یادداشتی از احمد علوی: با توجه به نرخ تورم بالا و از بین رفتن ارزش پول ملی ایران، بسیاری از شهروندان مایل هستند که با حفظ ارزش دارایی خود، و بهکارگیری سرمایه، بازده مناسبی کسب کنند.
اگر در کشورهای دیگر، امکانات متنوعی برای سرمایهگذاری وجود دارد، بازار سرمایه در ایران دارای عمق و سطح گستردهای نیست. به همین دلیل سرمایهگذاران تنها دارای گزینههای محدودی برای سرمایهگذاری هستند.
این گزینهها عبارتند از بازار طلا و سکه، بورس سهام، بازار ارز، و در نهایت بازار مسکن؛ اما با توجه به رکود بازار مسکن و همچنین سرکوب و امنیتی شدن سایر بازارها، بورس سهام تنها گزینه برای سرمایهگذاران است.
افزون بر این امکانات سرمایهگذاران خرد در ایران برای کسب تجربه و اطلاعات در خصوص سرمایهگذاری نیز نسبت به بازیگران بازار سرمایه در کشورهای پیشرفته، محدود است.
از منظر دولت، در شرایط تحریمها، کاهش شدید درآمدهای نفتی و صادرات، بورس سهام به عنوان منبعی برای تأمین کسر بودجه و روشی برای کاهش نقدینگی در گردش تلقی میشود. از این رو حاکمیت تلاش میکند با تشویق و حتی ارائه برخی امکانات، منابع مالی سرمایهگذاران را به بورس سهام جذب کند.
اقدامات دولت هر چند به افزایش تقاضا و بالا رفتن میانگین شاخص سهام بورس ایران انجامید، اما طبیعی است که هر رشد شدید و نامعقول سقوط سریع میانجامد. در همین راستا بود که حوادث اخیر که به سقوط میانگین شاخص سهام بورس ایران انجامید.
اما سقوط بیش از این هم شگفتآور نخواهد بود؛ چرا که ساختار بورس سهام ایران، دارای کاستیهای فراوانی است که ناکارآمدی بلندمدت آن را تأیید میکند. افزایش شاخص کل بورس ایران، محصول رشد بادکنکی یا توخالی حبابی است و دلایل بنیادی مانند رشد اقتصادی در سطح کلان و خرد، و شاخص سود، و ریسک بنگاهها، پایه و بنیاد آن نیست. بنابراین بعید نیست که با هر تکانه و شوکی ریزش شاخص بورس سهام مجدداً تکرار شود.
ساختار و کارکرد بورس سهام
بورسهای سهام بینالمللی در سرمایهگذاری مؤسسات بیمه و بازنشستگی و افراد حقیقی، توزیع سود و ریسک در میان سهامداران و همچنین تأمین مالی بنگاهها در بخش تولید یا خدمات نقش مهمی را بازی میکنند.
بنا به نظریههای اقتصاد بورس سهام، یکی از مزیتهای مهم بورس سهام این است که سرمایه کوچک و پراکنده و منفعل را به سرمایههای عظیم و فعال تبدیل میکند تا در جهت رشد اقتصادی بخش حقیقی اقتصاد به کار گرفته شود. در همین راستا، با افزایش بازیگران بورس سهام، بزرگتر شدن سرمایه در گردش آن، جهانی شدن و همچنین شفافیت و رقابتی شدن آن، بورس سهام کارآمدتر میشود.
یکی از ویژگیهای بورسهای رقابتی این است بازیگران فعال بورس باید امکان برابری برای دسترسی به اطلاعات داشته باشند. در غیر این صورت، نابرابری دسترسی به ارتباطات و اطلاعات، به از بین رفتن رقابت، شفافیت و تبعیض میان سرمایهگذاران میانجامد. چنین تبعیضی موجب فرار سرمایه از بورس و در نهایت به کوچک شدن آن میانجامد. شفافیت صورتهای مالی بنگاههای فعال در بورس سهم نیز از شرطهای کارآمدی تشکیل قیمت در بورس سهام است.
در یک ارزیابی مقایسهای وضعیت بورس سهام ایران را میتوان چنین ارزیابی کرد. بورس سهام ایران، یک در مقیاس بینالمللی و اندازه سرمایه در گردش آن، کوچک است. این بورس سهام منزوی از بازار جهانی سرمایه و زیر سلطه بنگاههای دولتی است.
افزون بر این بورس سهام ایران به دلیل دولتی بودن، رانتی هم هست. چه گروهی از سهامداران از قبیل سهامداران حقیقی -یعنی مؤسسات دولتی یا شبهدولتی- از رانت و امتیاز ارتباطات و اطلاعات بهره میبرند. بدین ترتیب این گروهها میتوانند با استفاده از این رانتها، به سودهای غیرمتعارف دست یابند.
این نابرابری در دسترسی به ارتباطات و اطلاعات، منجر به رانتی شدن بورس سهام میشود و کارآمدی آن در توزیع برابر سود-ریسک را از بین میبرد.
صورتهای مالی بنگاههای فعال این بورس سهام از استانداردهای یک نواخت بینالمللی پیروی نمیکند. از این رو شفافیت اطلاعات در خصوص میزان سودآوری و ریسک مؤسسات مورد تردید است.
بنابراین تشکیل قیمتها در این بازار، بازتاب اطلاعات شفاف و کافی در خصوص رابطه سود-ریسک سرمایه نیست. توضیح اینکه ارزیابی هر سهم بر پایه نسبت و تعادل میان سوددهی و ریسک صورت میگیرد. در صورتی که اطلاعات مربوط به این دو متغیر مخدوش باشد، ارزشگذاری سهم مربوطه نیز مخدوش و بیاعتبار است.
چه چیز ارزش دارایی سرمایهگذاران را تهدید میکند؟
بر پایه آنچه آمد، به نظر میرسد که ریسکهای گوناگونی ارزش داراییهای سهامداران در بورس سهام ایران را تهدید میکند، که مهمترین آنها عبارتند از؛ ریسک نظاممند یا کلان که به متغیرهای کلان اقتصاد ایران نظیر رشد اقتصادی، سرمایهگذاری ثابت، تورم و کاهش ارزش پولی مربوط است. ریسک مربوط به بنگاهها به این دلیل که بسیاری از بنگاههای ثبتشده در بورس سهام سودده نیستند و صورتهای مالی آنها هم بازتاب سودآوری و ریسک آنها نیست و بعید نیست با یک تکانه زنجیره ورشکستی بورس سهام را دچار بحران کند.
افزون بر این در ایران ریسک سیاسی هم بالاست ولی شکفت است که ریسکهای سیاسی نظیر تحریم یا بحران کرونا همه بورسهای جهان را تحت تأثیر گذاشت اما بورس سهام ایران از آن متأثر نشد. این البته نشانه مثبتی نیست و اگر رشد بورس با ریسکهای آن تعدیل شود، بورس ایران از امنیت بالایی برخوردار نیست و سودآوری آن نسبت به این خطرات چندان زیاد نیست.
در شرایط تحقق بحران در بورس سهام، با توجه نبود تقارن ارتباطی و اطلاعاتی و سرمایه، بازیگرانی برخودار از رانت و اطلاعات و ارتباطات، نظیر دولت و مدیران بنگاهها، برنده معاملات در بازار هستند، و سرمایهگذاران و بخصوص سرمایهگذاران کوچک، بازنده خواهند بود.