعد از چند سوءقصد که به کشته شدن چند تن از همکاران فخریزاده منجر شد، به آقای اولمرت گفته شد که ترور فخریزاده تیمی مجری این طرح را به خطر میاندازد و بهتر است او زنده بماند تا با پیگیری او همیشه بدانیم که برنامه اتمی ایران به چه سویی میرود.
در برنامه این شبکه اسرائیلی همچنین گفته شد که اطلاعات اسرائیل از امور محرمانه ایران ممکن است در زمینه محافظت از شخصیتهای نظام ایران نیز باشد. تمامی این ادعاهای این شبکه و سایر شبکهها از سوی هیچ مقام رسمی اسرائیل تأیید نشده اما گزارشگران آنها میگویند که این اطلاعات بخشی از مطالبی است که اجازه انتشار آن را یافتهاند.
شبکه ۱۰ تلویزیون اسرائیل برخی گزارشهای انتشار یافته روزهای گذشته را که سرقت اسناد، صرفاً یک کار سایبری بوده است، رد کرد. در یک گزارش نیز ادعا شده بود که با ارسال دستورهای اینترنتی از طریق فضای مجازی به سیستمهای ایران، افراد ایرانی خود با دست خود اسناد را بار کرده و به خارج فرستادهاند، زیرا ظاهراً در دستورهای ارسال شده، به آنها هشدار داده شده بود که این دستورات به شدت محرمانه است و نباید آن را با کسی در میان بگذارند!
ایران تنها ارائه این اسناد از سوی نخستوزیر اسرائیل را به تمسخر گرفته است اما پرسشهای اصلی در مورد اینکه چرا بعد از برجام تعهد خود به نابودی این اسناد را عملی نکرده و یا در خصوص سهلانگاری و بیکفایتی در محافظت از آرشیوی که در شمار یکی از مهمترین رازهای حکومتی ایران بوده و در جریان مذاکرات هستهای با قدرتهای جهانی قول انهدام آن را داده بود، سکوت کرده است.
ایران همچنین به نقش احتمالی مقامهای این کشور، در به سرقت رفتن اسناد محرمانه هستهای سکوت کرده است، زیرا نخستوزیر اسرائیل دوشنبه شب گفت که «تنها شمار بسیار معدودی از ایرانیها از وجود چنین آرشیوی با خبر بودند». همچنین به نوشته رون بنییشای در وای.نت، اجرای این طرح با صرف «پولهای زیاد» امکانپذیر شده است.
سکوت ایران در برابر اهمال خود در مورد اسناد اتمی به سرقت رفته و بحران مناسباتش با جهان بر سر برجام، در حالی است که تهران این روزها در مورد کشته شدن نیروهای نظامی خود در جریان بمبارانهای اخیر منتسب به اسرائیل در سوریه نیز سکوت را ترجیح داده و علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، تنها مقامی است که با گفتن این که مستشاران انتقام همقطاران خود را «در زمان و مکان مناسب» خواهند گرفت، تلویحاً به کشته شدن شمار دیگری از نظامیان ایرانی در سوریه اشاره کرده است.
انفجار سهمگین انباری شامل ۲۰۰ موشک زمین به زمین که به تازگی «از ایران» به انبار نظامی حومه شهر حما رسیده بود، در جریان حمله یکشنبه شب گذشته، که سه مقام آمریکایی سهشنبه یازدهم اردیبهشت در مصاحبه با شبکه ان بی سی آن را کار اسرائیل نامیدند، در حالی است که همین مقامهای آمریکایی گفتهاند که بحران میان ایران و اسرائیل، بیش از هر خصومت دیگری در جهان، ظرفیت تبدیل شدن به جنگ را دارد.
