بازدید غیر منتظره دونالد ترامپ از نیروهای نظامی آمریکایی مستقر در عراق، به مناسبت ایام کریسمس، تنها چند روز پس از اعلام ورود ناوگان نظامی آمریکایی به آبهای خلیج فارس که در رأس آنها ناو هواپیمابر جان سی استنیس قرار دارد، لزوما نشانه تشدید تنش در منطقه و یا افزایش آمادگی برای جنگ علیه ایران نیست.
دیدار رؤسای جمهور آمریکا از نیروهای نظامی آمریکایی مستقر در کشورهای خارجی و حضور هنرمندان مورد علاقه مردم آن کشور در جمع نظامیان مستقر در پایگاهها و جبهههای خارجی، سنتی است که بعد از جنگ دوم جهانی همیشه پیگیری شده.
تقویت نیروی دریایی آمریکا در آبهای خلیج فارس اگر چه تردیدهای ابراز شده پیرامون پایبندی واشینگتن به ادامه حضور نظامی در خاورمیانه را بعد از فراخواندن اخیر دو هزار نیروی نظامی آمریکایی مستقر در سوریه خنثی میسازد، اما از این حدود فراتر نخواهد رفت.
ضمن اینکه نبودن طرحی برای «آغاز» جنگ تمامعیار آمریکا علیه جمهوری اسلامی، دلیل بر عدم آمادگی نظامی آن کشور برای مقابله با اقدامات خصمانه احتمالی جمهوری اسلامی در منطقه نیست.
دولت حسن روحانی طی یک دوره استحاله سیاسی کند که بعد از اعمال تحریمهای تازه و اعلام جنگ اقتصادی آمریکا شروع شده، به منظور پرهیز از منزوی شدن در درون حاکمیت، در حال گرایش تدریجی به راست است.
اظهارات اخیر ظریف در مورد «محو اسرائیل» که بعد با توضیح و تفسیرهای کلامی سعی در تعدیل آن شد و همچنین تهدید روز چهارم دی ماه حسن روحانی مبنی بر بستن تنگه هرمز در صورت بسته شدن راه صدور نفت ایران حاکی از وجود تنش در منطقه است، ولی میزان تنش در حال حاضر در حدی آمادگی برای برخورد نظامی و جنگ نیست.
سپاه پاسداران نیز طی روزهای اخیر در آبهای خلیج فارس به انجام یک رزمایش دریایی مبادرت ورزید که در کنار نمایش قابلیتها، طبیعت و پیام آن از چشم ناظران پوشیده نماند.
ترامپ جنگطلب نیست
شمار قابلی از همکاران نزدیک دونالد ترامپ طی دو سال گذشته نظامیان ارشد آن کشور بودهاند. با این وجود، جنگطلبی طبیعت ترامپ نیست.
دونالد ترامپ تاجرپیشه است و تجارت تنها در شرایط آرامش و تداوم و تثبیت قابل ریشه گرفتن و سودآوری است و نه تلاطم و بیثباتیهای ناشی از جنگ.
تجارت و اقتصاد، علاوه بر مطالعات میدانی و تنظیم معادلات راهبردی بازار و محاسبات سود و زیانِ سرمایه، نیازمند مدیریت و انضباط است که رئیسجمهور آمریکا تأمین آن را در وجود نظامیان برجسته جستجو میکند.
رئیسجمهور کنونی آمریکا محصول سیاسی واشینگتن نیست و در گذشته منصب انتخابی و یا تجربه کار اجرایی در دوایر دولتی را نداشته و به این دلیل شاید بیش از هر رئیسجمهور پیش از خود که بعد از جنگ جهانی دوم در آمریکا به قدرت رسیده نیازمند استفاده از کادرهای بازنشسته ارتشی است.
در عین حال ترامپ با اصل رقابت آشناست و لذت بردن او از کسب پیروزی، بخصوص در سطح ملی و برای کشورش، مانند هر رئیس دولت متعارفی دیگری، قابل درک است.
ترامپ پیش از انتخاب شدن به عنوان چهل و پنجمین رئیسجمهور آمریکا مخالفت خود را با جنگ افغانستان، جنگ عراق و حضور نظامی در سوریه و صرف «هفت هزار میلیارد دلار در جنگهای خاورمیانه بدون کمترین سود»، ابراز داشته و از کشورهای اروپایی عضو ناتو به دلیل مشارکت غیرکافی در تأمین هزینههای دفاعی خود (معادل دو درصد تولید ناخالص ملی) انتقاد و به کشورهای ژاپن و کره جنوبی تأکید کرده بود که برای برخورداری از چتر دفاع اتمی آمریکا باید هزینه آن را بپردازند.
