منتقدان میگویند نهاد خانواده در اسلام نهادی است نابرابر و مردسالار. نهادی که بسیاری از حقوق انسانی را یکطرفه به مرد واگذار کرده است. آنها به متن مقدس مسلمانان اشاره میکنند و میگویند حتی در قرآن زن «برای تسکین خاطر مرد» است که آفریده شده است.
مدافعانِ رویکرد اسلام به خانواده اما احکام اسلام درباره خانواده را متعلق به زمانه خود میدانند و میگویند اتفاقاً زن در خانواده اسلامی حمایت میشود و قوانین نابرابر را هم میتوان با اجتهاد تغییر داد.
من فهیمه خضر حیدری در این برنامه از تابو میزبان رسول نفیسی، جامعهشناسی که تحولات ادیان را در بسیاری از مقالات خود دنبال کرده و سجاد نیکآیین، دینپژوه هستم.
بحث این هفته را با آقای نیکآیین آغاز میکنیم و با این پرسش که اساساً نهاد خانواده به عنوان یکی از قدیمیترین و کاربردیترین نهادهای اجتماعی که بشر آن را ساخته در اسلام چهگونه دیده شده؟ انتقادهایی وجود دارد که نهاد خانواده تعریف شده در اسلام را نهادی صرفاً مردسالارانه میدانند. میخواهم بحث را از اینجا آغاز کنیم.
سجاد نیکآیین: بله نهاد خانواده در اسلام و البته به طور کلی در ادیان ابراهیمی نهادی است که اهمیت ویژهای برای آن قائل شدهاند؛ حالا صرف نطر از این داوری که مردسالار هست یا نیست یا توصیفات دیگری که ارائه شده اما به هر حال اسلام اهمیت ویژهای برای خانواده و نهاد خانواده قائل شده.
اینکه به طور کلی نهاد خانواده در اسلام یک نهاد مردسالار است، ممکن است در ارزیابی امروز ما که بعد از ۱۴۰۰ سال داریم نگاه میکنیم مردسالارانه تلقی شود اما اگر برگردیم به آن زمان قطعاً با فرهنگ و نرم جامعهای که اسلام در آن متولد شده، مردسالاری بخشی از آن فرهنگ اجتماعی بوده و اسلام هم طبیعتاً نمیتوانسته از آن فرهنگ مستثنا شود.
اما امروز اگر شما میبینید که نرمهای اجتماعی تغییر کرده و البته از نظر من اخلاق نسبی است و باید در بستر زمان و مکان تعریف شود و اگر از این دید نگاه کنیم مردسالاری بخشی از آن فرهنگ بوده اما اسلام ابدیتی برای آن قائل نشده است و مردسالاری [در اسلام] تقدسی ندارد.
آقای نفیسی صحبتهای آقای نیکآیین را شنیدید. اینجا این پرسش به وجود میآید که خب فرد مسلمان امروز با آنچه که روبهرو است، متن قرآن است، احادیث است و سنت پیامبر مسلمانان است، روایات است و اینها همه تغییری که نکرده. امروز فرد مسلمان با این مجموعه ارزشها و احکام و تعیین تکلیف روبهرو است. فرد مسلمان امروز چهطور باید رفتار کند وقتی که در دین خود همانطور که آقای نیکآیین هم تأیید کردند با یک نهاد مردسالار روبهرو هستیم.
رسول نفیسی: جالب یا غمانگیز این است که وضعیت زنان در خانواده نه تها در سنت اسلامی بلکه در اغلب سنن، مثلاً در آیین هندوها هم وضعیت اسفناکی است. اصولاً تمام سنن کهن زن را چون در جنگ یا در کار سیاسی نبوده -که دو مکان مهم برای احراز قدرت بوده است- تبدیل کردهاند به یک شخصیت ثانوی.
در این واقعیت تاریخی جوامع مسلم اتفاقاً به جای اینکه به شخصیت و قدرت زنان برسند حتی از صدر اسلام هم کمتر این رابطه قدرت محفوظ است و به نظر من موضوع بسیار مهم این است که این مکانیسم را باید نگاه کرد که چطور در دوره حضرت رسول زنان قدرت جا داشتند، با مردان در یک جا بودند و یک جا نماز میخواندند و معاشرت میکردند. چطور شد که در طول تاریخ ما در همان منطقه یعنی عربستان، زنانی را داریم که تا همین شش هفت ماه پیش حتی حق بردن بچههای خود به مدرسه را نداشتند.