ژنرال جیمز متیس، وزیر دفاع آمریکا، نیز پنجشنبه ششم اردیبهشت، در نشست کمیسیون تسلیحاتی سنا و بلافاصله در همان روز در دیدار با وزیر دفاع اسرائیل که به واشینگتن رفته بود، گفت میتواند حدس بزند که جنگ ایران و اسرائیل در سوریه چگونه آغاز میشود اما نمیتواند پیش بینی کند که دامنه آن تا کی و به کجا کشیده شود.
رسانههای اسرائیل در روزهای گذشته تأکید کردهاند که هدف از «طرح متهورانه» انتقال اسناد اتمی ایران به اسرائیل و افشای آن از سوی نخستوزیر، با حمایت اکثریت مقامهای اطلاعاتی و سران موساد، این است که آمریکا برجام را لغو کند و یا موجب تغییرات کلی آن شود و حال باید دید که همه این تلاشها در تصمیمات دونالد ترامپ سهمی دارد یا نه؛ تصمیمی که کمتر از یک هفته به اعلام آن در ۲۲ اردیبهشت زمان باقی است.
در اسرائیل اما شماری از گزارشگران و تحلیلگران و سیاستمداران از اصل افشاگری از دستاورد اطلاعاتی کشورشان انتقاد کرده و آن را زیان بار دانستهاند؛ مهمترین این منتقدین، یائیر لاپید رهبر حزب «آیندهای هست» و رام بنباراک معاون پیشین موساد، بودهاند.
اما بسیاری نیز در این کشور با جامعه جهانی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی اتفاق نظر داشتهاند که رو کردن این اسناد، نشان از نقض تعهدات ایران در سه سال گذشته بر اساس برجام نبوده و تنها باید نشان دهد که ایران در بیان مطالبی که به تنظیم برجام منجر شد، دروغ گفته است.
وبسایت والانیوز نیز شنبه پانزدهم اردیبهشت به ارزیابی این احتمالات پرداخته است که در صورت موفقیت اسرائیل در متقاعد کردن آمریکا به لغو برجام و نیز در واکنش به حملات علیه نیروهای ایرانی در سوریه، ایران به چه اقدامات احتمالی میتواند دست بزند؛ در این گزارش به احتمال از سرگیری غنیسازی اورانیوم تا «بیثبات کردن منطقه» از سوی ایران اشاره شده است.
در این میان اما، مطلبی که جوان آنلاین در تهران روز ۲۱ اسفند در مورد پروژه آماد نوشته بود، میتواند قابل تأمل باشد و ممکن است نشان آن باشد که ایران با آگاهی از ربوده شدن اسناد اتمی، میدانست که چه در انتظار ایران است.
اگر گزارشهای متعدد رسانههای اسرائیل درست باشد که اسناد اتمی شب ۳۱ ژانویه تا اول فوریه (یعنی درست ساعاتی پیش از آغاز جشنهای موسوم به دهه فجر در ایران)، از شورآباد منتقل و همان شب از ایران بیرون برده شد، پس جوان آنلاین، چهل روز بعد، و یعنی پنجاه روز پیش از کنفرانس خبری نخستوزیر اسرائیل، میدانسته که به زودی «آماد»، طرح هستهای اولیه ایران، دستمایه فشارهای جدید به ایران خواهد شد تا از جمله برنامه موشکهای بالیستیک ایران مهار و برد آن محدود شود.
مطلب جوان آنلاین با عنوان «آماد، اسم رمز اتهامافکنی علیه برنامه موشکی ایران» با عبارتی با این مضمون به پایان رسیده بود که «...میتوان حدس زد در دور جدید فشارها هم، به این اسناد، به عنوان سابقهای از تلاش ایران برای تجهیز موشکهای بالیستک به کلاهکهای اتمی استناد شود... اما شاید بد نباشد که دستگاه سیاست خارجی [ایران] در پاسخ به فشار غرب، اسناد محکمی درباره رد این مدارک، آماده و ارائه کند؛ کاری که با توجه به وضعیت موجود و اراده آمریکا برای پرداختن به این مسئله ضرورتی انکارناپذیر دارد».