رسانههای نزدیک به سپاه روز شنبه در انتشار خبر تغییرات در اطلاعات سپاه، دو رویه متفاوت در پیش گرفتند که سبب افزایش ابهامات شده است.
خبرگزاری تسنیم در لید گزارش خبری خود نوشت: «با حکم فرمانده سپاه»، حسین طائب مسئول اطلاعات سپاه شد، ولی خبرگزاری فارس و وبسایت مشرقنیوز نوشتند حسین طائب با حضور فرمانده سپاه، به عنوان مسئول اطلاعات سپاه، «معرفی» شد. کلمه «معرفی» نشاندهنده این است که فرمانده سپاه صادرکننده حکم نبوده است.
عبارت مهم دیگر در خبرهای مرتیط با این موضوع، «تغیییر ساختار در حوزه اطلاعات سپاه» بود. این رسانهها گزارشی درباره «تغییر ساختار» منتشر نکردهاند ولی خبرگزاری تسنیم در خبری که اندکی بعد حذف شد، نوشت «معاونت اطلاعات راهبردی» سپاه در «سازمان اطلاعات سپاه» ادغام شده است. امروز در مراسم معارفه حسین طائب، حسن محقق، «معاون سابق اطلاعات راهبردی سپاه» نیز به عنوان «جانشین اطلاعات سپاه» معرفی شد که این حکم نشان میدهد منظور از «تغییر ساختار» همان ادغام معاونت اطلاعات راهبردی در سازمان اطلاعات است.
اما علاوه بر این دو نهاد اطلاعاتی که حالا ادغام شدهاند، در سپاه، چهار سازمان اطلاعات مهم دیگر هم مشغول به فعالیتند: ۱- «سازمان حفاظت اطلاعات سپاه» که نهاد امنیتی درون سپاه است و در حوزه پرسنلی فعالیت دارد، اساسنامهاش سال ۱۳۷۰ به تصویب رسیده و در «تابعیت مستقیم» رهبر است. ۲- «سپاه حفاظت انصارالمهدی» که وظیفه حفاظت از شخصیتهای سیاسی و اجرایی را بر عهده دارد. ۳- «سپاه حفاظت هواپیمایی» که مسئول تأمین امنیت پروازهاست. ۴- «سپاه حفاظت ولیامر» که مسئول حفاظت از رهبر است.
بر اساس برخی تحلیلها، سپاه انصارالمهدی و حفاظت هواپیمایی و ولیامر، تحت نظر «حفاظت سپاه» اداره میشوند ولی برخی تحلیلگران عقیده دارند «حفاظت سپاه» صرفاً کنترل «سپاه انصارالمهدی» و «حفاظت هواپیمایی» را بر عهده دارد و «سپاه ولی امر» مستقل است.
فارغ از پیچیدگیهای ساختاری و ابهام موجود درباره کلیت ساختار اطلاعاتی سپاه، اکنون پرسش مهم درباره «سازمان اطلاعات سپاه» است: این سازمان زیر نظر چه کسی اداره میشود؟
اطلاعات سپاه در سال ۱۳۵۸ به عنوان «واحد اطلاعات و تحقیقات» سپاه شروع به کار کرد ولی اندکی بعد نامش شد «اداره اطلاعات» و بعد تبدیل شد به «معاونت اطلاعات و تحقیقات.»
سال ۱۳۶۱ که اساسنامه سپاه تصویب شد، از آن به عنوان «واحد اطلاعات» نام برده شد ولی نقشش به عنوان یک «سازمان» پذیرفته شد. همین امر باعث گسترش سریع اطلاعات سپاه و بروز اختلافات درونی بین نهادهای امنیتی شد.
با اوج گرفتن اختلافات، در مهرماه ۱۳۶۳ با دستور خمینی، بخشهای سیاسی و امنیت داخلی واحد اطلاعات سپاه که مهمترین بخش بودند، به وزارت اطلاعات منتقل شد و بخش نظامی و پرسنلی در سپاه باقی ماند.
بخش پرسنلی در دوران جنگ و پس از آن مراحل توسعه را طی کرد و سال ۱۳۷۰ به عنوان «سازمان حفاظت اطلاعات» سپاه موقعیت خود را تثبیت کرد.