برای اینکه این موضوع را توضیح بدهیم بایستی به یک اصل دیگر نگاه کنیم و آن تقدس متن است. تقدس متن یعنی قرآن مجید و فرمایشات حضرت محمد و امامان برای ما ابدیت دارد و این متن باید بدون کم و کاست اجرا شود. اینها باعث میشود که برای ابد این عدم توازن قدرت بین زن و مرد که در متن مثل این که در سنگ نوشته شده، محفوظ بماند.
آقای نیکآیین شما ظاهراً میخواهید توضیحی بدهید.
نیکآیین: ببینید دو مطلب را عرض کنم. اتفاقاً نکتهای که جناب دکتر فرمودند که وضعیت زنان در دوران حضرت رسول چطور بود، موید همین مطلب است که در ذات این دین نه خوارشماری و نه زنستیزی مطرح است. به هر حال برای مسلمانان سنت پیامبرشان هم جزئی از این قوانین است. شما نمیتوانید بگویید که من از قرآن برداشت زنستیزی کردم و این اسلام است و آن جایی که پیامبر به زنش قدرت میدهد در حکومت خود و به تعبیر دکتر نفیسی معاشرت بوده، اینجا زنستیزی نیست.
اما نکته دیگر اینکه آیاتی موجود است و مردان قوام هستند. قوام بودن مسئولیت است، حق نیست. یعنی سرپرستی زن را داشتن، آن هم در ۱۴۰۰ سال قبل که این مسائل را تقنین میکردند. مسائل اخلاقی بسیار نسبی هستند. شما نمیتوانید فارغ از زمان و مکان و با معیار تاریخ امروز به داوری بنشینید برای احکامی که ۱۴۰۰ سال قبل برای عادلانهتر کردن روابط آن زمان آمده و قطعاً عادلانه کرده است.
ضمن اینکه مغالطه دوم، مغالطه ابدیت است. پس باب اجتهاد برای چیست؟ بنده به شما عرض میکنم که نه امروز پس از ۱۴۰۰ سال که بلافاصله پس از پیامبر و بیست و پنج سال پس از پیامبر گشودن باب اجتهاد به اینجا رساند کار را که پیامبر اسلام بر ۹ چیز زکات میبندد و علی (ع) وقتی به حکومت میرسد بر اسب هم زکات میبندد. پس نه در سیره و سنت پیامبر و نه در احکام قرآن ابدیتی نیست. به تدریج عرف عربی و قبیلهگرایی و مردسالاری مسلط شد بر اسلام و فقهای مردسالار و همین طور عدم ورود زنان به حوزههایی مقل فقه که ذاتی اسلام نبود و اسلام هیچ منعی برای آن ندارد، دست به دست هم دارد تا به تدریج ما با یک فقه مردسالاری مواجه شدیم که الان شما میبینید.
آیا این حرف شما به این معنی است که متن قرآن را میشود تغییر داد؟ من نمیخواهم وارد این موضوع بشویم. چون راجع به این موضوع برنامه داشتهایم. متن قرآن را که نمیشود تغییر داد. پرسشهای من ناظر است بر متن قرآنی که متن مقدس مسلمانان است. میفرمایید سیره پیامبر. در سیره پیامبر اسلام هم شما شاهد این هستید که ایشان با دختر خردسال ازدواج میکند، ایشان چندهمسری دارد، ایشان کنیز دارد و اینها مسائلی است که امروز برای فرد مسلمان پرسش است و به این پرسشها باید بشود که پاسخ داد. نباید صرفاً گفت که خب مال ۱۴۰۰ سال پیش بوده و الان دیگر نیست و در نتیجه این پرسشها دیگر وارد نیست.
نیکآیین: یکی از منابع اجتهاد قرآن است و یکی دیگر از منابع اجتهاد سنت پیامبر است. شما میخواهید درباره آنچه پیامبر ۱۴۰۰ سال پیش گفت یا کرد داوری اخلاقی بکنید که حالا یکی از آنها ازدواج با دختر خردسال است به تعبیر شما که اصل آن ازدواج ثابت نشده، چیزی که نُرم ۱۴۰۰ سال قبل بود. آیا ما میتوانیم حکم به غیراخلاقی بودن عمل صادرکنندگان و تدوینکنندگان اعلامیه جهانی حقوق بشر بدهیم چون آنها حکم به حق رأی داشتن زنان ندادند. در همین آمریکایی که ما زندگی میکنیم زنان بعد از یک جنبش و کارزار طولانی به حق رأی رسیدند. آیا ما بگوییم پس پدران بنیانگذار زنستیز بودند؟ نه نُرم اخلاقی آن زمان بوده.
