سیاستهای کلی حزب دمکرات آمریکا که اخیراً منتشر شد از سوی بخشی از مطبوعات ایران مورد استقبال قرار گرفت. رسانههای متمایل به حسن روحانی، رئیسجمهورایران، مخالفت حزب دمکرات با «تغییر رژیم» به عنوان یکی از اصول سیاست خارجی آمریکا را ستودند. آنها درعین حال از طرح این حزب برای بازگشت آمریکا به برجام که دولت دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد استقبال کردند.
جناح حسن روحانی معتقد است که در صورت انتخاب جو بایدن به مقام ریاست جمهوری دولت جدید آمریکا نه تنها برجام را احیا خواهد کرد بلکه به تحریم ها علیه ایران پایان خواهد داد. این میتواند حکومت جمهوری اسلامی ایران را از فشارهای اقتصادی شدید، شورش در کشور و تضعیف بیشتر درسطح منطقه نجات دهد. اما آیتالله خامنهای رهبر ایران که نفرتش از آمریکا همواره ورای حزب حاکم در واشینگتن بوده نظر دیگری دارد.
آیتالله خامنهای معتقد است که هیچگاه نمیتوان به آمریکا اعتماد کرد. از نگاه او دمکراتها که قدرت «نرم» را بر قدرت «سخت» ترجیح میدهند حتی ممکن است از جمهوریخواهان تندرو خطرناکتر باشند. این روش «پلیس خوب، پلیس بد» با پارانویای آیتالله خامنهای به خوبی انطباق دارد.
آیتالله خامنهای سیاست تشویق گفتوگوی دمکراتها و قدرت نرم آمریکا را «جنگ زیرکانهای» با هدف تضعیف بنیانهای «معنوی» جمهوری اسلامی میداند. به گفته یک مقام امنیتی ارشد آمریکا که در زمينه سياست ایران سابقه طولانی دارد «خامنهای به شدت هراس دارد که هدف نهایی آمریکا استفاده از قدرت نرم این کشور برای نابودی رژیم از درون است».
آیتالله خامنهای در دیدگاه به شدت توطئهآمیز و بیمارگونه خود معتقد است که هر دو حزب دمکرات و جمهوریخواه آمریکا توسط «صهیونیستها» کنترل میشوند و هدف نهایی آنها سرنگونی جمهوری اسلامی و نابودی «پیروزیهای» انقلاب سال ۵۷ است.
رهبر ایران نسبت به توافق هستهای سال ۲۰۱۵ هیچ توهمی ندارد. از نگاه او این توافق اولین گام مهم برای حل بیش از چهل سال تخاصم بین دو کشور تلقی نمیشود. او از مذاکرات هستهای دولت حسن روحانی با دولت باراک اوباما تحت عنوان «نرمش قهرمانانه» حمایت کرد و آن را با حرکات کشتیگیری مقایسه کرد که تاکتیک خود را تغییر میدهد «ولی هرگز نباید فراموش کند رقیب او کیست و هدف او چیست».
به دنبال تظاهرات گسترده سال ۸۸ که در آن میلیونها نفر از مردم ایران در اعتراض به جمهوری اسلامی به خیابانها آمدند، آیتالله خامنهای دریافت که تشدید فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمهای بینالمللی ممکن است باعث بروز اعتراضاتی با هدف تغییر رژیم شود. اعتراضات موسوم به «جنبش سبز» در سال ۸۸ رژیم را به شدت نگران کرد وهمانطور که خامنهای اعتراف کرد «رژیم را به لبه پرتگاه» کشاند. بنابراین او در مذاکرات هستهای انعطاف نشان داد.
امتیازهای گستردهای که دولت اوباما در زمینه هستهای به ایران داد، از جمله مسیری آسانتر برای بهرهبرداری پنهانی از سانتریفیوژهای پیشرفته و رسیدن سریع به مرحله تولید سلاح هستهای، نشان دادن انعطاف از سوی ايران را سادهتر کرد.
امروزه نهادهای امنیتی ایران برای مقابله با اعتراضات مردمی آمادگی بیشتری دارند و این در سرکوب مؤثر اعتراضات پیوسته بین سالهای ۹۶ تا ۹۸ خود را نشان داد. تحت تأثیر سیاست «فشار حداکثری» دولت دونالد ترامپ حکومت جمهوری اسلامی ایران اکنون، به نسبت سالهای قبل از امضای برجام، با فشار اقتصادی شدیدتری روبهروست. با این همه آیتالله خامنهای معقتد است که حکومت او قادر است با هرگونه فشاری به غیر از حمله نظامی آمریکا و یا قیام داخلی که نهادهای امنیتی را فلج کند، مقابله کند.
خامنهای هیچگاه به آمریکا اعتماد نخواهد کرد. او میداند که اکثر سیاستمداران و مقامات امنیت ملی آمریکا به غیر از تعداد معدودی از سیاستمداران چپگرا که در حاشیه هستند، رژیم او را خطرناک و نفرتانگیز میدانند. اکثر دمکراتها از برجام حمایت کردند، ولی دلیل آن تساهل در برابر رژیم ایران نبود. آنها معتقدند همانطور که باراک اوباما بارها به نقل از مارتین لوترکینگ یادآوری کرده «جهان اخلاقی بر کمانی طولانی است، ولی به سوی عدالت خم میشود».
آنها معتقدند که تماس دیپلماتیک بیشتر با ایران به مرور زمان رژیم را فرسوده خواهد کرد و در نهایت مجبور خواهد شد یا میانهروی در پیش بگیرد یا از بین برود.
