یادداشتی از عرفان کسرایی: واکسیناسیون از سال ۱۷۹۶میلادی، سال تزریق اولین واکسن، تا کنون تحولات بسیاری را از سر گذرانده و نقش مهمی در نجات جان انسانها ایفا کرده است.
واکسیناسیون روشی است تاریخی و کاملاً علمی و مؤثر برای مقابله با بیماریها، اما از دهه هفتاد میلادی به این سو، بهخصوص با ظهور جنبشهای هیپی و پادفرهنگی، به یکی از محورهای مخالفت جریانات علمستیز تبدیل شده است.
مبنای غالب تئوریهای توطئه واکسنستیزان، تردید در نیت شرکتهای داروسازی است و این باور که واکسیناسیون عملی غیرضروری و صرفاً راهی برای سودآوری شرکتهای داروسازی یا حتی روشی برای کنترل افکار عمومی توسط دولتهاست.
نگاه دیگری نیز در بین مخالفان واکسیناسیون وجود دارد که از یک مقاله پزشکی در سال ۱۹۹۸ در ژورنال پزشکی لنست The Lancet ریشه گرفته است. اندرو ویکفیلد در آن مقاله ادعا کرده بود که ربط مشخصی بین واکسیناسیون - به صورت دقیقتر واکسن سهگانه سرخک، اوریون و سرخجه (MMR) – و خطر ابتلا به اوتیسم وجود دارد.
بعدها مشخص شد که این پزشک بریتانیایی، با دستکاری دادهها، شواهد مربوط به مطالعه خود را جعل کرده بوده و مقاله او نیز از ژورنال حذف شد و بررسیهای بعدی ادعای او را مردود کرد، اما اثری که این مقاله در پرهیز از واکسیناسیون در جوامع گوناگون به جا گذاشت انکارناپذیر است.
بهموازات تبلیغ برای این پژوهش دستکاریشده، میزان واکسیناسیون کاهش یافت و نرخ ابتلا به سرخک و اوریون در ایالات متحده گرفته و حتی بریتانیا و آلمان و دیگر کشورها افزایش یافت.
مخالفت با واکسیناسیون در برخی کشورهای اروپایی، بهخصوص بلغارستان و لتونی و فرانسه، بیش از سایر کشورهای اروپایی رشد کرد و بررسی کمسیون اروپا نشان میدهد که حدود ۳۰ درصد از شهروندان این سه کشور، نظری منفی به واکسیناسیون دارند.
بیشترین میزان بیاعتمادی به واکسیناسیون در لهستان دیده شده و تنها طی چندسال، شمار باورمندان به اثربخشی واکسن حدود ده درصد کاهش پیدا کرده است. بهخصوص در سالهای اخیر، ایجاد شک و تردید در سلامت و ایمنی واکسنها به ویژه درباره سرخک، باعث امتناع والدین از واکسیناسیون کودکان شده و نرخ ابتلا به بیماریهایی چون سرخک به شکل خیرهکنندهای افزایش یافته است.
البته همه مخالفان واکسیناسیون از مقاله اندرو ویکفیلد یا تبلیغات شبانهروزی جنبشهای چپگرای پادفرهنگی یا حتی راستگرای علمستیز تأثیر نگرفتهاند، بلکه برخی گروههای اجتماعی، بر اساس باورهای مذهبی خود، از واکسیناسیون فرزندانشان امتناع میکنند.
در آلمان، بحث خودداری از واکسن بهقدری بحثانگیز شده که طرحی مبنی بر جریمه ۲۵۰۰ یورویی در نظر گرفته شده است برای کسانی که از واکسیناسیون سرخک امتناع میکنند. تعجبی ندارد که با گسترش روزافزون جنبشهای علمستیزِ ضدواکسن، بر اساس یک گزارش، تنها در حد فاصل سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۱۹ میزان ابتلا به سرخک در سراسر جهان چهاربرابر شده است.