بسیار خوب آقای نیکآیین خواهش میکنم اجازه بدهید ما برگردیم به آقای نفیسی. آقای نفیسی بعضی از منتقدان نهاد خانواده در اسلام اساساً میگویند این نهاد بر اساس عشق و تفاهم و همراهی یک زوج تعریف نشده. یک نهاد صرفاً اقتصادی و در بخش معاملات هم طبقهبندی میشود. این را چطور میشود توضیح داد؟
نفیسی: بله. اول این که اجتهاد در نص ممکن نیست. در بعضی چیزهای فرعی میشود اجتهاد کرد و اصلاً اگر اینقدر میشد اجتهاد کرد وضع مملکت اسلامی و زنان و غیره از این بهتر بود. دوم این که شما اگر نسبیت را وارد دین کنید که از دین دیگر چیزی باقی نمیماند. و در جواب شما میبینیم که یک مقداری عرف، یک مقداری سنت و یک مقداری هم خود نص باعث شده که رابطه زن و مرد در جامعه جدید مخدوش شود.
با این قدرتی که در ازدواج برای مرد فرض شده و در قرآن و همه جا هم مطرح است [رابطه مخدوش شده است] و جناب هم فرمودند که مردان مسئول زنان هستند. مثل این که زنان صغیر یا مهجوراند و آقایان باید از آنها نگهداری بکنند. اگر که ما ازدواجی را در نظر داریم که در قرن بیست و یکم دارد اتفاق میافتد، [این ازدواج باید بر اساس] ارتباط عاطفی، احترام متقابل و عشق باشد. مثلاً ما میبینیم که ۹۴ درصد آمریکاییها به خاطر عشق با هم ازدواج میکنند در صورتی که در هند مثلاً ۵۱ درصد و در کشورهای مسلمان حتی از این هم کمتر است.
رابطهای که جامعه مدرن از زن و مرد میطلبد این است که اینها با هم کار کنند و هیچ کس مسئول کس دیگری نیست و اینها با هم زحمت میکشند و بچهها را بزرگ میکنند و بر اساس تفاهم با هم زندگی میکنند. نهاد خانواده که این مسئول آن باشد که آقای نیکآیین مطرح میکنند اصلاً مطرح نیست.
نهاد بایستی که بر اساس تعادل قدرت، تفاهم و عشق باشد و حالا البته میشود ایراد هم گرفت که بله پنجاه درصد ازدواجهای آمریکایی هم به طلاق ختم میشود به خاطر این که توقع زیادی از عشق و تفاهم دارند ولی در رابطه ازدواج در ایران، در هشت مورد زنان از مردان کمتراند و در هشت مورد قدرت مردان بیشتر است و برای اینکه این قدرت تعادل پیدا کند باید مهریه باشد. این خودش یک عامل بزرگ اختلاف و به هم خوردن روابط انسانی میشود. باکرگی وارد مسئله میشود. واقعیت امروز این است. واقعیت ۱۴۰۰ سال پیش حالا هر چه بوده.
نیکآیین: اولاً ببینید تحلیل اسلام تحلیل مسئولیت و فرد را مسئول شناختن است در مقابل گفتمان دیگری که حالا گفتمان مدرن یا هر اسم دیگری باشد که بر اساس لذت است. نه بر اساس عشق است و نه بر اساس چیزهای دیگر. در همین آمریکا ۹۰درصد بر اساس عشق ازدواج میکنند، از هر ۱۰ مرد آمریکایی ۶ مرد هم در حالی که زن دارند دوستدختر هم دارند…
همان صیغه که ما هم در اسلام داریم البته…
نیکآیین: بله. بسیار خوب. بسیار خوب در اسلام هم دارید. پس مشکل در اسلام نیست که این را به شما میگوید. من صحبتم این است که آرمان ساختن و خیالپردازی کردن از تمدن امروز مشکلی را و دردی را از دردهای ما با اسلام حل نمیکند. در نهایت مرد وقتی وارد یک قرارداد حقوقی نشود خودش را مسئول نمیداند.
نکته بحث اینجاست که فرد مسئول میخواهیم در نهاد خانواده بسازیم یا فردی که بر اساس لذت رفتار میکند و به او حق داده شده که منتهای لذتی که میتواند یا به تعبیر منظومه فکری «فایدهگرایان» بیشترین منفعت شخصی را ببرد. درباره مسئولیت هم وقتی که مسئولیت یک شرکت به من داده میشود معنایش این نیست که بقیه کارمندان آدمهای صغیر و محجوری هستند.