جمهوریخواهان طرفدار اعمال فشار و اقدامات تنبیهی هستند تا «کمان اخلاقی» زودتر خم شود. آیتالله خامنهای از اختلافات جناحی و حزبی در واشینگتن دریافته که سیاست آمریکا به تناسب اینکه چه حزبی در قدرت باشد یا اقدامات تنبیهی و اعمال فشار است و یا چانهزنیها و مماشات گمراهکننده و هر دو روش برای حکومت او تهدیدی مرگبار هستند.
فارغ از اینکه کدام حزب یا نامزد در انتخابات ریاست جمهوری امسال آمریکا به قدرت برسد آیتالله خامنهای «بازگشت» ساده آمریکا به برجام را نخواهد پذیرفت. طبق این توافق دولت دمکرات قبلی آمریکا در برابر لغو تحریمهای اقتصادی بخش قابل توجهی از ساختارهای هستهای ایران را، هر چند به طور موقت، از بین برد. بعد دولت دونالد ترامپ با اعمال مجدد تحریمهای شدید امتیازات اقتصادی برجام را از بین برد.
سالهای اخیر از زوایای دیگری هم برای رهبر جمهوری اسلامی سالهای بدی بودند. موساد، سازمان جاسوسی اسرائیل در تأسیسات هستهای، موشکی و نظامی مهم ایران خرابکاری کرده، با سرقت اسناد هستهای مهم نهادهای امنیتی ایران را تحقیر کرده و دروغگویی ایران در مورد پیشرفت این برنامهها را افشا کرده است.
نیروی هوایی اسرائیل در عملیات متعددی که با موافقت آمریکا و بدون مخالفت روسیه انجام شده، صدها بار به اهداف ایرانی، نیروهای مورد حمایت آن کشور، انبار تسلیحات و خطوط ترابری آنها در سوریه و عراق حمله کرده است. و تحقیرآمیزترین ضربه به جمهوری اسلامی ایران کشتن قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران در حمله پهپادی آمریکا بود.
مقامات حکومت ایران میدانند که وضعیت بدتر خواهد شد. آنها نگرانند که ممکن است حرکات اعتراضی شبیه تظاهرات گسترده پاییز و زمستان سال گذشته که بنیانهای رژیم را به لرزه درآورد، دوباره روی دهد. نهادهای امنیتی ایران ممکن است به نسبت سال ۸۸ کارآمدتر و سرکوبگرتر باشند ولی یک جنبش گسترده ضد حکومتی میتواند نیروهای ضربت رژیم را از پای درآورد.
آیتالله خامنهای میداند که با وجود اظهار نظر تیم جو بایدن در مورد احتمال بازگشت به برجام، لغو تحریمها احتمالاً زودگذر خواهد بود چون با مخالفت اکثریت قاطع جمهوریخواهان روبهرو خواهد شد. آیتالله خامنهای در دوران ریاست جمهوری دمکراتها میتواند چند سال نفت ایران را بدون هیچ کنترل و محدودیتی به دلار و یا ارزهای خارجی مهم دیگر بفروشد. چنین وضعیتی به او کمک خواهد کرد تا از سقوط اقتصادی کامل کشور جلوگیری کند و برای کمک به بشار اسد، حزبالله لبنان و سایر گروههای نیابتی جنایتکار پول بیشتری داشته باشد.
ولی بعید به نظر میرسد که نامزدهای جمهوریخواه انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ طرفدار بازگشت به سیاست فشار حداکثری به ایران نباشند. بسیاری از بانکها و شرکتهای خارجی به دلیل احتمال بازگشت یک رئیسجمهور جمهوریخواه به کاخ سفید و خروج مجدد آمریکا از برجام از سرمایهگذاری در ایران پرهیز خواهند کرد. (نکته طعنهآمیز این است که توافق محتمل دونالد ترامپ با ایران چون با حمایت اکثر جمهوریخواهان و برخی دمکراتها در مجلس سنا تصویب خواهد شد از گزینهای که دمکراتها در پیش بگیرند ماندگارتر خواهد بود).
خامنهای میداند که به پایان عمر خود نزدیک شده و فقط انتصاب یک جانشین جوانتر و تندروتر میتواند از میراث او پاسداری کند. در سال ۲۰۲۱ دوره ریاست جمهوری حسن روحانی به پایان خواهد رسید و محمدجواد ظریف، وزیر خارجه متقلب ولی زیرک او، نیز با آقای روحانی خواهد رفت. جانشینهای آنها به همان اندازه در فریب سیاستمداران غربی چیرهدست نخواهند بود. افشای چهره واقعی رژیم ایران تحت تأثیر روی کارآمدن مقامات متعصب و جنگطلب اتفاق نظر در واشینگتن در مورد تهديدهای جمهوری اسلامی را تقویت خواهد کرد.
خاطرات دردناک مربوط به نقش فعال حکومت ایران در کشتار ۵۰۰ هزار نفر از مردم سوریه، ممکن است چشم برخی از اعضای ارشد تیم سیاست خارجی جو بایدن را به فرومایگی وحشتناک رژیم ایران بگشاید.
آیتالله خامنهای به درستی نگران است که رژیم او به زبالهدان تاریخ خواهد پیوست. دمکراتها و جمهوریخواهان هر يک به روش خود باید به ایرانیان کمک کنند تا به این هدف دست یابند.