غلامحسین محسنیاژهای، معاون اول قوه قضاییه ایران، روز ۲۷ خرداد برای نخستین بار درباره پرونده فساد اکبر طبری، معاون اجرایی دفتر صادق لاریجانی در دوران ریاست قوه قضاییه، اظهارنظر کرد.
او گفت: «برای بسیاری از معاونین عالی قوه، رئیس پیشین و حتی من احراز نشد» که طبری متخلف است.
مقایسه این اظهارات با بیانیه ۶ تیرماه ۹۸ دفتر صادق لاریجانی، نکته مهمی را گوشزد میکند. در آن بیانیه تأکید شده بود که صادق لاریجانی «مستقلاً» اتهامات مطرح علیه اکبر طبری را «بررسی و خلاف بودن آنها برای وی محرز شده بود».
تکرار همان حرف توسط محسنی اژهای نشان میدهد که قوه قضاییه یا جناح قدرتمندی در قوه قضاییه تمایل ندارد که پرونده اکبر طبری را به سرنوشت صادق لاریجانی گره بزند و یا اینکه در این زمینه دستور گرفته و رئیس پیشین قوه قضاییه کماکان حاشیه امنیت بالایی دارد.
این روند در چهار جلسه دادگاه اکبر طبری که هیچ اشارهای از سوی هیچ کسی به صادق لاریجانی نشده نیز قابل درک است.
این موضوع از این نظر مهم است که در ماههای گذشته بارها این تحلیل برجسته شده که پرونده اکبر طبری از نظر سیاسی بهقصد هدف قرار گرفتن صادق لاریجانی به جریان افتاده است.
روند کنونی دادگاه و اظهارات مقامهای قضایی نشان میدهد که هدفگیری صادق لاریجانی محدود به فضای رسانهای خواهد بود و فعلاً ارادهای برای رسمیت بخشیدن به این اتهامات یا حقوقی کردن آنها وجود ندارد.
به عبارت ساده، بدنام شدن صادق لاریجانی کفایت میکند و فعلاً نیازی به پرونده و کش دادن بیشتر موضوع نیست.
اما فارغ از این زاویه سیاسی، بهخوبی روشن است که توضیحات تازه اژهای تحت تأثیر افزایش پرسشها درباره پرونده اکبر طبری و رابطهاش با مقامهای ارشد قضایی بیان شده است.
آقای طبری دو دهه در قوه قضاییه مشغول به کار بود و در جریان دادگاه نیز برخی پروندههای تخلف مربوط به سال ۸۴ مطرح شده است. اکبر طبری نیز در جلسه دوم دادگاه گفت این مسائل «مربوط به ۱۰ یا ۱۵ سال گذشته است».
از این زاویه، این سؤال جدی مطرح است که چرا در طول دو دهه گذشته، مقامهای ارشد قضایی مانند محسنیاژهای و ابراهیم رئيسی، که اکنون رئيس قوه قضاییه است، در برابر تخلفات چنین شبکهای بیتفاوت بودهاند؟
توضیح آقای اژهای این است که آقای طبری «مقداری پیچیده» عمل کرده و از سال ۹۷ و پس از اینکه سازمان اطلاعات سپاه وارد پرونده شد، «سرنخهای جدیدی پیدا شد».
از سوی دیگر، توئیت تازه محمدرضا زائری، روحانی اصولگرا، راوی این است که پیش از سال ۸۳ و در دوران ریاست محمود هاشمی شاهرودی نیز تخلفات اکبر طبری مطرح بوده است.
او در این توئیت نوشته است که هادی مروی، معاون پیشین قوه قضاییه، بعد از «درافتادنش با اکبر طبری و برخی دیگر از باند گسترده فساد، از معاون اولی قوه قضاییه استعفا داد».
هادی مروی تیرماه ۸۳ از معاون اولی قوه قضاییه استعفا کرد و ابراهیم رئيسی جای او را گرفت.
در آن زمان، اختلاف سلیقه سیاسی هادی مروی با هاشمی شاهرودی و تلاش برای یکدست شدن ساختار مدیریتی قوه قضاییه، دلیل استعفای آقای مروی اعلام شد و سخنی از پرونده فساد به میان نیامد.
همچنین شهریور سال ۸۶ اعلام شد که هادی مروی به دلیل سکته مغزی فوت کرده است. با این حال، آقای زائری در چنین روایتی تشکیک کرده و نوشته است آقای مروی «در نامههايش چه نوشته بود؟ آيا واقعاً -چنانكه اعلام شد- سكته كرد؟»
فارغ از این ادعای تازه درباره پرونده و سابقه طبری، بررسی کلیات منتشرشده از چهار جلسه دادگاه آقای طبری نشان میدهد که کارهای این متهم چندان پیچیده نبوده و او خیلی راحت و با اطمینان خاطر اقدام به رشوهخواری میکرده است.
رسول قهرمانی، نماینده دادستان در دادگاه طبری، نیز در جلسات اول و دوم دادگاه گفت دفتر اکبر طبری «کانونی جهت مراجعه برخی متهمان» بوده و «آقای طبری محبوب دلهای متهمان اقتصادی بودند».
نکته مهم اینکه اگر تخلفات اکبر طبری برای «بسیاری از معاونان عالی قوه قضاییه و رئیس پیشین» محرز نبود، چرا ابراهیم رئيسی ۹ روز بعد از شروع به کار در رأس قوه قضاییه و در آخرین روز کاری سال ۹۷ اقدام به برکناری اکبر طبری از «معاونت اجرایی حوزه ریاست قوه قضاییه» کرد؟
این گزارههای ساده و روشن نشان میدهد که اظهارات آقای اژهای فرار به جلو و ظاهراً پیشگیرانه است.
پرونده اکبر طبری مانند یک باتلاق بزرگ به تعبیر علیرضا زاکانی، نماینده مجلس یازدهم، «دو رئیس قوه قضاییه را بیچاره کرد» و در صورت رسیدگی شفاف، بخش مهمی از دستگاه قضایی از جمله مدیران ارشد فعلی را نیز درگیر میکند.
قوه قضاییه اکنون در حال مدیریت پرونده است. ادعای بیاطلاعی مدیران ارشد قضایی از تخلفات طبری و دادن پیام حمایت از صادق لاریجانی که میتواند حاشیهها و تنشهای سیاسی را کمتر کند، بخشی از روند مدیریت پرونده است.