تأمین یک خانم هم فقط تأمین عاطفی که نیست. تأمین عاطفی یک بخش است. تأمین اقتصادی یک بخش است. شما به اندازهای که از یک شخص مسئولیت میخواهید به او حقوق هم میدهید. در آمریکا مردان کجا در برابر جزئیاتی که اسلام از مردان خواسته درباره خانمهاشان مسئول باشند، مسئولیت دارند؟ بعد کجا در اسلام فقط رابطه، رابطه قدرت است؟
اگر بناست قرآن خوانده شود وبگوییم نص و متن مقدس است، بسیار خوب میرویم سراغ قرآن. سوره مبارکه روم، آیه ۲۱. خداوند چه میگوید؟ میگوید از نشانههای قدرت او این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنار آنها آرام گیرید و میان شما محبت و مودت و شفقت قرار داد. خب کجای این فقط رابطه قدرت است؟
نفیسی: اولاً قرآن به خاطر اینکه زبان عربی ضمیر مؤنث و مذکر دارد، تماماً خطاب به ضمیر مذکر یعنی خطاب به مردان است. اتفاقاً این هیچ دلیل بر تساوی دو طرف نیست، بلکه دقیقاً مؤید این است که این ادیان ابراهیمی چه نظری درباره زن و قدرت او دارند. ما تا زمانی که سعی کنیم به عنوان مسلمین مثل آقای نیکآیین اینها را توجیه کنیم، رفرم ایجاد نمیشود.
ما باید این قبول کنیم که این مشکل وجود دارد. مشکل همان است که از عهد عتیق شروع شده و در واقع زن فریبنده مرد بوده و باعث شده که از بهشت اخراج شود. باید این را قبول کنیم و وقتی که آن را قبول کردیم به فکر اصلاح آن باشیم. همان طور که مثلاً فرض کنید نصر ابوزید یا فاطمه مرنیسی یا عبدالکریم سروش قرائتهای جدیدی ارائه میکنند که بسیار بسیار ارزشمند است ولی باید در نظر داشت که این قرائتها را وقتی ارائه میکنند که اقرار میکنند در نص مشکل و اشتباه وجود دارد.
یک اشتباه بسیار بزرگی که در نظر دوست ما وجود دارد این است که میگوید لذت. لذت یعنی چه؟ شما عشق و تفاهم را با لذت یکی میکنید. همان کسانی که شما در جوامع اروپایی به آنها اشاره کردید که وقتی لذت شان تمام شود ول میکنند میروند، درست برعکس، زن و مردهایی که به این شکل با هم زندگی میکنند، دوام رابطهشان بسیار بیشتر از خانواده سنتی است. این که حالا کسی رابطهای عشقی دارد با زنی دیگر، این را باید آمارش را نگاه کنید در کشورهای مسلمان که چند برابر اینجاست.
آقای نیکآیین برمیگردم به شما با این پرسش که اگر امروز یک زن بخواهد با یک مرد مسلمان ازدواج کند، میپذیرد که او میتواند چندهمسری میتواند داشته باشد، میپذیرد که او قوام است، مهریه، نفقه...یعنی همه اینها گفته یا ناگفته به خاطر قوانین منبعث از شرع وجود دارد و حتی اگر که مردان مسلمان بسیاری باشند که نخواهند از این حقوق استفاده کنند یا اصلاً آن را قبول نداشته باشند، پرسش اینجاست که اساساً چرا باید چنین قوانینی وجود داشته باشد و یک فرد مسلمان چهطور میتواند از وجود چنین مجموعه قوانین تبعیضآمیزی در دینی که از آن پیروی میکند دفاع کند؟
نیکآیین: اول پاسخ دکتر نفیسی را بدهم. اولاً اینکه همه چیز را با هم مخلوط بکنیم مقتضای بحث عالمانه نیست. صحبت این بود که رابطه زناشویی در اسلام مبتنی بر قدرت است و آیهای هم که بنده آوردم، بحث برابری نبود، بحث این بود که رابطه بر اساس قدرت نیست. بلکه عشق در اینجا نقش مؤثر دارد. البته هم شما خانم حیدری و هم جناب دکتر آن را بردید به سمت قضیه برابری. بحث من اثبات برابری نبود.