باقیمانده بخشهای سیاسی و امنیت داخلی اطلاعات سپاه نیز پس از پایان جنگ احیا شدند و در نهایت تبدیل به «معاونت اطلاعات» سپاه شدند.
در ادامه این روند، «معاونت اطلاعات» سپاه در سال ۱۳۸۸ تبدیل به یک سازمان مستقل شد و با عنوان «سازمان اطلاعات سپاه» شناخته شد. «سازمان اطلاعات سپاه» در خرداد ۱۳۹۴ با تصویب مجلس، تبدیل به «ضابط قوه قضاییه» شد و اکنون نیز «معاونت اطلاعات راهبردی» سپاه در آن ادغام شده است.
این نهاد اطلاعاتی، در لایحه بودجه سالانه از جمله بودجه سال ۱۳۹۸، بودجه «سپاه حفاظت» زیرمجموعه بودجه «ستاد مشترک» سپاه است، دارای ردیف بودجه مستقل است. این سیر چهلساله، نشاندهنده رشد محسوس و تعیین کننده این ساختار اطلاعاتی در درون سپاه است.
رهبر جمهوری اسلامی اگرچه نقش مستقیمی در مدیریت نهادهای اطلاعاتی دارد ولی مایل به علنی یا برجسته شدن این مسئولیت نیست تا از تبعات رسواییها و حاشیههای احتمالی رهایی یابد.
حسین طائب، «مسئول» فعلی اطلاعات سپاه بر اساس گزارش خبرگزاری مهر، ۱۲ مهر ۱۳۸۸ به عنوان «معاون اطلاعات کل» سپاه منصوب شد. با این وجود، دو روز بعد وبسایت الف که تحت نظر احمد توکلی، عضو فعلی مجمع تشخیص مصلحت نظام در گزارشی نوشت: «معاونت اطلاعات سپاه به سازمان اطلاعات ارتقا مییابد» و حسین طائب، به عنوان «رئيس سازمان اطلاعات سپاه» منصوب خواهد شد.
در گزارش این وبسایت آمده بود که ارتقای معاونت «در نهایت» در «دفتر فرماندهی کل قوا» به تصویب رسیده ولی مشخص نشده بود که رئيس سازمان اطلاعات سپاه توسط چه کسی منصوب میشود؟
برای رسیدن به پاسخ احتمالی درباره مرجع انتصاب «رئيس سازمان اطلاعات سپاه»، میتوان چند گزاره را بررسی کرد:
۱- با وجود اینکه در قانون تشکیل وزارت اطلاعات مصوب مرداد ۱۳۶۱ آمده است مسئول «حفاظت اطلاعات» سپاه توسط فرمانده کل سپاه منصوب میشود ولی بررسی سابقه احکام صادرشده توسط خامنه ای، نشان میدهد او در سال ۱۳۷۲، حکم مرتضی رضایی را به عنوان «رئیس سازمان حفاظت اطلاعات سپاه» صادر کرده است. قانون تاسیس وزارت اطلاعات همچنین تصریح کرده مسئول «سازمان حفاظت اطلاعات ارتش» نیز با حکم «رئيس ستاد مشترک» نیروهای مسلح منصوب میشود ولی سابقه تغییرات در این نهاد حدفاصل سالهای ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۴ نشان میدهد که سه بار «رئيس سازمان حفاظت اطلاعات ارتش» با حکم خامنهای تغییر کرده است. این رویه در مورد سازمان حفاظت اطلاعات وزارت دفاع و نیروی انتظامی نیز حداقل تا سال ۱۳۸۴ که احکام تغییرات در این حوزه، منتشر میشدند، جاری بوده و رهبر جمهوری اسلامی احکام روسا و فرماندهان «سازمانهای اطلاعاتی» را صادر کرده است. از این منظر، میتوان این رویکرد را به عنوان یک مستند و احتمال قوی برای تعیین «رئيس سازمان اطلاعات سپاه» توسط خامنهای مدنظر قرار داد.