ترامپ مایل به جنگ نیست چرا که معتقد به جنگ نیست ولی نمیتوان انتظار نداشت که در دفاع از منافع ملی و حدود کشورش استفاده از تمام امکانات، از جمله تجهیزات نظامی را مورد ملاحظه قرار ندهد و شاید در اثبات این اراده است که همزمان با اعلام خروج نیروهای نظامی آمریکایی از سوریه، ناو هواپیما بر جان سی استنیس، از کلاس ناوهای نیمیتس را به خلیج فارس میفرستد که با ۹۰ هواپیمای جنگنده مدرن و بیش از شش هزار و ۵۰۰ خدمه به تنهایی دارای قدرت آتشی بیش از نیروی هوایی یک کشور متوسط است.
جدا از نداشتن تمایل، دولت کنونی آمریکا در حال حاضر قادر به آغاز جنگ تمامعیار علیه ایران نیست، زیرا ایران کشور بزرگی است و اشغال نظامی آن نیازمند تجهیز نیرویی در اندازههای دست کم نیم میلیون نفر است.
حتی حمله نظامی محدود علیه ایران نیازمند تمهید دلیل و توجیه قانونی لازم و ترکیب یک ائتلاف جهانی و دستکم منطقهای است که دولت آمریکا در وضعیت کنونی از آن محروم است. اروپا هنوز از جمهوری اسلامی جدا نشده و کشورهای روسیه و چین از جمهوری اسلامی حمایت سیاسی میکنند.
کشورهای منطقه، بخصوص کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس، با ظرفیت موشکی در اختیار جمهوری اسلامی و میزان آسیبپذیری خود آشنایی دارند و به هیچ وجه از جنگ آمریکا علیه ایران استقبال نمیکنند.
در مقایسه با هزینههای کلان جنگ گرم، ادامه جنگ اقتصادی، اعمال تحریمها و تداوم و تشدید جنگ سرد علیه جمهوری اسلامی، بسیار کمهزینه است و بدون تحمیل تلفات در یک سوی منازعه، در تضعیف تدریجی سوی دیگر مؤثر عمل کرده است.
ایران قادر به جنگ نیست
در ماه دسامبر سال ۱۹۴۱ سفیر وقت امپراتوری ژاپن در واشینگتن با صدور بیانیهای اخطار کرد که «چنانچه آمریکا محاصره بندری و تحریم تحویل نفت و سوخت به ژاپن را ادامه دهد، برای کشور متبوع او جنگ گزینهای مرجح بر تسلیم در مقابل فشار خواهد بود.»
پنج روز بعد نیروی هوایی ژاپن حملات انتحاری علیه بندر پرل هاربر را انجام داد که طی آن بیش از دو هزار و ۴۰۰ آمریکایی جان باختند و متعاقباً آمریکا مستقیماً به جنگ جهانی وارد شد.
از ورود مستقیم آمریکا به جنگ، نتیجه آن روشن بود و ژاپن بعد از انفجار دو بمب اتمی آمریکایی در شهرهای ناگازاکی و هیروشیما تسلیم شد.
اگرچه مقایسه توان نظامی آمریکا و جمهوری اسلامی، از راه مقایسه قدرت آتش سه تانک تی ۶۰ پنجاه ساله روسی سپاه بر عرشه چوبین یک لنج خصوصی در آبهای خلیج فارس، با ناو هواپیما بر استنیس چندان دشوار نیست، دولت تهران کلوخ در دست برابر خانههای شیشهای ساکنان جنوبی خلیج فارس ایستاده و قادر به شیشه شکستن است.
با این وجود جمهوری اسلامی نیز، در وضعیت جاری نه مایل و نه قادر آغاز جنگ است و رهبران حکومت تهران خوب میدانند که در صورت آغاز جنگ مستقیم، حتی علیه متحدان منطقهای آمریکا، بدون تردید خود به انتهای راه میرسد.
کشورهای اروپایی تا کنون این استدلال را به دولت ترامپ فروختهاند که از انزوای کامل جمهوری اسلامی پرهیز کند و اجازه صدور محدود نفت ایران و فاصله گرفتن از هدف «صادرات صفر» حاصل چنین توافقی است.
جمهوری اسلامی در حال حاضر در خطر هجوم نظامی خارجی قرار ندارد و با وجود چرخش محسوس دولت روحانی به راست و تشدید شعارها، انزوای حکومت در حدی نیست که سیاست ادامه وضع موجود و نشستن در انتظار بختی برای «مذاکرات محترمانه» و تسلیم آبرومندانه را ترک کرده و به اقدامی مشابه با خودکشی نظامی ژاپن در جنگ دوم جهانی مبادرت کند.