نکته دوم که اسلام در ۱۴۰۰ سال قبل حرف غیراخلاقی نزده. تفسیر شما از رابطه مدرن رابطه مبتنی بر عشق است. اما آنچه که شما مطالعه میکنید میبینید که نه بر اساس لذت است. یعنی دو نفر در کنار هم زندگی میکنند و بله الان هم رابطه خوبی دارند اما اگر موقعیت بهتری پیش آمد خیلی راحت فسخ میشود.
آقای دکتر نفیسی ارجاع میدهند به عهد عتیق. مشکل این است که در عهد عتیق گفته است که زن مرد را فریب داده است. قرآن حداقل این طور نیست. سوره مبارکه اعراف آیه بیستم میگوید: «فوسوس لهم الشیطان». شیطان هر دوی آنها را وسوسه کرد.
اما مطلب سوم که شما فرمودید. در همین آمریکا ازدواج هست، اسلام هم هیچ دخالتی نه در تشریع دارد و نه در تطبیق قوانین و از هر ده مرد آمریکایی شش نفر (روابط خارج از ازدواج دارند). خب این یک واقعیت است. حالا شما چندهمسری را ممنوع کنید به لحاظ قانونی، تبدیل میشود به یک کار زیرزمینی. من نمیگویم چندهمسری خوب است و الان همه بروند این کار را بکنند. اما میخواهم به شما عرض کنم که بدون این که شما فرهنگسازی کنید، هر قدر هم قانون بگذارید این قوانین گرهای از کار شما باز نمیکند. شما بروید در اکستریم مقابل آن که البته من از این هم دفاع نمیکنم ولی این واقعیت را هم ببینید که مثلاً در همین مصر کمپین چندهمسری توسط خود خانمها تأسیس میشود. نمیگویم درست است اما خود زنان این را پذیرفتهاند.
پدران قانونگذار در این کشور میآیند و قانون حمل اسلحه را وضع میکنند و اتفاقاً خیلی هم قانون خوبی است اما یک عده هم میآیند از آن سوءاستفاده میکنند و با آن آدم میکشند و قربانی هم میگیرد ولی هیچ دلیلی ندارد این قانون لغو شود. میتوانید کنترل کنید. میتوانید پیشینه کسانی را که میخواهند اسلحه بخرند بررسی کنید. ولی قانون را لازم نیست از قانون اساسی حذف کنید.
عدهای ممکن است بپرسند که اینکه هر فرد انسانی در جامعه چه میکند یک بحث است و اینکه قانون چه اختیاراتی را به افراد میدهد یک بحث است و اتفاقاً خیلی بحث مهمی است. اینکه اساساً چرا باید پشتیبانی قانونی در مورد چنین رفتاری وجود داشته باشد و چنین حقی به صورت یک طرفه به مرد داده شود، بحثی است که فرق میکند با اینکه مردی در ازدواجی قرار دارد و به هر دلیلی رابطه دیگری میگیرد ولی قانون از او پشتیبانی نمیکند. همین الان اگر چنین اتفاقی در آمریکا بیافتد این مرد حتی ممکن است خانه خود را هم از دست بدهد و بیخانمان بشود. یعنی قانون پشت او درنخواهد آمد. شما آقای نفیسی اگر توضیحی دارید بفرمایید خواهش میکنم.
نفیسی: ببینید من تعجب میکنم از این تصویر مخدوشی که آقای نیکآیین از خانواده در جوامع مدرن دارند که اینها به خاطر لذت به هم نزدیک میشوند و بعد هم ول میکنند و میروند و در زمانی هم که با هم هستند هزار تا رابطه دیگر دارند ولی در جوامع اسلامی این طور نیست و این آماری هم که ایشان میدهند که ۶۰ درصد رابطه خارج از خانواده دارند من هیچ جا ندیدهام با وجود این که همین موضوع را درس میدهم.
در ایالات متحده قانون بسیار قوی وجود دارد که اگر شما صاحب بچه باشید و طلاق بگیرید باید اینقدر به بچهها بدهید. اگر از خانمتان طلاق بگیرید باید این قدر نفقه بدهید. قوانینی که در حمایت از خانمها وجود دارد بسیار از تمام آن چیزهایی که در سنتهای مختلف آمده قویتر است. شما اگر بخواهید جامعه مدرن را به خاطر اینکه مهریه ندارد و «انکحتک و زوجتک» ندارد ، این تصویر مخدوشی است که مطهری و امثالهم از غرب در ایران داشتند.
