«پس از این میگوییم، زمین با تمام کوهها و دشتها و پستیها و بلندیهایش کروی شکل است.»
این جمله که امروزه ممکن است در کتابهای علوم مدارس ابتدایی تدریس شود چنان بدیهی است که هیچ رمز و رازی در آن نهفته نیست مگر رمز یکی از مشکلات بزرگ ایرانیان امروز.
مشکل بزرگی که پارسال عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیط زیست ایران آن را چنین توصیف کرده: «با این که امروز ما به ورشکستگی آبی رسیدهایم اما در هیچ کجای دنیا دیده نمیشود آب تجدیدپذیر ۸۸ میلیارد متر مکعب و مصرف آن ۹۷ میلیارد متر مکعب باشد.»
اشاره آقای کلانتری به بحران آب ایران است که پیشتر گفته بود اگر وضع به همین منوال پیش برود تمدن ایران هم از بین خواهد رفت.
روز جمعه همزمان با روز جهانی آب در همین سرزمینی که در خطر بحران آب است سیل ترکمن صحرا را غرق آب کرد. هشدارهای هواشناسی نشان میدهد احتمال وقوع سیل در استانهای دیگر کشور هم وجود دارد.
این وضعیت نتیجه تحقیقات گروهی از کارشناسان را تایید میکند که پیشبینی کردهاند در سالهای آینده ایران با خشکسالیهای طولانی و همزمان سیلهای شدید روبهرو خواهد شد. این یعنی بحران آب به شدیدترین وضع ممکن. نتیجه این تحقیقات اخیرا در مجله علمی «نیچر» منتشر شده است.
اما کروی بودن زمین چطور میتواند پاسخی برای مشکلات امروز ایران باشد؟
در طول تاریخ دانشمندان ایرانی بهترین راه حلها را برای بحران آب پیدا کردهاند. سرآمد همه آنها هم دانشمند سده پنجم هجری قمری ابوبکر محمد بن حسن کرجی بوده است. کسی که هم دوره بوعلی سینا، ابوریحان بیرون و زکریای رازی بوده و نویسنده همان جمله «کروی بودن زمین» است.
کرجی پانصد سال قبل از گالیه و کُپلر و ششصد سال قبل از نیوتن با اطمینان و دانش کامل، بدون حضور در دادگاه تفتیش عقاید در اولین جمله فصل اول کتاب «انباط المیاء الخفیه» که ترجمه فارسی آن میشود «استخراج آبهای پنهانی» نوشته بود:
«پس از این میگوییم، زمین با تمام کوهها و دشتها و پستیها و بلندیهایش کروی شکل است»
اما کمتر کسی از او چیزی شنیده و جالب است که تخصص اصلیش ریاضیات و مهندسی آب و هیدرولوژی (آبشناسی) بوده.
کتاب «استخراج آبهای پنهانی» مرجع کاملی است که اصول اولیه مهندسی آب را توضیح داده. جریانات آب، منابع آبی و محاسبات مورد نیاز برای ساختن قنات، سطح تراز و بعضی از اصول دیگر نقشه برداری در این کتاب وجود دارد و حتی تقسیمبندی منابع آب در آن طوریست که به نوعی منابع تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر آب قابل درک است و در این کتاب میتوان نتیجه گرفت برداشت بیرویه از منابع تجدیدپذیر میتواند بحران ایجاد کند، چیزی که آقای کلانتری بعد از سالها تحصیل، کار و تجربه وزارت، ظاهراً تازه به آن رسیده است. بقدری کتابهای کرجی حاوی مطالب فنی و پیشرفته است که کارشناسان میگویند او سالها از زمان خود جلوتر بوده.
باور به کروی بودن زمین به کرجی این امکان را داد که در علوم مهندسی آب سرآمد و بسیار جلوتر از زمان خود باشد.
در طول تاریخ ایرانیان کرجی را نمیشناختند و از مطالبش هم هیچ بهرهای نبردند، برعکس، دانشمندان اروپایی به خوبی از دانش کرجی استفاده کردهاند. اما چرا درحالی که دانشمندان عصر او مثل ابن سینا و ابوریحان و رازی چنین شناخته شده هستند، کرجی در ایران شناخته شده نیست؟
جواب بسیار مایوس کننده است. کرجی را اولین بار فرانتس وپکه، شرق شناس آلمانی در سال ١٨٥٣ میلادی به دنیا معرفی کرد. البته با نام کرخی، اشاره به محله قدیمی در غرب بغداد، جایی که کرجی سکونت داشت و با حمایت خلیفه عباسی سالها تحقیق و نگارش میکرد.کرجی را سالها به عنوان دانشمند عرب میشناختند، شاید این دلیلی بود که ایرانیان چندان تمایلی به بهره بردن از دانش او نداشتند. کرجی با ضعف خلافت وقت عباسی به طبرستان مهاجرت کرد اما در مقدمه همان کتاب شاهکارش «استخراج آبهای پنهانی» نوشته:
«چون به سرزمین عراق وارد شدم و مردم آن دیار را از کوچک و بزرگ دوستدار دانش دیدم، دریافتم که دانش و اهل دانش را بزرگ و محترم میشمارند. در مدتی که درآنجا بودم تصنیفی در حساب و هندسه پرداختم. سرانجام وقتی به سرزمین جبل (مازندران) بازگشتم مطالبی که از اوضاع عراق تصنیف کرده بودم در جبل گم شد و ناپدید گشت. شعله اشتیاق تصنیف فرونشست و طبع آماده به تالیف فرو افسرد.»
معمولا نویسنده در مقدمه کتاب محتوی کلی مطالب را مینویسد و اگر این چنین باشد شاید بتوان گفت برای حل بحران آب در ایران باید ابتدا مشکل بزرگ فرهنگی در ایران حل شود. مشکل فرهنگی که باعث میشود مدیران ایرانی بحران را نپذیرند و درپی راه حلهای کوتاه مدت باشند.
افسوس که هنوز هم داستان کرجی در ایران تکرار میشود و اگر او امروز هم به ایران میآمد بعید نبود با همان رفتار روبرو میشد. شاهد این مطلب هم رفتاری است که با بسیاری از نخبگان علمی در ایران شده است.
اگرچه پدیده گرمایش زمین در عصر حاضر بحران کنونی آب را تشدید میکند ولی ظاهرا این مسئله در فلات ایران سابقه طولانی دارد. چرا که داریوش، شاه ایران زمین در کتیبه بیستون از اهورامزدا میخواهد سرزمنیش را از سه چیز محافظت کند: دشمن، دروغ و خشکسالی. به این معنی که این بحران در ایران وجود داشته و همیشه راه حلهایی هم پیدا شده اما تا زمانی که مسئولان جمهوری اسلامی، بحران آب را پدیده سیاسی و امنیتی میدانند هیچ امیدی به رفع آن نیست.