۲- بررسی احکام خامنهای در سپاه و ارتش نشان میدهد حکم انتصاب معاونان و روسای مراکز مهم توسط رهبر صادر شده است. معاون هماهنگ کننده سپاه و ارتش، مرکز مطالعات راهبردی ارتش و سپاه و روسای سازمان عقیدتی سیاسی ارتش و سپاه، نمونههایی از این رویکرد هستند. نظر به اهمیت و جایگاه مهم «سازمان اطلاعات سپاه» بهویژه در دهه اخیر، میتوان این رویکرد را تأییدی بر صدور حکم رئيس سازمان اطلاعات سپاه توسط رهبر دانست.
۳- محمود احمدینژاد در ویدئویی که ۲۶ شهریور ۱۳۹۷ منتشر شد گفت با انتصاب حسین طائب به عنوان «رئيس سازمان اطلاعات سپاه» مخالف بوده ولی «بدون قانون» به او «اختیارات تام» داده شده است. اعطای «اختیارات تام» به یک مقام اطلاعاتی، نمیتواند در دایره قدرت و اختیارات فرمانده سپاه بگنجد و نیازمند مجوز «رهبر جمهوری اسلامی» است.
۴- محمود علوی، وزیر اطلاعات در جلسه علنی مجلس، مورخ ۳۱ تیرماه ۱۳۹۷ گفت «رهبری همیشه تاکید دارند بین دستگاههای اطلاعاتی و اطلاعات سپاه همکاری و همافزایی وجود داشته باشد» و «همکاری بین وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه نزدیکتر شده است.» این جملات، به نوعی نشاندهنده مسئولیت و محوریت رهبر در این حوزه است. مشابه همین محوریت را میتوان در گفتههای حسین نجات، جانشین اطلاعات سپاه که امروز برکنار شد یافت که اول مهرماه ۱۳۹۶ در برنامه تلویزیونی دستخط طرح شده است: « رهبری تدبیری اتخاذ کردند که بر اساس وظایف قانونی که سپاه پاسداران داشته، وظیفه اطلاعاتیشان را در حفاظت از انقلاب انجام بدهد، این نقش مکمل وزارت اطلاعات و اطلاعات ناجا است.»
اما با وجود این نشانهها، پرسش میتواند این باشد که چرا خامنهای از پذیرش مسئولیت و صدور احکام علنی در این حوزه پرهیز دارد یا در اطلاعرسانی، به نحوی عمل میشود که مسئولیت اولیه متوجه فرمانده سپاه باشد؟
سعید حجاریان که از او به عنوان یکی از طراحان وزارت اطلاعات یاد میشود، در گفتگویی که ۱۵ شهریور ۸۴ منتشر شده، با اشاره به بحثهای دهه ۶۰ درباره تشکیل وزارت اطلاعات، گفته است نیروهای سپاه با حمایت هاشمی رفسنجانی، نظر خمینی را جلب کرده بودند که وزارت اطلاعات در قالب وزارتخانه و تحت نظر رئيسجمهور نباشد ولی حجاریان از طریق احمد خمینی به پدرش دلایلی را توضیح میدهد، از جمله اینکه تشکیل سازمان اطلاعاتی مستقل توسط رهبر خلاف قانون اساسی است و همچنین «ممکن است در جريان کارهای اطلاعاتی و امنيتی اقداماتی خلاف قانون صورت بگيرد، شكنجهای شود، مشکلی برای بیگناهی به وجود آيد. اينها اگر كارشان مستقيم زير نظر امام باشد، اين مسائل هم به پای ایشان گذاشته میشود.»
استدلالهای حجاریان مورد قبول خمینی قرار میگیرد و طرح تشکیل سازمان اطلاعاتی تحت نظر رهبر منتفی میشود. به نظر میرسد این ملاحظه تاریخی همچنین مورد توجه است. در واقع، رهبر جمهوری اسلامی اگرچه نقش مستقیمی در مدیریت نهادهای اطلاعاتی دارد ولی مایل به علنی یا برجسته شدن این مسئولیت نیست تا از تبعات رسواییها و حاشیههای احتمالی رهایی یابد. چنین چیزی در عمل ممکن نیست ولی او فعلاً از نهادهای اطلاعاتی به ویژه اطلاعات سپاه هم مثل یک شمشیر استفاده میکند، هم مثل یک سپر و هم مثل یک نقاب.