آقای نیکآیین ما به دقایق پایانی برنامه نزدیک میشویم. میخواهم که در جمعبندی از شما بپرسم. امروز یک ازدواجی میخواهد صورت بگیرد و زنی میخواهد با مرد مسلمان ازدواج کند. شما به عنوان فرد مسلمان که از منظومه باورهای دین اسلام دفاع میکنید، چه نگاه روشنی به او میدهید از حقوقی که از دست میدهد و حقوقی که میسپارد؟
نیکآیین: تنها راه این مسئله آشنا شدن خانمها با حقوق خودشان است. همین فقه به تعبیر آقای دکتر «دست و پا شکسته» به زن میگوید که قبل از این که وارد قرارداد ازدواج شود میتواند حق طلاق و حضانت و این حقوق را جزو شرایط ضمن عقد قرار دهد. اگر واقعاً رابطهشان با طرف مقابل بر اساس تفاهم و عشق است [باید] این حقوق را مطالبه کنند. کمااین که بنده این حقوق را سپرده و به طور مساوی در زمان ازدواجم در ایران تقسیم کردهام. نگاه و تصویر بنده، تصویر مخدوشی نیست. من در همین جامعه آمریکا زندگی میکنم و این آمار را از مؤسسه مطالعات خانواده اخذ کردهام. جدیدترین آمار میگوید ۶۰ درصد نه و ۳۰ درصد. و به ترتیب ردههای سنی هم گذاشته است. طلاق یعنی بیثباتی نهاد خانواده و در همین آمریکا که میفرمایید بالاترین آمار طلاق را دارند.
اما اینکه چه میشود کرد؟ به نظر من هیچ اشکالی ندارد که با قوانین مدنی و جراحی این قوانین تغییر پیدا کنند. از مسلمانی مسلمانان هم کم نخواهد شد. اگر قوانین احوال شخصیه در کشورهای اسلامی یکشبه برداشته شود و همین قوانین مدنی که در غرب هست برود به آنجا، به باور من هیچ تناقضی با اسلام ندارد چون باب اجتهاد گشوده است و از همین متن مقدس و همین سنت میشود برابری را استخراج و استنباط کرد.
اینکه اسلام متهم شود به زنستیزی و صدور احکام ابدی برای زنان گزاره صادقی نیست و کاملاً کاذب است اما این که امروز چه باید کرد؟ به باور من باب اجتهاد و قرائت تازه پیدا کردن، مفتوح است.
آقای نفیسی جمعبندی شما را میشنویم. آقای نیکآیین معتقد هستند که آنچه که گروهی از منتقدان میگویند در زنستیزی اسلام و ضد زن بودن نهاد خانواده در اسلام وارد نیست. اگر جمعبندی شما را هم بشنویم در پایان برنامه ممنون میشوم.
نفیسی: خود جناب نیکآیین با یک اشاره به ازدواج خودشان کردند به نظر من موضوع را تبیین کردند. عرض بنده را تأیید کردند. ایشان فرمودند من خودم تمام اختیارات را دادم به خانمام قبل از ازدواج. ببینید یعنی خانم ایشان از زیر صفر شروع میکند و ایشان لطف میکند به او مقداری از اختیارات وسیعی را که دارد میدهد. بنابراین همیشه خانم ایشان باید خیلی خیلی متشکر باشد که ایشان یک مقدار از حقوقی را که طبق شرع میتوانست برای خودش نگه دارد به ایشان واگذار کرده است.
مشکل اساسی درست همین جاست و دقیقاً نشاندهنده وضعیت مردسالاری است که ما در تمام این مدت داریم دربارهاش صحبت میکنیم و اینها هم که ما میتوانیم این مسائل را با اجتهاد حل کنیم، به نظر من حل نمیشود.
اجتهاد را چه کسانی صادر میکنند؟ لااقل آنچه که ما میدانیم یکی الازهر است برای اهل سنت و یکی هم جامعه فقهای ایران است. همه مرد هستند، همه بدون هیچ نوع آموزشی از جهان مدرن. همه بدون هیچ نوع ارتباطی با آنچه که در جامعه مدرن و تفکر دموکراتیک میگذرد و همان طور که گفتم همه مرد. اینها میخواهند اجتهاد صادر کنند. این قوانین دستوپاگیر و باقی مانده از دوران جاهلیت و حتی نوسنگی را باید بگذاریم کنار و متن روحانی دین را بگیریم و متن سخت و سفت آن را بگذاریم کنار.
خیلی سپاسگزارم. رسول نفیسی و سجاد نیکآیین مهمانان این هفته تابو.