حدود یکپنجم از شرکتکنندگان در یک پژوهش در ایالات متحده به تئوریهای توطئه واکسیناسیون اعتقاد دارند و حدود ۳۷ درصد بر این باور بودند که دولت کاملاً عامدانه درمانهای دیگر را پنهان نگاه میدارد.
کرونا و جنبشهای تئوری توطئه
نه تنها واکسیناسیون که قرنطینه و داروها نیز از تیررس هواداران علمستیز جنبشهای ضدواکسن دور نماندهاند. هواداران جنبش ضد واکسن، با پلاکاردها و شعارها و دیوارنویسیها و برگزاری تجمع، روزبهروز گسترش مییابند و به اضطراب والدین در واکسیناسیون فرزندان خود دامن میزنند. بهخصوص والدینی که از دانش کافی در درک مسائل علمی برخوردار نیستند، بهسادگی ممکن است تحتتأثیر این شعارها و اطلاعات بیپایه و جعلیِ مبتنی بر تئوری توطئه قرار بگیرند.
متأسفانه در میان این چهرههای مخالف، افرادی از بین خوانندگان و ستارههای مشهور سینما نیز حضور دارند که همین مسئله بر نفوذ و تأثیر چنین باورهایی خواهد افزود.
گروههای مروجِ تئوری توطئه شاخهها و شعبههای گوناگونی دارند. برخی حتی در سمینارها از دستهای پشتپردهٔ دولتها برای سرپوش گذاشتن بر ماهیت واقعی ویروس کرونای جدید سخن میگویند و برای مثال، کرونا را ناشی از انتشار پلوتونیوم بر اثر سقوط یک ماهواره به زمین میدانند.
برخی دیگر به سراغ چهرههای مشهور رفتهاند و با تولید این شایعه که فرزندان بیل گیتس واکسینه نشدهاند، سعی در گسترش جنبش ضد واکسیناسیون دارند.
اخیراً برخی از مروجان تئوری توطئه با انتشار تصویر یک اسکناس استرالیایی در پی اثبات این ایدهاند که طرحی از ویروس کرونا در سال ۲۰۱۷ روی این اسکناسها نقش بسته بوده و همهگیری کرونا صرفاً یک فریب بزرگ دولتهای دنیا برای تحمیل واکسیناسیون اجباری و کسب درآمد شرکتهای بزرگ داروسازی است.
مخالفان قرنطینه و واکسیناسیون در ایران
در سال ۱۲۵۵ خورشیدی و با شیوع طاعون در جنوب ایران، روحانیون محلی بهشدت به مخالف با قرنطینه پرداختند.
از زمان آغاز برنامهریزی برای مایهکوبی آبله، مخالفتهای عمومی بهخصوص با تحریک احساسات مذهبی در ایران بسیار رایج بود و این تئوری توطئه منتشر میشد که واکسیناسیون یک برنامه از سوی کفّار است که در پوشش مبارزه با بیماریها اما برای عقیم کردن و کاهش جمعیت امت اسلامی در نظر گرفته شده است.
جنبشهای علمستیز و مخالفان واکسیناسیون در ایران غالباً در تفکرات مذهبی ریشه داشتند اما به نظر میرسد که جنس استدلال واکسنستیزانِ اخیر که در شبکههای اجتماعی رایج شده، مشابه استدلال هواداران تئوری توطئه و شبهعلم و خرافات در غرب باشد، نه تحتتأثیر اعتقادات مذهبی.
این باورهای شبهعلمی و خطرناک برای سلامت عمومی، با گسترش اینترنت روزبهروز گسترش مییابد و والدین ناآگاهی که منابع مطالعه و تحقیق در دست ندارند، تحتتأثیر مطالب منتشرشده در شبکههای اجتماعی ممکن است از واکسیناسیون فرزندان خود امتناع کنند.
برخی پدران و مادران تصور میکنند که مطالعه پستها در تلگرام یا واتساپ یا اینستاگرام بهمعنای تحقیق است و تصور میکنند نفس انتشار مطلب در شبکههای اجتماعی به این معناست که آنها برای مخالفت خود با واکسیناسیون دلیل و منبع معتبری دارند.